eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم منم اهل خطا گفتی که بخشیدم بیا گفتم شکستم توبه هااا گفتی که بخشیدم بیا گفتم که ای ستّار من ؟ ای حضرتِ غفّار من ؟ من بر خودم کردم جفا گفتی که بخشیدم بیا گفتم ز خوبی خالی ام من دانه ای پوشالی ام بنگر تهی دستم خدا گفتی که بخشیدم بیا گفتم که احوالم بد است از بس گناهم بی حد است بخشیده ای این بنده را ؟ گفتی که بخشیدم بیا گفتم که نفسم سرکش است جایم درون آتش است اغفرلنا اغفرالنا گفتی که بخشیدم بیا لاادری 🕊🌺🕊
روحانی کیست ؟ آنکه فارغ ز تن است دنبال شهید گشتن و پَر زدن است این پارچه ای که بسته رویِ سرِ خود عمّامه نه ، بلکه در حقیقت کفن است 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
و کلمه بود و جهان مسیر تکوین بود و دوست داشتن آن کلمه ی نخستین بود و عشق روشنی کائنات بود و هنوز چراغ های کواکب ، تمام پایین بود خدا ، امانت خود را به آدمی بخشید که بار عشق برای فرشته سنگین بود و زندگانی و مرگ آمدند و گفته نشد کزین دو ، حادثه ی اولی ، کدامین بود اگر نبود ، به جزپیش پا نمی دیدیم همیشه عشق ، همان دیده ی جهان بین بود به عشق ازغم و شادی کسی نمی گیرد که هرچه کرد ، پسندیده و به آیین بود اگر که عشق نمی بود ، داستان حیات چگونه قابل توجیه و شرح و تبیین بود ؟ و آمدیم که عاشق شویم و در گذریم که راز زندگی و مرگ آدمی ، این بود ۱۶۴ 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
شخصى که به عنوان زاهد در میان مردم شناخته مى شد, روزى مهمان سلطانى شد. در موقع غذا خوردن , کمتر از معمول غذا خورد, اما نمازش را بیش از معمول طول داد. زاهد بعد از آمدن به خانه , دوباره غذا خورد. پسر زیرک اومتوجه شد که پدرش از غذاى شاه به قدر کافى نخورده است . وقتى علت را سؤال کرد، زاهد جواب داد: در حضور شاه زیاد نخوردم تا وجهه پارسایى من حفظ شود و روزى به کار آید. پسر گفت : بنابراین نمازت را نیز قضا کن که در آن جا نماز درستى نخوانده اى تا روزى در درگاه خدا به کار آید. 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از دیده بر آنم همه را جز تو بِرانم‏ پاکیزه کنم پیش رُخَت آینه‏‌ها را من برکه‌ی آرام و تو پوینده نسیمی‏ دریاب زِ من لذّت تسلیم و رضا را
از بهارستان زلفت بلبل طبعم چه دید کین چنین مست و غزلخوان سر به شیدایی کشید سبز چشمانِ پر آوازه ات در یک نظر عقل و هوشم را به پلکی نرخ ارزانی خرید زین خرامان رفتنت آهوی خوش اقبال عشق شیر سرکش خوی ما، آرام جانم را درید چون سپیداری، به قامت سربلند و با شکوه روح من از دیدنت بر حضّ جاویدان رسید در حیاطِ خلوتِ خشکیده ی متروک دل همچو باران یاد تو، بر سقف رویایم چکید دل بدست آوردنت، بسیار دشوار است مرا صبر باید کمانی را، که از بازوی صیادی خمید رستگارا میوه ی مهر و سعادت بر درخت دوستیست هان مبادا، میوه ی نارس ز روی شاخه چید سلام بر همراهان عزیز 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 هرگز نمی شد باورم این برف پیری بر سرم سنگین نشیند چونین من بودم و دل بود و می آواز من آوای می هر گوشه می زد طنین اکنون منم حیران ز عمر رفته سرگردان ای خدای من با این تن خسته هزار ناله بنشسته در صدای من ای عشق نافرجام من رفتی کجا ای آرزوی خام من رفتی کجا آن دوره آشفتگی های تو کو ای عمر نا آرام من رفتی کجا تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر که دل خسته من درآمد از سینه به در تو سبکبالی و من اسیر بشکسته پرم تو پر از شوری و من ز عالمی خسته تنم تو بخوان تو بمان به گوش اهل جهان که خبر شود از شتاب این کاروان 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺