🌷شهید نظرزاده 🌷
سردار #گمنام کمیل.... دوست شهید من😌... دوست آسمانی من.. #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzad
🌷رفیقی ناب از جنس #شهید👌
بچه که بودم همه میگفتن:"مشت✊ آدما اندازه قلبشونه❤️".
مامانم میگفت:" #شهیدا وسعت قلبشون اونقدر زیاده که قابل توصیف نیست❌".
اون موقع با خودم فکر میکردم💭 یعنی دست شهیدا 🌷باید چه اندازه ای باشه که به وسعت #قلبشون برسه☺️؟!
شاید اصلا حرفم خیلی خنده دار بود 😅 اما قسمت جالب داستان اونجاست که فهمیدم بعضی شهیدا اصلا #دست_نداشتن!!!
وای خدا!😔
یعنی وسعت قلبشون اونقدر #زیاده که کار از دست و این چیزا گذشته؟!!
واما شما #شهیدعزیز!
بی آنکه بدانم،آرام آرام تمام ذهنم را تسخیر کردی💬 و جای در قلبمـ💞 باز کردی.در کوتاه زمانیکه حتی فکرش را هم نمیکردم😊 ...!
کاش پیشتر از این #عکست را به دیوار قلبم می آویختی.
با شما بود که آموختم👌 باید فاصله بین حروف #ع #ش #ق را بردارم تا حایلی نباشم بین عاشق و معشوق😍...
بغضی درگلویم و غمی در قلبم😢
نغمه ای بر لبم و عشقی در عملم ...
❌نه،نه
تو اشکی😢 ،
#تو اشک چشمان گناه آلودمی😭!
پاک کننده چشمانم.
تو لبخندی😊،آری راز لبخندی!لبخندت بوی گل نرگسـ🌸 میدهد.
چه زیباست #لبخندنورانیت وقتی نگاهم میکنی😍 ...
#نگاهت را ،از تهی دستی که هیچ ندارد جز آه دریغ مکن🚫 که نور عشق #خدا در چشمانت موج میزند👌.
آسمان تاریک و غمگین قلبمـ💔 را ستاره باش و نور افشانی کن🎇 ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍یہ جوون از جنس ما دهہ هفتادیا مثل خیلیامون #تیپ میزد #تفریح میڪرد و #خوش میگذروند. اما چیڪار ڪرد ڪ
⚜ #بوی_محرم
🔹آتش زده بر خلوتم،
🔸دلتنگی بی قیمتم
🔹آه ای رفیق هیئتم ،
🔸دارد #محرم میشود🏴
#رفیق_شهیدم
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
12_Narimani_fadaeian-ramazan9614(9)_(www.rasekhoon.net).mp3
8.17M
🎵 #صوت_شهدایی
✨رسمش نیست رفیق هیئتیتو تنها بذاری
✨رسمش نیست بری فداشی و منو جا بذاری
🎤🎤 سیدرضا #نریمانی
#بسیار_زیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 عیبےندارد #خاڪ هم باشے قبول است یڪچفیہ ویڪ ساڪ هم باشے قبول است برگردتنھایڪ #بغل باباےمن باش
#بزرگ شوم،
يادم نخواهد رفت كه...
پدرم مرا در #خواب بوسيد
و #رفت...
برای دينم...
برای كشورم...
برای سربلندی ام...
رفت...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_بلباسی🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 9⃣9⃣ 💠 آجیل مخصوص🍭 🌿شوخ طبعی اش باز #گل کرده بود. همه ی بچه ها دنبالش می دویدند و اصرا
🌷 #طنز_جبهه 0⃣0⃣1⃣
💠 خواهر اوشین😅
🔸آخرین روزهای عملیات #مرصاد سپری شده بودند. نفس #منافقین كوردل داشت قطع میشد.
🔹بچه های گردان روح الله داشتند آماده میشدند بروند كمك بچه های گردان امام سجاد(عليه السلام)
تازه از #مانور عملیاتی برگشته بودیم و خسته و كوفته و دلخور از اینكه نتوانستیم برویم غرب، توی #چادرهای پادگان اندیمشك لمیده بودیم.
🔸اخبار ساعت هشت شب را از #بلندگوی گردان شنیدیم. #كتری بزرگ روی اجاق داشت میجوشید.
خوردن یك شیشه مرباخوری #چایی آتشی جان میداد.
🔹شنبه شب بود و میشد رفت #حسینیه گردان پای تلویزیون نشست و یك #سریال درست و حسابی دید.
🔸شنبه ها بعد از خبر، سریال ژاپنی «سالهای دور از خانه» پخش میشد. بلندگوی #تبلیغات گردان روشن شد و صدای برادر كافشانی (از بچه های تبلیغات گردان) حالی حسابی به بچه های گردان داد.
🔹آقای #كافشانی با لحنی آرام و #پرهیجان اعلام كرد:
برادرانی كه میخواهند سریال #خواهراوشین را تماشا كنند، به حسینیه گردان😅😅
صدای انفجار خنده بچه های رزمنده بود كه به هوا بلند شد ... 😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠قال رسول اللّه(ص): «فَإذا وَدَّعَهُمْ أَهْلُوهُمْ بَكَتْ عَلَيْهِمُ الحِيطانُ وَالْبَيُوتُ».
⚜پيامبر اكرم(ص) فرمود: «پس وقتى كه خانواده هاى آنها (رزمندگان) به بدرقه ايشان مى روند، ديوارها و خانه ها بر آنها مى گريند».
📚منبعــ
📗مستدرك الوسائل/ج 2/ص 243
📘بحارالانوار/ج 100/ص 12
📙صحيفة الامام الرضا/ص 116
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#توبه_نامه📜
بیشک توجه به چند اشارهای که این #شهید در توبهنامهاش داشته است میتواند برای هریک از مردم، مسئولین و والدین تذکر باشد💥 تا بدانند چه تکلیفی دارند.
📌متن بخشهایی از صدای ضبط شده در این نوار کاست:
🔰پناه میبرم از این که...
⚜از این که حسد کردم...
⚜از این که #تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمیدانستم.
⚜از این که زیبایی قلمم✍ را به رخ کسی کشیدم.
⚜از این که در غذا خوردن🍜 به یاد #فقیران نبودم.
⚜از این که #مرگ را فراموش کردم.
⚜از این که در راهت سستی و تنبلی کردم😞.
⚜از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده📛 آلودم.
⚜از این که در سطح پایین ترین #افرادجامعه زندگی نکردم.
⚜از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام✋ کنند.
⚜از این که شب بهر #نمازشب بیدار نشدم.
⚜از این که دیگران را به کسی خنداندم،غافل از این که خود #خندهدارتر از همه هستم.
⚜از این که لحظهای به ابدی بودن دنیـ🌎ـا و تجملاتش فکر کردم.
⚜از این که در مقابل #متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، #متواضعتر نبودم❌.
⚜از این که شکمم سیر بود😋 و یاد #گرسنگان نبودم.
⚜از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلمـ❤️ گفت نفرمایید.
⚜از این که نشان دادم کارهای هستم، خدا کند که پست و مقام #پَستمان نکند.
⚜از این که ایمانم به بندهات بیشتر از #ایمانم به تو بود.
⚜از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که #تو بهتر از دیگران مینویسی و با حافظه تری😔.
⚜از این که در سخن گفتن و راه رفتن #ادای دیگران را درآوردم.
⚜از این که پولی بخشیدم 💰و دلم خواست از من تشکر کنند🙁.
⚜از این که از گفتن مطالب غیرلازم خودداری نکردم و #پرحرفی کردم.
⚜از این که کاری را که باید فی سبیلالله می کردم نفع شخصی مصلحت یا #رضایت_دیگران را نیز در نظر داشتم.
⚜از این که #نماز را بیمعنی خواندم و حواسم جای دیگری بود،در نتیجه دچار شک در نماز⚠️ شدم.
⚜از این که بیدلیل خندیدم😄 و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را #مسخره کردم.
⚜از این که " #خدا_میبیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم.
⚜از این که کسی صدایم زد ⚡️اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم.
⚜از ... 😔.
و ...»
#شهید_علیـرضـا_محمودی_پارسا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh