eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
*🌸مادرش می‌گوید: «تولد او مقارن با سالروز تولد ✨حضرت‌رضا (ع) بود. پزشکی که عمل زایمان را انجام داد، نام را روی پیشانی‌اش نوشته بود. نوزاد را با 🧁جعبه‌ای شیرینی به من داد و گفت فرزندت نامش را با خودش همراه آورده است، او را محمدرضا بنامید.»✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*💍ده روز پس از مراسم عقدکنان، محمدرضا به جبهه رفت. ما شش ماه در عقد بودیم و سپس به زندگی مستقل خودمان وارد شدیم. چون هیچ‌وقت ایشان را با لباس سپاه ندیده بودم. روز عقدمان که روز پاسدار هم بود، به محمدرضا گفتم دست‌کم امروز با لباس سپاه بیایید.🥺 گریه کرد و گفت من نمی‌توانم. پرسیدم چرا نمی‌توانی؟ گفت واقعا خودم را لایق این لباس نمی‌دانم که بپوشم. می‌گفت من لایق این لباس نیستم، اگر بدانی این چه لباس مقدسی است. هیچ‌وقت ایشان لباس سپاه نمی‌پوشید، مگر در جبهه‌ ها.✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*🥺وقتی هنگام عزیمت محمدرضا به جبهه گریه می‌کردم، می‌گفت مادر مگر در✨ زیارت عاشورا نمی‌خوانید🤲🏻 «ای‌کاش من آنجا بودم و یاری‌ات می‌کردم».🤲🏻 می‌گفت امروز روز یاری امام‌خمینی (ره) فرزند حضرت‌زهرا (س) است، چگونه می‌خواهی من دست از یاری او بردارم؟ این‌طور بود که حتی با دست مجروح به جبهه برمی‌گشت.❤️‍🩹 می‌گفتم تو با این دست کاری نمی‌توانی انجام بدهی. می‌گفت آب که می‌توانم به رزمندگان برسانم.🥛 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا🥰👆🏻
*جای سالم در بدنش نبود❤️‍🩹🩸 😕یک روز به‌اتفاق محمدرضا به حمام عمومی رفتیم. مدت‌ها بود که بدنش را لخت ندیده بودم. پر از رد اصابت ترکش بود. ساق پایش بخیه داشت، رانش بخیه داشت. دست‌ها و پشتش همه جراحت داشت. گفتم با خودت چه کار کردی؟ با این وضع می‌خواهی داماد هم بشوی. هر لحظه ممکن است شهید شوی، دامادشدن تو دیگر چیست؟ گفت اجرم بیشتر می‌شود.💗 ✨حسن ارفعی، برادر شهید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*✨طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند 😍و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید. 😇بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست».😇🕊✨ 🟡کتاب مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی. نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید  ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
فاصله‌شان یڪ وجب است تا را مے‌گویم اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی .. اگر عالم همه با ما ستیزند اگر با تیغ خونم را بریزند اگر شویند با خون پیکرم را اگر گیرند از پیکر سرم را اگر با آتش و خون خو بگیرم ز خط سرخ رهبر برنگردم سروده‌ی شهید ابراهیم هادی🌹 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸شب آخر موقع خداحافظے متوجہ شدند ڪہ مادر خواب است بہ جاے بیدار ڪردن مادر وخداحافظے شروع به ڪرد وبہ پدرش گفت: سلامم بہ مادرم برسانید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی منتشر نشده از شهید مدافع حرم دقایقی قبل از که از نحوه ی چگونگی به شهادت رسیدنش میگوید... شهید کربلای ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا