پیام یکی از مبلغین فعال منطقه بلوچستان:
سلام حاج آقا
بنظرم افرادی که کف میدان در حال جهاد تبیین هستند
امثال حضرتعالی که نه پست نه مقام نه وابسته به جای هستید
باید اسم منافقین ببرید و مردمم بهتر قبول میکنند
چون میگن ببین ایشون وابسته به جای یا دنبال پست و مقامی نیست که بخواهد کسی تخریب کند تا جاش بگیره
اما کسی که مسئولیت داره تا حرفی بزنه یا جریانی نقد کنه اول خودش متهم میکنند
سلام علیکم خداقوت
پاسخ به نظر شیخ قمی
الناس اعدا ماجهلوا دقیقا نظرشما (تصریح به حقیقت وشفاف سازی) باعث میشه تا اکثر مردم از جهل خارج بشن وباعث اعتماد سازی به نظام میشه چراکه مردم اونها(منافقان سیاسی) رو در دادگاههای عمومی (پای صندوق رای )برای همیشه از عرصه سیاست خارج ومحکوم میکنند وجبهه نفاق نمیتونه از جهل مردم (قشر خاکستری در فضای رسانه ) در جهت اعتمادسازی برای بالا بردن رای خودشون استفاده کنند البته بیان اسم وعملکرد منافقین به صورت شفاف باشه تا در صورت ایجاد انگیزه برای شناسایی منافقان سیاسی سریعا به جواب برسند به قول حاج قاسم عزیز باید تهدید تبدیل به فرصت بشه
تهدید جبهه ی منافق در رسانه تبدیل به فرصت بشه از طریق تصریح وتبیین حقیقت تا نتیجه اش به حول وقوه الهی حذف ابدی جبهه ی منافق لیبرال از عرصه سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی بشه ان شاالله
ان شاالله خداوند توفیقاتتون را روزافزون وشهادت قبل ازظهور وبعداز ظهور دررکاب حضرت مهدی (عج الله نعالی فرجه الشریف )
وهم نشینی با ۱۴ معصوم علیهم السلام رانصیب وروزی شما وپدرومادربزرگوار وخانواده محترمتان نماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد (اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم )
«پاسخ به مشورت شیخ قمی»
سلام و ادب
طبق یکی از مکاتب تربیتی که آقای عبدالعظیم کریمی مطرح می کنند (گویا مکتب طبیعت گرایان باشد):
🔸یکی از اصول تربیت، غیرمستقیم بودن پیام است. یعنی پیام را لخت و صریح مطرح نکنیم، بلکه در ضمن یک بحث، داستان، خبر و ... طوری به مخاطب انتقال بدهیم که خودش هم متوجه نشود هدف اصلی بحث چه بوده. اینطوری تحول به صورتی طبیعی رخ می دهد.
🔸یکی دیگر از اصول تربیت، مطرح کردن حقایق و سپس واگذاری نتیجه گیری به خود مخاطب است. مثلاً شهید مطهری در داستان راستان در هیچ داستانی نتیجه گیری نمی کند. به عبارتی به جای باید و نباید، از هست و نیست بگوییم.
🔸فرایند تربیت، یک فرایند تدریجی است و در یک جلسه یا با یک بار طرح موضوع تحول ایجاد نمی شود. در اقناع مخاطب هم باید مراحل کار طی شود: ابتدا ایجاد شک، بعد کاهش مقاومت، بعد تغییر موضع، بعد تقویت موضع و سپس ایجاد رفتار. (ایجاد فرایند پنج گانه ربطی به این مکتب تربیتی ندارد و جداگانه مطرحش کردم)
******
مسأله ای که شما مطرح کردید شبیه این مسأله است که نوجوان مان را که نسبت به شخصی ارادت و شیفتگی دارد ولی آن شخص چه از نظر اعتقادی و چه از نظر اخلاقی مشکل دارد، چگونه نسبت به او دلسرد کنیم، به طوری که جبهه نگیرد و بپذیرد؟
اولاً باید دید مخاطب در این فرایند تحول او در کدام قسمت قرار دارد. اگر در قطب مخالف است و مثلاً نسبت به ظریف ارادت خاصی دارد، کار طولانی است و گام ها و زمان بیشتری باید طی شود، باید خیلی نرم و قطره چکانی شروع کرد. اگر مقاومتی ندارد و صرفاً نسبت به او دید خوبی دارد و او را متخصص می داند، می شود مثلاً یک بحث صرفاً تحلیلی و دور از احساس مطرح کرد تا متوجه شود که این شخص خیلی هم متخصص نیست. بعداً که شل شد، می شود کم کم دوز احساس را بیشتر کرد و از آسیب هایی که به ملت زده و ولایت ستیزی ها و مقاومت ستیزی های او هم حرف زد.
اما مهم است که همواره نتیجه گیری به مخاطب واگذار شود تا موضع نگیرد.
پاسخ به مشورت شیخ
سلام و وقت بخیر استاد
خلاصه میگم که وقت نگیره ،
به دلایل ذیل ،روش و مبنای دوم که بصورت شفاف بیان شود را لازم تر میدانم :
۱_ توی این چهل پنجاه سال اخیر همواره از روش اول استفاده شده که از طرف بزرگان و رهبران لازم بوده است اما باید کسانی میبودند که صحبت ها رو واضح و شفاف و عوام فهم میکردند که کار و مملکت بعداز چهل سال به اینجا که هستیم نکشه که در بخش دوم نبوده اند.
۲_ وقتی مردم با انتخابات مدیریت سرنوشت بسیاری از امور را محول میکنند و همیشه به اطلاعات پشت پرده و ساخت و پاخت های مسئولین واقف نیستند باید روشنگری های شفاف صورت بگیرد تا در انتخابات هی هزینه برنده شدن این افراد منافق رو ندیم
۳_برخورد روشنگرانه اینگونه باعث میشود که افراد منافق به دلیل رسوا شدن کمتر مکر و حیله کنند و آسیب های کمتری متحمل نظام شود
۴_ با روشنگری شفاف گونه و رسوا کردن خائنین و منافقین، دست ولی خدا و رهبر جامعه در عزل و نصب ها باز تر میشود و دیگر لازم به هزینه شدن خودشان ، بخاطر مصلحت های ناشی از نادانی عموم جامعه کمتر میشود.
۵_اما این روش باید که با اطلاعات دقیق و سند مکتوب یا فیلم و کار گروهی و دقیق همراه باشد که بعد از مدتی شما رو بی اعتبار نکنند .
اهم دلایل اینها بود
بازم بگم؟😉
سلام علیکم. اسم آوردن اشخاص صرفا بعنوان تاریخگویی بنظر حقیر دردی را درمان نمیکند هیچ شبهههایی را هم ایجاد میکند. بعضی از آقایان منبری در سخنرانی دهه عاشورای خود بارها و بارها نام هاشمی را آوردند. باید همزمان سیرهی اورا نقد میکردند که دیگران بههوش باشند.
اما در جایی که خط فکری آنان آینده را تحتالشعاع قرار میدهد لازم است. در اینصورت رهروان راه آنان را نیز باید معرفی بفرمایید منباب روشنگری و پیشگیری از دردسرهای تکراری
سلام علیکم
استاد بزرگوار بسیار بسیار بسیار مباحث شما عالی و تأثیرگذاره و صراحت شما در بیان اسامی منافقین قابل تقدیره
ان شاءالله از یاران و سربازان آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشید 🌸
شیح جان سلام
در رابطه با مشورتی که در کانال ذکر فرمودید؛ این نکته را بیان میکنم که وضعیت فعلی طوری است که اگر صراحتا نام ببرید برای جبهه انقلاب بهتر است چون بعضی از عوام نمیتونن تطبیق کنن یا اصلا چقدر به سخنان اقا دقیق گوش میدن تا بعدا بتونن تطبیق بدن و معمولا وقتی صراحتا یک اسمی به عنوان منافق برده میشود بهتر و زودتر شناخته میشوند این اشخاص ؛ نسبت به موضعی که مفاهیم بیان شود و تطبیق به خود شخص واگذار شود
و قطعا وظیفه حضرت اقا نسبت به ما از این جهت فرق داره که ایشون رهبر جامعه اند و خیلی از ملاحظات رو باید رعایت کنه ولی من که سرباز ولایتم دیگه این ملاحظات رو ندارم و باید صریحا جبهه نفاق رو بیان کنم و موضع گیری کنم و با تبیین همه جانبه هم اسم بردن و هم بیان علت نفاق مبارزه کنم با این جریان
بله وقتی سربازان ولایت اسم نیاورند وهمه اروم بشنن و فقط بگن اون کسی که اینطور فکر کنه فلان و بهمان طرف پر رو تر میشه و اصلا مطالب رو به خودش نمیگیره توجیه میکنن یه جوری که آماج حملات قرار نگیرن
الان وضعیت طوری شده که طلبه میاد میگه خاتمی رو لعن نکنید چون مسلمانه !! و برایش لعن خاتمی تازگی داشته و قبول نداره
پس هم علت نفاق باید بیان شود و هم اسم شخص چون در جامعه اسلامی طرفدارانی دارن اینها و ملاحظات رو کنار باید گذاشت تا قشر خاکستری با ماهیت پلید جریان اصلاح طلبی و سردمداران آنها اشنا بشن
پاسخ به مشورت شیخ:
روشنگری در مورد افرادی که فرمودید برای پیشگیری از انتخاب اشتباه بسیار عالی است ،
اما اولا با روش و منویات رهبری مخالفت نداشته باشد.
ثانیا اگر در ابتدا پیشینه افراد بیان شود پذیرش مخاطب بیشتر میشود.
مثال آن فیلم مستندی بود که در آن پیشینه آقای رفسنجانی مورد بررسی قرار گرفت.
سلام
پاسخ به سوال استادنا شیخ😊
بیشتر موارد را با دادن نشانی و نام فرد نقد بفرماییدبهتر است:
مثلا سیدجواد طباطبایی صاحب نظریه اسلام مرد،جایزه جشنواره فارابی سال...را هم دریافت کرد!! و ادامه ینقدرو بفرمایید
سلام استاد بزرگوار
بنده نه نخبه هستم و نه کارشناس
فقط لازم دونستم بگم که اگر گناه کاران و انسان های خبیث رو برای مردم رسوا و تبیین نکنیم ،ظلم بزرگی کرده ایم.
چون باید ظالم محکوم و تحقیر شود والا درحق مظلوم ظلم کرده ایم.
اگر ما علم یقین به این داریم که شخصی خطا کار و گنه کار بوده و هست،باید برای مردم رسوایش کنیم،درغیر این صورت شریک اعمال او خواهیم بود.
به نوعی امربهمعروف و نهی از منکر میباشد.
سلام و عرض ادب
در پاسخ به سوال جهاد تبیین و نام بردن از خائنین و منافقین
با تشکر از شما و خدا قوت
به نظر من افرادی مثل حسن روحانی و خانواده هاشمی که دیگه اظهر من الشمس هستند که دیگه نام نبرده با اشاره مشخص می شه و نام بردن نمی خواد
ولی
الان شما باید افرادی که در حال حاضر دارند ضربه می زنند ( و من نوعی از انحراف و نفاق شون بی خبر هستم ) رو یا با کدهای قابل شناسایی یا به نام معرفی بفرمایید که به راحتی بشناسیم تا درست تصمیم بگیریم مثلا علی اکبر ولایتی
فراموش نمی کنم که دهه هفتاد سر دفاع از رفسنجانی بین پدرم و داییم دعوا و قهر شد
پاسخ به مشورت شیخ:
سلام علیکم شیخنا اعزکم الله
ان شاء الله در مسیر تبیین موفق تر از قبل باشید
به نظر حقیر حتما اسم بیاورید زیرا تبیین یعنی همین که مردم سره را از ناسره تشخیص بدهند
آنها که به روحانیت اعتماد دارند باید حق را به وسیله آنان به طور شفاف بشناسند و بحمد الله شما از موفقین و افراد مورد وثوق در این زمینه هستید.
فقط سه نکته را در اسم بردن رعایت کنید
اول: فقط مواردی را نام ببرید که بتوانید در نزد خدا هم جواب دهید (فقط موارد یقینی)
دوم: علاوه بر آن بتوانید مدارک مورد نیاز دادگاه برای اثبات این انتساب را به دادگاه این دنبا ارائه دهید (برای استمرار کار و حفظ اعتماد مخاطب به شما مفید بلکه لازم است)
سوم: از نام بردن افراد حقیری که خودشان یا کلامشان با زبان شما تبلیغ و معروف می شوند پرهیز کنید.(که الحمد لله خود حضرتعالی توجه داشته اید)
عزت عالی متعالی