*🌸مادرش میگوید:
«تولد او مقارن با سالروز تولد ✨حضرترضا (ع) بود. پزشکی که عمل زایمان را انجام داد، نام را روی پیشانیاش نوشته بود. نوزاد را با 🧁جعبهای شیرینی به من داد و گفت فرزندت نامش را با خودش همراه آورده است، او را محمدرضا بنامید.»✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*💍ده روز پس از مراسم عقدکنان، محمدرضا به جبهه رفت. ما شش ماه در عقد بودیم و سپس به زندگی مستقل خودمان وارد شدیم. چون هیچوقت ایشان را با لباس سپاه ندیده بودم. روز عقدمان که روز پاسدار هم بود، به محمدرضا گفتم دستکم امروز با لباس سپاه بیایید.🥺 گریه کرد و گفت من نمیتوانم. پرسیدم چرا نمیتوانی؟ گفت واقعا خودم را لایق این لباس نمیدانم که بپوشم. میگفت من لایق این لباس نیستم، اگر بدانی این چه لباس مقدسی است. هیچوقت ایشان لباس سپاه نمیپوشید، مگر در جبهه ها.✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*🥺وقتی هنگام عزیمت محمدرضا به جبهه گریه میکردم، میگفت مادر مگر در✨ زیارت عاشورا نمیخوانید🤲🏻 «ایکاش من آنجا بودم و یاریات میکردم».🤲🏻 میگفت امروز روز یاری امامخمینی (ره) فرزند حضرتزهرا (س) است، چگونه میخواهی من دست از یاری او بردارم؟ اینطور بود که حتی با دست مجروح به جبهه برمیگشت.❤️🩹 میگفتم تو با این دست کاری نمیتوانی انجام بدهی. میگفت آب که میتوانم به رزمندگان برسانم.🥛
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا🥰👆🏻
*جای سالم در بدنش نبود❤️🩹🩸
😕یک روز بهاتفاق محمدرضا به حمام عمومی رفتیم. مدتها بود که بدنش را لخت ندیده بودم. پر از رد اصابت ترکش بود. ساق پایش بخیه داشت، رانش بخیه داشت. دستها و پشتش همه جراحت داشت. گفتم با خودت چه کار کردی؟ با این وضع میخواهی داماد هم بشوی. هر لحظه ممکن است شهید شوی، دامادشدن تو دیگر چیست؟ گفت اجرم بیشتر میشود.💗
✨حسن ارفعی، برادر شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*✨طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند 😍و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید.
😇بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست».😇🕊✨
🟡کتاب مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی. نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
فاصلهشان یڪ وجب است
#ولادت تا #شهادت را مےگویم
اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی
#قطعا_شـهید_خواهے_شد..
اگر عالم همه با ما ستیزند
اگر با تیغ خونم را بریزند
اگر شویند با خون پیکرم را
اگر گیرند از پیکر سرم را
اگر با آتش و خون خو بگیرم
ز خط سرخ رهبر برنگردم
سرودهی شهید ابراهیم هادی🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌸شب آخر موقع خداحافظے
متوجہ شدند ڪہ مادر خواب است
بہ جاے بیدار ڪردن مادر وخداحافظے
شروع به #بوسیدن
#ڪف #پاےمـادر ڪرد
وبہ پدرش گفت:
سلامم بہ مادرم برسانید
#جاویدالاثر
#شهید_حسن_رجایی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی منتشر نشده از شهید مدافع حرم #حسن_رجایی_فر
دقایقی قبل از #شهادت که از نحوه ی چگونگی به شهادت رسیدنش میگوید...
شهید کربلای #خانطومان
#جاویدالاثر
#اردیبهشت۹۵
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰