💌 #سیره_شهدا
▪️یک بار موتورش را دزدیدند. ملامتش کردم که آخر مرد حسابی، چرا یک قفل درست و درمان نمی بندی به بدنه این زبان بسته می گفت: بیخیال! صبح ها که می خواست سر کار برود، با جثه لاغرش، موتور به آن سنگینی را هل میداد و می برد تا سر خیابان. که نکند صدای روشن شدن موتور، همسایگان را از خواب بیدار کند.
▪️دوسال همسایه بودیم به آداب همسایگی کاملا مسلط بود! همه چیز را رعایت می کرد. از تفکیک زباله های تر و خشک گرفته، تا سر وقت زباله ها را به دم در آوردن و تحویل نیروهای شهرداری دادن. آدم ها را باید از سبک زندگی شان شناخت. اعتقادم این است حامد قبل از عزیمت به سوریه و دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، خاص بودو خاص زیست و برای شهادت، انتخاب شد.
🎙به روایت: دوست شهید
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حامد_کوچک_زاده
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰از محمد به تمامخواهران 📞
اگر مےخواهید شھید بشوید ،
#همسر خوب براے شوهرتان
و #مادرے خوب براے فرزندانتان باشید ...
آن وقت شھید مےشوید
خواهرا بگوشید⁉️
🕊#شهیدمحمدبلباسبـے
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌙 #ماه_رمضان_شهدایی
▪️شهید ابراهیمی مشتاق کار خیر و عاشق خدمت به مردم بود و نَه تنها خودش بلکه دیگران را هم تشویق به کمک و یاری مستمندان میکرد.
▪️نزدیک ماه مبارک رمضان یا عید نوروز که میشد، کمکهای نقدی و غیر نقدی دیگران را جمعآوری میکرد و با تکمیل آن از دارایی خود به نیازمندان میرساند.
▪️در طول سالهای بعد از جنگ تحمیلی هم گاهی برای جهیزیه و ازدواج به محمدرضا رجوع میکردند که دست رد به سینهی هیچ کدام نمیزد.
🎙به روایت: همسر شهید
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#محمدرضا_ابراهیمی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰و سلام بر #شهید_سیدمحمدحسینی_بهشتی
که می گفت:
«اگر ماه رمضان بیاید و بگذرد و اخلاق ما
همان اخلاق ناپسندی باشد که داشتیم
ماه کم برکتی برای ما بوده است»
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
دیــروز از "هر چه بود" گذشتیــم،
امــروز از "هر چه بودیم" گذشتیـم...
آنجـا "پشـت خاکریز" بودیـم،
و اینـجا در "پنـاه میــز"....
دیـروز دنبـال "گمنـامی" بودیــم،
و امروز مواظبیـم "ناممان گــم نشود"...
جبهه "بـوی ایمـان" می داد،
و اینجا "ایـمانمان بـو" می دهد...
آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیـم،
"یاحســــین فرماندهی از آن توسـت"
الان می نویسیم،
"بدون هماهنگی وارد نشوید"...
🕊#شهید_نورعلی_شوشتری
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌙 #ماه_رمضان_شهدایی
▫️تابستان از راه رسیده بود. گرمای هوا بیداد میکرد. یک گردان از نیروهای ارتش برای تقویت پایگاه مرزبانی نیروی انتظامی به آنجا اعزام شده بودند. ماه رمضان بود.
▪️مجتبی برای سرکشی از نیروها با چند نفر به آنجا رفت. بین راه در بیابان ماشینشان خراب شد و بهناچار و حدود پنج کیلومتر در گرمای ۵۰درجه با زبان روزه پیاده به راه افتادند تا به کمپ شرکت نفت رسیدند.
▫️دیگر نگهداشتن روزه سخت شده بود. همراهان مجتبی روزه را شکستند اما او با اینکه دیگر رمَقی برایش نمانده بود، گفت که حاضر است بمیرد ولی روزهاش را نشکند.
▪️همه او را از تهِ دل قبول داشتند. تا صدای اذان را میشنید، وضو میگرفت و به حسینیه میرفت و مشغول نماز اول وقت میشد. آنقدر مجتبی را قبول داشتند که نمازشان را به او اقتدا میکردند.
📚 گزیدهای از کتاب «شیر زیتان»
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#مجتبی_ذوالفقار_نسب
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
أمن یجیب خواندن من بی نتیجه ماند
زهرا یتیم گشت و پدر بی خدیجه ماند
▪️#وای_مادرم💔🥀
▪️#وفات_حضرت_خدیجه(س)🥀
▪️#تسلیت_باد. 🥀
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 خيـلی عصبـانی بود؛
سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی سروصدا گفته بود:«هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری اش بامن.» ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد.او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همه سربازها به خط شوند و بعد يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه: «سربازها را چه به روزه گرفتن!»
🔸 حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت؛ برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم هم با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييكها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه.
اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد؛ نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل؛ تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شد كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد. پای سرلشكر شكسته بود و می بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند.
😊 بچهها هم با خيال راحت تا آخـر مـاه رمضان روزه گرفتند.
📚 برگرفته از کتاب: « يادگاران ۲ »شهيد همت
بقلم مريم برادران/ نشر روایت فتح
🕊#سردار_شهید_ابراهیم_همت
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 #زندگی_به_سبک_شهدا
▫️پدرم برای همهی ما تکیهگاهی مطمئن بود و همه، حرفش را بیچون و چرا میپذیرفتیم. میدانستیم که رفتارها و تصمیماتش بر روی منطقی استوار است. بارها برای تشویق و قدردانی، کتاب به ما هدیه میداد.
▪️حتی جالب اینکه تا زمانی که من و خواهرم چادر نخواسته بودیم، ما را مجبور به چادر بهسرکردن نکرد. بسیاری از مواقع اگر رفتاری ناصحیح میدید، موضوعی را تعریف میکرد یا کتابی متناسب آن موضوع میخرید و به آن فرد هدیه میداد.
▫️هیچ وقت مستقیماً اشتباهات و خطاها را گوشزد نمیکرد. این موضوع در مورد نماز هم برایمان اتفاق افتاد. اگر پدرم میدید که در نماز اول وقت قدری سستی میکنیم، میگفت: «نماز مثل لیمو شیرینه! باید زود ادا شه؛ چون اگر وقتش بگذره، تلخ میشه.»
▪️همین جملهاش ما را راغب میکرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچوقت نمیگفت "بلند شوید الان نماز اول وقت بخوانید". در زمان ناراحتی مدتی را خارج از خانه میگذراند تا راه بهتری پیدا کند و وقتی نهایت ناراحتی در او موج میزد، قرآن میخواند و واقعا آرام میشد.
🎙به روایت: فرزند شهید
✨#سالروز_شهادت
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#داوود_مرادخانی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌙 #ماه_رمضان_شهدایی
▫️وقتی نزدیک ماه مبارک رمضان میشدیم، داداشحامد میومد مسجد و در تمیز کردن و نظافتِ مسجد با بچهها سهیم میشد.
▪️پنجرههای مسجد رو با روزنامه پاک میکرد، لوسترها رو تمیز میکرد، کُل مسجد رو با دوستانش جارو میکرد و استکانها رو میشُست. آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفت.
▫️قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفت، برای خانوادههایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستند، وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و... تهیّه میکرد و یواشکی در اختیارشون قرار میداد.
▪️اینها رو به ما هم نگفته بود و بعد شهادتش متوجّه اینکارهاش شدیم و یهعدّه از خود این خانوادهها برامون تعریف میکردند که آقا حامد همیشه هوای خانوادهی ما رو داشت.
🎙به روایت: برادر شهید
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حامد_جوانی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush