eitaa logo
شعر و ادب
163 دنبال‌کننده
377 عکس
88 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به تنهایی گرفتارند مُشتی بی‌پناه اینجا مسافرخانه‌ی رنج است یا تبعیدگاه اینجا غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد مکن عمر مرا ای عشق بیش از این تباه اینجا برای چرخش این آسیاب کهنه‌ی دل‌سنگ به خون خویش می‌غلطند صدها بی‌گناه اینجا نشان خانه‌ی خود را در این صحرای سردرگم بپرس از کاروان‌هایی که گُم کردند راه اینجا اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست! هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا  @SherAdab
۱۵ آبان ۱۴۰۲
یا لطیف تقدیم به کودکان مظلوم غزه زینب نظری
۱۶ آبان ۱۴۰۲
ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت حیف است طایری چو تو در خاکدان غم زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت در راه عشق، مرحله‌ی قُرب و بُعد نیست می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت تا لشکر غمت نکند ملک دل، خراب جان عزیز خود به نوا می‌فرستمت ای غایب از نظر که شدی همنشین دل! می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت در روی خود تفرّج صُنع خدای کن کآیینه‌ی خدای‌نما می‌فرستمت تا مطربان ز شوق مَنَت آگهی دهند قول و غزل به ساز و نوا می‌فرستمت ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت: با درد صبر کن! که دوا می‌فرستمت حافظ! سرود مجلس ما ذکر خیر توست بشتاب؛ هان! که اسب و قبا می‌فرستمت  @SherAdab
۱۷ آبان ۱۴۰۲
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم  @SherAdab
۱۸ آبان ۱۴۰۲
چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی مدتی‌است یادمان رفته... پسـری مانده از تبار علی ‹ع› اَلسَّـلامُ عَلَیك یا صاحِـبَ الزَّمان ‹عج›  @SherAdab
۱۹ آبان ۱۴۰۲
ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی در مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی دست از مِس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد بِالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی از پای تا سرت همه نور خدا شود در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی وجه خدا اگر شَوَدت منظر نظر زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی  @SherAdab
۲۲ آبان ۱۴۰۲
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بُوَد دامن صحرا و تماشای بهار صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند نه همه مُستمِعی فهم کنند این اسرار خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار هر که امروز نبیند اثر قدرت او غالب آنست که فرداش نبیند دیدار تا کِی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار...  @SherAdab
۲۴ آبان ۱۴۰۲
14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سلام یا مهديّ اللهم عجّل لولیك الفرج..🌷  @SherAdab
۲۴ آبان ۱۴۰۲
4_5769219424556943798.mp3
2.39M
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم تا برفتی ز برم صورتِ بی‌جان بودم نه فراموشیم از ذکرِ تو خاموش نشاند که در اندیشه‌ی اوصافِ تو حیران بودم بی تو بر دامنِ گلزار نخفتم یک شب که نه در بادیه‌ی خارِ مغیلان بودم زنده می‌کرد مرا دم به دم امّیدِ وصال ور نه دور از نظرت کشته‌ی هجران بودم به تولّایِ تو در آتشِ محنت چو خلیل گوییا در چمنِ لاله و ریحان بودم تا مگر یک نَفَسم بویِ تو آرد دمِ صبح همه شب منتظر مرغِ سحرخوان بودم سعدی از جورِ فراقت همه روز این گوید عهد بشکستی و من بر سرِ پیمان بودم  @SherAdab
۲۴ آبان ۱۴۰۲
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد ویرانه نشینم من و بیت غزلم را هرگز نفروشم به دو صد خانه‌ی آباد من حسرت پرواز ندارم به دل؛ آری در من قفسی هست که می خواهدَم آزاد ای بال تخیّل ببر آنجا غزلم را کَش مردم آزاده بگویند: مریزاد! من شاعرم و روز و شبم فرق ندارد آرام چه می‌جویی از این زاده‌ی اضداد ؟  می خواهم از این پس همه از عشق بگویم یک عمر عبث داد زدم بر سر بیداد مگذار که دندانزده‌ی غم شود ای دوست این سیب که ناچیده به دامان تو افتاد  @SherAdab
۲۶ آبان ۱۴۰۲
ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامنِ کفن نکشم زیرِ پایِ خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت إِنَّهم يَرَوْنَه بعيداً وَ نَراهُ قريباً..  @SherAdab
۲۶ آبان ۱۴۰۲
آمدی شمس و قمر پيش تو سوسو بزنند تا كه مردان جهان پيش تو زانو بزنند چشم وا كردی و دنيای علی زيبا شد باز تكرار همان سوره‌ی "أعْطَيْنا" شد ۵ جمادي الأول، میلاد اسوه صبر و استقامت، حضرت زینب سلام‌الله علیها و روز پرستار مبارک باد🌹  @SherAdab
۲۷ آبان ۱۴۰۲