eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ✋از قعر زمین به اوج افلاک، سلام؛ از من به حضور حضرت یار، سلام؛ عطر یاد زهرایی شما درخانه ی قلب هرکس پیچید ، از دیدار تمامی بوستانها بی نیازشد ... ... و هوای حضور حیدری تان دراندیشه ی هرکس راه یافت از تکیه برهر پشتوانه ای وارهید ... شکر خدا که در پناه شما هستم ...🤲🌱 (عج)♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ امام محمد باقر (علیه السلام) : 🖌 «خداوند برای هر کسی ، روزی حلالی مشخص داشته که به سلامت به او خواهد رسید. از طرف دیگر ، روزیِ حرام را نیز در دسترس او قرار داده است. اگر انسان ، مال خود را از حرام به دست آورد ، خداوند در عوض روزیِ حلالی را که برای او مقدّر کرده بود از وی باز ستاند.» 📚 بحار الأنوار ، ج ۵ ، ص۱۴۷ 🏴 شهادت امام باقر (علیه السلام) تسلیت. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 🌹شهـــید محمد حسین سراجی: نتیجه‌ی عمر و لذت زندگی را در دو چیز یافتم، نماز با اخلاص و حضور قلب و عشق به امام حسین و اهل بیت(ع) و انتظار فرج. دوست دارم فرزندانم به این وصیت عمل کنند، متقی باشید، مطیع ولایت باشید تا راه را گم نکنید، پاسدار خون شهدا و ارزشهای والای شهیدان باشید، در انجام واجبات سهل انگاری نکنید و ازمحرمات بپرهیزید، نماز را سبک نشمارید و در اول وقت بجا آورید، در شب و روز جمعه توبه کنید، مرگ را در پیش چشم ببینید، به تعهدتان عمل کنید، شما را سفارش می کنم به حق‌الناس، قرآن بخوانید و اموات را فراموش نکنید، همواره شکرگزار خداوند باشید. شهید مدافع حرم🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همیشہ دلش میخواست دیدن امام خامنہ اے برود، هیچ وقت فڪرشو نمیڪرد ڪہ روزے امام خامنہ ‌اے بہ دیدن او برود.. شهید مدافع حرم🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✳️ مناجات زیبای دکتر چمران:. 🔸گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست، معنایش این نیست که تنهایم. معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت... با تو تنهایی معنا ندارد! دوستت دارم، خدای خوب من ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢سلام بابا جان امروز ۲۸روز است که بغلت نکردم 😭 🔹نامه دختر شهید مهدی هادی به پدر شهیدش 🌺دردانه شهید مهدی هادی تولدت مبارک 🌹شهید مهدی هادی در تاریخ ۱۹اردیبهشت ۱۴۰۲در درگیری با قاچاقچیانمشروبات الکی به درجه ریع شهادت نائل گردید. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹شهید مدافع حرم "جاویدالاثر سید ابراهیم عالمی" 🔻مادرش می‌گوید: صدای خوبی داشت، در سوریه برای رزمندگان مداحی می‌کرد و از کودکی هم روضه‌های منزل خودمان را می‌خواند. 🔻پسرم حرفش این بود که در کنار روضه و گریه باید به فرمایشات ائمه عمل کرد و سوگواری به تنهایی ارزشی نخواهد داشت. 🔻مانند دیگر مادران دوست داشتم او را در لباس دامادی ببینم اما انگار او برای این دنیا خلق نشده بود و رفت تا آسمانی شود و به آنجایی که جایگاه واقعی اوست برسد. شهید مدافع حرم🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هیچ وقت از معنویات حرف نمی زد تا جایی که می‌توانست آدم را می‌پیچاند که حرفی از زبانش راجع به معنویات نکشی... معامله ای را که با خدا کرده بود تا آخر برای همه کتمان کرد و زهدی به کسی نفروخت و بالاخره اینکه همه را رنگ کرد و رفت.. 🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جاده‌ای پیدا کردید که هیچ مانعی در آن نبود، به احتمال زیاد آن جاده به جایی نمی‌رسد ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 توصیه استاد فاطمی نيا(ره) : ✍ اول اینکه هر آنچه می دانید ، عمل کنید و توصیه دوم اینکه تا می توانید سعی کنید معنویات و نورهایی که به سبب اعمال خیر کسب کرده اید ، با معصیت و گناه از بین نبرید . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☘ دعا نکردن برای پدر و مادر روزی را قطع می کند ... ✍ روایت شده که مردی خدمت امیرالمومنین (علیه السلام) رسید و گفت : روزگارم خیلی تنگ است (در تنگدستی به سر می برم ) ◽ حضرت فرمود : ❓آیا با قلم گره دار مینویسی؟ گفت: نه. ❓آیا جلوتر از کسی راه می روی که سنش از تو بیشتر است؟ گفت: نه. ❓آیا بعد از سپیده ام می خوابی؟ گفت : نه. ❓آیا دعا برای پدر و مادرت را ترک کرده ای ؟ گفت : آری ای امیر مؤمنان. ☘ حضرت فرمود : به یاد آنان باش. همانا از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود : 🤲  دعا نکردن در حق والدین روزی را قطع میکند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
میگفت: هروقت احساس کردید از امام‌زمان دور شدید و دلتون واسه‌ آقا تنگ نیست، این دعای‌کوچیک‌ رو بخونید *بخصوص توی قنوت‌‌هاتون*: *″اللهمَ لین قَلبی‌ لِولیّ أمرِک..*!″ یعنی خدایا دلمو واسه امامم‌ نرم‌ کن❤️ 💚 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🖼 احمد ابن حنبل : فضائل هیچ یک از صحابه رسول خدا به اندازه علی ابن ابی طالب نمی باشد 1⃣1⃣ روز تا عید غدیر ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ابراهیم می‌گفت: می‌دانی یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در ذهن داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را کمک کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به‌خصوص وقتی در قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیات‌ها با همین ذکر، حماسه‌های بزرگی آفریده بود. می‌گفت: «با بیان این ذکر شما زیاد می‌شود.» بـرادر شــهــیــدم ... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💥مام رضا(ع) او را طلبید حکایت «شهید محمد مردانی» که پیکرش از کرمانشاه به مشهد رفت شهید 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💥امام رضا(ع) او را طلبید;حکایت «شهید محمد مردانی» که پیکرش از کرمانشاه به مشهد رفت 🌸سال 87 روز قبل از تولد امام رضا(ع)، نمی دونم چه حسی وادارم کرد که بیام بهشت رضا(ع). عجیب دلتنگ شده بودم. انگار همه غصه های عالم را با من تقسیم کرده بودند. حس پنهانی مرا در بین قبور شهدا به دنبال گمشده و مرادی می کشاند و کمیل هم با تعجب فقط دنبال من راه می آمد. آفتاب داغ تابستان صورتم را عجیب نوازش می کرد و از طرفی حال و هوای آن روز من را منتظر قرار داده بود. وقتی که در بین قبور شهدا راه می رفتم از فاصله ای دور چشمم به پدر و مادر شهیدی افتاد که در ظهر گرما به زیارت شهیدشان آمده بودند؛ ظهر... گرم... تابستان... خلوت... 🌺به آن ها نزدیک می شوم و مهمان محبت و صفای آن ها می شوم. از روی سنگ مزار شهید مشخصاتش را نگاه کردم؛ شهیدمحمد مردانی، شهادت کردستان. از آجیل و میوه و شیرینی و انواع تنقلات که کنار تربت شهید بود، خیلی تعجب کردم. مادر شهید که تعجب مرا دیده بود شروع کرد به صحبت کردن؛ قبل از اینکه ما سؤالی بپرسیم: 🌸محمد تنها فرزند ماست. امروز روز تولد محمده و ما اومدیم براش جشن تولد بگیریم. 🌺وقتی چهره کمیل رو نگاه کردم، بغض رو در نگاهش دیدم. نمی دونم چی شده بود که ما از مسافتی دور دعوت شده بودیم به جشن تولد شهید در کنار مزار شهید. دیگه اشکمان مجالی برای سؤال پرسیدن به ما نداد. مادر شهید که بغض ما را دید، شروع کرد به روایت از شهید: 🌸روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به امام رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم. هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند. 🌺اینجا بود که پدر شهید با تمام کسالتی که داشت، شروع کرد صحبت کردن. می گفت: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم سربازی شد. حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود. 🌸حاج آقا پدر شهید می گفت: یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو مشهد زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت. رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد. 🌺به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را اشتباهی بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار امام رضا(ع) دفن کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد. شهید 🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو باقرالعلوم هستی و تموم عالم به فرمانت... به زیر دین شما شیعه الهی جانم به قربانت... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃 بلغ ما انزل الیک... و اگر ولایت او را ابلاغ نکنی رسالتت را کامل نکرده ای... 📆 ۱۰ روز تا ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو👤 ندارم گفت و شنید بهای تو💞 گر بود خریدارم که جنس خوب به هر چه دید خرید✅ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh