🔻خون شهید حاج اسماعیل هنیه نه تنها مرزهای جغرافیایی بلکه مرزهای مذهب را هم از بین برد.
🔺️در کجای تاریخ، امت شیعه برای یک رهبر اهل سنت چنین مراسم تشیعی برگزار کردهاند.
👤 امین غفاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
یک قطره اشک
#قسمت_صد_و_دوازده_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
بقیه هم انگار تازه فهمیدند چی شده شروع کردند به اعتراض گفت:« اصلا ناراحت نباشین، فردا صبح زود إن
شاء الله می خوام مشرف بشم حرم، وقتی برگشتم هر کار دلتون خواست بکنید.»
دلخورتر شدم رو کردم به برادرم با ناراحتی گفتم :«شما چرا همین جور وایستادی؟»
«چکار کنم آبجی؟»
«اقلاً برین یکی از گوسفندها رو بیارین سر ببرین»
به شوخی گفت:« من الان این جا خودم رو می کشم و گوسفند رو نه ،حال آقا خیلی ضد حال زد به ما.»
گفت که:«من فردا صبح مشرف میشم حرم، شما طاق ببندید، گوسفند بکشید، خلاصه هر کار دارید بکنید.»
حرصم در آمده بود گفتم:«الان کارتون خیلی اشتباه بود مردم فکر میکنن ما چون نمی خواستیم خرج بدیم و از کسی پذیرایی کنیم،شما بی سرو صدا اومدین»
«شما ناراحت نباشین، تا فردا صبح.»
صبح فردا، دم اذان آماده ی رفتن شد گفت: «اصلاً نمی خواد دستپاچه بشین، ما سه نفری مشرف می شیم حرم و
تا ساعت ده نمی آیم.»
از خانه رفتند بیرون دیگر خاطر جمع بودم ساعت ده می آیند.
بچه ها هنوز از خواب بیدار نشده بودند فکر آماده کردن صبحانه بودم یکدفعه در زدند رفتم دیدم هر سه تاشان
برگشتند!
«شما که گفتین ساعت ده می آین؟»
چیزی نگفت آن دو نفر حاجی رفتند توی خانه، من هم خواستم بروم صدام زد:«بیا این جا کارت دارم»
رفتم نگام کرد گفت:«شما که میخواین طاق ببندین مگر من رفتم اسم عوض کنم؟»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
یک قطره اشک
#قسمت_صد_و_سیزده_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
چیزی نگفتم دنبال حرفش را گرفت
«حالا خدا خواسته مشرف شدم مکه و مدینه، نرفتم که اسم عوض کنم، رفتم زیارت توفیقی بوده نصیب شده.»
دقیق شد تو صورتم گفت :«خوب گوش بده ببین چی می خوام بگم من یک بسیجی ام، فرض کن که تو جبهه چند نفری هم زیر دست من بودند " 1 ". مثل همین شهید صداقت " ۲. و شهدای دیگه، خودت رو بگذار جای همسر اونا که یک کسی با شرایطی که گفتم، رفته مکه و ،برگشته حالا هم طاق بسته، شما از اون جا رد بشی با خودت چی میگی؟ اون هم تازه با چند تا بچه ی کوچیک؟»
باز چیزی نگفتم. پرسید: «نمیگی: ها شوهر ما رو کشتن خودشون
اومدن رفتن مکه همین رو نمی گی؟»
ساکت بودم قسمم داد جوابش را بدهم و راست هم بگویم سرم را انداختم پایین کمی فکر کردم آهسته
گفتم:« شما درست میگی»
انگار گرم شد گفت: «اگر یک قطره اشک از چشم یتیم بریزه می دونی خدا با من چیکار می کنه زن؟ اطاق بستن یعنی چی؟ مراسم چیه»؟»
وقتی دید قانع شدم گفت:« حالا هر کس می خواد بیاد خونه ی ما قدمش رو چشمهامون،ما خیلی هم خوب ازشون پذیرایی می کنیم.»
تا سه روز مهمان ها همین طور می آمدند و می رفتند ما هم پذیرایی می کردیم.
پاورقی
۱ - تا بعد از شهادت آن بزرگوار نمی دانستم که در جبهه مسؤولیت دارد
۲ _از شهدای محله طلاب،مشهد،که
همسایه ی ما بود.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
هزینه ی سفر حج
#قسمت_صد_و_چهارده_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
بعد از سه روز ،گوسفندها را هم کشتند خرج دادند و همه را دعوت کردند.
تو این مدت جالب تر از همه این بود که هر کس می آمد خانه مان، تازه می فهمید حاج آقا رفتند مدینه و مکه.
صادق جلالی
رفته بود مکه وقتی برگشت با همسرم رفتیم .دیدنش خانه شان آن ،موقع در کوی طلاب بود. قبل از این که وارد بشویم توی راهرو چشمم افتاد به یک تلویزیون رنگی،با کارتن و بند و بساط دیگرش
بعد از احوالپرسی و چاق سلامتی، صحبت کشید به سفر حج او و اینکه
چه کارهایی کرده و چه آورده و چه
نیاورده می خواستم از تلویزیون رنگی سؤال کنم اتفاقاً خودش گفت:« از وسایلی که حق خریدنش رو داشتم فقط
یک تلویزیون رنگی آوردم»
گفتم :«ان شاء الله که مبارک باشه و سالهای سال براتون عمر کنه.»
خنده ی معنی داری کرد و گفت:«اون رو برای استفاده ی شخصی نیاوردم»
«پس برای چی آوردین؟»
«آوردم که بفروشم و فکر می کنم شما هم مشتری خوبی باشی آقا صادق»
«چرا بفروشین حاج آقا؟»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهادت؛
دادنی نیست؛گرفتنیه!!
_بامتناشون ازدرون خودتو بساز ؛
https://eitaa.com/joinchat/3584492083C8cd109b6f1
زندگینامه شهدای دهه هشتادی🥲❤️
پست های ناب امامزمانے،شهـدایـے و . .
https://eitaa.com/joinchat/3584492083C8cd109b6f1
#ورودبسیجیاجباری
کپی از بنر❌
-
وقتی میگن بسیجی بی ترمزه یعنی همین:)🗿!
https://eitaa.com/joinchat/3584492083C8cd109b6f1
#یهنگــابنــــدازپشیـــموننمیـشــے 😂🤍.
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان
سلام به تنها منجی بشریت از طرف
کسانی که گذشته را تغییر دادند
فرقی نمیکند ز کجا میدهی سلام
او میدهد جواب سلام تو را...
💞سلامتی امام زمان صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 220 - نکوهش بدگمانی در قضاوت
وَ قَالَ عليهالسلام لَيْسَ مِنَ اَلْعَدْلِ اَلْقَضَاءُ عَلَى اَلثِّقَةِ بِالظَّنِّ🍃🌹
و درود خدا بر او، فرمود: داورى با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطره
میخواسٺ برود سرڪار
از پلههاے آپارتمان، تندتند پایین مےآمد!
آنقدر عجلہ داشٺ ڪه پلہ ها را دوتا یڪے رد مےڪرد! جلوے در خانه ڪه رسید،
بهش سلام ڪردم گفتم: آرامتر
فوقش یڪ دقیقه دیرتر میرسـے سرِڪارٺ!
سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت
علیآقا! همین یڪ دقیقه یڪ دقیقهها
شهادٺ آدم را یڪ روز به یڪ روز به عقب مے اندازد!
🍃#شهید_محسݩ_حججے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
اسرائیل سیدعباس موسوی را همراه زن و بچه اش که ترور کرد، سیدحسن نصرالله جانشینش شد. اسرائیلیها هزاران بار از آن ترور ابراز پشیمانی کردند. خدا «خیرالماکرین» است. شهادت هنیه تلخ است برای ما و برای او شیرینتر از عسل. این خونها پیروزی ساز است. انشالله 🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹دل نوشته شهید #اسماعیل_هنیه، خطاب به شهید #حاج_قاسم سلیمانی:
هنگام دیدار رسیده است.برادرت اسماعیل #هنیه.
🥀یادهمه شهدا باذکرصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر شهید میلاد بیدی: جنایتکارانی که فرزندم را شهید کردند، تقاص پس میدهند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید محمدابراهیم همت:
«مؤمنین خاص هم!!..
در یک زمان گول شیطان را میخورند...»
#شهید_همت
#هوای_نفسانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#فائزه
نشـستم سر قبـر#آرمان
یه خانـمی اومد كنارم نشسـت
گفـت شهیده فائزه رحیمی ۴۰روز قبل از #شهادتش اومـد سر قبر شهیدآرمان اونقـدر گریـه میکرد ك ما نمیتونستیم بلندش کنیم •••🥲
_بهش گفتم مشكلی داری❓❕
_گـفت تا نگیرم بلند نمیشم:)
_گفتم چی..
_گفت شهادت🖇🕊
_گفتم جوونی مگ چن سالته...
_گفت ²⁰سالمه و دیر شده😢
گفت چله زیارت عاشورا شهید صفری برداشتم اومدم از شهید آرمان برات شهادت بگیرم••و شد انچـه خواست و ما جاموندیـم.
#دانشجومعلم
🌿
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹رفقای واقعی آنان هستند که
آرزوی خوشبختی رفیقشان را دارند
و این آرزو در کربلایِ ایران
با به شهادت رسیدن معنا میگرفت!
و رفقا اینطور برای یکدیگر
آرزوی خوشبختی میکردند..!
۲۴ اسفند ۱۳۶۳ ، جزیره مجنون
"شهید کمال قشمی" بر بالین
"شهید یدالله علیمردانی"
#عملیات_بدر
#رفاقت_تا_بهشت
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh