eitaa logo
شمیم آشنا
14.9هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
6.7هزار ویدیو
303 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
شمیم آشنا
سلام الله علیها ؛ در همسرداری است. در تاریخ آمده است که در یکی از صبحگاهان امام علی علیه السلام فرمود: فاطمه جان! آیا غذایی داری تا گرسنگی ام برطرف شود؟ پاسخ داد: نه به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند که دو روز است که در منزل غدای کافی نداریم؛ آن چه بود به شما و فرزندانم دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم. امام با تأسف فرمود: فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ قالت علیهاالسلام یا اباالحسن إنی لأستحیی من إلهی أن اکلف نفسک مالا تقدر علیه. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: ای ابا الحسن! من از پروردگار خود حیاء می کنم چیزی را از تو درخواست نمایم که تو بر آن توان و قدرت نداری. 💐 🆔 @Shamimeashena
4_6016995864524882764.mp3
12.47M
🌸🌸 مولودی به مناسبت سالروز ازدواج (علیه السلام) 🌹🌹 و (سلام الله علیها) 🌹🌹 🆔 @Shamimeashena
( مباهله ) 💠 (ص) 💠 (ع) 💠 (س) 💠 (ع) 💠 (ع) 🆔 @Shamimeashena
🌹 #شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری 🔶ولادت : ۷۴/۱/۲۶ - تهران 🔶شهادت : ۹۴/۸/۲۱ - حلب سوریه 🔶آرامگاه : تهران - گلزار شهدای امامزاده علی اکبر چیذر #خصوصیات_اخلاقی_شهید به خواندن #قرآن خیلی اهمیت می داد قبل از نماز صبح بیدار می شد و چند صفحه قرآن قرائت می کرد تا نماز_اول_وقت بخواند. 🌺دغدغه #حجاب داشت. می گفت یک چادر از #حضرت_زهرا سلام الله علیها به خانم ها ارث رسیده است. چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر را ندارند؟ #سالروز_شهادت 🆔 @Shamimeashena
💢 پوستین گوسفند را در خواهش سائلی به او داد. مسکین که عریان و گرسنه بود، پوستین را رد کرد و چیز دیگری خواست. هرچه گشت، چیز دیگری نیافت جز یک گردنبند. همان را به مستمند بخشید. فقیر که از این بخشش خوشحال بود به سوی مسجد آمد و ماجرا را برای اهل مسجد بازگو کرد. عمار که نزد پیامبر (ص) نشسته بود، از آن عرب خواست گردنبند را با یک اسب، یک دست لباس و مقداری پول عوض کند. آن‌گاه گردنبند را همراه غلام به پیامبر (ص) بخشید، و حضرت، غلام و گردنبند را به فاطمه (س) بخشیدند. غلام که نزد حضرت زهرا آمد، ماجرا را شرح داد. حضرت صدیقه (س) گردنبند را که یادگاری دختر حمزه سیدالشهداء بود گرفت و غلام را در راه خدا آزاد کرد. غلام لبخند زنان می‌گفت «چه گردنبند بابرکتی؛ گرسنه‌ای را سیر کرد. عریانی را پوشاند، فقیری را ثروتمند و برده‌ای را آزاد کرد و باز به صاحب اصلی‌اش بازگشت.» * بحار، ج 43، ص 53، جلاءالعیون، بشر، ج 1، ص 144؛ عوالم، ج 11، ص 184. (س) 🆔 @Shamimeashena
💠 تجدید داغ فراق 🔹نگاهی بر زندگی (س) یک روز حضرت زهرا (س) به یاد دوران پدر و صدای ملکوتی اذان بلال، در آن زمان افتاد، برای آن‌که عصر درخشان پدر را در خاطرش تجدید کند، فرمود «بسیار مشتاقم صدای اذان مؤذن پدرم را بشنوم.» این خبر به بلال رسید، تصمیم گرفت به خاطر اشتیاق حضرت زهرا (س) اذان بگوید. وقتی‌که گفت: الله‌اکبر! الله‌اکبر! فاطمه (س) به یاد پدر افتاد و به‌قدری دگرگون شد که نتوانست گریه خود را نگه دارد. وقتی‌که بلال به جمله: اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَداً رَسول‌ُ الله (ص) رسید، فاطمه (س) از شدت اندوه عمیق آن‌چنان صیحه و فریاد کشید که از جانب صورت به زمین افتاد و بی‌هوش شد، مردم به بلال گفتند «اذان را ادامه نده که فاطمه (س) از دنیا رفت.» 😥 ( آن‌ها گمان کردند که حضرت جان داد ) بلال اذان را قطع کرد. طولی نکشید که فاطمه (س) به هوش آمد و از بلال خواست تا اذان را تمام کند، بلال عرض کرد «من نگران آن هستم که به جان عزیز شما آسیب برسد، معذورم بدار.» (س) عذر او را پذیرفت و او را بخشید. 🆔 @Shamimeashena
💢 و به (س) (شهيد حاج حسين خرازی) روز پنج‌شنبه بود. صدايم زدند و گفتند «حاج حسين خواسته از پشت بی‌سيم براش روضه بخونی.» گوشی را دست گرفتم. صدای حاجی خسته بود و گرفته. دو بيت روضه حضرت زهرا(س) خواندم: در بين آن ديوار و در زهرا صدا می‌زد پدر زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من وسط خواندن گفت «طيب‌الله! بسه برادر» با همين دوتا بيت بی‌تاب شده بود؛ بی‌تاب حضرت زهرا(س). 🆔 @Shamimeashena
💢 و به (س) بار آخری كه آمد مرخصی، حال و هوايش فرق كرده بود. انگار می‌دانست آخرين ديدارمان است. اشك توی چشم‌هايش حلقه زد. گفت «دوست دارم گمنام باشم، دلم می‌خواد قبرم مثل حضرت زهرا(س) مخفی باشه.» همان شد كه می‌خواست. هنوز هم جنازه‌اش پيدا نشده. گمنام ماند و بی‌نشان. 🌷(شهيد عباس سلطانی) 🆔 @Shamimeashena
💠 (س) و خانواده ایشان 🔺 سلسله مباحث در مورد زندگی (س) 👉 yon.ir/1whd1 👉 yon.ir/PQpAH 🆔 @Shamimeashena
🌹 🔶 ولادت : ۷۴/۱/۲۶ - تهران 🔶 شهادت : ۹۴/۸/۲۱ - حلب سوریه 🔶 آرامگاه : تهران - گلزار شهدای امامزاده علی اکبر چیذر به خواندن خیلی اهمیت می داد قبل از نماز صبح بیدار می شد و چند صفحه قرآن قرائت می کرد تا نماز_اول_وقت بخواند. 🌺 دغدغه داشت. می‌گفت یک چادر از سلام الله علیها به خانم‌ها ارث رسیده است. چرا بعضی‌ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر را ندارند؟ 🆔 @Shamimeashena
💢 و عشق به (س) (شهید حاج عبدالمهدی مغفوری) فاطمه دخترمان خیلی سربه‌هوا بود. همیشه کفش‌هایش را گم می‌کرد. یک روز که می‌رفتیم سمت مسجد جامع، دیدم چیزی پایش نیست. با ناراحتی گفتم «حاجی یه حرفی به این بچه بزن. دعواش کن تا دیگه مواظب کفش‌هاش باشه. هر وقت میایم بیرون، گمشون می‌کنه.» نگاهی کرد و گفت «من نمی‌تونم چیزی بهش بگم؛ آخه هم‌نام حضرت فاطمه (س) است.» 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش
💢 چرا مسئله‌‌ى گریه‌‌ى حساب‌شده، گریه‌‌ى درازمدّت و طولانى در خاندان پیامبر اتّفاق افتاد؟ گریه‌ی (علیهاالسّلام)، گریه‌ای حساب‌شده و طولانی‌مدت بود. دختر پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به یک شکل خاصّی گریه کرده و وضع را به گونه‌ای فراهم آورده که رقبا و مخالفین از آن گریه احساس خطر کردند. گریه‌ی دیگر، گریه‌‌ى امام سجّاد (ع) است که چهل سال به هر مناسبتى براى حسین‌بن‌على (ع) گریه کرده... گریه‌‌ى سوّم هم گریه‌‌اى است که امام باقر (ع) بسى حساب‌شده و دقیق معیّن و مقرّر کرد. خب، شیعیان ملتفتند؛ خاندان پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) اهل گریه و زارى و ندبه و نوحه نیست. مقام معظم رهبری کتاب همرزمان حسین (ع) 🆔 @Shamimeashena
💠 بشارت پیامبر(ص) به (س) درباره (عج) علی بن هلال از پدرش روایت نموده که گفت در بیماری (ص)، حضورش شرفیاب شدم، دیدم (س) در بالین پدرش نشسته و اشک می‌ریزد چون صدای گریه اش بلند شد، پیامبر سر برداشت و فرمود: فاطمه جان! چرا گریه می‌کنی؟ عرض کرد: می‌ترسم بعد از شما احترام ما از دست برود؟ فرمود: عزیزم، مگر نمی‌دانی که خداوند به اهل زمین نگاه کرد و پدرت را از میان آنان برگزید، سپس نظر کرد و شوهرت را انتخاب کرد، و به من وحی فرمود که تو را به او تزویج کنم؟ دخترم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند عزوجل هفت فضیلت به ما عطا فرموده که به هیچکس قبل و بعد از ما عطا نفرموده است، و آن اینکه: من خاتم پیامبران نزد خدا و بهترین آنها و محبوبترین بندگان می‌باشم و با این امتیازات پدر تو می‌باشم، جانشین من بهترین جانشینان پیغمبران و محبوبترین آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهید ما بهترین شهدا و محبوبترین آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموی پدر و شوهرت می‌باشد، جعفر بن ابیطالب که با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز می‌کند پسر عموی پدرت و برادر شوهرت از ما است، در سبط این امت که حسن و حسین دو فرزند تو و دو آقای اهل بهشت می‌باشند از ماست، و به خدا قسم که پدرشان افضل از آنهاست. ای فاطمه! به خداوندی که مرا به راستی برانگیخته، مهدی این امت نیز از ایشان می‌باشد، موقعی که دنیا هرج و مرج شود و آشوب‌ها پدید آید و راه‌ها مسدود گردد و اموال یکدیگر را به غارت برند، نه بزرگ‌تر به کوچک‌تر رحم کند و نه کوچک‌تر احترام بزرگ‌تر را نگاه دارد، خداوند کسی را برانگیزد که قلعه‌های ضلالت و دل‌های قفل زده را بگشاید و اساس دین را در آخر الزمان استوار سازد، چنان که من در آخر الزمان پایدار گردم و زمین را پراز عدل نماید چنان که از ظلم پر شده باشد.... منبع: کشف الغمه 🆔 @Shamimeashena
🌹🌹🌹میلاد با سعادت (س) و روز زن مبارک 🌹🌹🌹 🆔 @Shamimeashena
#عاشقانه 🔸 مادر جان، بالاخره روزی برایت روز #مادر میگیریم، روزی که همه اهل #خانواده دور هم جمع شده باشند... 🔅 ولادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها و روز مادر را به فرزند عزیزشان امام زمان و شما بزرگواران تبریک میگوییم. 🆔 @Shamimeashena
🔴 سلام الله علیها: 💠 آن لحظه‌ای که در خانه خود می‌ماند (و به امور زندگی و تربیت فرزند می‌پردازد) به خدا نزدیک‌تر است. 📗 بحارالانوار، ج۴۳ ص۹۲ 🆔 @Shamimeashena
📌 خاطرات جبهه «حسین مروتی» از دوران اسارت تعریف میکند: اختلاف، بین بچه‌ها موج میزد. دشمن هم روزبه‌روز فشارش را بیشتر میکرد. من روحانی اردوگاه بودم و نتوانستم اختلاف‌ها را کم کنم. جیره آب و غذایمان را هم کم کردند. بعثی‌ها آزادباش را یک ساعت کردند. آمار بیماران رو به افزایش بود و لحظه‌به‌لحظه اوضاع وخیم‌تر میشد. کنترل از دست همه خارج شده بود. وضع نابسامانی در آسایشگاه رقم خورده بود. یک شب دلم شکست. دست به دامن (س) شدم و به ایشان متوسل شدم. در همان حال ناگهان خوابیدم و خواب دیدم در بیابانی سرگردان و حیرانم. گریه‌ام گرفته بود که ناگهان بانویی نورانی آمد و گفت «نگران نباش! فردا علی‌اکبرم را به کمکت میفرستم!» فردا نزدیک‌های ظهر شنیدم چند اسیر را به اردوگاه آوردند. میگفتند نام یکی‌شان ابوترابی است. آن موقع حاج‌آقا را نمی‌شناختم. وقتی دیدمش پرسیدم «میشود نام کوچک شما را بدانم؟» گفت «علی‌اکبرم». (مجله آشنا) 🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(س) 📹 خرید آزادی به بهای فروش عفت 💄 ✅ کپی از این مطلب بلامانع است. ❇️ (نشر حداکثری) 🆔 @Shamimeashena
رخ مادر چنـــان با رخِ قرآن میخواند که پدر زیر لبش سوره ےڪوثر میخواند😍✨ | سلامـ‌الله‌علیــها | 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹جلوه ای کرد و صبح محشر شد لیله القدر روز مادر شد 👌واقعا عالی است، حتما ببینید. 🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 دعای مادر همیشه مستجاب است. مخصوصاً مادر پهلو شکسته و چه می‌شود اگر دعایش این باشد: اللهم عجل فرج ولدی مهدی... 🌸 به مناسبت ولادت سلام‌الله‌علیها و روز مادر 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🌹 🧕 دختری در حرم امام رضا(ع) به من گفت حاج‌آقا من چادری نیستم این را به خاطر حرم امام رضا(ع) پوشیده‌ام. یک جمله‌ای به من بگویید که دیگه چادر را درنیارم. 💠 گفتم دختر گلم قبول داری شفاعت روز قیامت به دست حضرت فاطمه زهرا(س) است؟ گفت بله، گفتم قبول داری هرچه شباهت بیشتر شفاعت بیشتر؟ گفت بله، گفتم تو با چادر به شبیه‌تری یا بی‌چادر؟ سرش را انداخت پایین و گفت: حاج‌آقا به خدا قسم می‌خورم دیگه چادرم را درنیارم. 📌 خاطره‌ای از حجت‌الاسلام مهدی ماندگاری 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🌱• فَکَیْفَ‌أَصبِرُعَلَى‌فِرَاقِک این‌‌ همه‌ دلتنگی را چگونه‌ دراین‌ دلِ تنگ‌ جا دَهم💔 🥀 🌱 🖤 💚 لبیک یا مهدی 💚 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena