eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 فرازی از وصیتنامه ...🌷🕊 ✍ فراموش نکنید امامِ زمانِ شما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. لحظه‌ای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید. گرفتاری‌های خود را به واسطه ایشان حل و رفع کنید. با تمام قدرت کوشش کنید تا هر چه زودتر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور فرماید. اطلاعات و معرفت خود را به امام زمان زیاد کنید و سعی کنید دلتان با محبت به امام انس بگیرد. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی می‌گویند قبل از شهید شدن باید مثل یک شهید زیست و زندگی کرد یعنی همین به مناسبت سالروز شهادت 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی عشق به فرزند 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 گفتم :«حتماً اینها رو از چشم من میبینن؟» «خب بله دیگه» لخبندی زدم و گفتم «بنده های خدا نمی دونن که من اگر تو خدمت به انقلاب توفیقی هم دارم، مدیون آقای برونسی هستم.» مکث کردم و پی ،صحبت با خونسردی پرسیدم :«حالا کدوم قوم و خویش ها ناراضی هستن؟» اسم بعضی ها را برد نزدیکترین افراد بودند به آقای برونسی. ادامه داد:«دیروز که اون جا بودم همه شون اومده بودن که اتمام حجت کنن» «چه اتمام حجتی؟» «پا تو یک کفش کرده بودن که از این به بعد اگه رضایی بخواد بیاد خونه ی تو دیگه ما پا تو خونه ات نمی گذاریم.» دستی به محاسنم کشیدم سرم را بالا و پایین تکان دادم و ناباورانه گفتم: «عجب!» پرسیدم: «خب آقای برونسی چی گفت؟» اولش خیلی حرف زد و اونا رو نصحیت کرد ولی وقتی دید که از خر شیطون پایین نمی آن،همچبن جدی و خاطر جمع به همه شون گفت «من از یک یک شما می گذرم و از رضایی نه.» اصلا همه ماتشون ،برد اوستا عبدالحسین هم شاید برای این که شوکه نشن ،گفت:« آقای رضایی داره به انقلاب خدمت میکنه و دوستی ما به خاطر خداست»... از علاقه ی او به خودم خبر ،داشتم ولی دیگر نمی دانستم تا این حد زیاد باشد. چند روزی از آن ماجرا گذشت حسن " ۱ .. آن وقتها هنوز دبستان نمی رفت یک روز داشت با بچه ای که همسن و سال خودش بود بازی می.کرد نمی دانم چکار کرد که صدای جیغ و داد بچه بلند شد. رفتم جلو، دست حسن را گرفتم و آوردم این طرف برای خالی نبودن عریضه یکی دوتا هم خیلی آهسته زدم پشت کله اش. او هم کوتاهی نکرد و یکدفعه زد زیر گریه دستش را از دستم کشید بیرون و دوید تو خانه ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی عشق به فرزند 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 گفتم: «نه» گفت:«باید یک صندلی تو کوچه بگذارم و همسایه ها رو جمع کنم بعد به شون بگم که بابا من زن و بچه ام رو دوست دارم خیلی هم دوست دارم اما جبهه واجبتره.» خنده از لبش رفت تو چشمهام نگاه کرد و پی حرفش را گرفت:« اون خانمی که این حرف رو به تو زده، لابد نمی دونه زن و بچه ی من این جا در امن و امان هستن، ولی تو مرز خیلیها هستن که خونه و همه چیزشون از بین رفته و اصلا امنیت ندارن» حجت الاسلام محمد رضا رضایی هر دو ساکن مشهد شده بودیم و هر دو درگیر مسائل انقلاب بودیم رو همین حساب ،خانه ی آنها زیاد رفت و آمد داشتم یکی از فامیلهای آقای برونسی یک جوان دبیرستان بود به اسم عباس اکبری یک روز آمد پیشم از حال و هواش معلوم بود موضوع مهمی را می خواهد بگویید سلام کرده و نکرده با تعجب:گفت:« من نمی دونستم اوستا عبدالحسین تا این حد شما رو دوست داشته باشه!» حرفش برام غیر منتظره بود کنجکاو شدم بدانم جریان چیست. پرسیدم: «چطور؟» گفت: «همین که شما خونه ی اونها زیاد رفت و آمد داری خیلی از قوم و خویش ها راضی نیستند. تا آن موقع همچین چیزی را نمی دانستم با چشمهای گرد شده ام پرسیدم: «چرا؟» « رو حساب همین مسائل سیاسی و مثلاً زندان رفتن اوستا عبدالحسین و از این جور حرفها.» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خودنبینی! 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 از گریه افتادنش خودم هم ناراحت شده بودم ولی دیگر کاری نمی شد کرد چند لحظه ی بعد، آقای برونسی با حسن آمد بیرون، انتظار داشتم مثل همیشه با قیافه ی خندان ببینمش ولی ناراحت بود!یعنی نه لبخندی به لبش بود و نه هم به من نگاه می کرد؛ یک برخورد بی سابقه. آمد یکی دو قدمی ام ایستاده انگار می خواست چیزی ،بگوید ولی ملاحظه می کرد. نگاهش را دوخت به زمین بالاخره به حرف آمد و با لحنی بین حالت جدی و نیمه جدی گفت:« کسی حق نداره دست رو بچه ی من بلند کنه!» یک آن جا خوردم با آن همه عشق و علاقه که به من ،داشت این حرف ازش بعید بود. شاید برای همین خیلی رو دلم سنگینی کرد. بعداً که احساسات را کنار گذاشتم و منطقی به قضیه نگاه کردم دیدم تا چه حد بچه هایش را دوست دارد. پاورقی ۱- فرزند بزرگ شهید برونسی همسر شهید یک شب مسجد گوهرشاد سخنرانی داشت برای اینکه موضوع زیاد بزرگ نشود می گفت :«به عنوان یک رزمنده می خوام برای مردم حرف بزنم» ابوالفضل " 1 ". آن وقت ها ،یکی دو سالش بود عبدالحسین که خواست برود، دنبالش گریه کرد. تو بغلم دست و پا می زد و با زبان بچه گانه،اش «بابا - بابا» می گفت ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽🕊🌼 🌼🕊﷽ 💞 صوت زیبای تو آرامشِ جانَست بیا ✨ وَجه پُرنور تواز دیده نهانَست بیا 💔 دل عُشاق بِسوزد زغمِ دوریِ تو 🌼 قَدعالم ز فراقِ تو کمان است بیا 🌹🦋 🦋🌹 🌼🍃 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهج البلاغه حکمت 228 - زیان برخی از ضد ارزشها وَ قَالَ عليه‌السلام مَنْ أَصْبَحَ عَلَى اَلدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اَللَّهِ سَاخِطاً🍃🌹 و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه از دنيا اندوهناك مى‌باشد، از قضاء الهى خشمناك است وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ🍃🌹 و آن كس كه از مصيبت وارد شده شكوه كند از خدا شكايت كرده وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ🍃🌹 و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه‌اش برابر او فروتنى كند، دو سوّم دين خود را از دست داده است وَ مَنْ قَرَأَ اَلْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ اَلنَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اَللَّهِ هُزُواً🍃🌹 و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنّم شود حتما از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ اَلدُّنْيَا اِلْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَثٍ هَمٍّ لاَ يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لاَ يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لاَ يُدْرِكُهُ🍃🌹 و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى، حرصى جدا نشدنى، و آرزويى نايافتنى 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔🕊 ............. -میگن‌چرا‌میخوای‌شهید‌شی؟! +میگم‌دیدید‌وقتی‌یه‌معلم‌رو‌دوست‌داری خودتو‌میکشی‌تو‌کلاسش‌نمره‌²⁰بگیری و‌لبخند‌رضایتش‌دلت‌رو‌آب‌کنه؟! منم‌دلم‌برا‌لبخند‌خدام‌تنگ‌شده(:" میخوام‌شاگرد‌اول‌کلاسش‌شم♥️🌿 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تمومِ عالم می‌دونن، که دخترا بابایی ن بابا نیاد ... نمی‌خوابن، منتظرِ لالایی ن 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من به احترام تو گوشواره‌مو وا میکنم 🥀شهادت دردانه‌ی امام حسین (ع) حضرت رقیه (س) تسلیت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم ربّ الحسین علیه السلام🥀 به غیر از همین خانواده پناهی ندارم به غیر از حسین و حسن، تکیه‌گاهی ندارم🏴 اگرچه دلم لذت بی‌ثمر خواست، گاهی ولی غیر این روضه‌ها خاستگاهی ندارم🏴 عرض سلام و تسلیت خدمت شما بزرگواران قبول باشه ان شاءالله عزاداریهاتون🤲🏴 ان شاءالله با یاری خداوند منان و همراهی شما سروران بمدت روز و هر روز به نیابت از یک والامقام زیارت عاشورا قرائت می‌کنیم از شما خوبان خواهشمندم در صورت امکان و تمایل ، ما را همراهی بفرمایید ان شاءالله روزی یک مرتبه زیارت عاشورا را قرائت کنیم و ثواب یک چله را ببریم همگی ان شاءالله از خانواده‌های معظم شهدا اگر عکسی از شهید بزرگوارشون دارند میتوانند برای ما ارسال بفرمایند ان شاءالله تا به نیابتشون چله برگزار کنیم. سی‌ و چهارمین روز از ماه عزا و ماتم به نیابت از شهید والامقام 🥀 یوسف الهی ⚫️ @ya_roghayeh_salamollah 🏴 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم ، من بجای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم...😭💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تا بنر نصب شود خیلیها گریه کردند رییس پاساژ گریه کرده ، نگهبان گریه کرده ، صاحب طلا فروشی گریه کرده ، بنر با اشک نصب شده ،راننده تاکسی ها که رد میشدند گریه کردند و … تا رسید به کسی که گوشی را درآورد و عکس گرفت چقدر گریه کرده اند تا عکس رسید به ما …. (س)❤️ 🖤🖤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روزی اگر بنا شد، احساس را بسنجند در عرصهٔ محبّت، معیارِ هر ترازی... خلبان‌جاویدالاثر🌷 سالروز شهادت❤️ شهید آل آقا چگونه شهید شد؟ تقویم‌ها روز ۲۰ مرداد ۱۳۶۳ را نشان می‌داد و آسمان آبی خلیج فارس یکی از گرم‌ترین روز‌های خود را سپری می‌کرد. هاشم آل‌آقا و کمک خلبانش در یک تامکت طی ماموریتی مشغول اسکورت نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری کشورمان بودند. در همین اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده میراژ اف ۱ عراقی قرار می‌گیرد. درگیری آغاز و پس از مدتی جنگ و گریز تامکت آل آقا مورد اصابت موشک شلیک شده از طرف جنگنده عراقی قرار گرفته و به درون آب سقوط می‌کند. شاهدان عینی حادثه که دورادور ناظر درگیری آن‌ها بودند خطر شلیک شدن موشک سوپر ۵۳۰ F-۱ به سمت تامکت را به آل آقا گوشزد می‌کنند، اما آل آقا در جواب آن‌ها می‌گوید هیچ نشانه‌ای دال بر حمله موشک به سمتشان در سامانه‌های هشدار دهنده مشاهده نمی‌کند. این مطلب گویای آن است که عراقی‌ها با استفاده از اطلاعات فنی که آمریکایی‌ها در اختیار آن‌ها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف اف ۱۴ کاملا موفق عمل کرده اند. یادش گرامی وراهش پررهرو 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فقط نخل‌های خوزستان می‌دانند چه‌ها به خدایتان گفتید... 🌴 التماس دعا 🦋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا