الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان. @Sheeroghazal #روزنگار، ۱۹ اردیبهشت، زادروز #خواجه_عبدالله_انصاری

تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم هر جا نشینم خرمم هر جا روم در گلشنم @Sheeroghazal #مولانا

با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟ @Sheeroghazal #فاضل_نظری

هرگز از گردش ایام دل‌آزرده مباش! بامدادی‌ست پیِ هر شبِ تاری، آری! @Sheeroghazal #سیدمحمدحسین_طباطبایی

«نعل در آتش داشتن» در گذشته که علوم طبیعی چندان پیشرفت نکرده بود، مردم علت بسیاری از پدیده ها را نمی دانستند، و هر چیزی را که نمی فهمیدند، آنرا طلسم و جادو می پنداشتند و برای رفع آن به نزد ساحران و رمالان می رفتند. ساحران هم، اغلب از این ناآگاهی مردم استفاده می کردند و با انجام یک سری حرکات و ادای جملات نامفهوم ، طوری رفتار می کردند که مردم عادی گمان می کردند،شخص ساحر داری قدرت مافوق طبیعی است و می تواند برای رفع حادثه یا مشکل ایجاد شده طلسم مناسبی درست کند. باری یکی از کارهای که ساحران انجام می دادند، این بود که، به درخواست زنی یا مردی که گمان می کرد، یارش محبتش نسبت به او کم شده است، نام شخص مورد نظر را بر نعلی می نوشت و آنرا طی مراسمی خاص در آتش می انداخت تا قلب شخص همانند" نعل که در آتش می سوخت"، برای رسیدن به معشوق در هول و بی تابی باشد. اصطلاح «نعل در آتش دارد» که کنایه از بی قراری و اضطراب شخصی برای رسیدن به مقصود است، از همین رفتار ریشه گرفته است. در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم (یعنی به خاطر زیبایی معشوق نا آرام و بی قرارم) #حافظ #کنایه @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═

دل مرنجان که زِ هر دل به خدا راهی هست هرکه را هیچ به کف نیست، به دل آهی هست @Sheeroghazal #مولانا

. 𝑳𝒐𝒐𝒌 𝒂𝒕 𝒕𝒉𝒆 𝒇𝒊𝒓𝒆 𝑰𝒕'𝒔 𝒖𝒑 𝒕𝒐 𝒚𝒐𝒖 𝒊𝒏 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 بنگر چه آتشی زِ تو بَر پاست در دلم... https://eitaa.com/Sheeroghazal/1242 #هوشنگ_ابتهاج

‏لانگ دیستنس یه چیزی هست تو مایه‌های این بيت از #فروغی_بسطامی : «بلعجبی نگر که من با همه لاف عاشقی یار ندیده واله‌ام، مِی نچشیده بیهشم...» https://eitaa.com/Sheeroghazal/1237

می نویسم که در این سال پر از قحطی عشق گر چه کمیاب ولی عشق فراوان منی @Sheeroghazal

جان فدا در رهِ جانانه‌ی عشقيم هنوز ... @Sheeroghazal #مولانا

#حکایت_پندآموز زن کامل ملا نصر‌الدین با دوستی صحبت می‌کرد. خوب ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتاده‌ای؟ ملا نصر‌الدین پاسخ داد: فکر کرده‌ام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بی‌خبر بود. بعد به اصفهان رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی درباره‌ی آسمان داشت، اما زیبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کرده‌ای ازدواج کنم. پس چرا با او ازدواج نکردی؟ آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی می‌گشت! @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═

خوردیم زخم‌ها که نه خون آمد و نه آه وه این چه نیش بود که تا استخوان برفت؟! @Sheeroghazal #سعدی #حبیب ‌‌ ‌‌ ‌‌

عشق درآمد از دَرَم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی تو ام گفت مرا که وایِ تو @Sheeroghazal #مولانا

تو را که عشق نداری تو را رواست بخسب😐 برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب😒 @Sheeroghazal #مولانا

دوست حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی @Sheeroghazal #سعدی

باور می کنی یا نه؟ من عاشقم اما نه، من دیوونتم #زبان_اشاره @Sheeroghazal #مازیار_فلاحی

من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد @Sheeroghazal #شهریار

ای جان چو رو نمودی، جان و دلم ربودی @Sheeroghazal #شعر و #غزل

میانِ خواب و بیداری شبی دیدم خیالِ او از آن شَـب واله و حیران نه در خوابَم، نهَ بیدارَم @Sheeroghazal #اوحدی_مراغه‌ای #شب_نوشت

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی شاگرد که بودی که چنین استادی خوبی و کرم را چو نکو بنیادی ای دنیا را ز تو هزار آزادی @Sheeroghazal #مولانا

گفتی نظر خطاست تو دل می‌بری رواست خود کرده جرم و خلق گنهکار می‌کنی @Sheeroghazal #سعدی

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو @Sheeroghazal #مولانا

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم @Sheeroghazal #مولانا

چون سحر از بوی گُل گشت معطر هوا از نَفَسِ یارِ ما داد نشانی صبا @Sheeroghazal #همام_تبریزی

‌دست عشق از دامن دل دور باد می توان آیا به دل دستور داد ؟ #قیصر_امین_پور @Sheeroghazal