شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله اتَّقُوا أللهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ تقوا پیشه کنی
💔
#بسم_الله
و پروردگار، باده ای پاک
به آنان می نوشاند
سوره انسان ، آیه ۲۱
#با_من_بخوان
#یک_حبه_نور ✨
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
شاه فرار کرد؟ باور نکنین😂😉
شاه با خودش ، طلا جواهرات مملکتی برد؟ باور نکنین😂
فقط پرونده پزشکیاش بود تو چمدونا😢
#ایران_قوی
#فرار_شاه
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
زمستان است ولی
من، به تو دلگرمم❤️
#آقاسیدعلی
#لبیک_یا_خامنه_ای
نائب #امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
1_1977778324.mp3
5.17M
💔
#سفر_پرماجرا ۴۰
🎈🎊 تولدت مبارک 🎊🎈
👈اگه جریان تولدت به برزخ،
شیرین و بی وحشت، اتفاق بیفته؛
یعنی زندگی ات در دنیا، ثمره ی خوبی داشته!
🎀دیگه خبرای خوبی در راهه...🎈🎈🎈
🎊 تولدت حتما مبارکه🎂🎉
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت نود و دو صورتشو به شون
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
قسمت نود و سه
متن پیامک این بود: های عشقم.
-های هانی. کجایی؟
-داریم میاییم.
-خیلی وقته منتظرتم. زود بیا.
-باشه. کیا باهاتن؟
-هستن بچه ها. تنها نیستم.
محمد به سعید گفت: استعلام هویت این دو تا! فورا!
سعید چند دقیقه بعد گفت: دو تاشون خانم هستند. اونی که تو ون هست، 18 ساله. اونی هم بیرونه و میدون انقلابه، 17 ساله.
محمد: چند دقیقه تارسیدن این ون به میدون انقلاب زمان داریم؟
سعید از رو نقشه گفت: بیست دقیقه شاید. بقیشون بیشتر.
محمد از طریق یکی از دوربین های میدون انقلاب، موقعیت دقیق دختره رو شناسایی کرد.
محمد به سعید گفت: منو وصل کن به یکی از واحد خواهران مستقر در اطراف میدون انقلاب.
سعید چند لحظه بعد گفت: رو خطتون هستند. واحد 700
700: سلام. بفرمایید.
محمد: سلام. خدا قوت. شما الان دقیقا کجا هستید؟
700: من و یکی دیگه از خانما داریم به ویترین کتاب فروشی ........ نگاه میکنیم.
محمد دوربین را برد به طرف موقعیتی که 700 اعلام کرد. گفت: همین دو تا خانم مانتویی با شال های سیاه و سورمه ای. دوستتون کیف داره اما شما نه. درسته؟
700: بله.
محمد: بسیار خوب. وسیله دارین؟
700: بله. فرعی اول موقعیت A مستقر هست.
محمد: سه تا دختر در موقعیت شمال غربی میدون ... پشت تاکسیا ایستادند. حرکت کنید تا دنبالشو بگم.
700 با دوستش به طرف اونا حرکت کردند. همین طور که از میدون و لا به لای ماشینا حرکت میرفتند، محمد ادامه حرفاشو گفت: من میخوام بدونم دوست دخترِ وسطی ... که یه پیراهن راه راه داره و شلوار کوتاه و یک کیف صورتی داره و اسمش رُز هست، برای چی داره میاد میدون انقلاب؟
700: اسم دوستش چیه؟
محمد: گیتی.
700: اگر لازم شد ... ؟
محمد: بدون ذره ای تنش!
محمد از طریق دوربینا دید که 700 و دوستش رفتند به طرف اون سه تا دختر. 700 با رز شروع به حرف زدن کرد. لحظه ای نگذشت که 700 موفق شد رز و دو تا دختر دیگه رو به طرفی که میخواست و ماشینشون بود بکشونه. اما محمد دید که وارد کوچه نشدند. همون سر کوچه با هم حرف زدند.
زمان داشت میگذشت و ون ها لحظه به لحظه به میدون انقلاب نزدیکتر میشدند. موقعیت ماشین ها حاکی از این بود که ترافیک ها یه کم کمتر شده و خیلی دیگه زمان نداریم.
شاید ده دقیقه نشد که 700 اومد پشت خط محمد: قربان 700 هستم.
محمد: بفرمایید.
700 گفت: این اصلا دختر نیست. رفتاراش یه جورایی تِرَنسه. خیلی ادای دخترا رو در میاره!
#لبیک_یا_خامنه_ای
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
💔
➖تو این هوای سرد ،کجایی رفیق⁉️
➕گلزار شهدا.....
یه مادر شهید هم، اینجاست.....
توی سرمای زمین ، قلب داغدارش رو آورده کنار مزار پسرش.....
و پناه بر خدا ،از غم چشمانش.....
#شهید_سید_روح_الله_عجمیان
#شهید_امنیت
یاران آخرالزمانی #امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 برادر خانمم گفت بشین تا با هم برویم... گفتم چه خبر است؟ گفت: یکی از همرزمان جواد زخمی شده، بروی
💔
ازش پرسیدم: برای چی همین جا نمی مانی؟ چرا میری سوریه؟
گفت: بابا! مگه وظیفه ما دفاع از اسلام نیست؟ به من بگو اسلام مرز داره؟ اسلام که حد و مرز نداره. اگه حد و مرز داشت یا حد و مرزش همین جا بود، خب ما هم همین جا می ایستادیم ولی الان هر جا رهبر تشخیص بدهند که باید حضور داشته باشیم ما هم تبعیت می کنیم.
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: پدر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهید_جواد_محمدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
یاران آخرالزمانی #امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
#زمستان_سخت واقعی در ایران!
زمستان سختِ واقعی، زمستان سال۱۳۵۰ بود که با تدابیر فوق هوشمندانه اعلی حضرت همایونی ۴۰۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ روستا از روی نقشه ناپدید شدن😶
شاید بپرسین این تدبیر هوشمندانه چی بود؟
باید خدمتتون عرض کنم که اعلی حضرت خودشون در این بوران سهمگین رفتن سوییس که یه وقت یخ نکنن و غم این حادثه بزرگ را با اسکی کردن توی سوییس، شستن بردن⛷
#فرار_شاه
#ایران_قوی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 خیابان ساكت بود، پرنده اى پر نمى زد، حتى صداى گلوله خاموش شده بود، سكوتى وحشتناك تر از مرگ، سایه
💔
گلوله می بارید و مسلماً تیراندازان ماهر كتائبى منتظر این لحظه بودند، اما شانس بود و حساب احتمالات، تا از میان گلوله كدامیك، را به خاك بیاندازد...
وارد خانه شدم، بچه زیر بازویم دست و پا میزد، به سمت مادر توجه كردم، دیدم هنوز دستش طرف فرزند، دراز است و دیدگانش نگران ماست!
وقتى از سلامتى ما اطمینان یافت، آهى دردناك كشید و سرش را بر زمین گذاشت و دستش نیز بر زمین افتاد...
بچه را در گوشه ای گذاشتم و آماده شدم تا خود را برای نجات مادر به مهلكه بیاندازم...
تمام این حوادث، یکى دوثانیه بیشتر طول نکشید ولى آنقدر
مخوف ، دردناك و ضجه آور بود كه تا اعماق استخوان هایم نفوذ كرد...
با یکی از دوستان، در مدتى كمتر از یك ثانیه مادر را به خانه كشاندیم...
✍🏻فرداشب ادامه ش رو میذارم همه با چمران بسوزیم🕯
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#شهید
یاران اخرالزمانی #امام_زمان
#خدایا_به_سوی_تو_می_آیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 سفید از حسرتِ این انتظار است اُستخوانِ من که یا رب! ناوَکَت در کوچهی دل کِی نهد پا را؟ #بیدل
💔
خورشید با اجازه ی رویت طلوع کرد
قلبم سلام گفت و تپیدن شروع کرد
آقای مهربان غزل های من سلام
باید که در برابر اسمت رکوع کرد
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجبِحَقّحضرتزینب
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 اعلامیه های زیر لباس ساواک شکنجه شهادت خانواده ای نفهمید جوانش در کجای این خاک، دفن شده... حکومت
💔
بزرگترین آرزوی و افتخارش این بود که حکومت اسلامی تشکیل شود و او رفتگر خیابانهایش باشد...
برای تشکیل حکومت اسلامی، روشنگری کرد
زیر بار طاغوت نرفت
شکنجه شد
و در آخر به شهادت رسید
بزرگمردی که #امام_خامنه_ای او را پیشآهنگ جهاد و شهادت زمانه میدانستند و دربارهاش فرمودند:
جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیلهی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.👌
ثواب اعمال خود را تقدیم می کنیم به روح ملکوتی #شهید_سیدمجتبی_نواب_صفوی 🥀 و یاران شهیدش
دسته گلی از صلوات به نیابت از آنها هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
امام صادق(ع) میفرمایند:
ما شما را قطعا شفاعت میکنیم
و شما قطعا جایتان بهشت است
به شرطی که...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
⚠️الآن اصلاً وقت بچهدار شدن نیست؛
لطفاً صرف نظر کنید!
زمان آن شده فرزندانی به دنیا بیایند برای خدا و #امام_زمان
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است...
#ایران_قوی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله و پروردگار، باده ای پاک به آنان می نوشاند سوره انسان ، آیه ۲۱ #با_من_بخوان #یک_حبه_ن
💔
#بسم_الله
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ 👶🏻👧🏻
خداست که شما را آفرید
آنگاه به شما روزی داد.
سوره روم ، آیه ۴۰
#با_من_بخوان
#یک_حبه_نور ✨
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 به سگ کهف نگفتند بمان... اما ماند گرچه تحویل نگیرند؛ مگر باید رفت؟! #دم_اذانی
💔
خداوند فراموشی را که
بیهوده نیافریده است؛
فراموشی را آفریده است
تا غیر او را فراموش کنیم ..
• مرحوم اسماعیل دولابی(ره) •
#دم_اذانی
1_1977778580.mp3
5.13M
💔
#سفر_پرماجرا ۴۱
✍نفسِ تَــنگ....یعنی قبـرِ تنــگ
یه کم فکر کن؛🤔
👈همینجا چقدر تحملِ فقر و انقباض رو داری؟
اونوقت برای زمانی که هیچ پایانی نداره،
میتونی تحمل کنی؟😕😕
❌الآن فرصت انتخابه👌
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت نود و سه متن پیامک این
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
قسمت نود و چهار
700 گفت: این اصلا دختر نیست. رفتاراش یه جورایی تِرَنسه. خیلی ادای دخترا رو در میاره!
محمد و سعید با تعجب به هم نگاه کردند! به دوربینا نگاه کردند. محمد گفت: نگفت چرا منتظر گیتی هست؟
700 گفت: چرا. باورتون نمیشه اگه بگم!
محمد با تعجب بیشتر گفت: چی گفت مگه؟
700 حرفی زد که ... خیلی سنگین بود. گفت: میگه دوستش که اسمش گیتی هست بهش گفته قراره اولین بار و جلوی همه خبرنگارهای دنیا اعلام موجودیت و راهپیمایی بزرگ همجنس گراها را داشته باشن!! به خاطر همین دوستش به اینم که رفتاراش اینجوریه گفته بیا تا با هم باشیم!
محمد برای لحظاتی دستشو گذاشت رو شقیقه اش! اصلا تصور چنین خیانتی غیر قابل باور بود.
فورا به سعید گفت: به واحدهایی که در حال تعقیب و مراقبت از ون ها هستند بگو همشون رو متوقف کنن. کسی از ون ها خارج نشه. همشون ... سعید این چیه داره میاد وسط میدون؟!
یهو چشم همه به طرف مانیتور دوربین میدون انقلاب رفت. دیدند همون ون اول، برای لحظاتی ازش غافل شده بودند و اون هم با آخرین سرعت خودشو به انقلاب رسونده بود. دقیقا چند ثانیه فقط با 700 و بقیه فاصله داشت.
محمد فورا رفت پشت خط 700 و گفت: ونی که داره میاد به طرف میدون، متوقفش کنید. اجازه ندید کسی ازش خارج بشه. فورا باید برگرده.
سعید با عجله گفت: قربان به بقیه بگم؟ شاید این دو تا نتونن!
محمد گفت: نه ... وقتش نیست ... شلوغ تر میشه و دیگه نمیشه جمعش کرد.
درحالی که زل زده بود به مانیتور گفت: ماموری که بتونه دو دقیقه با یکی حرف بزنه و اطلاعات دقیقه نودی بگیره، قطعا جلوی این ون هم میگیره!
دوربینا داشت اونا رو نشون میداد. محمد و بقیه دیدند که چند لحظه قبل از اینکه ون به میدون برسه، 700 و دوستش خودشونو انداختند جلوی ون و دستاشون رو باز کردند. ون به زور توقف کرد. دقیقا یکی دو وجبیِ 700 ترمز کرد و ایستاد.
هنوز درش باز نشده بود که 700 رفت سراغ درِ مسافران و دوستش هم رفت سراغ درِ راننده. دوستش راننده رو از ماشین کشید بیرون.
راننده تا میخواست به خودش بیاد، چنان لگدی به سینه اش برخورد کرد که پرت شد اون ور تر. تا دوست 700 میخواست سوار بشه، راننده میخواست پاشو بگیره که خانمه با کف اون یکی پاش به صورت راننده زد و از شرش خلاص شد.
از اون طرف، تا درِ ون میخواست باز بشه و دخترا ازون بریزن بیرون، 700 سه چهار نفر اولو چک و لگدی کرد. چنان ضرباتی به صورت و گردن اون سه چهار نفر اول زد که بقیه حساب کار دستشون اومد.
بالاخره رفت بالا و در را پشت سر خودش بست. رو کرد به بقیه دخترا و گفت: اگه صدایی از کسی دربیاد، به لب و دندون و زبونش رحم نمیکنم. خفه خون بگیرین. عملیات لو رفته. راننده آدمِ رژیمه! به موقع فهمیدیم. برمیگردیم.
اینو گفت و رو کرد به طرف دوستش که جای راننده نشسته بود و چشمک زد. دوستش هم مثل راننده های حرفه ای دنده عوض کرد و چراغ زد و یواش یواش از کنار خبرنگارها که ساعت ها بود منتظرشون بودند رد شد و آب از آب تکون نخورد.
محمد که مبهوت مدیریت میدانی 700 و دوستش بود صورتشو جوری کرد که ینی «نه بابا! خداییش دمت گرم! تو دیگه کی هستی؟! ظرف دو دقیقه اطلاعات گرفت و ظرف دو دقیقه دیگه میدون رو تخلیه کرد! الله اکبر!»
سعید به محمد گفت: قربان اون سه تا ون هم وسط راه برگردوندیم. الان هرچهار تا ون دراختیار هستند و دارن به مقرِ بزرگراه آزادگان منتقل میشن.
محمد گفت: خدا رو شکر. در کمتر از دو ساعت، سه تا فاجعه از سرمون باز شد. یا بهتره بگم سه تا شر خوابید.
یکیش شرِ برج میلاد.
یکی دیگه اش کشتار مدرسه دخترونه!
سومیش هم راهپیمایی یه مشت همجنس بازِ از خدا بی خبر! راستی از شبنم و صدرا چه خبر؟
فیلمِ صدرا و شبنم رفت رو مانیتور اصلی. شبنم طبق معمول بازم دیر رسید و در حالی که پشت سرِ صدرا نشسته بود، خبر نداشت چی شده و چه خبره و چرا نمیان؟
محمد و بچه ها صدای صدرا و شبنم رو داشتند:
صدرا: خانم من گشنمه. اجازه هست پیاده شیم دو تا فلافل دو نون بزنیم؟ من ناهار هم نخوردم.
شبنم که اعصابش خُرد بود گفت: نمیدونم. آره. منم گشنمه. یه جا وایسا که نزدیک باشیم.
صدرا: باشه خانم. حله. همین سر میدون یه فلافل کثیف هست. مهمون من!
ایستاد و دوتاشون پیاده شدند. وقتی صدرا رفت به طرف فلافلی، شبنم همه حواسش به طرف میدون انقلاب و بقیه خبرنگارها بود و منتظر بود که ون ها برسن.
محمد وقتی دید صدرا خوب از شبنم دور شده به صدرا گفت: صدرا صدامو داری؟
صدرا: جونم آقا!
محمد: ولش نکنیا. حتی اگه گفت جا ندارم و بدبختم و پناهم بده و ... اصلا ولش نکن. تا جایی که خودش ازت نخواسته، ولش نکن. بعدش هم ازش غافل نشو. حتی اگه گفت برو، دور و برش باش!
#لبیک_یا_خامنه_ای
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
شهید شو 🌷
💔 بزرگترین آرزوی و افتخارش این بود که حکومت اسلامی تشکیل شود و او رفتگر خیابانهایش باشد... برای تش
💔
سلام یه نکته
اسم واقعی شهید نواب، #سیدمجتبی_میرلوحی هست
#محض_اطلاع ✓