از کوچه های
خسته ی این شهر عبورکن...
این آسمان غم زده را
غرق نور کن
دل های ما به شوق تو
پا در رکاب شد...
ای آخرین
ذخیره ی زهرا
ظهور کن...
#اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرجْ
#سلام_امام_مهربانم
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#صدقه
✍ #امامباقرعلیهالسلام میفرماید:
صدقه هفتاد بلا را از انسان دور میکند🍃 و نیز مرگ سوء، را از انسان دور مینماید؛ چرا که صاحب صدقه، هرگز با مرگ سوء، از دنیا نمیرود.🙂👌
📚 المیزان، ج ۲، ص ۴۲۰ و ۴۳۳
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
آمریکایی ها پیام را نگرفتند
#آن_مرد گفت:
آمریکایی ها نزدیک نشوند...
نفهمیدند
و نزدیک شدند
و سقوط کردند!!
🔻 #شهید_سیدمرتضی_آوینی:
شیطان در پناه آهن است و ما در پناه ایمان...
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
ــــــ•~ــــــ•~ــــــ•~ــــــ•~ــــــ•~
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب میشوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب میشوم
ــــــ•~ــــــ•~ــــــ•~ـــــــ•~ــــــ•~
”” العجـــل العجــل یا مولای یا صاحـــب الزمـان (عج) ””
سلام
میشه برای هر کدام از این شهیدان مدافع حرم که تازه تفحص شدند نفری پنج صلوات هدیه کنیم؟
#چرا_خانــمها_شهیـد_نمیشن⁉
👤| #حاج_آقا_پناهیان:
🔴 چون به شهادت احتیاج ندارن.این
آقایونن که باید شهید بشن، تا به سعادت
برسن
🔴 خانم ها یه تحمل بکنند تو خونه،
اجر یه شهید رو بهشون میدن
دیگه نمیخواد کار زیادے بڪنن
🔴 خانمها واقعا امکانات معنویشون بالاست
فقط باید بدونند ڪجا باید چیڪار ڪنند
مرد بداخلاقشو تحمل ڪنه, بچه " #ولایتمدار " میشه...
🔴 اون رفتارهایے ڪه براے آقایون گفتیم هم همین تأثیر رو داره...
🔴 همون روز اول ڪه حضرت ام البنین(س)
اومدن تو خونه حضرت ،
حسنین ڪسالت داشتند، شروع ڪرد به تیمار ڪردن...
🔴 تا سالها به احترام بچه هاے حضرت،
خودشون بچه دار نشدند...
🔴 بعد ڪه چهار پسر آورد،
همیشه به پسرانش تأڪید میڪرد؛↓
📌 من ڪنیز بچه هاے امیرالمومنین(ع) هستم
و شماها خدمتگزاران بچه های آقا هستید...
🔴 " #مــادر" ولایتمدار تربیت میڪنه.
مادرهاے بزرگوار! نقشتون ویژه هست
به حق حضرت ام البنین یه همت بزرگے بڪنید،در تربیت بچه ها...
🔴 پدر اگر امیرالمؤمنین هم باشه،
نمیشه نقش" #مادر " رو انڪار ڪرد...
💢👈 دخترها رو دارید تربیت میڪنید؟
به گونه ای خاص تربیت بڪنید
ڪه پس فردا ام البنین باشند.
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🔸طرح بزرگ ختم قرآن به صورت مجازی🔸
📝ثبت نام #ختم_قرآن در هر ماه #قمری
📌سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر(عج) و نثار شهدای مدافع حرم و وطن
جزء ۱😊 👈شهید محسن حججی
جزء ۲😊👈شهید محمد خدابنده
جزء ۳ 😊👈شهید ادواردو انیلی
جزء ۴ 😊👈شهید محمدابراهیم همت
جزء ۵ 😊👈 شهید ابراهیم هادی
جزء ۶😊 👈شهید نصرالله شفیعی
جزء ۷ 😊👈 شهید گمنام
جزء ۸ 😊👈شهید مجتبی علمدار
جزء ۹😊 👈شهید تورجی زاده
جزء ۱۰😊👈شهید مهدی زین الدین
جزء ۱۱😊 👈
جزء ۱۲😊 👈شهید محمدرضا دهقان
جزء ۱۳ 😊👈
جزء ۱۴😊 👈شهید محمدرضا دهقان
جزء ۱۵ 😊👈 شهیدخدارحم قدمیانفر
جزء ۱۶ 😊👈
جزء ۱۷😊 👈
جزء ۱۸😊 👈شهید محمودرضا بیضایی
جزء ۱۹😊 👈
جزء ۲۰ 😊👈 شهید بابک نوری هریس
جزء ۲۱😊 👈
جزء ۲۲😊 👈شهید مصطفی چمران
جزء ۲۳ 😊👈شهدای گمنام
جزء ۲۴ 😊👈
جزء ۲۵ 😊👈
جزء ۲۶ 😊👈
جزء ۲۷ 😊👈شهدای منا
جزء ۲۸ 😊👈شهدای امر به معروف
جزء ۲۹😊 👈شهید سید علیرضا مططفوی
جزء ۳۰ 😊 👈شهید محمد جنتی(حاج حیدر)
🌸لطفا جزء های مورد نظر خودتان را به آی دی زیر اعلام کنید🌸
🌹مهلت قرائت تا پایان ماه شوال یعنی به تاریخ ۱۲تیرماه می باشد🌹
@shahidgomnam313
اگر امروز گمنامی
فردا در آسمان ها
از شهرت شما
همه انگشت به دهان
خواهند ماند...
#شهیدگمنام💔
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
1_3362417.mp3
3.54M
🌹دائم تو مسیر مزار شهدا موندم
🌹رفتن رفقا و جا موندم
🌹حرفای زیادیہ تو دل واموندم
🎤 سید رضا نریمانی
------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
شهید عابدی آن چنان از نظر سیما و چهره به #ابراهیم_هادی شباهت داشته که وقتی وارد مجلس #ختم این شهید می شود او را با ابراهیم #اشتباه می گیرند.
دوستان ابراهیم هادی تایید می کنند که داود #اخلاقا و #رفتارا نیز همانند معشوق شهیدش بوده است.
صدای بسیار #رسایی هم داشت و بسیار زیبا #روضه می خواند. بچه ها به او داود #غزالی هم می گفتند.
#شهید_داوود_عابدی🌷
شادی روحش #صلوات
🌺🍃 -----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#عاشقانه_حلال
مداڢع عشق /قسمت 33
_ این مهم نیست...الان فقط باید بفکر پس گرفتن سلامتیت باشی ازخدا... تلخ میخندی
_ میدونی...زیادی خوبی ریحانه!..زیادی!
چیزی نمیگو
یم احساس میکنم هنوز حرف داری.حرفهایی که مدتهاست درسینه نگه داشته ای..
_ تو الان میتونی هرکارکه دوست داری بکنی...هرفکری که راجب من بکنی درسته! من خیلی نامردم که روز خواستگاری بهت نگفتم...
لبهایت راروی هم فشار میدهی..
_ گرچه فکر میکردم..گفتن بانگفتنش فرق نداره! بهرحال وقتی قضیه صوری رو پذیرفته بودی...یعنی...
بغضت را فرومیخوری.
_ یعنی...بلاخره پذیرفتی تاتهش کنارهم نیستیم...وهمه چیز فیلمه...
من ..همون اوایلش پشیمون شدم!ازینکه چرانگفتم!؟درحالیکه این حق تو بود!...ریحانه!...من نمیدونم بااینهمه حق الناسی که ....چجور توقع دارم...منو....
اینبار بغض کار خودش را میکند و مژه های بلند و تیره رنگت هاله شفافی از غم را بخود میگیرد
_ نمیدونی چقد سخته که فکر کنی قراره الکی الکی بمیری... دوست نداشتم ته این زندگی اینجور باشه! میخواستم ....میخواستم لحظه اخر درد سرطان جونمو تو دستاش خفه نکنه!..ریحانه من دلم یه سربند میخواست رو پیشونیم...که به شعاع چند میلی متری سوراخ شه!...دلم پرپر زدن تو مرز رو میخواست...یعنی...دلم میخواد!
اقدام من برای زود اومدن جلو،بدون فکر و باعجله...بخاطر همین بود.فرصتی نداشتم...فکر میکردم رفتنم دست خودمه! ولی الان...الان ببین چجوری اینجا افتادم..قراربود یک ماه پیش برم...
قراربود...
دیگر ادامه نمیدهی و چشمهایت رامیبندی.چقدر برایم شنیدن این حرفها و دیدن لحظه درد کشیدنت سخت است.سرم را تکان میدهم و دستم را روی موهایت میکشم..
_ چرااینقدر ناامید...عزیزم تو اخرش حالت خوب خوب میشه...
نمیگم برام سخت نبود!لحظه ای که فهمیدم بهم نگفتی...ولی وقتی فکر کردم دیدم میفهمیدمم فرقی نمیکرد! بهرحال تو قراربود بری...ومن پذیرفته بودم! اینکه تو فقط فقط میخوای نود روز مال من باشی....
قسمت بعد...
با کناره کف دستم اشکم راپاک میکنم و ادامه میدهم
_ ما الان بهترین جای دنیاییم...پیش آقا!میتونی حاجتت رو بگیری...میتونی سلامتیت رو...
بین حرفم میپری
_ ریحانه حاجت من سلامتی نیست...
حاجت من پریدنه....پریدن....
بخدا قسم سخته هم کلاسیت دیرتراز تو قصد بستن ساکش کنه و توکمتراز سه هفته خبر شهادتش بیاد...
بابا کسی که هم حجره ایت بود،کسی که توی یه ظرف بامن غذامیخورد... رفت!...ریحان رفت...
بخدا دیگه خسته شدم.میترسم میترسم اخر نفس به گلوم برسه و من هنوز توحسرت باشم...حسرت...
میفهمی!؟...بابا دلم یه تیر هدف به قلبم میخواد...دلم مرد بخدا ....مرد...
ملافه راروی سرت میکشی و من ازلرزش بدنت میفهمم شدت گریه کردنت را.کنارت مینشینم و سرم را کنارت روی تخت میگذارم...
" خدایا !....
ببین بنده ات رو....
ببین چقدر بریده....
توکه خبر داری از غصه هر نفسش...
چراکه خودت گفتی
" نحن اقرب الیه من حبل الورید..."
گذشتن از مسعله پیش امده برایم ساده نبود...اما عشقی که ازتو به درون سینه ام به ارث رسیده بود مانع میشد که همه چیز راخراب یا وسط راه دستت رارها کنم. خانواده ات هم ازبیماری ات خبر نداشتند و تو اصرار داشتی که هیچ وقت بویی نبرند. همان روز درست زمان برگشت بود،اما تو بایک صحبت مختصر و خلاصه اعلام کردی که سه چهارروز بیشتر میمانیم...پدرم اول بشدت مخالفت کرد ولی مادرم براحتی نظرش رابرگرداند.خانواده هردویمان شب با قطار ساعت هشت و نیم به تهران برگشتند.پدرت دریک هتل جدا و مجلل برایمان اتاق گرفت...میگفت هدیه برای عروس گلم!هیچ کس نمیدانست بهترین اتاقها هم دیگربرای ما دلخوشی نمیشوند.حالت اصلن خوب نبود و هرچندساعت بخشی ازخاطران مربوط به اخیررا میگفتی...
اینکه شیمی درمانی نکردی بخاطر ریزش موهایت...چون پزشکها میگفتند به درمان کمکی نمیکند فقط کمی پیشروی راعقب میندازد.اینکه اگر از اول همراه ما به مشهد نیامدی چون دنبال کارهای آخرپزشکی ات بودی...اما هیچ گواهی وجود نداشت برای رفتنت! همه میگفتند انقدر وضعیتت خراب است که نرسیده به مرز برای جنگ حالت بد میشود و نه تنها کمکی نمیتوانی کنی بلکه فقط سربار میشوی...واین تورامیترساند.
ازحمام بیرون می آیـے ومن درحالیڪه جانمازکوچکم رادرکیفم میگذارم زیرلب میگویم
_ عافیت باشه آقا!غسل زیارت کردی؟
سرت را تکان میدهی و سمتم می آیـے..
_ شماچی؟ غسل کردی؟
_ اره..داشتم!
دستم رادراز میکنم ،حوله کوچکی که روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و به صندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره میکنم
_ بشین..
مبهم نگاهم میکنی
_ چیکار میخوای کنی؟
_ شما بشین عزیز
مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشک شود.
دستهایت را بالا می اوری و روی دستهای من میگذاری
ادامه دارد...
نویسنده این رمان:
محیا سادات هاشمی
#عاشقانه_حلال
مدافع عشق/قسمت34
_ زحمت نکش خانوم
_ نه زحمتی نیست اقا!...زود خشک شه بریم حرم..
سرت راپائین میندازی و درفکر فرو میروی.درآینه به چهره ات نگاه میکنم
_ به چی فکر میکنی؟...
_ به اینکه اینبار برم حرم...یا مرگمو میخوام یا حاجتم....
وسرت را بالا میگیری و به تصویرچشمانم خیره میشوی.
دلم میلرزد این چه خواسته ای است...
ازتوبعید است!!
کارموهایت که تمام میشود عطرت را از جیب کوچک ساکت
بیرون می آورم و به گردنت میزنم....چقدر شیرین است که خودم برای زیارت اماده ات کنم
چند دقیقه ای راه بیشتر به حرم نمانده که یک لحظه لبت راگاز میگیری و می ایستی.مضطرب نگاهت میکنم...
_ چی شد؟؟؟
_ هیچی خوبم. یکم بدنم دردگرفت...
_ مطمئنی خوبی؟...میخوای برگردیم هتل؟
_ نه خانوم! امروز قراره حاجت بگیریما!
لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد...
نرسیده به حرم از یک مغازه ابمیوه فروشی یک لیوان بزرگ آب پرتغال طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی کنارم می آیـے
_ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یکی دیگه بخرم.اخه بعضی اب میوه ها تلخ میشه...
به دو نی اشاره میکنم
_ ولی فکر کنم کلن هدفت این بوده که تو یه لیوان بخوریما...
میخندی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی.تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت.تانزدیک اذان مغرب درحیاط نشسته ایم و فقط به گنبد نگاه میکنیم.ازوقتی که رسیدیم مدام نفس میزنی و درد میکشی.امامن تمام تلاشم را میکنم تاحواست را پی چیز دیگر جمع کنم.نگاهت میکنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست که این حرکت را میکنم.صدای نفس نفس را حالا بوضوح میشنوم. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم
_ میخوای برگردیم؟
_ نه من حاجتمو میخوام
_ خب بخدا اقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت کنی..
مثل بچه ها بغض و سرت را کج میکنی
_ نه یا حاجت یاهیچی...
خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شکننده تر شده...
همان لحظه اقایی با فرم نظامی ازمقابلمان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمان مینشیند...
نگاه پراز دردت را به مرد میدوزی و آه میکشی
مرد می ایستدو برای نماز
اقامه میبندد.
توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری.سرت را چندباری به چپ و راست تکان میدهی و زمزمه میکنی:
_ هوای این روزای من هوای سنگره...
یه حسی روحمو تا زینبیه میبره
تاکی باید بشینمو خدا خدا کنم....
به عکس صورت شهیدامون نگا کنم..
.
.
باز لرزش شانه هایت و صدای بلند هق هقت...انقدر که نفسهایت به شماره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم..
ادامه دارد...
نویسنده این رمان:
محیا سادات هاشمی
یک شبی را تا سحر هرکس نشیند پیش ما
گبر و کافر هم که باشد میشود حیدر پرست...
#حیدر_بابا❤️
#گذری_بر_سیره_شهید
همیشه توی ماشین و سجاده اش یه زیارت عاشورا داشت.. دوران مجردی هرهفته درکنار قبور شهدا زیارت عاشورا میخواند.. برای حاجت روایی چهله زیارت عاشورا برمیداشت و هدیه میکرد به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
و حاجت روا هم میشد..کار هر روزش بود ؛ بعد از نماز باید زیارت عاشورا میخوند.. حتی اگه خسته بود.
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد.. شده بود تند میخوند ولی میخوند..تاکید داشت باید با صدای بلند توی خونه خونده بشه و علی اکبرمون رو توی بغلش میگذاشت و میگفت باید اخت پیدا کنه با دعا و زیارت..و واقعا زندگی و مرگش مصداق این فراز زیارت عاشورا بود:" اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ"..
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (علیه السلام)چی بود..
#شهید_علیرضا_نوری
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🔴نگذارید خون شهیدان پایمال شود
🔴نگذارید اسم شهدا به فراموشی سپرده شود
اگر اسم آنان را محو کردند راهشان هم محو می شود
#شهید_محمدعبدی
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🔸طرح بزرگ ختم قرآن به صورت مجازی🔸
📝ثبت نام #ختم_قرآن در هر ماه #قمری
📌سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر(عج) و نثار شهدای مدافع حرم و وطن
جزء ۱😊 👈شهید محسن حججی
جزء ۲😊👈شهید محمد خدابنده
جزء ۳ 😊👈شهید ادواردو انیلی
جزء ۴ 😊👈شهید محمدابراهیم همت
جزء ۵ 😊👈 شهید ابراهیم هادی
جزء ۶😊 👈شهید نصرالله شفیعی
جزء ۷ 😊👈 شهید گمنام
جزء ۸ 😊👈شهید مجتبی علمدار
جزء ۹😊 👈شهید تورجی زاده
جزء ۱۰😊👈شهید مهدی زین الدین
جزء ۱۱😊 👈
جزء ۱۲😊 👈شهید محمدرضا دهقان
جزء ۱۳ 😊👈
جزء ۱۴😊 👈شهید محمدرضا دهقان
جزء ۱۵ 😊👈 شهیدخدارحم قدمیانفر
جزء ۱۶ 😊👈
جزء ۱۷😊 👈
جزء ۱۸😊 👈شهید محمودرضا بیضایی
جزء ۱۹😊 👈
جزء ۲۰ 😊👈 شهید بابک نوری هریس
جزء ۲۱😊 👈
جزء ۲۲😊 👈شهید مصطفی چمران
جزء ۲۳ 😊👈شهدای گمنام
جزء ۲۴ 😊👈
جزء ۲۵ 😊👈
جزء ۲۶ 😊👈
جزء ۲۷ 😊👈شهدای منا
جزء ۲۸ 😊👈شهدای امر به معروف
جزء ۲۹😊 👈شهید سید علیرضا مططفوی
جزء ۳۰ 😊 👈شهید محمد جنتی(حاج حیدر)
🌸لطفا جزء های مورد نظر خودتان را به آی دی زیر اعلام کنید🌸
🌹مهلت قرائت تا پایان ماه شوال یعنی به تاریخ ۱۲تیرماه می باشد🌹
@shahidgomnam313
✅استاد فاطمی نیا:
🔻سحرها را از دست ندهيد ؛ ولو دو ركعت هم اگر ميتوانيد نماز (نافله شب) بخوانيد.
در اين زمانه هم كه به بركت موبايل و تلويزيون و... اكثر مردم تا نيمه شب مشغول و سرگرم هستند!
🔻سحرها را ضايع نكنيم ، اگر نماز مستحبي هم نخوانديم ، حداقل ده مرتبه " يا ارحم الرّاحمين" بگوييم!
🔹اگر آن را هم انجام ندادي اقلاً رو به قبله بنشين و بگو:
🔻" سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله و الله اكبر"
اگر در چند سحر با جانت اين جمله را بگويي، عالمت عوض ميشود.
➰➰➰➰➰➰➰➰
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147