eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
1_37858574.mp3
5.73M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۲۷ 🎤 استاد 🔺سلسله پادکست های 🔸«دولت کریمه»🔸 🔹بخش ۱۴ 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
صدقه: راههايی برای صدقه دادن از دكتر محمد العريفی ١: چند عدد صندلی بخريد و در مسجد بگذاريد هركس بر آن نشست و نماز خواند برايتان أجر نوشته ميشود. ٢: در كنار پنجره اتاق خوابت يك كاسه آب و يا غذا برای پرندگان بگذار و به اين كار عادت كن. ٣:يك پيژامه و جوراب (پوشاك هر نوع) در يك پاكت بزار و به كارگری زحمت كش هديه كن. 🍇😊😊😊🍇 يك جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار كه مرتكب گناهی شدی هزار تومان و يا چند درهم در اون بنداز و بعد از يك ماه اون رو باز كن و به نيازمندی بده و هر ماه اون رو تكرار كن. 🍇😊😊😊🍇 دعای ورود و خروج به منزل رو در دو ورقه بنويس و در آسانسور و يا (در خروجی ها و ورودی ها) نصب كن تا عابران با خواندن آن اجر ببرند و تو نيز اجر ببری. 🍇😊😊😊🍇 بخشی از حقوقت را برای كفالت يتيم هزينه كن. 🍇😊😊😊🍇 در اجتماعات خانوادگی كه در حال استراحت به سر ميبريد يك كارتون آب به نيت صدقه بر ميت و يا مريض توزيع كن. 🍇😊😊😊🍇 كارتون آب و آب ميوه خنكی را به كارگرانی كه در بيرون منزلتان در حال حفر هستند اهدا كن تا در هنگام شدت گرمای روز از آن استفاده ڪنند. 🍇😊😊😊🍇 اگر در حال زدن بنزين هستيد باقی پول را به كارگر پمپ بنزين بده به نيت صدقه 🍇😊😊😊🍇 تعدادی قرآن كريم را در مساجد بگزار تا مردم آن را بخوانند و شما صاحب أجر بشويد هر حرف ده حسنه نوشته ميشود تصورش را بكن چقدر أجر به تو خواهد رسيد. 🍇😊😊😊🍇 آسان ترين راه صدقه به مردگان اگر مقداری آب در بطری شما به جا مانده آن را بر درخت كنار خيابان بده و نيت صدقه ڪن. 🍇😊😊😊🍇 بر قلب هر مسلمانی شادی وارد كن (با لبخند با سخن نيكو با كمكی كوچك و ...) بخصوص انسانهای افسرده. 🍇😊😊😊🍇 خنده و سلام بر نشسته ها و سخنان نيكو نيز يك صدقه است. 🍇😊😊😊🍇 هنگام خوابيدن هركس را كه به تو بدی كرده و يا غيبت و سخن چينی و يا ظلمی به تو كرده را ببخش به همين راحتی اين صدقه است. 🍇😊😊😊🍇 اين پيام را منتشر كنيد شايد فردی به يكی از اين كارها عمل كرد و شما أجر برديد. سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله والله اكبر ...سبحان الله العظيم پروردگارا اين را برايم صدقه جاريه قرار بده و نيز برای والدينم و هر شخص كه در نشر آن اقدام كرد و برای والدينش.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ‌‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•°~🦋☘ میگفت: جوان‌هااگربخواهندازدست‌شیطان‌ راحت‌شوند🔥 ‌عشق‌به‌شهادت‌را‌دروجودخودزنده‌ نگهدارند..(: حاج‌حسین‌یکتا🪴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون حاج علی هست🥰✋ *پایان دردهای سردارِ تفحص*🕊️ *شهید علی محمودوند*🌹 تاریخ تولد: ۶ / ۴ / ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۷۹ محل تولد: تهران محل شهادت: فکه *🌹راوی← علی در سالهای آخر سردردهای شدید داشت🍂هربار با تمام قدرت سرش را فشار می‌داد، انگار میخواست منفجر شود🥀می‌گفت:«تو نمی‌دانی چطور درد می‌کند، حالم به هم می‌خورد»🍂او شیمیایی شده و کلیه‌هایش از کار افتاده بود، حالت تهوع داشت🥀عارضه موجی بودن نیز بعضی اوقات زندگیش را مختل می‌کرد🥀در این گونه مواقع می‌گفت:«فقط بروید بیرون، سپس سرش را آنقدر به دیوار می‌کوبید و فشار می‌داد تا زمانیکه بدنش خشک می‌شد🥀حتی یکبار همسر و فرزندانش را به آشپزخانه فرستاد و خودش تمام شیشه‌ها را شکست🍂 ۸ سال دفاع مقدس دیگر رمقی برای علی نگذاشته بود🥀در جای‌ جای پیکرش ردپای جنگ بود🥀اما او باز هم مقاومت کرد🍃همرزم← پای مصنوعی‌اش شکسته بود🍂 با خنده کمی لی‌لی‌ رفت و گفت:«این پا روی مین رفتن داره»‼️ ۲۲ بهمن ماه از راه رسید کارمان تفحص شهدا بود💫علی به میدان مین رفت، و حدود ۶۳ مین را پیدا کرد🍃به آخرین مین که رسیدیم، کسی مرا صدا زد. حدود ۷ متر از علی دور شدم،🍃ناگهان صدای انفجاری مهیب در دشت پیچید💥به طرف علی دویدم، ‌او با پیکری خونین روی زمین افتاده بود🥀باورم نمی‌شد او به آرزویش رسید*🕊️🕋 *شهید علی محمودوند* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید رجبعلی محمدزاده🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃 🍃سَلاَمٌ عَلیٰ آلِ الْمُتَّقِینَ؛ سلام بر تو، ای سردار عزیز. 🍃امروز، انیس دل از تو سخن می‌گوید، از عزیز سفر کرده ای که سال‌ها چشمه ای برای خیرات و برکات مردم سینه سوخته از و ترکش ظالم بود، چشمه ای که با ذرات وجودش، حیات را به ممات همسایگانش می‌بخشید. 🍃ای پرنده ی همیشه در پرواز، می‌دانیم که سرو قامتت در سجده به درگاه ربانی باری تعالی بر خاک افتاد و مقدست چون گلی همیشه بهار، معصومانه در شهیدستان این خاک قد علم کرد و با بهشتیش آرام جانمان گشت. 🍃اما امروز ای تجلی نفس ، بیشتر نبود امثال تو حس می شود، همانانی که جز قربِ اللّه چیز دیگری را نمی‌خواهند و همه چیزُ همه چیزشان جز برای جانانشان نیست. 🍃دستی برار و برای ما اسیر شدگان دعایی بخوان. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ اردیبهشت ١٣۴٠ 📅تاریخ شهادت : ٢۶ مهر ١٣٨٨ 📅تاریخ انتشار : ٢۵ مهر ١۴٠٠ 🕊محل شهادت : سرباز 🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
.‹♥️🌱› • ‏کوتاه میگویم چه کسی بدبخت تر از آنکه "صفحه مجازی اش " بوی ‎ و ‎ را می دهد و "زندگیش" نه! :)☘ 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
روزگار من (۱۸) من تو اتاقم تمام مانتوهامو ریخته بودم زمین وای حالا کدومو بپوشم کاش سحر زود میومد در اتاقم به صدا در اومد تق...تق بله سحر داخل اتاق شد سلام سحر کی اومدی اصلا انقدر حواسم پرت بود که متوجه اومدنت نشدم عه دختر تو که هنوز آماده نشدی ؟؟؟ اخه نمیدونم چی بپوشم ☹️☹️☹️ سحر- بذار ببینم اینا نه ...اینم خوب نیست ... این یکیم که مدلش جالب نیست ... فقط همینارو داری اینا همش یا بلنده یا گشاده ... یکی دارم اما برام کوچیک شده... خب بیار ببینمش ... ایناهاش سحر اینه ... بذار بپوشم خب این از همش بهتره فقط مشکل استیناشه که مهم نیست تاش میزنی چی میگی این خیلی کوتاه و تنگه ... تازه مامانمم عمرن بذار من اینو بپوشم حالا زود باش آماده شو شاید گذاشت فقط بدووو من آماده شدمو با سحر اومدیم از اتاق بیرون دلشوره داشتم مامانمم تو پذیرایی مشغول تماشای فیلم بود ما اروم داشتیم به سمت در ورودی میرفتیم که مامانم گفت ... فرزاااانه اینجوری میخوای بری با این سرو وضع منم که حسابی هول کرده بودم یهو چشم به آینه قدیه کنار در افتاد با استرس گفتم نه مامان ...😰😰 اومدم ببینم مانتو تن خورش چه جوریه ... سحر وایسا من چادرما بیارم ... چادرما سرم کردمو راهی شدیم سحر تو راه گفت یعنی تو با چادر میخوای بیای 😒😳😳😳 اره ن پس بدون چادر ؟؟!! چه حرفایی میزنی سحر اینجوری نمیشه خیلی ضایعه خواهشن در بیار چادرتو اینجوری مثل اون دختره زینب میشی خیلی خوشم میاد ازش بالاخره هرجوری که بود سحر متقاعدم کرد تو پارک با اون سرو وضع منتظر پسرا بودیم خدایی اصلا ظاهرمون خوب نبود چرا من داشتم این کارارو میکردم اصلا چم شده بود اقایی از کنارمون رد میشد همین جور خیره به ما دونفر شد سحرم سریع گفت چیه خوشگل ندیدی مرده هم با خم کردن لباش به حالت تاسف گفت چرا خوشگل دیدم تا دلتون بخواد اما ولگرد ندیدم سحر میخواست جواب بده که دستشو گرفتمو با خودم بردم سحر من واقعا مردم از خجالت یعنی همه به چشم ولگرد به ما نگاه میکنن ادامه دارد.... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـلام_آقـا_جان♥️✋🏻 ایــاڪ نـعبـد و ایــاڪ نـستـعـین یـعنـے سـلـآم مـسجـد مـولآے آخـریـن اےجـمڪران‌بـگوڪجـاست‌آخـریـن‌امــید ایـن الشـموس الطـالعه ایـن مــه جـبـین:) ‌‌‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یعنی درد... دردے ... یعنے با یڪے شدن... یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے گذشتے... یعنی فقط را دیدی و او را خواستی نه تعریف و را گمنامی یعنی ....... اے کاش همه ے ما گمنام باشیم گمنام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید علاء حسن نجمه🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃دانه دانه می روند و کم می شوند مثل تسبیح مادربزرگ. آرام آرام ذکر می گفت و دلش آرام می شد اما من نگران دانه های تسبیح بودم که کم می شدند و چیزی از آنها باقی نمی ماند. روزگار هم شبیه همان تسبیح مادربزرگ است. فرق ندارد دهه شصتی باشند یا هفتادی یا حتی ... 🍃در آزمون دنیا رو سفید می شوند و می روند و دل های شکسته بسیاری بدرقه راهشان می شود. اینکه باز هم قصه دیگری در راه است عجیب نیست اما تاریخ تولدِ جوان ۲۵ ساله لبنانی، داغ جاماندن را بر دلم تازه کرد. تنها چیزی که می توانست آقا علاء حسن خوشتیپ و خوش سیما را از دنیا و تعلقاتش جدا کند بود. عاشق بود و حسرت زیارت کربلا بر سر در قلبش جاخوش کرده بود. اما در عاشورای دفاع از حرم خواهر ارباب حاضر شد، شهید شد و به قافله ارباب پیوست... 🍃هنوز هم در باغ شهادت باز است. می توان مثل شهید علاء حسن نجمه، عاشق بود و خود را جایی در میان عکس های یا زندگی نامه هایشان پیدا کرد. دل کند از دنیا و اهلش و رفت. در تشییع پیکرش، دل شکسته مادرش بود و لباس سفیدی که وصیت کرده بود مادر بپوشد. مگر نهایت آرزوی یک مادر برای فرزندش، چیزی جز است و چه خوب عاقبت بخیر شد🕊 🍃حرفهای به جامانده از او برای خواهرش دنیای درس است و ، کاش کمی بیدار شوند به خواب رفتگان این دنیای پر از رنگ های فانتزی. هرروز قصه یک شهید، دلم را می لرزاند و من تا نهایت آرزوی" يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة ً" پیش می روم اما به خود که می آیم پاهایم در غل و زنجیر گناه گرفتار است و دلم به تعلقات شیرین و کوچک دنیایی وابسته.... 🍃 نگاهی کن به ما که جاماندیم واسیر شدیم و بلاتکلیفیم. دردنیای گناه پیر شدیم دعایمان کن🤲 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز (نام جهادی تراب الحسین) 📅تاریخ تولد : ۱٧ شهریور ۱٣٧۱ 📅تاریخ شهادت : ٢٧ مهر ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حلب_سوریه 🥀مزار شهید : لبنان_عدلون 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱 مےگفتـــ ↓ اگہ‌طـالب باشۍ! یڪ‌ حـرام‌ ممڪن‌اسٺــ سال‌ها؛ تو‌را‌از شهادتـــ دور‌ڪند‌.‌. و‌گفتـــ ↓ من‌حـرف‌هاے و بیهـودهـ را ڪـمتر از لقمہ‌ۍ نمےدانمـ مےگفٺــــ ↓ ڪـار بـاطل و حـرامـ حتۍاگـر‌انجـام‌ هم‌ نـداده باشیمـ! به‌پاۍمان‌ثبتــ خواهد شد شهـدا ڪنید ڪه ڪردیمـ جبهہ‌هاۍ‌نور استــ بـراےمـا، شـدگـان نَفَس ڪـم‌ آورده ...‌
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید سید محمدجواد حسن زاده🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
"بسم الله الرحمن الرحیم" 🍃آتش را همه می دانند که داغ است و سوزاننده اما او که یک بار سوخته است از عمق جان میفهمد داغی و را. حال اگر این سوخته دوباره و با اختیار کامل به دل آتش بزند نشان از جستجوی ای بسیار ارزشمند در میانه شعله های آن آتش است! 🍃سید در کودکی مدال افتخار شهید بودن را گرفته بود و به خوبی تمام رنج و مرارتهای نداشتن ظاهری پدر را از عمق جان چشیده بود، نیروی هم نبود، هیچ اجباری هم برای اعزام نداشت اما در بحبوحه سروسامان گرفتن کارش و پدر شدن دوباره اش به جستجوی گنجی گرانقدر که همان وصل خداوند تبارک و تعالی بود به دل آتش با اشقی الاشقیا در عراق و سوریه زد و بالاخره در حلب آن گنج را به بهای سوختن و قربان شدن یافت💔 🍃فرزند سید محمدجواد حسن زاده وقتی به دنیا آمد که پدرش به جز مدال فرزندی شهید، تاج افتخار را نیز بر سر داشت. ♡رضوان الله علیه و حشرنا الله معه♡ ✍نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳ اسفند ۱۳۵۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا 🕊محل شهادت : حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_38307782.mp3
5.91M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۲۸ 🎤 استاد 🔺سلسله پادکست های 🔸«دولت کریمه»🔸 🔹بخش ۱۵ 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید نورعلی شوشتری🖤🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃همه جا پرچم سفید بالا بردن نشان صلح نیست گاهی باید روی سپید را به زینت موی و ریش سفید درآورد تا آتش سوزان دشمنی ها را فرونشاند و صلح و را ارمغان آورد. 🍃جنوب شرق مدتها بود که در تلاطم دشمنان و خناسان یک روز آرام نداشت و هر سپیده دم آبستن حادثه ای جدید و خونبار بود، هیچ ضرب و زوری هم نتوانسته بود فضا را حتی اندکی آرام کند تا اینکه او با روی سپیدی که به بهای سالها بندگی و یافته بود مامور بازگرداندن امنیت و صلح به آنجا شد. 🍃از روزی که او قدم به ایران گذاشت روی سپید و موی سفیدش را در میان مردم شریف آنجا گرو گذاشت تا دلها را به هم نزدیک کند و فاصله ها را کم، آنقدر که دیگر نااهلی نتواند در فاصله بین دو اهل ایران جا خوش کند و به ترفند توطئه زمینه ناامنی و را در آن ساکان فراهم کند. اما این پایان کار او نبود، انگار صفحه روی و موی سفید او برای پایان ماموریتش مهر سرخی احتیاج داشت تا کار تمام شود. 🍃روز ۲۶ مهر سال ۸۸ آن مهر سرخ نیز بر پرنده سفید و پاک او زده شد تا همگان او را نورعلی شوشتری خطاب کنند و او نظر کند به وجه الله🌺 ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۴ اسفند ۱۳۲۷ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۸۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : مشهد 🕊محل شهادت : سیستان و بلوچستان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین آقادادی🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃باز هم نام و نشان و عشق و نوکری، باز هم صحبت از مرید و مراد و آقایی، باز هم سخنی از دلدادگی، از شیدایی، از یک حسینِ ♡ 🍃سرداری پر افتخار. متولد بهارِ سبزِ ۵۳ در نصفِ جهان؛ . نصفِ جهانی که افتخارِ دامن گشودن به رویِ یک فدایی را بر سینه دارد... 🍃قد کشیده در خانواده ای که فدا شدن را به درستی مشق می‌کردند! و پرورش یافته با قوتِ غالبِ آن‌روزها؛ عشق، عشق به خدا، به حسین، و به هر چیز که راهی برای وصال باشد. 🍃درگیر و دارِ گرفتنِ مدرک کارشناسی ، وارد هیئت رزمندگان شد و خادمِ عشاق‌الحسین(علیه‌السلام) و این خادمی تا آخرین عمر پربرکتش، ادامه داشت. شاید همین خضوع و در آستان دوست، اورا مقربِ درگاه الهی کرده باشد!🌷 🍃به عضویتِ س.پ.ا.ه در آمد تا راهِ برادرِ شهیدش، که راه بود را بپیماید. "ستوان دومی" اولین درجه‌ای بود که سردار حسین، در طول دوران خدمتش گرفت. و"سرداری"، آخرین درجه ای بود که بعد از پروازش، بر سرشانه پیرهنِ سبزش جا خوش کرد... 🍃سردار حسین؛ پ.ا.س.د.ا.ر نمونه‌ای که از او تنها ، خوش‌سیرتی، مهربانی، محبت و احترام در یادها به جا مانده. اویی که هم و غمش خدمت بود و خدمت و سرانجام خدمت، بالِ پروازش به آسمان شد. آخرین ماموریتش، به میزبانیِ سوریه، ایستگاه پایانی حیاتِ مادی وی بود. 🍃 و از آنجا به بعد، سردار حسین آقادادی، از آسمان نظاره بر ما خفتگانِ اسیرِ می‌کند. مایی که اگر کاری هم می‌کنیم، بدنبالِ رضایتِ مخلوقیم😔 ☆ سردار☆ ✍نویسنده : 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲ فروردین ۱۳۵۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : اصفهان 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید محمد استحکامی🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh