مانند زخم کهنه که از پا درآورد
هر شب غمت مرا به تقلّا درآورد
آنسان که خاری از کف پایی برون کشند
عشق تو خنجر از جگر ما درآورد
چشمت دمار از من و از روزگار من
هرگز رها نمیکندم تا درآورد
گفتم که کوه میشوم اما بعید نیست
این کوه را نگاه تو از جا درآورد
در شعر من نگاه بکن تا که چشمهات
این شعر را به حالت انشا درآورد
جانی که سالهاست ز تن درنیامده
چشم تو قادر است به ایما درآورد
روزی عروس مادر من میشوی بهزور
حتی اگر غمت پدرم را درآورد
#علیاصغر_مقنی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
تو را خبر ز دل بیقرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست
━━━━💠🌸💠━━━━
#رهی_معیری
حال خود را چو بهحال دگران سنجیدم
کمترین درد من از درد همه بیش آمد
#هلالی_جغتایی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
با ماه که همخویم، تا روز سخن گویــــم..
کای مونس مشتاقان صاحب نظری امشب..
#مولانا
هدایت شده از 🌹🌱 صبح بخیر 🌹🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچه برفی شد و هوس کردم
با تو بانو کمی قدم بزنم
دست در دست سرد دلبرکم
پشت پا یک شبی به غم بزنم
خیره در چشمهای شهلایت
فارغ از هایوهوی تلخ زمین
بوسه هی پشت بوسه، نیمهشبی
مملو از عشق را رقم بزنم
باز برف آمد و خیالاتم
تا کجا میبرد مرا ای وای
نه نباید که از تو در شعرم
بعد از این عاشقانه دم بزنم
یاد تو لذت حرام من است
خواستم تا حلال من بشوی
دیدنت شد حرام من تا لب
بر لب جام دمبهدم بزنم
کوچه برفی شد و دل سرخوش
رفته با یاد تو قدم بزند
پشت در یخ زدم نیامد باز...
باید این رسم را بههم بزنم
#محمدجواد_منوچهری
خلاصه کرده خدا در تو دلبریها را
که پاک دستبهسر کردهای پریها را
برای اینکه ببینند باد در دستاند
به دست باد سپردند روسریها را
سر کلاس تو ننشسته است نادرشاه
که از تو یاد بگیرد ستمگریها را
برو کنار درختان که خشکشان بزند
و سروها بگذارند سروریها را
در این گرانی بازار پسته لب وا کن
دوباره تازه مکن داغ مشتریها را
#علیاصغر_مقنی
هــــر دو دلتنـگیــم، امّــــا مــــن بـــــرایـت بیشتــر
مـیزنــم هــوهـــو، ولیکـن در هــوایـت بیشتــر
تا که در نِـی میدَمَد گالش، دلم پَــر میکشد
مـیرود تــا عــــرشِ اعلــــی، از نــوایـت بیشتــر
بلبـلــی تـا مـینـــوازد، ســــازِ خـــود را در بهـــار
مـیشــــوم دیـــوانـه، امّـــا از صـــدایـت بیشتــر
گـــر بمـــانـــی، شعــــــر میـــارم بــرایـت تازه دَم
هر چه خواهی،از غـزل جانم فدایت بیشتــر
بـوسه بـاران مینمایم، مـاهٔ رخسارت مُـــدام
میکشم بر روی چشمم خاکِ پایت بیشتــر
قــافیــه در قــافیــه، شـد تــارِ زلفـــانت ردیـف
مـیپسنــدم گفتـهام،گیســـو طـلایـت بیشتــر
حــرمتـم بردی، زمـانی کردهای تَـرکـم، عــزیــز
هـــر دو دلتنگیــــم، امّـــا مــن بـرایـت بیشتــر
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷