جابر اینجا حرم محترم خون خداست
هر طرف سیر کنی جلوه مصباح هداست
غسل از خون جگر کن که مزار شهداست
سر و دست است که ازپیکرصدپاره جداست. .😭
🖤#اربعین_حسینی_تسلیت_باد🖤
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #خبرنگار؛ اگر داعش عراق را بگیرد احتمال میدهی ایران را بگیرد؟
🔹 #سربازعراقی؛ اگر کار به جائی رسید که بخواهند وارد جمهوری اسلامی شوند،
حاضرم خودم و خانوادهام سر مرز شهید شویم، اما نمیگذاریم ایران دست اینها بیفتد!
◇•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰۲۵۰ سال بعد از جدایی کربلا از ایران
بنا بر این شد که عراق، عراقِ آمریکایی ها باشد. صدام را ساقط کردند.
از فردایش، عاشورایی نبود
الا اینکه میلیون ها نفر دور هم جمع میشدند
و با انفجار هر بمب لااقل صد ها کشته میدادند
۵ سال از ساقط شدن صدام و استقرار آمریکایی ها گذشته بود
و تقریبا تمام عاشورا و تاسوعا ها همین بود
بمب میگذاشتند
کشته میگرفتند
اما جمعیت پر شور تر میشد
تا اینکه هم تکفیری ها و هم صاحبین آنها از رو رفتند
حالا امروز
عراق ، عراقِ مقاومت است...
شک دارید؟
این عکس را ببینید
✍️ آقای تحلیلگر
✊🏻#مقاومت
🏴#اربعین
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 یاد اربعین های جبهه بخیر
روز اربعین همهی بچه های تخریب توی حسینیه الوارثین جمع شدند.
🔹 با مهر تربت امام حسین(ع) مقداری خاک رو گل کردند و به سر و پیشانی و به روی کتف ها مالیدند..
◇ و بعد از خواندن زیارت سیدالشهداء(ع) در روز اربعین از حسینیه الوارثین دم گرفتن و بیرون آمدند
دستم اگر نمیرسد به قبرت
از عشق تو به جبهه رو میکنم
🩸همه جوون بودن و آماده شهادت...
📸 تصویر بالا ... لحظه بیرون آمدن دسته عزادی بچه های تخریب لشگر ۱۰ از حسینه الوارثین است
◇ تاریخ ثبت عکس ۲۲ مهر سال ۱۳۶۶ 🏴#روز_اربعین
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 «یک جزء ناچیز از آن همه بچه های خوب»
🔹 واکنش شهید آیت الله قدوسی به شهادت فرزندش در هویزه
جمعه بود. حاج آقا از بازدید چند تا زندان برگشت؛ گرفته و ناراحت. معمولا اگر خلافی از پرسنل سر می زد، این طوری می شد.
🔹 پرسیدم طوری شده؟ گفت: نه.
مدتی که گذشت، بی مقدمه سر حرف را باز کرد
و گفت:
◇ «اگر چیزی را در راه خدا دادیم، هر قدر هم که عزیز و مهم باشد به هیچ وجه نباید ناراحت و پشیمان باشیم.»
◇ فکر کردم می خواهد برای دوری از محمد حسن دلداریام بدهد، اما دلم آشوب شد.
این حرف ها چیه حاج آقا؟
◇ خبر دادند ۲۰۰ نفر از بهترین بچه ها توی هویزه پیشروی کرده اند و چون بدون اطلاع آنها دستور عقب نشینی داده شده، معلوم نیست چه شده اند؟ هنوز برنگشته اند.
◇ #حسین_علم_الهدی هم جزوشان بوده است.
محمد حسن هم بوده؟...بله.
ولی خب پسر ما تنها یک جزء ناچیز از آن همه بچه های خوب بوده است.
✨#پدر، خیلی محمد حسن را دوست داشت، اما خبر شهادتش را که شنید، یک قطره هم اشک نریخت. درونش پرآشوب بود ولی گریه نکرد.
◇ می گفت:
«خوش به حالش که شهادت را نصیب برده است. من به سعادت این پسر غبطه می خورم.»
✍ راوی: همسر و فرزند شهید آیت الله قدوسی
📕 منبع: کتاب آیههای سرخ هویزه
📷 توضیح عکسها: شهید عالی مقام حضرت آیت الله علی قدوسی (دادستان کل انقلاب) در کنار فرزند دلبندش #دانشجوی_شهید_کربلای_هویزه، محمد حسن قدوسی که پیش از پدر در هویزه به شهادت رسید.
🕊#شهید_آیت_الله_علی_قدوسی
🕊#شهید_محمد_حسن_قدوسی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #مجید_بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد
🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه:
«وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید.
◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه.
🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.»
🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری "
بقلم کبری خدابخش
🕊#شهید_مجید_قربان_خانی🕊
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #شهیدعلمدار: اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است/باید پیام شهدا را به داخل شهرها ببریم
🔹️ هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.»
🔹 یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟»
🔸برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .»
◽بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.»
📚 علمــدار / گروه فرهنگی شهید هادی
🕊#شهید_سید_مجتبی_علمدار
🕊#از_شهدا_بیاموزیم
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰روایتی کمتر دیده شده درباره شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی ...
✍️گل علی بابایی:بعد از گذشت ۳ سال فرماندهی میدانی نبردهای ضد تکفیری در سوریه، به کشور برگشت، چند روز بعد با او در خانه حسین بهزاد دیدار تازه کردیم، عجیب سرخوش بود، پرسیدم: حاج آقا قضیه چیه خیلی سر کیفی هستید. گفت: امروز همراه حاج قاسم برای تقدیم گزارش آخرین وضعیت سوریه به بیت رهبری رفتیم بعد از تشریف فرمایی آقا، حاج قاسم شروع به صحبت کرد و اسمی هم از بنده برد.
ناگهان حضرت آقا رو کرد به من و فرمود: آقای همدانی! عرض کردم: بفرمایید. آقا فرمودند: طی این سه سال از جنگ سوریه گذشته من در غالب قنوت نمازهایم شما را به اسم دعا کردهام! حاجی با چشمانی اشکبار از شوق گفت: به خدا قسم با شنیدن همین فرمایش آقا، کل خستگی آن ۳ سال سرتاسر مصیبت و رنج، یکجا از تن و جانم بیرون رفت...
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🩸#شهید حاج قاسم سلیمانی:
جانم را مدیون آقا #محمد_شیخ_بیگ هستم.
🔹 در یکی از عملیات ها
تیر به شهید سلیمانی اصابت می کند؛
پدرم که متوجه این ماجرا می شود،
#حاج قاسم را در حالیکه در تیررس دشمن بودند،
به کول می گیرند و به پشت خاکریز می رسانند.
◇ عمو(حاج قاسم) همیشه به من می گفتند:
«من جانم را مدیون پدر شما هستم و اگر ایشان مرا نجات نمی دادند، همانجا شهید می شدم»
🕊#شهید_محمد_شیخ_بیگ🕊
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #پیام شهید کریمی به مسئولین: اگر لایق کاری نباشی و بپذیری خیانت کرده ای
🔹️ یکی از شاگردان سردار شهید حاج داود کریمی تعریف میکند، روزی از او پرسیدم:
▫️حاجی، آدم بزرگا چه کسانی هستند؟
▪️حاج داود با حوصله جوابش را میدهد: "من خیلی از آنها را میشناختم؛ اما همهشان شهید شدند. اگر میخواهی آدمهای بزرگ را ببینی باید بروی به بهشت زهرا و از قطعه شهدا دیدن کنی. خودشان را که نه، عکسشان را میبینی!"
▫️راست میگویند که شما فرمانده آنها بودید؟!
▪️حاج داود برای چند لحظه کارش را رها میکند؛ و میگوید: چه فایده، فرماندهای که از گردان و لشگرش جا بماند که دیگر فرمانده نیست؛ ای کاش من هم یک نیروی عادی و بینام و نشان بودم.
وقتی این کلمات از دهانش خارج میشود، اشک در چشمانش حلقه میبندد.
▫️شما چرا بعد از جنگ مسئولیتی نگرفتید؟!
▪️میگوید: مسئولیتی که گرفتنی باشد، واویلاست.
فکر میکنم اگر کسی در کاری وارد نباشد و یا از او لایقتر باشد و مسئولیتی را قبول کند، خیانت کرده است.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰امام حسین علیه السلام:" سرتورا میبرند اما درد ندارد...."❗❗
قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده میشود.او بیدار میشود و مجدداً به خواب میرود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که میفرماید:
«عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت»
. چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش
امام حسین(علیهالسلام)💗 شتافت...
🕊️#شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷#خاطرات_شهدا🌷
همیشه از پدر و مادر قدردانی میکرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آنها را جبران کند. علاوه بر آن، به من و برادرم که از او کوچکتر بودیم، احترام میگذاشت و هیچوقت ما را به اسم صدا نمیزد، بلکه میگفت: آبجی و داداش.»
یک سال قبل از شهادتش، در برخی از خصوصیات اخلاقی و اعتقادیاش به کمال رسید؛ به گونهای که بتواند برای شهادت آماده شود. او هیچ وابستگیای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، چند عکس شهید را روی دیوار قرار داده بود؛ اما یک جای خالی کنارش گذاشته بود. به دوستانش میگفت: این، جای عکس من است. او همیشه به من میگفت: حجابت را حفظ کن و در زندگی، حضرت فاطمه را الگوی خودت قرار بده.»
✍️به روایت خواهر شهید
🕊️#شهید_رضا_قربانی_میانرودی🤍
●ولادت : ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ تنکابن ، مازندران
●شهادت : ۱۳۹۲/۶/۱۶ درگیری باقاچاقیان ، کرمانشاه
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷#خاطرات_شهدا🌷
ایوب چندماه قبل از شهادتش، برای سفر کاری به ترکیه رفته بود. نمازهاش رو تو هتل نمیخوند. میگفت «معلوم نیست اینجا چه کارهایی کردهاند! شاید نجس باشه!»
هتلدار بهش گفته بود «اولین ایرانیای هستی که میبینم برای نماز صبح هم مسجد میری. همه اون ساعت، مست از دیسکوها بیرون میومدند!»
ایوب یه مسجد پیدا کرده بود که نمازهاش رو میرفت اونجا میخوند. با اینکه مسجد اهل تسنّن بود ولی با چندنفر رفیق شده بود و هدایتشون کرده بود.
او با یهنفر از کشور هلند دوست شده بود و به سمت شیعه دعوتش کرده بود. بهش گفته بود «برو سرچ کن نهجالبلاغه رو پیدا کن، بخون! ببین علی علیهالسلام چی گفته؟!» حتی ایوب بهش دعای کمیل رو هم نشون داد.
🕊️#شهید_مدافع_حرم_ایوب_رحیم_پور🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نوحه سرایی #شهید_محمدابراهیم_همت برای سالار شهيدان در جبهه های دفاع مقدس
🔹 شعری که هرگز از یاد شهید همت نرفت.
◇ بر مشامم میرسد، هر لحظه بوی کربلا
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #سرگشته «دیار آشنا» را بیشتر بشناسیم.
🔹 شب خاکسپاری مجتبی دیدم پسر جوانی کنار قبر مجتبی نشسته و زار زار گریه می کند. کنجکاو شدم،
◇ از او پرسیدم: شما چه کاره شهید هستید؟
گفت: من یکی از بسیجیهای گردان آقا مجتبی هستم.
◇ ابتدا از گفتن دلیل گریهاش امتناع میکرد
اما ساعتی بعد، آمد و کنارم نشست و این گونه تعریف کرد:
◇ « در گردان ایشان بودم که در عملیات مجروح شدم. از آن زمان به بعد هر وقت ایشان به شیراز میآمد، با جعبه شیرینی به عیادت من میآمد. وقتی جراحتم بهبود پیدا کرد، دوباره به گردان ایشان برگشتم.
◇ مدتی بعد مسأله ازدواج من پیش آمد و از ایشان خواستم که پنج هزار تومان به من قرض بدهد. ایشان هم بیآنکه چیزی بگوید یا چیزی بخواهد، روز بعد پول را برایم آورد.
◇ از روز بعد هرگاه من را می دید، راهش را کج میکرد تا چشم در چشم نشویم. حالا که ایشان شهید شدهاند، نمیدانم پول ایشان را به چه کسی پس بدهم.»
◇ گفتم: نمی خواهد پس بدهی. هر چه اصرار کرد، گفتم ما قبول نمیکنیم.
◇ وقتی به همسر ایشان موضوع را گفتم،
گفت: درست است. این دفعه آخر خودش گفت، یک نفر است که پنج هزار تومان از او میخواهم، اگر آورد از او نگیرید.
🌷#عملیات_قادر
🕊#شهید_مجتبی_قطبی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #ماجرای آخرین عکس شهید محمد بهروز لایقی و تلاوت سوره بقره قبل از شهادت
🔹️ محمد بهروز دفترچه مراقبه داشت که هر روز رفتارهایش را مینوشت.
◇ برای مثال : امروز دو غیبت کردم و برای جبران آن برنامه داشت.
◇ همین مراقبت ها باعث شد که شهادت نصیبش شود.
◇ محمد طاهری، تبلیغات گردان بهروز که معروف به گردان پیشتاز خط شکن لشگر محمد رسوال الله بود و همه عکسهای بهروز را او گرفته بود.
◇ محمد طاهری میگفت: به هنگام شهادت بهروز در لحظات اخر چیزی زمزمه میکرد و وقتی گوشم را نزدیک دهانش کردم، متوجه شدم که سوره بقره را زمزمه میکند و سپس در حین خواندن قرآن به شهادت رسید و این عکس را بعد از شهادت گرفتم که به یادگار بماند.
🕊#شهید_محمدبهروز_لایقی🕊
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 "ان شالله هم زیارت هم شهادت..."
🥀 نوشته بود من برنمیگردم مگر با زیارت حسین(ع) یا شهادت!
🥀 خوابش را دیدم. با خنده گفت:
مادر دست چپم و دو تا از دندانهایم را در حرم امام حسین جا گذاشتم!
🥀 روز بعد رفتم معراج شهدا. با اصرار پیکرش را دیدم، دست چپش قطع شده، زیر لبخند زیبایش هم جای دو دندان خالی بود!
✍ #فرازی از وصیت نامه شهید احمد اژدری
🥀 بنام الله پاسدار حرمت خون شهداء
میروم، میروم تا یاری دین خداکنم، میروم تا یاری امام کبیرمان خمینی بت شکن کنم.
🥀 میروم تا خون ناچیز خود را به درخت اسلام و آزادگی هدیه کنم، میروم تا به معبود خود رسیده و گناهان خود را پاک کنم. میروم تا فدای هل من ناصرحسین را، لبیک گفته و راه حسین را ادامه دهیم...
🕊️#غواص_شهید_احمد_اژدری🕊️
● متولد: ۱۳۴۸/۰۶/۲۰_شیراز
● شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۵_شلمچه - کربلای۴
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 داعشی ها محاصره اش کردن
تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید،
تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد.
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب...
اصلا من آمدم سرم رو بدم...
یا علی یا زهرا...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد.
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم...
امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم...
🕊️#شهیدرضااسماعیلی
🕊️#مدافع حرم تیپ فاطمیون
ثواب امر به معروف و نهی از منکر هایمان در مورد #حجاب رو تقدیم شهید اسماعیلی عزیزمون میکنیم✅
💚#خواهرم حجاب فاطمی،
❤️#برادرم غیرت علوی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush