اظهارِ عجز ، پیش ستم پیشگان خطاست...
اشک کباب ، مایهی طغیان آتش است...!!
#صائب_تبریزی
ما را شراب و روضهی شاهی بهکار نیست..
یک چایِ تلخ و یارِ خراباتم آرزوست ..
#صائب_تبریزی
گر من از شُکرِ شهادت لب ز حیرت بستهام
میکند صائب دهانِ زخم، تحسین تیغ را
👤#صائب_تبریزی
🏷#شعر_خوب_بخوانیم
یا رب که دعا کرد، که چون قافلهی موج...
آسایش منزل نبوَد در سفرِ ما...!
#صائب_تبریزی
ز آفتاب چه تقصیر، کم عیاری ماست
که همچو ماه، گهی ناقصیم و گاه تمام!
#صائب_تبریزی
درین بساط، به جز شربت شهادت نیست
میی که تلخی مرگ از گلو تواند شست
#شهادت
#صائب_تبریزی🌱
بوَد ده روزِ سالی موسمِ این دانهافشانی
زِ غفلت مگذران بیگریه ایّامِ محرّم را..
#امام_حسین
#صائب_تبریزی🌱
«التماسدعا»
#صائب_تبریزی
ای حسن پردهسوز تو برق نقابها
روی عرقفشان تو سیل حجابها
از نقطههای خال تو در هر نظارهای
بیرون نوشته حرفشناسان کتابها
از انفعال روی تو گلهای شوخ چشم
بر پیرهن فشانده مکرر گلابها
در رشته میکشند گهرهای آبدار
در موج خیز حسن تو دام سرابها
افکندهاند در جگر سنگ رخنهها
از موج تازیانه حکم تو آبها
در مجلس شراب تو از شوق میزنند
پروانهوار سینه بر آتش کبابها
شادم ز پیچ و تاب محبت که میرسد
آخر به زلف، سلسله پیچ و تابها
از آه ما در انجمن حسن میپرد
چون نامههای روز قیامت نقابها
بیدار شو که در شب یلدای نیستی
دربرده است چشم تو را طرفه خوابها
بیداری حیات شود منتهی به مرگ
(آرامش است عاقبت اضطرابها)
تسلیم شو، وگرنه برای سبکسران
تابیدهاند از رگ گردن طنابها
صائب به این خوشم که مرا آزمودهاند
شیرینلبان به باده تلخ عتابها