هدایت شده از
1_28908346.mp3
5.63M
🎧 #زمینه بسیار دلنشین و زیبا امام سجاد
🎼 منزل به منزل خسته در اسارت
😭😭
🎤 #کربلایی_جواد_مقدم
🌙 #محرم_الحرام ۹۶
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
2⃣6⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠همسایه بهشتی
🔹قبل از #عملیات کربلای ۸، با گردان رفته بودیم #مشهد. یک روز صبح دیدم سید احمد از خواب بیدار شده، ولی تمام بدنش می لرزید😖. گفتم:«چی شده؟» گفت: «فک می کنم #تب_ولرز کردم.»
🔸بعد از یکی دوساعت⌚️، به من گفت: «امروز حتماً باید بریم #بهشت_رضا.» اتفاقا برنامه آن روز گردان هم بهشت رضا علیه السلام بود.
🔹از #احمد پرسیدم:«چی شده که حتما باید بریم بهشت رضا⁉️» با اصرار من، تعریف کرد: «دیشب خواب یک #شهید را دیدم که به من گفت: «تو در #بهشت همسایه منی!
🔸من خیلی تعجب کردم، تا به حال او را ندیده بودم😟. گفتم: تو کی هستی و الان کجایی❓ گفت: من در #بهشت_رضا هستم.»
🔹احمد آن روز آن قدر گشت تا آن #شهید را که حتی نام او را نمی دانست🚫، پیدا کرد و بالای مزار آن شهید با او #حرفها_زد😊.
#شهید_احمد_پلارک
#شهید_عطری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_14369940.mp3
3.12M
❣گل نرگس آبروی دو عالم
😍😍
🎙محسن فرهمند
🎙امید روشن دین
🌷تعجیل در ظهور حضرت 3 #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍️ #همسر_شهید
ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﺤﺴﻦ ﺑﺮﺍﯼ #ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻋﻠﯽ ﭼﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﺩ.
ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ، ﺣﺘﯽ #ﻟﻘﻤﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﻮﺩ 🌺 ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻮﺩ ﻫﺮﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﻭﻡ ﻭ ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﻡ.
#ﺧﻤﺴﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﺩ ﻣﻈﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻗﺖ ﻋﻤﻞ ﺩﺍﺷﺖ.
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzade
1_28553699.m4a
5.5M
💠آیه ۱۱۱ توبه در معامله خدا با شهدا
💠اسم اعظم ۷۳ حرف دارد و یک حرفش بخشی از فضائل اهل بیت است
💠بخشی از فضائل اهل بیت را به #شهید_حججی دادند/خواب یکی از علما
۹۷/۷/۹
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✍ پدر شهید
از بچگی از وقتی که یادم میآید، از این #هیئت به آن هیئت محمدحسین توی بغل من بود.
خیلی وقتها به خاطر طولانی بودن ساعت عزاداری بچه خسته میشد و #خوابش میبرد. او را همانجا، یک گوشه مجلس میخواباندم. اشک و عرق #سینهزن امام حسین(ع) روی بدن محمدحسین میریخت و او را برای آیندهاش بیمه میکرد.
من #اطمینان دارم هرچه به محمدحسین دادند، همانجا و در همان مجالس دادند.
#شهید_محمدخانی🌷
3⃣6⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📖برشی از کتاب عمارحلب زندگینامه #شهید_محمدحسین_محمدخانی
🔹چهار پنج نفری راه افتادند شبانه🌘 رفتند برای #شناسایی،صبح عملیات درگیر شدند💥. به روشنایی خورده بودیم یک مقدار کار گره خورد,شش هفت صبح بود که #حاج_عمار شهید شد🕊..
🔸نیروهای #غیرایرانی پشت بیسیم📞 میگفتند:حاج عمار اُستُشهِدَ. سریع از اتاق عملیات گفتیم:حاج عمار شهید نشده❌، حالش خوبه، فقط کمی #جراحت داره
🔹گفتیم مجروح شده که شیرازه کار از هم نپاشد🚫.این نیروها دو #سه سال بود که با حاج عمار کار میکردند، نمیخواستیم #نگرانی در دلشان ایجاد شود.
🔸پشت بیسیم گفتیم:فلانی #نگو حاج عمار شهید شده🌷،نگذار همه نیروها متوجه بشن و #روحیهشون رو از دست بدن.از اینطرف در #اتاق_عملیات غوغایی بود😭
🔹یکی از دوستان از پشت میزش #افتاد کف اتاق، از حال رفت پاهایش را دراز کردیم به هوشش آوردیم و آب قند🍹 دادیم بهش.. .
🔸به فکر💭 این بودیم چه کسی را #جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که ⇜جنگنده، ⇜خستگی ناپذیر، ⇜شجاع💪 و ⇜مدیر،باشد و⇜ با نیروها بجوشد👥. واقعا کسی را نداشتیم❌...
#حاج_قاسم_سلیمانی بعد از شهادت حاج عمار🌷 گفت:کمرم شکست
🔹دوستانی که جنازه⚰ حاج عمار رو دیده بودند میگفتند:مثل کسی بوده که روز ها و شب های🌔 متمادی #عملیات کرده و حالا از فرط خستگی😓 خیلی راحت #خوابش برده.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
۲۴ محرم الحرام سالروز شهادت شهید محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هر وقت از سر #ڪار میومد، یه راست مےرفت توی اتاقش روی پتو دراز مےکشید، از این #پهلو به اون پهلو هر کار مےکرد آروم نمےشد، #گریه مےکرد از بس درد داشت...
مےرفتم ڪنارش، مےگفتم:
مادر، بذار تا #پهلوت رو بمالم، شاید دردش #آروم بگیره
میگفت:
نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت #زهراست، بذار با همین درد به آرامش برسم.
✍ راوی : مادر شهـید
#جانبازشهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
👆👆👆
ماجرای اسلام آوردن یک دختر #مسیحی با دیدن #شهید_علمدار در خواب
#حتما_بخوانید 🙏👌
🍃🌹 🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فرازی از وصیتنامه📜
#مادر، از تو متشکرم ✓وقتی تحلم کردی، ✓وقتی با اسم #ارباب شیرم دادی، ✓وقتی دعا کردی #شهیدشوم🌷.
✓وقتی بابام عراق و سوریه و اردوگاه و جنگ و کمیته و بوسنی، پاکستان و افغانستان، جنوب، غرب و شرق بود و تو ما را بزرگ کردی، #تنها و سخت.
⭕️ان شاءالله همیشه پیرو بی بی باشی👌.
⭕️ان شاءالله #باشهادتم_شفاعتت_کنم.
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#دلنـوشتـــــــه📝
همســر شهید قربانی
🌾هواي دلم ارديبهشتي است. گاهي ابري☁️ و گاهي آفتابي میشود. ياد خاطراتت دلمـ❤️ را گرم ميكند و سرماي فراق❄️ تا مغز استخوانم فرو ميرود.
🌾چشمان آسمان به جاي من ميبارد😭. درست مثل همان روز كه اهالي محله تو را #روي_دستانشان بردند من ايستادهام پشت پنجره😔.
🌾آن روز تمامقد #چشم شده بودم. دلم ميخواست از پشت همه پنجرههاي #اكباتان نگاهت كنم😢. خاطرات آن روز #پاييزي🍂 را هيچ باران بهاري پاك نميكند🚫.
🌾خاطرات ⇜رفتن تو و ⇜ماندن من. من يعني #زينب_فروتن. عروس 25 ساله #روحالله_قرباني. شهيد مدافع حرم كه 13آبان 1394 در حوالي شهر حلب سوريه به شهادت🌷 رسيد.
🌾نامم زينب است و چند ماهي است كه غم از دست دادن همسري مهربان را با #توسل به اين نام، تاب آوردهام. همسري كه #حسينگونه شهيد شد🕊 و من ماندهام كه آيا همچون زينب(س) تاب ميآورم⁉️
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh