eitaa logo
شعر هیأت | نوحه و سرود
4.5هزار دنبال‌کننده
10 عکس
3 ویدیو
3 فایل
🚩 دسترسی سریع به مجموعه نوحه‌ها و سرودهای تولید شده در پایگاه «شعر هیأت» 🌐 shereheyat.ir/poetry/nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹نگرانم عزیز خواهر🔹 دلواپسم امشب، که می‌بینم غریبی‌تو دق می‌کنه فردا، از غصه خواهری بی‌تو تا سحر بارونیه، چشای غرق غمم نگران توام و، نگران حرمم نگرانم آخه می‌دونم، تو رو می‌خوان ازم بگیرن نگرانم آخه می‌دونم، که عزیزات بی‌تو می‌میرن «نگرانم عزیز خواهر نگرانم غریب مادر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب خبری نیست، از خشکی لب و عطش فردا ولی اینجا، صدای شیونه همه‌ش آخه من برات بگم، از کدوم غصه و غم؟ نگران توام و، نگران حرمم نگرانم برای طفلی، که توی گهواره‌ش خوابیده ماهی که صورتش رو حتی، شعلۀ آفتابم ندیده «نگرانم عزیز خواهر نگرانم غریب مادر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از خیمه‌ها امشب، بلنده عطر و بوی یاس فردا می‌شه غرقِ آتیش و حسرت و هراس آخه فردا نداری، دیگه صاحبِ علم نگران توام و، نگران حرمم بدون باغبون چی میاد، به سر این باغ گل یاس؟ نگرانم برا رقیه، که می‌میره بی عمو عباس «نگرانم عزیز خواهر نگرانم غریب مادر» شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4780@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹غریب🔹 کام خشکش گرم تلاوت است چشم خیسش لبریز غربت است در قلبش به پا، گشته محشری بی‌طاقت برای شهادت است روحش امشب کبوتر است گویی دلتنگ مادر است «اِنّا اِلیهِ راجِعُون» بر لب حسین غم می‌بارد از چشمان زینب حسین «مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلدادگان محو امامشان از تشنگی پر گشته جامشان ذکر یا حسین، ذکر یا حسین می‌ریزد فقط از کلامشان یک‌سو چشمِ ترِ زهیر یک‌سو بی‌تابیِ بریر جون و عابس، عون و جعفر، مسلم و حبیب پیمان بستند، تا جان بخشند، در ره غریب «مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا» شاعر: 🏴 مشاهده نوحه‌های به این سبک👇🏻 🌐 shereheyat.ir/node/4748@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شبِ آخری🔹 علیِ اصغرم خوابه قاسم ببین چه بی‌تابه نماز و نافله می‌خونه بگو برادر زینب ورد لبت چرا امشب انا الیه راجعونه آسمونو نگاه می‌کنی چرا شدی مثل شب آخر بابا بگو که نمیشی از ماها جدا وای، سر تو همیشه سایه داره، روی سر من وای، خدا چی می‌خواد، بیاد به سرِ برادر من «وای حسین غریب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قدم بزن جلو چشمم می‌خوام نگاه من امشب فقط به قامت تو باشه هرکی نمی‌دونه دردو بهش بگید دیگه زینب قراره از حسین جدا شه تو غمت نباشه بچه‌ها با من رنج کوفه و شام بلا با من مرهم غصۀ اُسرا با من وای، خودم یه تنه، حریف همه، میشم داداشم وای، به شرطی که هر کجا که میری، پیش تو باشم «وای حسین غریب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادت میاد بابام حیدر تو اون نفس‌های آخر منو سپرد به تو برادر یادت میاد چقد مادر سفارش تو رو می‌کرد به من که باشم با تو یکسر حالا فصل جدایی ما رسید بهتر از تو کسی برادر ندید من اسیر میشم و تو میشی شهید وای، چی میشه خدا، حالا حالاها، سحر نرسه وای، چی میشه که این شبِ آخری، به سر نرسه «وای حسین غریب» شاعر و نغمه‌پرداز: 🏴 مشاهده واحدهای به این سبک👇🏻 🌐 shereheyat.ir/node/4735@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹یا غیاث المستغیثین🔹 شلوغه گودال، گرد و غباره غریب و تنهاست، یاری نداره داره نفس نفس می‌زنه، میون مقتل آقا غریب و بی‌کفنه، میون مقتل یا غیاث المستغیثین صورتشو ببین رو خاک کربلا یا غیاث المستغیثین داره آروم آروم می‌خونه بی‌صدا: «یا غیاث المستغیثین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه رسیدن، برا تماشا وقت غروبِ خورشیده اما خورشید غرق خونو ببین، میون مقتل با صورت افتاده رو زمین، میون مقتل یا غیاث المستغیثین سه ساعته میون مقتله چرا؟ یا غیاث المستغیثین داره آروم آروم می‌خونه بی‌صدا: «یا غیاث المستغیثین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌رسن از راه، با نیزه و تیر یکی با دشنه، یکی با شمشیر می‌بینه که مادر می‌رسه، میون مقتل قصه داره به سر می‌رسه، میون مقتل یا غیاث المستغیثین شده حسین اسیر زخم نیزه‌ها یا غیاث المستغیثین داره آروم آروم می‌خونه بی‌صدا: «یا غیاث المستغیثین» 🌐 shereheyat.ir/node/4782@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اخَیَّ إلَیَّ🔹 غروب و غم و دود و آتش و آه سکوت و شب و بغض و اشک و نگاه تنی خسته و تلِّ خاطره‌ها تنی خونی و نور زخمیِ ماه سکوت بیابان و غم‌ها فراوان و شام غریبان قُمِ اللَّيلَ شب بغض و آه و، تب قتلگاه و، لب خشک قرآن قُمِ اللَّيلَ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل عاشقی در هوای حسین می‌آید به گوشش صدای حسین که ای همسفر در نماز شبت همیشه دعا کن برای حسین تو ای جسم خسته، اگر چه نشسته غریبانه امشب، قُمِ اللَّيلَ بخوان امشب از دل، برایم مُزَمِّل به یاربِّ یارب، قُمِ اللَّيلَ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اُخَیَّ إلَیَّ که روی زمین... اُخَیَّ إلَیَّ بیا و ببین بزن نیزه‌ها را کنار و سپس کنار برادر دمی بِنِشین اگر می‌توانی، یک امشب بمانی و قرآن بخوانی قُمِ اللَّيلَ شب اشک و آه است و آغاز راه است و تو خسته‌جانی قُمِ اللَّيلَ شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/4734@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹انا الیه راجعون🔹 خاک بلا، شد مثل دریای خون آسمونا، تار و تیره، لاله‌گون توی دلم، آشوبی برپا شده روی لبم انا الیه راجعون رفتی و رفت از دستم چاره رفتی و شد زینب آواره لاله‌هاتو می‌دیدم اما دیگه نداشت، هیچ‌کس گوشواره وای، ای هستیِ مادر من «وای، ای مظلوم برادر من» وای، ای سالار بی‌سر من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیمه‌هامون سوخته تُو آتیش و دود خیمه‌هامون شد بعد از تو بی‌عمود بی‌تو حسین توی این فصل خزون باغ گلت، شد باغ یاس کبود اهل حرم دلخون از غم‌ها بی‌قرار و بی‌تاب و تنها نیلی می‌شه تا روی طفلی آروم آروم می‌گه یا زهرا وای، می‌باره نگاه زینب «وای، ای تنها پناه زینب» وای، رفتی تکیه‌گاه زینب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتی کجا ای خورشید بی‌زوال از روی نی می‌تابی مثل هلال حنجرتو بوسیدم اما هنوز تُوی دل خواهر مونده یه سؤال روی زمین دیدم افتادی می‌شْنیدم از هر سو فریادی واسۀ تو آبی آوردن یا آخرش تشنه جون دادی؟ وای، جون من به لب رسیده «وای، خورشید به خون تپیده» وای، مثل تو کسی ندیده شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4010@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹یومٌ علی وجهِ الثَّری🔹 فضا که بوی خون گرفت، زمین و آسمون گرفت دیگه نمی‌دیدم تو رو من از روی تل تا روی خاکا افتادی، هر که با هر چی داشت می‌زد قیامتی به پا شده میون مقتل نمی‌دونی چه کرده آخه داغ تو با خواهرت حسین من! خورشید روی نیزه‌ها شده سرت خودم دیدم ده تا سوار، راهی قتلگاه شدن دیدم به پای مرکبا، نعلای تازه می‌زدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کشیده عطر سیب تو، منو به سوی قتلگاه ولی نمی‌دونم کجاست تنت برادر میون تیغ و نیزه‌ها، چطوری خواهرت حالا پیدا کنه آخه تو رو غریب مادر زنده‌ام ای یوسف بی‌پیرهنم، به بوی تو آرزومه باز بگیرم بوسه‌ای از گلوی تو چه کرده با تو روزگار، ای مصحف به خون رها یَومٌ عَلَی صَدرِ النبی، یَومٌ علی وجهِ الثَّری شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/3007@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹الشام الشام🔹 از تبِ غم و غربته که پیکرم می‌سوزه از حرارتِ ناله‌ها بال و پرم می‌سوزه می‌سوزه خیمه‌ها و تن پر از تب من کنار من می‌سوزه جگر عمه زینب من غرق داغه قلب پر از خونم هر روز، هر شب، من نوحه می‌خونم: «الشام الشام، الشام امان از شام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خون به جای اشک از چشای من شده روونه چشم غرق دردم دوباره روضه‌ها می‌خونه دیده چشای تارم، خیمۀ بی‌پناهو غارت خیمه‌ها و هجومِ لشکری سیاهو قصه آب از باغ فدک می‌خورد هرکی می‌گفت بابا کتک می‌خورد «الشام الشام، الشام امان از شام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باورم نمیشه به خدا هر چی‌و که دیدم پشت قافله پشت سر نیزه‌ها دویدم یکی بپرسه آخه ما کجا و اسارت؟ نمی‌شه باور من که بشه این همه جسارت دیدم قرآن رو نیزه قاری شد اشک از چشم نیزه که جاری شد «الشام الشام، الشام امان از شام» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/4783@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹بی‌کسی قافله🔹 چشای تو پر از شفق، ولی نداشت پاهات رمق میون خیمه‌ها بودی با تن تبدار باد سیاهی اومد و پردۀ خیمه رفت کنار دیدی به روی نی سر قافله‌سالار به قصد غارت حرم چه با شتاب می‌اومدن با خیمه‌ها دل پریشون تو رو آتیش زدن چی کشیدی وقتی دیدی، بچه‌های آواره رو پاهای پر آبله رو، گوش‌های بی‌گوشواره رو ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلا و مصیبتاش، هر چی که بود گذشت ولی مونده هنوز مصیبتای کوفه و شام مونده هنوز هلهله و بی‌کسی قافله و آتیش کینه‌ها و سنگای روی بام گرچه دیدی رو نی لبای قاری و سنگ بلا بدجوری اما دلتو آتیش زده تشت طلا چی کشیدی وقتی دیدی، غرق به خون شده لبی می‌زد با چوب خیزران، به جای بوسۀ نبی شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/3008@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیهاالسلام 🔹یادگار زهرا🔹 با تو سحر شده، شام غربت من بابا صفا گرفت، با تو خلوت من نبودی و یه روز خوش ندیدم بی‌تو غربت کشیدم لبای غرق خونتو که دیدم از دنیا دل بریدم دلخونم، پریشونم، از داغ تو گریونم می‌بینی چشامو دلگیرم، زمین‌گیرم، از دنیا دیگه سیرم می‌دونی دعامو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشم ترم شده، سرگرم دیدنت مبهوت لحظۀ با سر رسیدنت تموم این شبا یه لحظه حتی بی‌یادت سر نکردم به روی نیزه دیدم سرت رو اما باور نکردم ای بابا بدون من، تنهایی کجا رفتی از این دنیا سیرم از وقتی که فهمیدم، تُو تشت طلا رفتی من دارم می‌میرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمه خبر داره، خون شد دلم بابا وقتی سر تو رو، دیدم رو نیزه‌ها سرتو روی نیزه‌ها که دیدم آه حسرت کشیدم نگاه بی‌قرارتو که دیدم از دنیا دل بریدم از چشمای بارونی، باباجون تو می‌خونی سخته این جدایی می‌دونم که می‌دونی، سخته این پریشونی بابا پس کجایی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا رفتی از حرم، ای سایۀ سرم محکم گره زده، عمه به معجرم چادرمو بابا ندادم از دست حتی تُو شام غم‌ها خاکی شده ولی روی سرم هست این یادگار زهرا دلتنگم پرآشوبم، اما پیش تو خوبم ای درمون دردم زخمیه پاهام اما، امشب تا سحر بابا دور تو می‌گردم 🌐 shereheyat.ir/node/4002@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیهاالسلام 🔹بابا خوش آمدی🔹 مشامم پر است از نسیمت تو از عرش نیزه می‌آیی به دیدار طفل یتیمت پدرجان پدرجان می‌آیی که مرهم به داغم باشی در این شام تیره چراغم باشی به ویرانه بابا خوش آمدی دیر آمدی اما خوش آمدی «مَنِ الّذی اَیتَمنی حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لبانت چرا لاله‌گون است چرا ابروی تو شکسته چرا موی تو غرق خون است پدرجان پدرجان شکستم من از انتظارت بابا الهی بمیرم کنارت بابا ای پایان چشم انتظاری‌ام ای تسکین دل‌بی‌قراری‌ام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سرت را به دامان گرفتم اگر چه پر از زخم و دردم به اعجاز تو جان گرفتم پدرجان پدر جان بخوابان مرا روی پایت امشب که چون مادرت گشته‌ام جان بر لب ای تعبیر رؤیای خوب من آغوشت کو بابای خوب من؟ شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4014@ShereHeyat_Nohe