سه شنبه های جمکرانی🚩
🔴 چرا امام زمان (عج) تا کنون ظهور نکرده است؟
🔹 شايد ديده باشي بعضي هواپيماها كوچك هستند، مانند هواپيماهاي سمپاشي كه براي سمپاشي و از بين بردن آفتها در مزرعهها استفاده ميشود كه براي بلند شدن از زمين يا فرود آمدن آن، در كنار مزرعه يك باند مثلاً دويست متري براي آن ميسازند كه همين اندازه باند براي فرود آن كافي است؛ امّا اگر هواپيما خيلي بزرگ باشد چطور؟
🔹 حتماً خواهيد گفت براي فرود آن هواپيما يك باند فرود چند كيلومتري محكم، مطمئن و مستقيم ميخواهد تا به سلامت بر زمين بنشيند.اين مثال را بدين جهت بيان كردم كه بداني ظهور امام زمان(علیه السلام) همانند نشستن و فرود آن هواپيماي بزرگ است كه بايد زمينهها و بستر ظهور آن حضرت فراهم شود كه قسمتي از اين به دست ماهاست كه ياراني فداكار و نيكوكار و صالح شويم تا زمينه ظهور جهاني آن حضرت فراهم گردد.
🔹 ما بايد سعي كنيم ازگناهان كه ظهور امام مهدي(علیه السلام) را به تأخير مياندازد، دوري كنيم و هم خودمان اهل خوبيها باشيم و هم ديگران را به خوبيها دعوت كنيم و زياد براي ظهورش زياد دعا كنيم كه خود امام زمان(علیه السلام) فرمودند:
🔺 «أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ» يعني براي هر چه زودتر آمدن من، بسيار دعا كنيد.
#امام_زمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر مهدی هست🥰✋
*از عاشوراے حسینے🕊️تا اربعین حسینے*🕊️
*🌷شهید مهدی خندان*
تاریخ تولد: ۳ / ۴ / ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۸ / ۱۳۶۲
محل تولد: تهران/لواسان ،سبو بزرگ
محل شهادت: پنجوین عراق
*🌷مهدی خندان فرمانده تیپ عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)🌙چنان رشادت و شهامتی از خود بروز داد كه لقب «شیر كوهستان» را دریافت کرد💫همرزم← ۱۳ صفر بود مهدی میخواست از توی سیم خاردار راهی پیدا کند و معبری برای بچه ها باز کند💫مهدی دستهایش را انداخت توی کلاف سیم خاردار و فشار داد🥀سیم خاردار را باز کرد.🌙اما سیم خاردارها به دستش فرو رفتند و از آن طرف دیگر دستش بیرون زدند🥀از دستهایش شر شر خون میریخت🥀توی همین وضعیت سرش را کرد توی حلقههای سیم خاردار و رفت و نشست وسط سیمها🥀با چه مشقتی دستهایش را توی سیم خاردار در آورد و یکی یکی مینها را برداشت و چید کنار. سریع معبر را باز کرد💫 و بعد دستهای خون آلودش را دوباره انداخت آن طرف سیم خاردار🥀دوباره شانه هایش گیر کرد به سیم🥀و تیغه های تیز سیم خاردار پیراهن و زیر پوش و پوست تنش را پاره کرد و خون زد بیرون🥀دستش را برد سمت نارنجک که ضامنش را بکشد💥 که در یک لحظه تیربارچی دشمن او را دید🥀و لوله کالیبر 5/14 ضدهوایی را گرفت روی سینه مهدی و او را به رگبار بست💥و آسمانی شد🕊️مهدی متولد عاشورا بود🏴و ۱۳ صفر شهید شد🏴و اربعین بود که خبر شهادتش را به خانواده دادند🥀پیکرش بعد از ۱۰ سال در روز اربعین🏴 تفحص و پیدا شد و به وطن بازگشت🕊️چه مبارک تولدی و شهادتی و چه فرخنده بازگشتی🌙 از عاشورای حسینی🕊️تا اربعین حسینی*🕊️🕋
*شادی روح شهیدمهدی خندان صلوات🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚨 زنی که با اختیار خودش در ماشین سوخت!
⭕️ خالده ترکی عمران؛ زنی از اهالی بصره عراق. معلم است. در تاریخ ۳ اپریل ۲۰۱۶ در حالیکه با ماشین شخصی خود روانه محل کارش بود، ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین، دچار انفجار و حریق میگردد و ماشین وی نیز آتش میگیرد. خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده میشود اما بعد از اینکه متوجه میشود که لباس تنش در حال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، راضی نمیشود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، دوباره به طرف ماشینش برمیگردد و در را باز نموده داخل ماشین مینشیند.
یکی از افراد پلیس درحالیکه گریه میکرد باصدای بلند فریاد میزند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده بشو تو را با لباس خودم میپوشانم؛ اما وی از پایین شدن امتناع میورزد و ترجیح میدهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند.
عراقیها وی را شهیدِ #شرف و #ناموس، لقب گذاشتند و در میدان هوایی بصره اطراف ماشینش حفاظی کشیدند از وی تندیس ساختند تا یادش جاویدان بماند.
#زن_عفت_افتخار #ایران #لبیک_یا_خامنه_ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویــسنده_رز_ســرڂ
#قسمت_نود_یک
.
.
.
باحرفای زینب بیشتر بهم ریختم
یعنی چی که خبری نیست ازش
از یه طرف به خودم میگفتم اخه به تو چه دختر تو حتی از احساس اون نسبت به خودت خبر نداری حالا دلت شورشو میزنه
باز جواب خودمو میدم دل که این چیزا سرش نمیشه خدا کنه سالم باشه😢
سرو وضعمو مرتب کردم رفتم پایین
_سلام
حسین_سلام خواهری
مامان_یخ کرد غذا پس چراانقدر دیر اومدی
حلما_ببخشید کار داشتم
کنار زینب نشستم تو سکوت مشغول خوردن غذام شدم
زینب_مامان جون دستتون درد نکنه خیلی عالی بود😍
مامان_نوش جان دخترم
حسین_دستتون درد نکنه مامان 😘
_زینب جان علی هنوز زنگ نزده بهتون؟
زینب_نه😔 شده که اینجوری دو سه روز ازش خبری نشه ولی الان طولانی شده
پنج روزه ماهم هیچ شماره یی ازش نداریم مبایلشم که اکثرا خاموشه
مامان_ان شاالله هرجاهست سلامت باشه مامانت بنده خدا هرسری که علی میره ماموریت دونه دونه موهاش سفید میشه
حلما_خب حسین نمیشه یجوری ازشون خبر بگیرین همکاراشو مگه نمیشناسی ازشون بپرس
حسین_خودش که گفت پنج شش روزه برمیگره پنج روزه که رفته و احتمالا پاک یادش رفته خونواده نگرانشن
علیه دیگه عاشق کارشه اینجوروقتام همه چیز و فراموش میکنه جای نگرانی نیست ان شاالله حالش خوبه
زینب جان توام خونه رفتی به مامان همینارد بگو بنده خدا داره خودشو از بیین میبره
زینب_ان شاالله باشه منو بابا که بهش میگیم هر سری علی میره مامانو دلداری میدیم ولی براش عادت نمیشه 😢
مامان_مادره دیگه عزیزم هیچ چیزی برای مادر عادی نمیشه الان من دوتا بچه هام کنارمن ولی باز نگرانی های خودمو دارم
ایشالا خودتون مادر میشین میفهمین چی میکشیم ما😌
.
.
میز و جمع کردیم و با زینب مشغول ظرف شستن بودیم
داشتم فکر میکردم چقدر باید سخت باشه زندگی باهمیچین مردی که همش ترس از دست دادنش رو داری من میتونم این سختی رو تحمل کنم... اره حاظرم...
بنظرم ارزششو داره
زینب_حلماااااا کجای دختر
حلما_جانم چیزی گفتی😄
زینب_اره کلی صدات کردم اصلا حواست نبود
همه ظرفای تمیزو دوباره کف زدی😐😐
حلما_ای وااای😐😐😐
زینب_حلما یه چیزی ازت بپرسم بدون خجالت جوابمو بدیاا باشههه؟
حلما_چی🙁🙁
زینب_اول قول بده
میخوام از یچیزی مطمعن بشم
حلما_خب قول😄بپرس
شب قبل رفتن علی داشتم باهاش صحبت میکردم
یچیزایی فهمیدم☺️☺️
حلما_چی🙄🙄
زینب_خب اول سوالمو میپرسم بعد😝😬
حلما_شیطون شدیااا بگو دیگه دختر😒😂
زینب_خووو قهر نکن میگم☺️
.....
#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویــسنده_رز_ســرڂ
#قسمت_نود_دوم
.
.
حرفایی که زینب زد باورش برام سخت بود
حالا فهمیدم این حس دو طرفست
دروغ چرا خیلی خوش حال شدم
وقتی زینب گفت علی بخاطر کارش میترسه بیاد جلو کلی ذوق کردم که این حس دو طرفست
سعی کردم به روی خودم نیارم ولی نشد و این دور از چشم زینب نموند خیلی زود متوجه شد منم جوابم مثبته 😅😅
قبل این که زینب بامن حرف بزنه با حسین صحبت کرده انگار 🙁
تقریبا همه در جریان قرار گرفتن
جز خودمون😄
نیازی به فکرکردن راجبعش ندارم
من علی رو با همه سختیاش قبول دارم
باهمه دلواپسی هاش
انقدر خوبی داره که بشه سختیاشو ندید
از طرفی من این عشق پاک رو به تنهای انتخاب نکردم
خواست خدا بوده
یادمه تو نجف که بودیم از حضرت علی خواستم کسی رو قسمتم کنه که عاشق شما باشه عاشق اهل بیت باشه
دلی رو به دلم نزدیک کنه که صلاحمه
ازشون خواستم و مهر علی افتاد به دلم☺️حالا هم که فهمیدم این حس دو طرفست مطمعن شدم
.
الان میتونم درک کنم چرا میگن همه چیز رو بسپارید بخداا تا به بهترین شکل رقم بخوره
نیازی به حرف زدن نبود زینب بانگاه تاته دلمو خوند
گفت علی که از ماموریت بیاد به طور رسمی میایم خواستگاری
منم هی خجالت میکشیدم😂الکی مثلا😁☺️😅😅
چند روز از حرفای زینب میگذره
و از علی همچنان خبری نیست
دیشب که باازینب صحبت میکردم خیلی نگران بود
این نگرانی به منم منتقل شده
داشتم زیارت عاشورا میخوندم
مامان صدام کرد
.
.
.
مامان_حلما مادر کجای
حلما_جونم مامان تو اتاقم
مامان_داشتم باخانوم موسوی حرف میزدم گفت علی صبحه زود اومده
حلما_عههه 🙄🙄 خب خداروشکر چشمشون روشن
مامان_اره خداروشکر امشب قراره بریم دیدنش
حلما_😕😕مگه از کجااومدن برین دیدنش😐
مامان_تو این چند روزیی که ازش خبری نبوده و دیر کرده بیمارستان بوده
خبر نداده که مثلا اینا نگران نشن😔
بنده خدا خانوم موسوی تو این دو هفته صدبار مردو زنده شد
حلما_ای وای😱پس اینجوری شده دیرکرده
چیشده که بیمارستان بوده
مامان_نمیدونم والا کجا درگیربودن دستش تیر خورده
حلما_وای😢😢 خدا رحم کرده
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب و عفاف در نگاه شهدا
#حجاب #لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #ایران #شهید #شهیدان #زینبیه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
<<قــــــرارشبــــــانہ>>
⇜✾دعــاے فــرجـ ✾⇝
⚡️ای بیقرار<<مهدی>>دعای فرج بخوان
⚡️با چشم اشکبار،دعای #فرج بخوان
⚡️عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو
⚡️پنهان و آشکار دعای فرج بخوان
❣به نیت تعجیل درامرظهور مولای غریبمان بخونیم❣
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
🤲اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
۩اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ۩
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌸﷽🌸🍃
🌸اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عجل اللہ.....)
💞السَّلامُعلیکَیابقیَّةَالله
💞یااباصالحَالمهدی
💞یاخلیفةَالرَّحمنُیاشریکَالقرآن
💞ایُّهاالاِمامَالاِنسِوالجّانّ
💞سیِّدیومَولایْالاَمانالاَمان...
<<اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرج>>
🚩سلام_بر_امام حسین_علیه السلام🚩
🌸 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🤲برای سلامتی وتعجیل درامرظهورمولایمان،
خوشنودی وآرامش قلب نازنینشون دلهایتون رومنور کنیدبذکر چهارده
صلوات وعجل الفرجهم🌸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✅پلاکشان را برای ما جا گذاشتن
تا روزی بدانیم از جنس ما بودن
هویتشان خاکی بود
اما دلشان را به آسمان زدن
راستی امانتدار خوبی بوده ایم؟
#شهدای_گمنام🕊
روزتون شهدایی 🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📩 #کلام_شهید
مےگفت هر ڪارے مے خواهم بكنم
اول #نگاه میڪنم ببينم #امام_زمان
از اين ڪار راضيه⁉️
⚠️مےگفت اگر مے بينيد امام زمان
از ڪاری ناراحت مےشود انجام ندهيد
#سردارشهید_نادر_مهدوی
#شادی روحش صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✅به ما میگن که بعد از جمهوری اسلامی ما به دین شما کاری نداریم، دینتون رو ببرید تو خونههاتون و تو جامعه نیارین
✅خب جمهوری اسلامی هم همینو میگه، میگه عرقخوری و لختشدنتون رو ببرید تو خونههاتون و تو جامعه نیارید
در واقع دعوا سر اینه که چه چیزی بیاد تو جامعه
دین خدا یا دین شیطان!!!!!
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک _یا_خامنه ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مهم نیست چه گفتند و میگویند ...
مهم این است ...
که تُــــو پدر مهربان مایی ، درسرمای هیاهوها ...
دلمان گرم است به بودنت ...
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک _یا_خامنه ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما مومن غیر انقلابی نداریم♦️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
امام رضا قربون کبوترات
یه نگاهیام بکن به زیر پات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#چهارشنبه_های_زیارتی
#وقت_سلام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطره
همسرسپهبدعلی صیادشیرازی بعدازترور همسرش درخاطرهای وضعیت جسمی و روحی شهیدیک روزقبل شهادت رااینطور روایت کرد: «یادم هست شب قبل از شهادتش -۲۰ فروردین ۱۳۷۸ - را در مشهد بود. آن روزها مادرش مریض بود. شب را تا صبح در بیمارستان و کنار مادر مانده بود و روز بعدش را آمده بود تهران. خیلی خسته بود با این حال مقداری به درس ریاضی بچهها رسیدگی کرد.
صبح روز شهادت ساعت ۶:۳۰ بامداد، با من خداحافظی کرد اما من به دلیل مشغله کاری متوجه خداحافظیش نشدم و او رفته بود. هنوز دقایقی از رفتنش نگذشته بود که صدای شلیک گلوله آمد و من با این تصور که بچهها در کوچه ترقهبازی میکنند توجهی به صدا نکردم اما به دنبال صدای شلیک، فریاد و گریه پسرم مهدی بلند شد که «مامان بیا بابا رو کشتن.»
سراسیمه از خانه بیرون پریدم، علی غرق خون، پشت فرمان ماشین به همان حالت نشسته، چشمهایش بسته بود، مثل وقتهایی که از فرط خستگی، روی صندلی خوابش می برد.
آن قدر شوکه شده بودم که حتی نتوانستم کسی را صدا بزنم. برگشتم داخل منزل، گوشی تلفن را برداشتم و به چند نفر زندگ زدم اما هیچ کس جواب نداد وقتی دوباره به کوچه برگشتم همسایهها علی را به بیمارستان برده بودند. بچهها را که نگران پدرشان بودند، دلداری دادم و راهی مدرسه کردم. گفتم: «بابا تیر خورده اما اتفاقی نیفتاده» در حالی که میدانستم علی همان لحظه به شهادت رسیده است.
خواب دیده بود یکی از دوستان شهیدش آمده و او را با خود برده است. از شبی که این خواب را دید تا آن صبح که آرام و راحت روی صندلی ماشین خوابیده بود، کمتر از یک ماه نگذشت که به آرزوی دیرینش رسید.
اللهم الرزقناہ توفیق الشهاده🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh