eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | ⭕️ فیلم تفحص پیکر مطهر سردار شهید مدافع حرم حاج رضا فرزانه در سوریه (فرمانده شهید قرارگاه مشترک راهیان نور) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚🌸 🤚❤️ 🤚💐 با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من زِ شما آقا جان چه کریمانه به یاد همه‌ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان 🤲🏻 💐 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
"به آسمان که رسیدند، رو به ما گفتند: زمین چقدر حقیر است، آی خاکی ها..." 🌷شهید حسن باقری 🔸سایز استوری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید سجاد خلیلی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃باد که می‌وزد، عطر لاله‌های خفته در خاک میان شهر می‌پیچد. و چشم‌های منتظر، هشیار می‌شوند که شاید عزیزشان در راه است. 🍃این انتظار سالیانِ سال طول می‌کشد حتی شاید و مادری در میان این انتظار با وصال فرزندشان‌ برسند و برای همیشه ساکن آسمان‌ها شوند. 🍃سید سجاد هم از همان لاله‌های خفته میان خاک بود که دوسال مهمان ماند و تمام این دوسال را پدر و مادرش در انتظار سپری کردند. 🍃جوانِ رشیدشان‌، در راه دفاع از ناموس آل‌الله_علیهم‌السلام_ و میان حق علیه باطل به سوی آسمان پر گشود. پسری دلیر و شجاع که از ابتدا عشق را در سینه داشت‌و همین عشق او را به قتلگاهِ عاشقان رساند. همان جایی که سر بر دامان ، به دیدار معبود می‌روند. 🍃اما انتظار همیشه ماندنی نیست و سید سجاد بازگشت. آمد برای روشنیِ چشم مادرش و برای قوتِ قلب پدرش. آمد تا شهر بویِ گیرد و همگان بدانند هنوز هم هستند عباس‌هایی که برایِ دفاع از زینب_علیه‌السلام_ جان را سپر کنند♥️ ؛ فدایی حرم🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ آذر ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ فروردین ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت فاطمه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید عبدالحمید حسینی 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨به نام خدا 🍃در تکاپوی لحظه‌های آخرالزمان، کسی رستگار شد که به دل بست و با هر نفس قلب خویش را به عشق صاحبش پیوند داد♥️ 🍃کسی که در میانه آتش و خون، دست در دست نهاد و با شمشیر برنده حق به پیکار رفت. کسی مانند او، همانند عبدالحمید حسینی؛ که به رسم فرزندی و به احترام مادر عالم، شبانه و به دست امام زمانش در آغوش خاک آرمید. 🍃این‌بار این داستان، روایتگر شوقیست که در وصف خورشید پشت ابر می‌تپید. روایتگر او، که امواج شاهد بی‌تابی‌های پرستوهای دلش بودند. 🍃داستانی که همچنان جاریست و همچون نهری، حیات‌بخش جوانه‌ها و است؛ تا روزی که به یاد عشق، همانند او گلگون گلبرگ‌هایشان را به خاک سپرده و ریشه در فشانند🕊 🍃«اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف» ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ آذر ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : خرمشهر 🥀مزار شهید : شیراز_دارالرحمه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسم‌رب‌الغفار 🍃ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید* 🍃ما را برای خود چطور معنا کرده‌ایم؟ می‌شود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برایمان بسته باشد؟ اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت را هم خط کشید. هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد: اول وجود دشمن و شناخت او دوم سخت‌کوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم . 🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و وجود دارد.یکی با جهاد می‌کند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.یکی با که دارد.دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.همه اما وقتی را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره‌گشای ظهورند‌. 🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی‌های خودش که قدرت رسانه‌ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد مجاهد فی سبیل الله. 🍃اویی که رزم و را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد. انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا این‌بار در و رشادت‌ها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در که حقیقتاً عجب فصلی ست.هم عشاق را به تماشا می‌نشیند هم را به سوگ... ✍نویسنده: ‌ 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان 🕊محل شهادت : حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید محسن خزایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسم‌رب‌الغفار 🍃ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید* 🍃ما را برای خود چطور معنا کرده‌ایم؟ می‌شود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برایمان بسته باشد؟ اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت را هم خط کشید. هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد: اول وجود دشمن و شناخت او دوم سخت‌کوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم . 🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و وجود دارد.یکی با جهاد می‌کند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.یکی با که دارد.دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.همه اما وقتی را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره‌گشای ظهورند‌. 🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی‌های خودش که قدرت رسانه‌ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد مجاهد فی سبیل الله. 🍃اویی که رزم و را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد. انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا این‌بار در و رشادت‌ها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در که حقیقتاً عجب فصلی ست.هم عشاق را به تماشا می‌نشیند هم را به سوگ... ✍نویسنده: ‌ 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان 🕊محل شهادت : حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۶۳ 🎤 استاد 🔸«وظایف منتظران»🔸 🔺قسمت دوم 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻شهيد «شيرودي» درباره شهيد كشوری مي گويد : «احمد، استاد من بود. زماني كه صدام آمريكايي به ايران يورش آورد، احمد در انتظار آخرين عمل جراحي برای بيرون آوردن تركشی از سينه اش بود، اما روز بعد از شنيدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد، به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحي برود، اما او جواب داده بود: «وقتي كه اسلام در خطر است، من اين سينه را نمي خواهم.» 🗓 ۱۵ آذر ، سالروز شهادت ، شهید 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید احمد کشوری 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃خاقانی بسیار شیوا بیان میکند، که در جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند♡ 🍃بدرستی اگر نیکو سرشت نباشی نمیتوانی در قتلگاه عشق جان عزیزت را فدای جانانت کنی، اگر در عشق، صاف و نباشی نمیتوانی حتی لحظه ای گمانت را به سوی پرواز دهی .اصلا کدام روبه صفتی میتواند این مسیر را بپیماید، مگر غیر این است که مسلخ عشق با معنای حقیقیش را پیدا میکند. 🍃احمد کشوری جوان و تیز پروازی که زیرکانه و توانست مسیر عاشقی را تمیز دهد. ۲۷سال بیشتر نداشت، اما چون عارفی راه بلد مسیر را در کوتاهترین زمان‌ ممکن به انتهایش رسانید❣ 🍃میدانی، انتهای جاده ی عاشقی است و این مسیر را با تیز ترین پرواز ممکن به باند فرودگاهش رسانید. 🍃آری، حقیقتا عشق را باید زِ آموخت، ورنه ما ، چه میدانیم؟ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳۱ تیر ۱۳۳۲ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊محل شهادت : میمک 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 | 🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند. خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم. 🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. "شهید سیدحمید میرافضلی" ✍🏻 پا برهنه در وادی مقدس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 | 🔶️عملیات بیت المقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده است. از طرف سپاه چندین نفر را انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند ، من هم یکی از آن انتخاب شده ها بودم. 🔸️وقتی برادرم حسن فهمید، بهم گفت: نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسرائیل انتخاب شدی، کسی هستی و مهم شدی... نکنه غرور بگیردت ،اینم بدون که با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری. اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گم نکنی... 📓 صنوبرهای سرخ/ ص ۱۰۹ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عرض سلام و احترام با اتکا به لطف و کرم خدای تبارک و تعالی با متمسک شدن خواندن سوره فاتحه که در روایات به سوره شفا نام برده شده هست همانطور ی که «صادق آل‎ عبا» علیه السلام فرمودند: «چنان‎چه بر مرده‎ای ۷۰ بار سوره حمد خواندید و زنده شد، تعجب نکنید.» (اصول کافى) ایشان فرمودند: سوره‌ «حمد» سوره‌ای است که ابتدای آن «حمد» خدا و وسط آن «اخلاص» و آخر آن، دعا است. از سلمة بن محمد نقل است که گفت: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که فرمودند: کسی که سوره حمد، او را شفا نبخشد، چیزی او را شفا نمی‌بخشد. (خواص القرآن، ص ۴۸). پس بزرگواران بیایید به جهت اینکه آمار فوتی مبتلایان به کرونا صفر شود و این شیعه خانه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ایران از بلاها حفظ شود در هر شبانه روزی هفتاد مرتبه خوانده شود لطفاً این را برای همه خویشاوندان و دوستان و آشنایان اشتراک گذاری کنید و مدت پایان این ختم سوره شفا را تا زمانی که صفر شدن آمار فوتی ها می باشد سپاسگزارم
🎨 | 🔻 یادمان شهدای عملیات خیبر- طلائیه 📍کاری از مرکز طراحان ستاد مرکزی راهیان نور کشور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
| کاش می دانستم به چه می اندیشی كه چنین گاه به گاه میسرانی بر چشم غزل داغ نگاه می سرایی از لب شعر مستانه آه كاش میدانستی به چه می اندیشم كه چنین مبهوتم من فقط جرعه ای از مهر شما نوشیدم با شما ترجمه عشق خدا را دیدم... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام‌ دوستان مهمون امروزمون داداش احمد هست🥰✋ *حافظ قرآن*💫 *شهید احمد مکیان*🌹 تاریخ تولد: ۱۵ / ۹ / ۱۳۷۳ تاریخ شهادت: ۱۸ / ۳ / ۱۳۹۵ محل تولد: آبادان محل شهادت: سوریه *🌹متولد 15 آذر ماه 73🎊 از روحانیون جوان خوزستانی‌ که 28 جزء قرآن را حفظ بود✨ او سال 95 توسط تکفیری ها💥به شهادت رسید🕊️مادرش ← درد فراق و دوری احمد برایم رنج‌آور شده بود🥀و گاهی سخنان اطرافیان بر دردم می‌افزود🥀تا این‌که شبی در عالم رویا، احمد را در کنار بانویی پوشیه زده💚خوشحال و سبکبار دیدم✨ آن خانم علت بی‌تابی را جویا شد🍂و به من گفت: فرزندت در جوار من و در آرامش قرار دارد💛 در همان لحظه با دستان خود، قلب سوزان مرا لمس کرد💛 از آن پس آرامش و طمأنینه بر من غالب شد و قلبم التیام یافت💚 در قسمتی از وصیت نامه‌اش نوشته: دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید🕊️پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید🍂وغریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپارید🍂و روی سنگ قبرم چیزی ننویسید🥀واگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید“ تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی “🕊️چون من از روی پر نور و باجمال شهدای گمنام خجالت میکشم🥀که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود.»🥀طبق وصیتش همان را نوشتند🥀و او را غریبانه🥀در قُم به خاک سپردند*🕊️🕋 *طلبه شهید احمد مَکیان* *شادی روحش صلوات*
📓📕📗📘📙📔📒📕 روزگار من (۶۷) مامان اصلا حواسم نبود زینب که گفت محسن رفته سوریه چجوری باهاش حرف بزنم ☹️☹️☹️☹️ خب فرزانه یه کاری کن الان یه زنگ بزن به خونه عموت اینا ازشون شماره تماس بگیر.. ولی مامان شرایط اونجا جوریه که فکرنکنم شماره تماسی داشته باشن ... حق باتوعه دخترم پس 🤔🤔🤔 چیکار کنیم ؟. رفتیم تو فکر بلکه یه راهی پیدا کنیم من بتونم با محسن حرف بزنم ... مامان ـ اهاااان فرزانه فهمیدم الان زنگ بزن هرکس گوشی رو برداشت بگو با محسن کار مهمی داری اگه شماره تماس نبود سفارش کن هر وقت بهشون زنگ زد به محسن بگن با تو تماس بگیره اینجوری بهتر نیست دخترم ... اره خیلی خوبه ... گوشی رو برداشتمو زنگ زدم بعده سلام علیک و خوش و بش، به زن عمو حرفامو زدم و سفارش کردم . زن عمو خیلی دوست داشت محسنم زود سروسامون بده اون روز بعد از ظهر که عمو از سرکار برگشت زن عمو بعد از جمع کردن سفره ناهار یه استکان چایی برای عمو ریخت و رفت نشست کنارش ... بفرمایید اقا اینم از چایی... دستت درد نکنه خانم همیشه بعد ناهار یه چایی تازه دم میچسبه ... نوش جونت... ناصر میخوام درباره ی یه موضوعی باهات حرف بزنمو مشورت بگیرم عمو همینطور که داشت چاییش و میخورد گفت: چه موضوعی ؟؟ بفرما گوش میدم ... ناصر دیگه وقتشه برای محسن استین بالا بزنیم یه دختر خوبم براش زیر نظر دارم ..😊😊😊 عمو ـ لیلا من حرفی ندارم هر طور که خودت صلاح میدونی اما نظر محسنم باید بپرسی شاید به خاطر ماموریتش قبول نکنه... اون با من اقا ناصر خودم باهاش حرف میزنم راضیش میکنم ... عمو با خنده گفت : لیلا خانم ریش و قیچی همیشه دست شما زناست خودتون بهتر میدونید تو اینجور کارا همه کاره شمایید 😄😄😄😄 حالا کی هست این دختر که براش زیر نظر داری؟؟؟ غریبه نیست اشناست اگه بدونی صد در صد چشم بسته قبولش میکنی هرچی از نجابت و کمالات این دختر بگم کم گفتم ...خانواده شم که حرف ندارن کاملا بی نقصن ... لیلا خانم نمیخوای بگی کیه ؟؟؟ اون دختر گل زینبه!! دختر احمد اقا خواهر شوهر فرزانه خودمون..😊😊😊 خانم به به!! به این انتخاب، عالیه😊 فقط مونده نظر محسن ... تقریبا ۳ـ۴ روز از این قضیه گذشت تا محسن خودش زنگ زد به زن عمو الو سلام مامان ، چطوری ؟؟. بابام خوبه ؟داداش کوچولوم چیکار میکنه؟؟ سلام عزیز دل مادر، همه خوبیم تو چطوری پسرم ؟؟ شکر خدا منم خوبم با دعاهای شما محسن جان کی قراره بیای ؟؟. راستش زنگ زدم بگم ان شاالله تا ۲ ـ ۳ روزه دیگه بر میگردم چقدر خوب پسرم زودتر بیا که کلی باهات کاردارم . باشه مامان جان اگه کاری نداری من خداخافظی کنم نه پسرم فقط مراقب خودت باش چشم مامان به بابا و همه سلام برسون ... محسن ... محسن ... صبر کن قطع نکن .... جانم چی شده مامان ؟؟. پسرم داشت یادم میرفت فرزانه چند روز پیش زنگ زده بود ازم خواست که بهت بگم باهاش تماس بگیری کار مهمی داشت . باشه مامان زنگ میزنم فعلا دیگه نمیتونم حرف بزنم فرمانده صدام میزنه خداخافظ به سلامت پسرم .... ادامه دارد.... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh