گروه بصیرت افزایی شهیدپیران بهرامے
#سردار راه قدس🌱 #آخرین میخ بر تابوت داعش🌱 #رفیق خوشبخت ما🌱 #کانال شهیدپیران بهرامی🌱 #پایگاه هاج
#سردار راه قدس🍃🌸
در سال 1379،ازسوے رهبر معظم انقلاب،حضرت آیت الله خامنه ای، مسئولیت نیروی قدس سپاه به سردار قاسم سلیمانے سپرده شد. ازنقاط درخشان فرماندهی سردارسلیمانی در نیروی قدس، تقویت نفوذ ایران در غرب آسیا، به ویژه در روند بیداری اسلامی و تقویت حزب الله لبنان و گروه هاے مبارز فلسطینی بودکه نمود عینی آن در نبرد هاے متعددی از جمله جنگ33روزه حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی و نیز پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ 33روزه غزه علیه ارتش مجهز اسرائیل متجلی شد.🍃🌸🍃
#آخرین میخ بر تابوت داعش🍃🌸
در پنج شنبه 30شهریور1396،حاج قاسم در مراسم چهلمین روز شهادت یکی از مدافعان حرم اعلام کرد:کمتر از سه ماه دیگر،اعلام پایان داعش و حکومت داعشی در این کره خاکی خواهد بود.🍃
صفحه(14)🍃🌸🍃🌸🍃
#رفیق خوشبخت ما🍂
#سردار شهید حاج قاسم سلیمانے🌱
#اللهم عجل لولیک الفرج☘
#اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🍀
#کانال شهید پیران بهرامی🌱
پایگاه هاجر(س)🌱
@Shahidpiranbahrami
خاطرات شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی🌹
صفحه(15)🌹
🌷رفیق خوشبخت ما🌷
#کانال شهید پیران بهرامے🌱
#پایگاه هاجر(س)🌱
@Shahidpiranbahrami
گروه بصیرت افزایی شهیدپیران بهرامے
خاطرات شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی🌹 صفحه(15)🌹 🌷رفیق خوشبخت ما🌷 #کانال شهید پیران بهرامے🌱 #پایگاه
#مرد روز هاے سخت🍃
در پی توطئه جدید غرب و پشتیبانے مالی کشور هایی مانند عربستان سعودے که به شکل گیرے گروهڪ هاے تروریستے تکفیرے،اعم از داعش و جبهه النصرة در منطقه انجامید،سردار سلیمانے با دعوت رسمے دولت هاے سوریه و عراق،به این دو ڪشور رفته و در عراق (حشدالشعبی)ودر سوریه،بسیج مردمے(قوات الدفاع الوطنے) راشکل دادندوبا ڪمڪ آنها و هدایت و مشاوره نیروے قدس سپاه، طی6سال،بساط تروریست ها در این دو ڪشورتقریبا جمع شد. این بزرگوار همچنین باسفر به مسکو،درهمراه ڪردن روسیه و شخص پوتین براے ورود به میدان نبردسوریه نقش بسزایی داشتند.🍃
نقش بی بدیل #سردار سلیمانے در مدیریت منطقه و مقابله با دشمنان، سبب شدتا آمریکایی ها و اسرائیلی ها القابے چون (شبح فرمانده)و (قدرت مند ترین فرد خاور میانه) و (کابوس اسرائیل) را برای ایشان به کار ببرند.🍃
صفحه₁₅🌹
#رفیق خوشبخت ما🌺
#سردار شهیدحاج قاسم سلیمانے🍂
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍁
#اللهم صلے علے محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸
#کانال شهید پیران بهرامے🍄
#پایگاه هاجر(س)🌱
@Shahidpiranbahrami
*«حکایتی زیبا»*
*📢تابستان 1363 كه در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندمهايشان بودند*
*📌فرماندهي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندمهاي آن پيرزن را درو كنيم.*
*✊به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم*
*🎖️پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندمهايتان را درو كنيم. شما فقط محدودهي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد*
*🎙️پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من ميروم براي كارگران حضرت فاطمهي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم*
*⌚ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندمها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم*
*⁉️و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید ميروم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟*
*☀️🌸گفت : ديشب حضرت فاطمهي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نميگيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقتفرسا را انجام دهي*
*☀️🌹من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه ميداني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه ی كارگر را نميدهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم*
*☀️بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم*
*📌امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت ميباشند. پس وظيفهي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم*
*💧بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي*
راوی : سرگرد مسلم جوادي منش
منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شهید پیران بهرامی 💐
#خاطرات_شهید
●شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
●طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
●موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
●مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. میخواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
●من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍️ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
شهید پیران بهرامی 🌷
✴️پيامبر اکرم (ص):
چهار چيز از گنج هاے بهشت است :
💎پنهان داشتن ندارے
💎پنهان داشتن صدقہ
💎پنهان داشتن مصيبت
💎و پنهان داشتن درد
شهیدپیران بهرامی
─٫٫٫٫٫┅─═ঊزঈ♥️ঊঈ═─┅٫٫٫٫٫─
@Shahidpiranbahrami
ادامه خاطرات#شهیدسردار حاج قاسم سلیمانے🌱
#رفیق خوشبخت ما🌱🌸