🌷شهیدان راه حق زنده اند
نمیرند و همواره پاینده اند
✨🌙
شادی روح شهید والا مقام
"جواد زندی"
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
#شبتون_شهدایی
عاقبتهمتونختمبخیروشهادتانشاءالله
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سـلامامـامزمـانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...✋
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
امـام زمانـم✨!
نامـت که میآید آرام میـشوم
گویی جـز تـو هیـچ نیسـت مـرا
سوگـند به نامـت که تو آرام منی...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
حسین یک عموی شهید دارد که همسرم همیشه از خاطراتش برای او میگفت. اینکه علاوه بر برادر، رفیق خوبی برایش بود. این جمله حسین را تشویق میکرد که کاش بتواند جای عمو را برای پدرش پُر کند، از بچگی دوست داشت کارهای سخت و سنگین انجام دهد؛ مثلاً از بلند کردن بارهای سنگین خوشش میآمد. همه سعیاش را میکرد که بلندش کند. برای همین وقتی همسرم از خاطرات با سرداران جنگ و رفاقتش با برادر شهیدش میگفت باعلاقه گوش میداد. یکبار به پدرش گفت «بابا من سعی میکنم مثل عمو برائت رفیق خوبی باشم.» این اواخرازپدرش پرسید «بابا من مثل برادرت شدهام؟» گفت «حالا خیلی مانده.» اما توانسته بود.
عکس شهید بر سر مزار عموی شهیدش
شهید مدافع حرم محمدحسین معزغلامی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷هر زمان از کارخانه به خانه می آمدم مهدی دست من را می بوسید، خادم امامزاده سید معصوم علیهالسلام بود.
🌷مهدی از دست فروش ها خرید می کرد و در نهایت همان کالای خریداری شده را به خود دست فروش هدیه می داد.
"شهید مهدی زاهدلویی"
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📌 «چه کربلا نرفتهها، که کربلایی شدن...»
بی قراری شهید فخری زاده برای سفر کربلا
🔹 میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
◇ ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
◇ یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(ع) نرفتم یه بار برم و بیام..
◇ حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم.
◇ چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!!
◇ روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده .🌹
10.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ثواب ویژه و فراتر از تصور پیادهروی اربعین در کلام امام صادق(ع)
🔸 ثوابی که نمیشود از دست داد!
🔻گزیدۀ دوم #مستند #یااهل_العالم
#اربعین #تصویری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✳️ بگو ورشکست شدم دیگه!
🔻 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرفهایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن میخونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» گفت: «تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو بیند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.»
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی شهید#مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۲۱۴
✍ علی اکبری مزدآبادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🕊مسافر گمگشته دير آمد اما همه را شگفتزده كرد
بارها پيش آمده كه شهدا ما را غافلگير ميكنند. يك نمونهاش در ماجراي شهيد علايي است كه در سال 1375 پس از گذشت 13 سال از شهادت و مفقودي به خانه برگشت. از تمام پيكر او جز استخواني باقي نمانده بود، اما صورتش سالم بود..
🕊شهيد علايي است كه در سال 1375 پس از گذشت 13 سال از شهادت و مفقودي به خانه برگشت. از تمام پيكر او جز استخواني باقي نمانده بود، اما صورتش سالم بود تا هم شناسايياش به راحتي صورت گيرد و هم خانواده و دوستانش يكبار ديگر چهره عبدالله را از نزديك ببينند. شهيد عبدالله علايي در عمليات خيبر و منطقه طلائيه به شهادت رسيد. جايي كه زمستان سال 62 آتش و خون برپا بود. 13 سال بعد وقتي علايي همراه با800 شهيد ديگر روي دست مردم ايران تشييع شد تا به معراج شهداي تهران برود، كسي باور نميكرد كه از جمع اين شهدا، يك نفر از آنها با چهرهاي سالم به خانه و كاشانهاش برگشته باشد.
نقل از برادرزاده شهید👇
🕊خانواده پدربزرگم خانواده پر جمعيتي بودند. چهار برادر و دو خواهر كه عبدالله فرزند سوم بود. در ميان برادرها ايشان از همه بزرگتر بودند. عمو متولد هشتم دي ماه 1340 در شهر كاشان بود. وضعيت درسي عمويم عبدالله عالي بود. عمه بزرگم برايم تعريف كرده است عبدالله نماز شبش هيچ وقت ترك نميشد. صبحهاي جمعه بعد از انجام اعمال مستحب، براي اقامه نماز از خانه بيرون ميرفت. هميشه خمس و زكاتش را پرداخت ميكرد و در خانواده در ماه مبارك رمضان قبل از باز كردن روزههايش ابتدا نماز ميخواند.
شهید#عبدالله_علایی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨همه زندگی او دین و مذهب بود✨
🎙همرزم شهید:
🔰در روستای خلسه که بودیم پسر حاج رحیم یعنی علی کابلی نیز حضور داشت، حاجی بین راه میگفت خیلی خوشحالم از اینکه با پسرم همرزم هستم هر دو در رکاب مقام معظم رهبری برای اهل بیت (ع) میجنگیم. گفت: میدانی الان به حال چه کسی غبطه میخورم؟ به حال همسرم؛ اینکه چقدر ثواب میبرد هم نگران من و هم نگران فرزندش است که میزان ثواب قابل نوشتن نیست.
🔰من در آن لحظه به حال خودش غبطه خوردم، چرا که من خودم به پسرم گفته بودم جای شما نیست مگر بچه بازی است پسرم به من گفت شما چقدر بیانصاف هستید خودتان زمانی که به جبهه میرفتید سنتان کمتر از اینها بود، من در آن لحظه به کار خودم فکر کردم اما رحیم از همرزم بودن با پسرش لذت میبرد.
🔰در کل رحیم فردی وارسته بود، بخشی از آن به زحماتی برمیگردد که والدین او برایش کشیدند، مادربزرگ ایشان تاثیر خوبی گذاشت چرا که والدین او سنی بودند و در ادامه او تغییر مکتب داد و به واسطه مادربزرگ خود شیعه شد.
حضور در دفاع مقدس به اعتقادات او عمق بخشید؛ اقدامات او هم سبقه دینی و مذهبی داشت، خلاصه زندگی او نشان از همین دارد.
شهید#رحیم_کابلی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh