شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت هشتاد و چهار مجید گفت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل دوم🔹🔹
قسمت هشتاد و پنج
صدرا همونجوری که رو زمین و کنار گاردریل افتاده بود گفت: آره آقا. پاشم دعوا کنم یا بمیرم مثلا؟😅
محمد گفت: خدا نکنه بمیری. شیر مادرت حلالت. مَردم دارن میان به طرفت. بذار آمبولانس خودمون بیاد.
صدرا: چشم آقا.
اینو گفت و دیگه صدایی نیومد. مردم دسته دسته به طرف صدرا اومدند. ترافیکی شد در حد قیامت.
محمد دید که ماشین مهشید و شبنم در بدترین وضعیت ممکن ترافیکی گیر کردند. جوری که حتی اگر میخواستند پیاده بشن و ماشینو ول کنند و پیاده بروند، نمیتونستند. در این حد فاصله ها کم بود و همه تو هم قفل شده بودند.
محمد رفت رو خطِ نفری که کنار برج میلاد بود. گفت: کجایی؟
-قربان دارم میرم بالا.
محمد: زود باش. این دخترا خودکشی نمیکنند. ینی راهی ندارن که خودکشی کنند. اصلا شرایط پرت کردن خودشون هم ندارند. فقط زود خودتو برسون بالا.
-چشم. قربان صدرا چیزیش نشد؟
محمد: نه. چطور؟
-هیچی. خدا را شکر. فعلا.
🔸
عراق-اقلیم کردستان
ساعت ده صبح بود. پیرمردی که در جلسه با سوزان و آلادپوش حالش بد شده بود و زانوهاش شل شده بود، داشت با دو نفر صحبت میکرد. اتاقی نمور و تاریک که اون دو نفر، رو به دیوار ایستاده بودند و پیرمرد پشت سر آنها قدم میزد و با آنها صحبت میکرد:
-شما مورد وثوق من و همه کسانی هستید که با ما همکاری میکنند. من فکر نمیکردم حتی آقای آلادپوش که به نوعی دست راست مریم رجوی محسوب میشه، شما را میشناسه. این ینی شما کارتون خیلی درسته. شما دوره های زیادی دیدید. مصداق کامل جان برکف واقعی هستید. من به شما دو نفر افتخار میکنم.
اون دو نفر هم زمان گفتند: جان بر کفیم!
پیرمرد ادامه داد: داغ زن و بچه هامون رو سینمون نشسته. رژیم تهران باعث شده رخت سیاه از تن درنیارم. هر وقت یاد بچه ها و زن ها و پیرمردا و پیرزنایی میفتم که تو اون حمله موشکی سوختند، جگرم آتش میگیره. این آتش خاموش نمیشه مگر اینکه داغ زن و دختر و بچه هاشون بذاریم رو دلشون. باید کاری کنیم که بفهمند کوتاه نمیاییم.
همین امشب با کولبرها وارد ایران میشید. سه تا ماشین عوض میکنید و خودتون رو به تهران میرسونید. دوستان ما در اونجا شما رو راهنمایی میکنند. من هم در اینجا براتون دعا میکنم و تا آخر عمرم بهتون افتخار میکنم.
🔷
تهران-وزارت اطلاعات
سعید به اتاق محمد آمد و گفت: قربان پرینت مکالمات و پیام های 48 ساعت گذشته از گوشی شبنم را آوردم.
محمد که سرش تو سیستمش بود، پرسید: خب؟ خلاصه اش بگو!
سعید گفت: با همه خبرنگارها مخصوصا خبرنگارهایی که در دوره های مختلف خارج از کشور شرکت کردند تماس داشته و با همشون برای امروز عصر ... ینی حدودا دو سه ساعت دیگه قرار گذاشته.
محمد که داشت یه چیزی تایپ میکرد وسط تایپش پرسید: کجا دقیقا؟
سعید گفت: میدون انقلاب!
محمد پرسید: چند تا خبرنگار؟
سعید: چهل پنجاه تا!
محمد سرشو از روی مانیتور برداشت و پرسید: از مجید خبر داری؟
سعید: جدیدا نه. نیم ساعت پیش باهاش حرف زدم.
محمد: همین حالا ببین اونجا اوضاع چطوره؟
سعید گوشیشو درآورد و رفت رو خط مجید. سعید: آقا مجید اوضاع چطوره؟ چه خبر؟
مجید: اینا قراره نیم ساعت دیگه حرکت کنند. تعدادشون هم بیشتر شده. صد و هفتاد و هفت نفر خانم جوان که اغلب زیر 25 سال هستند.
محمد به سعید گفت: به مجید بگو هر جا خواستن برن، برن. تو موقعیتت عوض نکن.
سعید گفت: مجید شنیدی حاجی چی گفت؟
مجید: آره. چشم.
ارتباط با مجید تمام شد.
محمد به سعید گفت: برو رو خط 400 . سعید رفت رو خط 400 . محمد گفت: بده من!
محمد گوشیو از سعید گرفت و گفت: چه خبر؟ اعلام موقعیت!
ادامه دارد...
به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی
@mohamadrezahadadpour
💕 @shahiidsho💕
1_1977775905.mp3
7.48M
💔
#سفر_پرماجرا ۳۲
✨هر چیزی رو که
میخوای با خودت ببَری؛
باید همینجا،در درونت ریشه دارش کنی!
✔️محاله چیزی جزو باورت نباشه؛
و قلباً بهش یقین نداشته باشی و...
بتونی با خودت بِبَریش
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
سالروز شهادت جوان نخبه #شهید_مهدی_اسحاقیان
یه صلوات نفرستیم براش؟
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
هواپیمای اوکراینی
یاران آخرالزمانی #امام_زمان
#نائب_الزیاره
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 بی بی جان... هزاران کلید هم بیاورند، قفل دلتنگی های دلم را باز نمی کنند شاه کلید دلم ، فقط نگاه ت
💔
آفتابگردون عاشق آفتابه و هر طرف که خورشید باشه میچرخه. تو دنبال چی میگردی؟
#دلنویس
💞 @ShahiidSho💞
شهید شو 🌷
💔 دل من تنگ همین یڪ لبخنـــد ... و تـــو در خنده مستانہ خود مےگـذرے نوش جانتـــ امّـا ... گاه گا
💔
بعضی ها میپرسند: چطور میتوانی اینقدر آرام باشی؟
+خب من میبینمش ؛ من حضور #جواد را حس می کنم... جواد بچه ام بود اما الان من که پدرش هستم از او الگو میگیرم.
✍🏻 نکته عکس رو گرفتین؟؟
پدر
داغ جوان
دست بر کمر....
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: پدر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
اینکه میگوییم داغ هواپیمای اوکراینی سخت بود برای این است که سه سال پیش
بسیاری از خانواده ها عروس و پسرشان
یا دختر و دامادشان را با هم از دست داده بودند
بماند داغ آن خانواده هایی که بچه هم داشتند...
نوزاد هم 🥀
داغ ، سنگین بود و جانسوز
نخبه های علمی
#شهید_محمد_صاالحه
#شهیده_زهرا_حسنی_سعدی
کرمان #نائب_الزیاره
سالروز شهادت
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 در این حوالی هر چیز ى #شدت وجود دارد... آنها كه تنبل هستند به شدت تنبلى میكنند و وقتى به همدی
💔
فراز و نشیب زندگى را، شنیده بودم ولى تااین حد را تجربه نکرده بودم.
در عرض سه ماهى كه در این حوالى هستم، بیشتر از چندین سال پیر شده ام.
وقتى از امریكا خارج شدم موى سفید در صورتم نبود، ولى اكنون فراوان است!
وزنم آنقدركم شده كه تمام لباسها برایم گشاد شده.
بااینهمه صبر و تحملى كه داشته ودارم، هیچ
بعید نمى دانم كه زخم معده گرفت باشم!
زیرا اغلب اوقا ت، درآتش قهر و عصبانیت مى سوزم و خود را مى خورم.
راستى، آدمى از دور خیلى حر فها می زند و خیلى ادعاها مى کند ولى در بوته آزمایش، خمیره ها معلوم مى گردد.
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#شهید
#خدایا_به_سوی_تو_می_آیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
شهید شو 🌷
💔 من کبوتر نیستم اما ندیدم در بقیع یاکریمی را بِرانی از حَریمت #یا_حسن #صلیاللهعلیکیامعزالمؤمن
💔
با حَسن زنده و با عشق حَسن خواهم مُرد
حُسنِ مَطْلَع حَسن و حُسنِ ختامم حَسن است...
#صلیاللهعلیکیامعزالمؤمنین✋💚
"اَلسَّلامُعَلَيْكَياحَسَنَبْنَعَلِیوَرَحْمَةُ اللّهِوَبَرَكاتُهُ"
#اݪحمداللہڪہنوڪرتم:)🍃
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 میخواست مدافع حرم شود خیلی هم تلاش کرد اما با رفتنش موافقت نشد شاید به خاطر دو پسر خردسالش مواف
💔
#امام_خامنه_ای در موردش فرمودند:
اینها خوب #عاشق_شهادت بودند
و پا بر زمین میکوبیدند.*
شاید همان اشک ها و بیقراری هایش برای حاج حسین خرازی و دیگر دوستان شهیدش را دیده بودند...
پا کوبیدن برای شهادت را از او باید آموخت
که خدا را به حضرت زهرا قسم می داد که به شهادت برسد... 🥀
*بیانات حضرت آقا در ۱۳۸۴/۱۰/۲۹
ثواب اعمال امروز تقدیم به روح ملکوتی #شهید_احمد_کاظمی 🥀
در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
#حاج_احمد_کاظمی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"