❣ #ادعیہرمضانے ❣
💠 #دعاےروزپانزدهــــــمـ
ماه مبارک #رمضان
#التماس_دعا.
↙️⇚ کانال عݪمـــدارــعـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
✅در جاده انقلاب روی تابلو نوشته :
🔴جاده لغزنده است" دشمنان مشغول کارند "
🔴با دنده لج حرکت نکنید" دیر رسیدن به مقام" بهتر از نرسیدن به امام است"
✅سرعت بیشتر از سرعت ولایت فقیه نباشد "
🔴اگر پشتیبان ولایت نیستید"کمربند دشمن رانبندید"
✅با وضو وارد شوید"جاده مطهر به خون شهداست"
-------------------------
🌸پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.🌸
↙️⇚ کانال عݪمـــدارــعـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#وصیتنامه_شهیداحمدحاجیوندالیاسی
شوق این راه لحظه ای آرامم نگذاشت،به هزاران زحمت موافقت اعزام را گرفتم.
شما را به اطاعت مطلق از فرمان رهبر انقلاب دعوت می کنم.
سرباز ولایت مطلقه فقیه باشید که پشت سر رهبر بودن افتخار دارد.
سربازی رهبری،سربازی امام زمان(عج) را در پی دارد.
🆔 @Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
@Shahid_Alamdar
#به روایت؛رضاعلیپور
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
◀️اواخر زمستان 1366 بود. براي عمليات والفجر 10 در كردستان عراق آماده ميشديم. بچه ها با خوشحالی آماده عملیات بودند. سوار بر خودروها به سمت کردستان حرکت کردیم✨.
🌹در منطقه تعیین شده از خودرو پیاده شدیم. به دستور #مجتبی دو چادر اجتماعی برپا کردیم. هوا بسیار سرد بود. همه بچه ها به سختی داخل همان چادرها خوابیدند🍃.
▫️برای من و #مجتبی داخل چادر جا نبود. مجتبی نگاهی به من کرد. گفت: «آقا رضا چه کار کنیم!؟»
🔻به هر حال آن شب هر طور
بودخوابیدیم. روز بعد هم بچه ها کمی استراحت کردند. همه آماده حرکت بودیم.ِشب عملیات ساعت شش و سي دقيقه غروب بود. دستور حرکت صادر شد🌿.
◽️گفتم بچه ها آماده حركت شوید. شور عجيبي بين بچه ها به وجود آمد. همان موقع از طرف فرماندهي گردان اعلام کردند به دليل دشواريهاي زيادي كه در مسير حركت وجود دارد، آنهايي كه كهولت سني و يا مشكل جسمي دارند یا كم سن و سال هستند با خود نبريم.
#ادامه👇
🆔 @Shahid_Alamdar
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨🌸
🌸🍃✨🌿🌸🍃✨🌿🌸🍃
🆔 @Shahid_Alamdar
بعدها #مجتبی ميگفت: «در آن وضعيت ماندم، اين دستور را چگونه به دو بزرگواري كه سنشان زياد بود و آقا كامران كه مشكل جسمي داشت بگويم. با آن همه شوق كه داشتند چگونه آنها را بگذاريم و همراه خود نبريم.
🌸جرئت نكردم به آنها چيزي بگويم. ساعت هفت و سي دقيقه بود كه همه سوار كاميونها شديم.
🌺بايد توسط كاميونها تا محلي ميرفتيم و از آنجا به بعد را پياده حركت ميكرديم.
🌿بين راه به بچه ها نگاه ميکردم. يك عده نماز مستحبی ميخواندند يك عده ذكر ميگفتند،يك عده هم توي حال خودشان بودند، بعضي هم خوابيده بودند واستراحت ميكردند.
◽️اما ما همچنان در اين فكر بوديم كه چگونه آن چند نفر را راضي كنیم كه نيايند. ساعت ده و سي دقيقه از كاميونها پياده شديم.
🍃راهي به ذهنم رسيد. به صورت زمزمه و شايعه يك طوري به گوش آن برادرها رساندم كه نميتوانند بيايند. يكي از آنها آمد و گفت: «چرا ما نميتوانيم بياييم؟!»
گفتم: «راه خيلي دشوار است، جاده كوهستاني است و اصلًا ماشينرو نيست.
#ادامه دارد...
🆔 @Shahid_Alamdar
🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃✨
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
😬😬😬
پروژه ے جدید کعبه ک جنجال زیادے داشت😱
حتمن نگاه کنین😊👌
🔷🔹🔹
#برگے_از_خاطراٺ
💢 یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا
و فاطمه به آغوش او پرید. بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و میدانست که من او را میگیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.
🔻توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.
به نقل از 👈 همسر شهید
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_مصطفــــی صد رزاده
.
🆔 @Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯