eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشمندان متعقدند مغز انسان فقط به ابتدا و اتنهای کملات توجه مکینه برای هیمنه که شما الان 6 تا کلمه اشتباه رو درست خوندین...😊
پیوسته به راه عشق و ایثار بماند پای علم و میر علمدار بماند در ساحت خادم الرضایی آخر شد محرم دل ، در حرم یار بماند
این روزها خدا هم از حرف های تکراری من خسته است چه حس مشترکی داریم من و خدا او ... از حرف های تکراری من خسته است و من ... از تکرار غم انگیز روزهایم حسین پناهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ترور خاموش نادر طالب‌زاده: به آقای رئیسی گفتم می‌دونی چرا رئیسی هستی؟!
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باور حقیقت نبودنت سخت است برای آنهایی که آرزو می کنند کاش بودی... تا اینگونه که در نبودنت عاشقت شدیم دوستت داشته باشیم. 📎 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 ۳ خرداد سالروز وفات شاعر بسیجی و مجنون دفاع مقدس و شاگرد مکتب شهید آوینی، زنده یاد محمدرضا آغاسی گرامی باد. (قسمت دوم شعر او برای شهید آوینی) به همت كمر بست و بازو گشاد به سَرحلقه امر گردن نهاد به هنگام بر نَفسِ خود پاگذاشت سفر كرد و ما را به خود واگذاشت اجل تيغ برسينه او گُشود خدا، رو به آيينه او گُشود شهيدانش ديدند همدوش خويش گرفتند او را در آغوش خويش كه بود آن خدايی يَلِ رادمرد پيام آورِ عرصه‌های نبرد يلان را به آوای خود می نواخت چو خورشيد از داغشان می گُداخت چو طوفان گذشت از خَمِ هفت خوان زداغش سِيَه پوش هفت آسمان ندانستم اين آهنين مرد كيست كه چشم ولايت به سوگَش گريست كدامين قلم مي‌تواند سرود كه شمشير حق جمع اضداد بود زبان شعله، فرهيخته، استوار ستيهنده، بالنده، اميدوار مصيب كش و در مصائب صبور تقلا، تكاپو، تَرَنُّم، عبور تَشَرَُف، تشرُّع، تضرُّع، نياز توكل، توسل، توجه، نماز شريعت، طريقت، حقيقت، معاد عنايت، ولايت، رضايت، جهاد تأمل، تحمل، تحول، كلام تفاهم، تلاطم، تهاجم، قيام ترحم، تظلم، تكلم، تپش تقدس، تفحص، تشخص، منش اشارت، بشارت، نظارت، سفر سيادت، سعادت، شهادت، ظفر الا روح طوفانی مرتضی سليمان تسليم امرِ قضا از آن دم كه در خون شنا كرده‌ای مرا با جنون آشنا كرده‌ای جنون را به حيرت درآميختی قلم را ز غيرت برانگيختی بگو نسبتت با شهيدان چه بود كه مرغ دلت سويشان پرگشود چه ها كرد حق با تو در شام قدر كه همسفره‌ای با شهيدان بدر ببخشای اگر از تو دم مي‌زنم و يا در حريمت قدم می زنم برآنم كه درک ولايت كنم مبادا كه ترک ولايت كنم كنون خالی از عجب و خودبينی ام پر از سكر آوایِ آوينی ام به صحرا روانم من هَرزه گَرد مهيای تيغم به عزم نبرد به خون می تپد توسن سركشم سزد تا چو تير از كمان پَر كِشم زبان سرخ و سر سبز و دل زخمناک خوش آن دم كه در خون فتم چاک چاک سر سبز گر سرخ گردد رواست كه اين شيوه شيعه مرتضاست مرا غير از آهنگ خون چاره نيست جنون زاده را جز جنون چاره نيست به فردای قحطی، به امر امير كشم نعره‌ای گرم و طوفان ضمير به مردانگی خامه را بشكنم هياهوی هنگامه را بشكنم قلم باز آهنگ خون می كند جنون زاده عزم جنون می كند 
تعدادی که علم تو را به سُخره گرفتند خوب تماشا کنند این کتاب ها را بخرند و بخوانند تا شاید بفهمند