لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت #مولانا
«کارما»رو این طوری توضیح داده:
«این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا...»
کانال #شعر و #غزل👇
@Sheeroghazal
یه تعریف خیلی قشنگی
که #مولانا از عشق کرده اینه:
"هزار آتش و دود و غم است و نامش عشق
هزار درد و دریغ و بلا و نامش یار ..."
#شعر و #غزل👇
@Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحب مرحب يا رمضان
بقدومك تحلو الايام
باز امشب حق صدایم کرده است
وارد مهمان سرایم کرده است
با همه نقصی که در من بوده است
باز هم او دعوتم بنموده است
حلول ماه مبارک #رمضان بر مهمان ضیافت الهی مبارک باد🌹
@Sheeroghazal
📚 #داستان_زیبای_آموزنده
🔹 وقتی يه پنگوئن عاشق يه پنگوئن ديگه ميشه، كل ساحل رو ميگرده و قشنگترين سنگ رو انتخاب ميكنه، اون رو واسه جفت ماده ميبره، اگر ماده از سنگ خوشش اومد و قبول كرد جفت هم ميشن؛ ولی اگر قبول نكرد پنگوئن نر احساس ميكنه سنگی كه پیـدا كرده اصلا قشنگ نبوده و اونوقت اونو ميبره زير آب لای مرجانها ميندازه تا ديگه هيچ پنگوئنی اشتباه اونو تكرار نكنه و نا اميد نشه.
👌 بیایید ما هم سعی کنیم یه سنگ و از سر راه یکی برداریم نه اینکه جلو پاش بندازیم که زندگیش خراب شه...
@Sheeroghazal
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
The Best Proof Of Love Is Trust
بهترین اثبات برای عشق،
اعتماد است...!
@Sheeroghazal
🔖تعلمت لأجلك لغة الصمت
كي لا أعاتبك..
بهخاطر تو زبانِ سکوت را آموختم
تا از تو گلایه نکنم ...!
#غادة_السمّان
@Sheeroghazal
#حکایت
#دزد_باورها
💕گویند روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند.
او را گفتند :
چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت:
صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین!
اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است...
@Sheeroghazal
🍃🍃🍃
ما را سر و سودای کس دیگر نیست
در عشق تو پروای کس دیگر نیست
جز تو دگری جای نگیرد در دل
دل جای تو شد جای کس دیگر نیست
#الله
@Sheeroghazal
شعر و غزل
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم
#مولانا
#سماع
@Sheeroghazal
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
#حافظ
💠 @Sheeroghazal
وقتی تو قهرها و آشتی ها همیشه «تو» پیش قدم باشی و طرف مقابل هم کاری نکنه، در نهایت می رسی به این حرف #صائب_تبریزی که می گه:
گران گشتم به چشمش بس که رفتم بیسبب سویش
مرا زین پای بیفرمان چهها بر سر نمیآید...
@Sheeroghazal
اونجا که از همهچیز و همهکس دل کندی؛
به قول #طالب_آملی که میگه:
"خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم
منزلی امنتر از گوشهی تنهایی نیست..."
کسی که تنهایی رو قبول کرده
دیگه منتظر اومدن کسی نیست... :)
@Sheeroghazal
#حکایت
پدری به پسرش گفت: یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده.
پسر همین کار را کرد. پدرش گفت: هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن. پسر بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و مرا را اذیت میکند.
پدر پاسخ داد: وقتی تو کینه دیگران را در دل نگه داری هیمن اتفاق می افتد. این کینه، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد...!
@Sheeroghazal
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
Which of our coming and Departure heeds As the Sea's self should head pebble-cast.
زين پيش نبوديم و نبد هيچ خِلل
زين پس چو نباشيم همان خواهد بود
#خیام 👇
@Sheeroghazal
شهود.pdf
2.44M
#معرفی_کتاب
#شهود #رمان
کتاب جان آگاه، رمانی نوشته ی فلانری اوکانر است که در زمره ی برترین آثار کلاسیک قرن بیستم قرار می گیرد.
داستان این رمان به پسری بیست و دو ساله به نام هیزل موتس می پردازد که در مبارزه ای بی پایان با ایمان و اعتقادات خود گیر افتاده است. واعظی خیابانی و نابینا به نام آسا هاوکس و دختر پانزده ساله ی خطرناکش، لیلی سبث، هیزل را در طلسمی اسیر می کنند. هیزل، مردی جوان و خردمند را ملاقات می کند که او را به سوی یک کودک مقدس مومیایی شده راهنمایی می کند. این داستان به یاد ماندنی درباره ی رستگاری، مجازات، پیش گویی های دروغین، نابینایی و خرد، یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت ها در آثار هنری آمریکا در قرن بیستم را به مخاطبین خود معرفی می کند.
#فلانری_اوکانر
#پی_دی_اف
@Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤#حجت_اشرف_زاده
گوشم به سکوتیست که لبریز هیاهوست
هر گوشهی این خانه پر از خاطرهی اوست
بی شانهی او سر به تنم کاش نباشد
میمیرم از این غم که سرم بر سر زانوست
جز عشق نفهمیدم و جز عشق ندیدم
این گنبدِ دوّار به چشمم خم ابروست!
هرگاه سبکبار شدم، اوج گرفتم
از دیدِ من ای دوست! جهان مثلِ ترازوست
یک جرعه بر این خاک نظر کن، که نمیرد
این دانه که با شوق، درآورده سر از پوست
#حسین_دهلوی
@Sheeroghazal
کانال #شعر و #غزل
کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر است که نویسنده اش فردریک براون نویسنده آمریکایی قرن بیستم است!
The last man on earth is sitting alone in his room and all of a sudden a Knock on the door.
آخرین انسان روی کره زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند...!😈💀
@Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای ابراز علاقه میتونی هزارتا حرف عاشقانه بزنی، اگه بلد باشی آهنگ بزنی و بخونییا حرفتو تو یه مصرع مثل حضرت #مولانا خلاصه کنی:
«این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو»
کانال شعر و غزل👇
@Sheeroghazal
Give me a smell and save me
I do not want anything more from you.
مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار
که از تو چیزی ازین بیشتر نمیخواهم ...
#حسین_منزوی
@Sheeroghazal
کراش زدن یه اصطلاح امروزیه
اما قدمتش برمیگرده به قرن هشتم؛
اونجا که حضرت #حافظ میگه:
«مجال من همین باشد که
پنهان عشق او ورزم🥺
کنار و بوس و آغوشش
چه گویم چون نخواهد شد»
کانال شعر و غزل👇
@Sheeroghazal
ملا نصرالدین با دوستی صحبت میکرد. خوب ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتادهای؟
ملا نصرالدین پاسخ داد: فکر کردهام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم.
از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بیخبر بود. بعد به اصفهان رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی دربارهی آسمان داشت، اما زیبا نبود.
بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کردهای ازدواج کنم.
پس چرا با او ازدواج نکردی؟ آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی میگشت!
@Sheeroghazal
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صائب_تبریزی میگه: وقتی قلم سرنوشت غم دوری را برات می نویسه، دل شروع به جون کندن می کنه و آه رو لبت میشینه و اشکات جاری میشه.🥺
«چون قلم بر سر غم نامه هجران آید
دل به جان، آه به لب، اشک به مژگان آید»
ته غصه است.
@Sheeroghazal
@Sheeroghazal
Not in pursuit of pomp and of pageant ,to this door of the mur hid we have come For shelter from ill fortune ,her we have come.
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
#حافظ_شیرازی اعتقاد داره که ما انسان ها به دلیل اتفاقی که برامون افتاد و بدبیاری که آوردیم به زمین پناهنده شدیم والا کاری با این دنیای مادی نداشتیم.
پانوشت: بدحاثه، همان وسوسه شیطان و خوردن میوه ممنوعه و بیرون انداخته شدن آدم و حوا از بهشت است.
@Sheeroghazal