🖼 هزینهای که اغتشاشات روی دست کشور گذاشت
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با صحنه گردان رسانه ای مرگ مرحومه امینی بیشتر آشنا شوید
🔹عرفان مرتضایی پسرخاله مرحومه امینی و عضو حزب کومله
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 التماس "شیرین عبادی" در شبکه آمریکایی "الحره" برای اجرای پروژه بینالمللی صهیونیستها علیه ایران
🔺 از کشورهای غربی و مخصوصا اروپایی درخواست میکنیم سفیران خود را از ایران بیرون ببرند و همه کشورها، سفارت خودشان را به کنسولگری کاهش دهند!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار قآنی: به اضمحلال رژیم اسرائیل سرعت بخشیده میشود
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
صدایت می زنم ...
خدایا🙏
به خداییت قسم
هیچ کس
را در ساحل طوفانی
زندگیش تنها مگذار...
تا تو کنارمان
هستی دلمان قرص است
شبتان سرشار از آرامش الهـــــی✨
✨شب بخیر✨
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۵۴ قرآن کریم ( آیات ۳۱ تا ۳۷ سوره مبارکه اعراف) 🍃🌹🍃
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۵۵ قرآن کریم ( آیات ۳۸ تا ۴۳ سوره مبارکه اعراف)
🍃🌹🍃
🌺 امام علی (ع) میفرمایند: «حَقُّ الوَلَدِ عَلَی الوالِدِ اَن یُحَسِّنَ اسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ القُرآنَ» حق فرزند برپدر این است که او را نام نیکو نهد، به خوبی تربیت کند و به او قرآن بیاموزد. (نهجالبلاغه حکمة ۳۹۹)
🎙 استاد پرهیزگار
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز تفسیر یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ ۗ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ»
آنان براى بتهایى که هیچ گونه سود و زیانى از آنها سراغ ندارند، سهمى از آنچه به آنان روزى دادهایم قرار مىدهند. به خدا سوگند، (در دادگاه قیامت،) از این افتراها که مى بندید، بازپرسى خواهید شد!
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۵۶)
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
❇ تفســــــیر *
از آنجا که در آیات گذشته بحثهائى مستدل پیرامون نفى شرک و بت پرستى آمده بود، این آیات به بخشى از بدعتهاى شوم و عادتهاى زشت مشرکان مى پردازد تا دلیل دیگرى باشد براى محکوم ساختن شرک و بت پرستى و در همین رابطه به سه قسمت از این بدعتها و عادات شوم اشاره مى کند.
نخست مى گوید: این مشرکان براى بتهائى که هیچگونه سود و زیانى از آنها سراغ ندارند، سهمى از آنچه به آنها روزى داده ایم قرار مى دهند (وَ یَجْعَلُونَ لِما لایَعْلَمُونَ نَصِیباً مِمّا رَزَقْناهُمْ).
🌼🌼🌼
این سهم، قسمتى از شتران و چهارپایان و بخشى از زراعت بوده که در سوره انعام ، آیه ۱۳۶ به آن اشاره شده که مشرکان در جاهلیت آنها را مخصوص بتان مى دانستند و در راه آنها خرج مى کردند، در حالى که نه از ناحیه این بتها سودى به آنها مى رسید و نه از زیان آنها بیمناک بودند که بخواهند با این کار، رفع خطر کنند و این احمقانه ترین معامله اى بود که آنها انجام مى دادند.
پس از آن اضافه مى کند: به خدا سوگند در دادگاه عدل قیامت از این دروغها و تهمتها بازپرسى خواهید شد! (تَاللّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ).
و به دنبال این بازپرسى و اعتراف کردن ـ که در آنجا چاره اى از اعتراف نیست، ـ مجازات خواهید شد، بنابراین، عمل زشت و شوم شما هم زیان دنیا دارد زیرا قسمتى از سرمایه هاى شما را مى بلعد و هم زیان در جهان دیگر.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۶ سوره مبارکه نحل)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : کدام عمل خوب و کدام خوب تر؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۱۲ مهر ۱۴۰۱
میلادی: Tuesday - 04 October 2022
قمری: الثلاثاء، 7 ربيع أول 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️2 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
▪️10 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام
▪️27 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️31 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رنج_مقدس #قسمت_صد_و_بیست_و_نهم وقتی می رود همراهم را در می آورم، برايش همان جا می نويسم: - رفتيم ب
#رنج_مقدس
#قسمت_صد_و_سی_ام
خدا کمک کنه همه چيز بر می گرده سرجاش. حرف بیخوديه اما سعی کن فقط با خيال راحت بخوابی. کارها رو واگذار کن به خدا.
- من نمی خواستم با حرف هام شما رو اذيت کنم.
- نه عزيز دلم. اصلاً مگه اهل حرف زدن هستی که ناراحت هم بکنی. من خدا خدا می کنم يه خورده حرف بزنی دلت سبک بشه. بلد نيستم مجنون بازی دربيارم، و الا الآن بايد پاشنه در خونه تون رو می کندم و می دزديدمت بريم يه جايی که دست اين بشر نامرد به روحت نرسه.
- گيرم بشر نامرد رو درمان کردی شيطون نامرد رو چی؟
- بلا شدی بانو، حرف خودم رو پس خودم می دی؟ برو تو، سرماخوردی برو عزيزم.
- باز علی آمار داد؟
- حسودی نکن. برادر مشترکه ديگه. به نفع هر دو مونه... فعلاً.
و می روم داخل... مادر گل گاوزبان دم کرده، می خورم. می خواهم بخوابم اگر پيامک های مصطفی بگذارد... مجنون پريشان شبگرد شده...
***
شب با افکار پريشان سر به زمين می گذارم. هيچ کس نميداند که روزش به سلامت شب می شود يا نه و شبش چگونه به سحر می رسد.
نزديک ظهر گوشی ام را که روشن می کنم، سر و صدای رسيدن صدها پيام و تصوير بلند می شود. بی هيچ ذهنيتی می خوانم و می بينمشان. اما هر چه جلو می رود تپش قلب و لرزش بدنم بيشتر می شود. يک لحظه حس می کنم فلج شده ام، روحم، زندگی ام و آينده آرمانی م را نابود شده می بينم. به هم می ريزم و گوشی را می کوبم به ديوار. مادر سراسيمه در اتاقم را باز می کند.
- شيرين اگر مصطفی رو می خواد ارزانی خودش.
اين را در حالی می گويم که بغض چنگال هايش را در گلويم فروبرده و نفس کشيدن را برايم سخت کرده است. نگاه اشک آلودم را از گوشی ای
که حالا پخش زمين شده، بر می دارم و به صورت سرخ و متعجب مادر می اندازم. چشمان پر سؤالش را بی پاسخ می گذارم و سرم را بر می گردانم رو به ديوار و لبم را گاز می گيرم که زار نزنم. خانه انگار برايم زندان شده است و گنجايش اين حجم بی تابی مرا ندارد. می خواهم از هر چه و هر که می بينم فرار کنم. با دست هايی لرزان از توی کمد لباس هايم را بر می دارم، به سختی می پوشم و در مقابل نگاه های پر اشک مادر و سؤال های پی در پی اش به کوچه می زنم و بی هدف شروع می کنم به دويدن و دور شدن...
کاش می توانستم فرياد بزنم تا آرام شوم! لبم را به دندان می گيرم و بی اختيار گريه می کنم. به خيابان که می رسم، می مانم که چپ بروم يا راست. اصلاً چه اهميتی دارد؟ حالا که اين طور شکسته ام و نمی دانم چرا و چه کسی دارد زندگی ام را به هم می ريزد، ديگر مقصد برايم مهم نيست. سرم را پايين می اندازم تا رهگذران اشک هايم را نبينند. مردمِ شتاب زده اين پياده رو هرکدام مقصدی دارند و من اما با اين موشی که در بساطم افتاده و فضله هايش تمام زندگی ام را نجس کرده، بين خودم و ديگران در تلاطم و سرگردانی ام. حس بی پناهی را دارم که می خواهند او را با اعتراف به شکستش نابود کنند.
به خودم که می آيم کنار درِ سبز امامزاده ايستاده ام. می دانم اولين جايی که دنبالم می آيند همين جا است. دست می گذارم به ديواری که با گرمای کم آفتاب، سرديش فرار کرده است، دستانم از بی حسی در می آيند. از کنار امامزاده می گذرم امروز اين بی هدف رفتن تقديرم شده است. نمی خواهم کسی پيدايم کند. می خواهم از همه فرار کنم و گم شوم تا شايد آرامش را پيدا کنم. آسايشم را هم بايد با بستن دهان همه مردم به دست بياورم.
#ادامه_دارد