eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕋 🌴نـمـاز 🌴را هر موقع که بخوانید شیرین است؛ ولی...☝️🏻 نماز اول وقت شیرین تره...🌺 📿 🤲🏻 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🇮🇷🕊@Shahidgomnam🇮🇷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان سپهبد حاج قاسم سلیمانی در مورد ویژگی حکومت امام زمان (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار شهید حسین اسدی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله 🔺 انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید اسدی
✍شهید حاج قاسم سلیمانی اساساً ورزش تأثیر زیادی بر اخلاق دینی من داشت و یکی از مهم‌ترین عواملی که مانع مهمی در کشیده نشدم به مفاسد اخلاقی بود، به رغم جوان بودن، ورزش بود؛ خصوصاً ورزش باستانی که پایه و اصولِ اخلاقی و دینی دارد. 📗از چیزی‌ نمی‌ترسیدم
🌹سردار قاسم سلیمانی در بخشی از کتاب عملیات طریق القدس به روایت حوادث آزادسازی بستان در آذرماه سال 61 و چگونگی مجروحیت خود و چند تن دیگر از رزمندگان می‌پردازد که به شرح ذیل است: ✍هم‌زمان با مقاومت دشمن و عدم توفیق نیروهای اهواز در شکستن خط (وقتی) که بنا شد ما وارد عمل شویم، بچه‌ها به دلیل آتش شدید دشمن زمین‌گیر شده بودند و هر لحظه به تعداد شهدا و مجروحان اضافه می‌شد. در این لحظه من به راننده نفربر گفتم که از خط عبور کند. راننده تردید داشت. با او با تحکم برخورد کردم. او به سمت خط دشمن که سقوط نکرده بود راه افتاد. نفربر به موازات بچه‌ها در دشت می‌رفت. با حرکت نفربر که اولین وسیله‌ای بود که (با وجود اینکه) هنوز خط شکسته نشده بود از خاکریز عبور کرد و با صدای آن دشمن آتش‌ها را متوجه نفربر کرد. من به گروهان حمید چریک رسیدم که پشت سیم‌خاردار دشمن و گروهان اول خط‌شکن ما بود. نفربر روی مین رفت و شنی‌های آن پاره شد و از حرکت افتاد. من با بی‌سیمچی‌هایم پیاده شدیم. تقریباً صد متر در دشت به سمت بچه‌ها رفتم تیربارها امان نمی‌داد. فرصت خوابیدن نبود. می‌دویدم. ابری بودن هوا بر تاریکی آن افزوده بود و فقط در نور تیربارها و منورها برای لحظاتی می‌توانستم ببینم. در همین لحظه، یک گلولة خمپاره کنارم منفجر شد. من افتادم. این دقیقاً چسبیده به سیم‌خاردار دشمن بود. اساساً فاصلة خط ما با دشمن هفتصد متر تا یک کیلومتر بود و سیم‌خاردار در صد متری خاکریز دشمن قرار داشت. با انفجار خمپاره من پرت شدم. اول متوجه نبودم از چه ناحیه‌ای زخمی شده‌ام. قدری احساس خنکی در ناحیة شکم داشتم. بلند شدم. دوباره افتادم. تاریک بود. فقط بچه‌ها را در کانال می‌دیدم و بی‌سیم‌چی‌هایم معلوم نبودند. گفتنی است سردار سلیمانی در همین عملیات بر اثر انفجار گلولة خمپاره از ناحیة دست و شکم به‌شدت صدمه دید.
چقدر دلتنگ نگاهت می‌شوم هر روز،هر شب،هر لحظه؛ و تو چقدر زیبا به قلب بی‌قرارم؛ عشق و آرامش هدیه می‌کنی...