eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
قبݪ‌از‌خواب‌یڪ‌صلوات‌برای‌سلامتے‌رهبر‌ عزیزمو‌ن‌واقا‌امام‌زمان‌ونیࢪوهاے‌محترم‌‌ انتظامے‌؛سپاه؛بسیج‌بفرستین•••🌹}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•🦋🔗•⊱ . ـھرشھیـد‌مثل‌یڪ¹فانوس‌است مۍ‌سوزدونورمۍدهد ..• وازڪناراو‌بودن‌ توھم‌نورانۍمےشوۍ‌و…🍃 باشھدا‌ڪہ‌رفیق‌شدۍ! شھیدمےشوۍ… . ⊰•🦋•⊱¦⇢‍ ⊰•🦋•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸🔗•⊱ . بـــانوجان... سیــاهـۍچـادرتو:) لبخندامام‌زمان"عج"رادرپۍدارد😌♥️ . ⊰•🌸•⊱¦⇢‍ ⊰•🌸•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🖤🔗•⊱ . خاکِ‌جِبھه‌هَنوز زِمزِمه‌هاۍِ‌مُناجتِ‌قُنوتِ عاشِقانِہ‌تَرین‌نَمآزه‍ارابِخاطِردآرَد قنوتۍکِھ‌ذِکر «‌اللهم‌ارزقنی‌توفیق‌شهادتک‌فی‌سبیلک» نُخستین‌دُعاۍِآن‌بود:)❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ . ⊰•🖤•⊱¦⇢‍ ⊰•🖤•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌼🔗•⊱ . چشم‌ازاو.. جلوه ازاو.. ما‌چه‌حریفیم‌ای‌دل..:)♥️ . ⊰•🌼•⊱¦⇢‍ ⊰•🌼•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💔🥀•⊱ . شهادٺ‌مبارڪــ!🥀💔 . ⊰•🥀•⊱¦⇢ ⊰•🥀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
13824a8a3c555-d7a0-49e1-b736-2a4b290a61a9.mp3
6.58M
⊰•🖤🥀•⊱ . سݪام‌آقـــا! سݪام‌باغ‌رحـمٺ‌‌محشࢪمـ" سݪام‌آقـــا! امام‌زادھ‌ے‌بدون‌ح‌ــرمッ!💔🥀 . ⊰•🖤•⊱¦⇢ ⊰•🖤•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خفٺ‌ڪردن‌شایعھ‌پردازان‌بہ‌روش بجنوردے😂🤣 دم‌نیروی‌هاےامنیتےگرم♥️🔗 🌹•••
ساعت‌ومحل‌تجمعات‌مردمی‌در استان‌هاےمختلف🇮🇷🌪 اجتماع‌بزرگ«امت رسول الله» درمحکومیت‌اهانت‌به‌قرآن‌کریم‌مساجدو پرچم‌مقدس‌جمهوری‌اسلامی🌸•••}"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🏴💚•⊱ . قربون کبوترای حرمت امام حسن‌‌...💚 . ⊰•💚🏴•⊱¦⇢ ⊰•💚🏴•⊱¦⇢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💛🌱•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چادرم رامحکم‌تر می‌گیرم وقتی می‌فهمم من چه قدر امام زمانم را خوشحال می‌کند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ . ⊰•💛•⊱¦⇢‍ ⊰•💛•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💚🍃•⊱ . نمازبلندترین‌فریادھاست . . . ؛وقامت‌ما‌بھ‌بلندای‌نماز‌‌است، قدرت‌مارا‌باید‌در‌نمازمان‌جست :) -شھید‌مرتضـےآوینۍ🌱 . ⊰•💚•⊱¦⇢‍ ⊰•💚•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🎀🖇️•⊱ . انٺظاررابایدازمادرشهیدگمنام‌پرسید ما‌چه‌میفهمیم‌معنی‌دلتنگی‌را..!(:💔 . ⊰•🎀•⊱¦⇢‍ ⊰•🎀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💙🔗•⊱ . ⧼‌اللّٰھُم‌اعطنٰا‌فوقَ‌رحۡمتنا⧽ خداوندگار‌م؛رحمتِ‌تو بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ....𐇵!•💙• . ⊰•💙•⊱¦⇢ ⊰•💙•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
♥️🔗🇮🇷•••}"
⊰•🖤🐾•⊱ . پیامبر اکرم فرمودند: ' هر عمل نیکے ، عملے نیکوتر از خود دارد مگر شہادت در راه خدا که نیکوتر عملے از آن وجود ندارد . خصال ، ج ١ ، ص ٨ 📜🌿 . ⊰•🖤•⊱¦⇢ ⊰•🖤•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
⊰•🐌•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت هفتاد و سوم...シ︎ _حس می کنم
⊰•🧕•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت هفتاد و چهارم...シ︎ و سوال های حسین بی جواب می ماند . بعد از آشنایی در کلاس های لشکر ، خیلی وقت ها بابک زنگ می زد و سراغش را می گرفت یا دعوتش می کرد از انزلی به رشت تا باهم به جایی بروند ، چیزی بخورند ،گپی بزنند . تمام حرف های بابک ، حول وحوش رفتن به سوریه بود ، و دغدغه اش ، نابود شدن داعش . چقدر می ترسید که اسمش برای سوریه در نیاید ، یا خواسته قلبی اش عملی نشود . هنوز صدای پر شور و هیجانش آن روزی که زنگ زد و گفت رفتنی شدیم ، اسم مان توی فهرست اعزامی های چند روز دیگر هست ، توی گوش حسین بود .خوشحالی بابک از آن سوی خط هم دیدنی بود . * * * این چند روز ، مادر ، گوشی را از خوش جدا نکرده . هر جا مادر هست ، گوشی هم هست ؛ هرجا گوشی است ، حواس مادر هم همان جاست . این چند روز ، بارها گوشی را برداشته و به آنتنش نگاه کرده ؛ و به درصد باقی مانده ی باطری اش . بار ها گوشی را وارسی کرده که مبادا روی بی صدا باشد و بابک زنگ زده و او نشنیده باشد . دیروز بابک زنگ زد که به( تهران رسیده ، توی قرنطینه اند و مانده اند تا کارهای قانونی انجام گیرد و گذرنامه ها آماده شود .) بابک حال مادر را پرسیده ، و مادر سعی کرده بود گرفتگی صدایش را با تک سرفه ای دور کند و بگوید ( هه ، یاخچیام ، بالا !) کم حرف زده بودند ؛ در حد سلام و احوال پرسی . بابک ، حال پدرش را پرسیده بود . مادر چه جوابی می توانست بگوید جز این که ( نگران نباش ؛ او هم خوب است . . ‌.)؟ بعد از قطع کردن تلفن چهره ی رنگ پریده همسرش یادش آمده بود و فکر رفتن های گاه و بی گاهش . چرا شوهرش نفوس بد می زد ؟ مگر هرکس برود سوریه ، شهید می شود ؟ این همه ادم رفته اند دیگر ! یعنی چه که محمد می گوید این پسر خودش را گذاشته برای شهید شدن ؟ دلش از مرور این حرف ها می لرزد . طبق عادت این سال ها پادردش ، کف دستش را روی کاسه زانو می گذارد و دورانی می چرخاند . انگار هزار تا سیم داغ فرو کرده باشند توی زانویش . این دو روز برای اینکه فکر و خیال کردن به خودش ندهد ، برای این که بچه هایش ، بی قراری مادر را نبینند ، یک بند کار خانه کرده از صبح تا شب کار می کند ، و شب تا صبح ، به خاطرزُق زُق زانوهایش به سقف خیره می شود ؛ مثل محمد که از بی خوابی پناه می برد به سیاهی حیاط ، و فقط از سو سوی سیگارش می شود فهمید نشسته روی تخت شنای بابک . نویسنده:فاطمه رهبر . ⊰•🧕•⊱¦⇢ ⊰•🧕•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii