#حسـین_عشـق_منی
"بارالها گریہڪنهای حسـینم را ببخش" ..
این #دعای_مادرٺ_را_دوسٺ_میدارم_حسین
@Shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+حاج احمد کجا میری؟
-دارم میرم رفیقمو بیارم ، رفیقم جا مونده
شهید مدافع حرم احمد غلامی
@shahidgomnam
زنده_زنده_سوخت
اما آخ نگفت
شهید سید_مرتضی_آوینی:
حسین_خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت.
فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را بر می داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
*تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
شهدا_شرمنده_ایم
اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#حسین_جان❤️
اربعیـن ، کـرب و بلا ،پـای پـیـاده تا حـرم😭
نظـم این مصرع بـالا «مـ را» ریـخت بهـم ...
@Shahidgomnam
❣نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت...
یک بینوا برای خودش ربنا گرفت...
هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟
از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت...
آقا مگر "بَدان" به حریمت نمیرسند؟
پس "حُر" که بود که جام بلا گرفت...؟
باشد؛ محل نده... نبرم اربعین حرم...
اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت...
آنقدر گریه میکنم 😭که بگویند عاقبت:
نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت...
اما ز راهِ دور؛ سلام حضرت حسین...
بارانِ اشک، از این روضه ها گرفت...❣
#حسین
#اربعین
#دلتنگی
@shahidgomnam
#الدخیلڪ_یابنٺ_الحسین
این روزها قافیہ ی شعر گشتہ #اربعین
امسال هم اگر نروم میـخورم زمین
اینبار من #مدد_زِ_رقیہ گرفتہ ام
#نازی_ڪند_بہ_پیش_پدر_راهیم همین
@Shahidgomnam
#یارقیه
گنجینه ی عشق است دلِ خونِ رقیه
عالم به فدای دلِ محزونِ رقیه
آنقدر که در طالعِ او اشکِ غم افتاد
شد وردِ لبِ ما اَنا مجنونِ رقیه!
@shahidgomnam
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
دیشب از شوق وصال ٺا سحر خوابم نبرد عڪس گنبد ڪرده بیٺابم ڪہ هق هق میڪـنم #آقا_اربعین_بطلب_مارو😭✋ @Sh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
پست برتر و پر بیننده ی کانال 😭☝️