"مَن‌اِسمُهُ دَوا‌حُسِین، وَ‌ذِکرُهُ شِفاء‌حُسِین" ✨🍃 سلام بازم هواتو کردم... 🎧 #مداحی_شور 🎤 #حمید_علیمی 🌹 #هیئت_سیار

سلام ای بهترین رفیقم ... یه رفیق دارم که نامش حسینِ، خوش آن دل که دل آرامش حسینِ...🥺💔

•|🌱|• میگفت؛ [روضه‌ے ارباب ما مثل قرآن میمونه، تڪرار میشه ؛ اما تڪرارے نمیشه...!] 🕊 #رآست‌میگفت(: ♥️«لاعِشْقُ اِلا حُسَیْݩ»♥️

روزم بدون کرب و بلا شب نشد ولی شب های جمعه سینه ی من بیشتر گرفت ...

مهدی جانم توصیف قشنگےسٺ در این عالم هستے #تـو عرش بَـرینے و #من از فرش زمینم آواره نہ ! درحسرٺ دیـدار تو بےشک ویرانہ ے ویرانہ ے #ویرانہ_تریـنم. #جمعه 💔

[وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم‏...] [جانم به قربانت که براي ما از پدران و مادرانمان مهربان‌ تر و دلسوزتري...] 💚🕊🌙 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #استوری

بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا ... یڪ‌جایے‌هم‌ٺوے‌ندبھ‌هسٺ‌ڪھ مے‎گوییم: «ٺوهمان‌دورے‌هسٺےڪھ‌ازما‌دور نیسٺ». بعد، همین‌جملھ‌از‌شدٺ‌اسٺیصال‌و ٺناقض و‌ابهام‌اشڪ‌آدم‌را‌درمے‎آورد ... #هذایوم‌الجمعهـ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #استوری

نمـیدونم تـا بــہ ڪــی آقـا بـاید بمـونم رفـیقام شَــہــید بــشن ولے مَن جــابــمونم💔 #در_آرزوی_شهادت ....

ناگهان در ناگهانی از گل و لبخند باز می گردند بچه های «کاروان کربلا» در صبح بیداری بچه های «تنگ چزابه» «خطِ شیر» بچه های گریه های نیمه شب در رود «بهمنشیر» بچه های بی ریای «هور» بچه های غربِ غربت در شب «پاوه» بچه های گریه در «جشن حنابندان» بچه های «آه مادر، کاش وقت نامه خواندن بود»! بچه های «همسرم بدرود!» بچه های «کاش بودی، کاش می دیدی ...» بچه های «تا قیامت بر نمی گردیم ...» انتهای جاده ایثار بچه های «کربلای چار» این زمان، اما زخم ها جانی بگیرد کاش کاش طوفانی بگیرد کاش...