eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 می‌خواهی امر به معروف کنی؟ اول به خودت نگاهی بنداز! 🔹 به مناسبت شهادت اسلام‌شناس برجسته و استاد سرشناس فلسفه و کلام اسلامی، شهید مرتضی مطهری @ShifteganeTarbiat
✍ رهبر انقلاب: دانشجویان آمریکایی نه تخریب کردند نه شیشه‌ای شکستند اما این‌جور با آنها رفتار میشود/ رفتار آمریکا حقانیت موضع جمهوری اسلامی را نشان داد ✏️ رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار معلمان: شما ملاحظه کنید آمریکایی‌ها و دستگاه‌های مرتبط با آنها، با مخالفت زبانی با اسرائیل چه معامله‌ای دارند انجام می‌دهند! دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا نه تخریب کردند، نه شعار تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشه‌ای را شکستند؛ این‌جور دارد با آنها رفتار می‌شود. ✏️ این رفتار آمریکایی‌ها هم، حقانیت موضع جمهوری اسلامی را در بدبینیِ به آمریکا نشان داد؛ یعنی در واقع شد پشتوانه‌ی همین «مرگ بر آمریکا»یی که شما می‌گویید. نشان داد به همه که آمریکا شریکِ جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند به‌عنوان مثلاً دلسوزی! دروغ است، خلاف واقع است. ✏️ آنچه که انسان مشاهده می‌کند در عمل، نشان‌دهنده‌ی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی، با رژیم صهیونیستی است. اینها شریک جرمند. چطور میشود نسبت به یک چنین نظامی، نسبت به چنین رژیمی، انسان خوش‌بین باشد؟ چطور ممکن است؟ یا به حرف او اعتماد بکند. ۱۴۰۳/۲/۱۲ 🖼 💻 @ShifteganeTarbiat
48.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مستند «مسئله حجاب» 🔻دیدگاه‌های شهید مطهری درباره و چالش‌های امروز جامعه ایرانی 🎞@ShifteganeTarbiat
43.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار معلمان. ۱۴۰۳/۲/۱۲ 💻 @ShifteganeTarbiat
کانال متفاوت در 👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
از کتاب تا قاف کرامت هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁 👈وقت کامل برای مطالعه است👌 🌹زمان ۱۴۰۳/۰۲/۱۹ ⏱۹ صبح تا ۲۱ شب 👈پی دی اف ندارد،کتابش را لطفا مطالعه و تهیه فرمائید👈 ۰۹۱۴۱۵۶۸۵۷۰ https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90 برای دیگران ارسال بفرمایید 📌مطالب ناب همراه با مسابقه و هدایایی نقدی جوایز: 👈۱۴ کمک هزینه سفر به عتبات عالیات هر کدام به مبلغ ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال،جمعا۷۰۰،۰۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌 👈۱۴ کمک هزینه سفر به مشهد مقدس هر کدام به مبلغ ۳۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال و جمعا ۴۲۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال👌 👈صد کارت هدیه ۵،۰۰۰،۰۰۰ریالی جمعا ۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌 👈از بین تمامی شرکت کنندگانی که فقط شرکت کنند و نفر برتر نشوند هم به قید قرعه به ۳۵ نفر مبلغ ۳،۰۰۰،۰۰۰ ریال جمعا ۱۰۵،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال تقدیم می گردد 🔵شرکت برای عموم آزاد است https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90 اطلاع رسانی فرمائید
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَىَ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ» (جمعیّت) گفتند: «او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، تا گواهی دهند!» تفسیر: معمول این است، هنگامى که جنایتى در نقطه اى رخ مى دهد، براى پیدا کردن شخصى که آن کار را انجام داده، به دنبال ارتباط هاى خصومت آمیز مى گردند، و مسلماً در آن محیط، کسى جز ابراهیم(علیه السلام) آشکارا با بت ها گلاویز نبود، لذا تمام افکار متوجه او شد، جمعیت گفتند: اکنون که چنین است، بروید او را در برابر چشم مردم حاضر کنید تا آن‌ها که مى شناسند و خبر دارند، گواهى دهند (قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلى أَعْیُنِ النّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ). 🌺🌺🌺 بعضى از مفسران نیز این احتمال را داده اند: منظور مشاهده صحنه مجازات و کیفر ابراهیم(علیه السلام) است، نه شهادت و گواهى بر مجرم بودن او، اما با توجه به آیات بعد که بیشتر جنبه بازپرسى دارد این احتمال منتفى است. به علاوه تعبیر: لَعَلَّ: شاید، متناسب با معنى دوم نیست; زیرا اگر مردم در برابر صحنه مجازات حضور یابند، طبعاً مشاهده خواهند کرد، شاید ندارد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۱ سوره‌ مبارکه انبیاء) @ShifteganeTarbiat
33.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی برای دیگران 🔮برای خودت زندگی کن نه دیگران @ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهــان #قسمت127 از ترس لرزی بر تنش افتاد،جرات نداشت ن
* 🌹 سردار عصبی به سمت او رفت و فریاد زد: ــ داری همه چیزو خراب میکنی سرش را میان دو دستانش گرفت و فشرد و عصبی پایش را بر روی پارکت خانه می کوبید. ــ برا چی رفتی دنبالش،برا چی هر جا میره اسکورتش میکنی؟ تو قول دادی فقط یکبار اونو ببینی فقط یکبار،اصلا برا چی جلو رفتی و با اون صحبت کردی؟ ــ من میدونم دارم چیکار میکنم ــ گوش بده چی میگم،اینجوری هم کار پرونده رو بهم میخوره هم اون دختر به خطر میفته سری به علامت تاسف تکان داد و گفت: ــ چرا آروم کردن دلت برات مهمتره از سلامتی سمانه است عصبی از جایش بلند شود و با صدای خشمگین گفت: ــ سلامتی سمانه از جونم هم مهمتره،فک کنم اینو تو این چند سال ثابت کردم، من میدونم دارم چیکار میکنم،سردار مطمئن باشید اتفاقی بدی نمیفته و این پرونده همین روزا بسته میشه. سردار ناراحت به چهره ناراحت و خشمگین و چشمان سرخ مرد روبه رویش نگاهی انداخت و گفت : ــ امیدوارم که اینطوری که میگی باشه کمیل **** سمانه با ترس از خواب پرید،از ترس نفس نفس می زد،سمیه خانم لیوان آبی را به سمتش گرفت و با نگرانی گفت: ــ چیزی نشده مادر ،خواب دیدی سمانه با صدای گرفته ای گفت: ــ ساعت چنده؟ ــ سه شب مادر،خواب بدی دیدی؟ سمانه با یادآوری خوابش چشمان را محکم بر روی هم بست و سری به علامت تائید تکان داد. ــ بخواب عزیزم ــ نمیتونم بخوابم،میترسم دوباره خواب ببینم سمیه خانم روی تخت نشست و به پایش اشاره کرد ــ بخواب روی پاهام مادر سمانه سر را روی پای سمیه خانم گذاشت،سمیه خانم موهای سمانه را نوازش کرد و گفت: ــ وقتی کنارمی،حس میکنم کمیل کنارمه،وقتی دلتنگ کمیل میشم و بغلت میکنم،دلتنگیم رفع میشه،پسرم رفت ولی یه دلخوشی کنارم گذاشت،امروز وقتی رفتی و جواب تماسمو ندادی داشتم میمردم،از دست دادن کمیل برام کافی بود،نمیخوام تورو هم از دست بدم بوسه ای بر روی موهای سمانه نشاند،که قطره اشکی از چشمانش بر روی پیشانی سمانه سرازیر شد. سمانه چشمانش را بست که دوباره خوابش را به یاد آورد،همان مرد با چفیه،به چشمانش خیره شده بود،و فریاد می زد"باورم کن ،باورم کن" و سعی در گرفتن دست سمانه می کرد. سمانه چشمانش را باز کرد و خودش را لعنت کرد،که چرا موقعی که مرد کنارش بود احساس ترس نکرد،چرا احساس می کرد چشمانش و نگاه سرخش آشنابود،چرا تا الان به اوفکر میکرد،حس می کند دارد به کمیل خیانت می کند. قطره اشکی از چشمانش جاری شد و آرام زمزمه کرد: ــ منو ببخش کمیل * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 الکساندر دوگین: فلسفه غرب از اساس دچار دوگانگی است 🔹حقوق بشر می‌گوید باید به زنان و کودکان و کسانی که در راه انسانیت گام بر می‌دارند احترام گذاشت چه در صلح و چه در جنگ، حتی حیوانات هم حقوقی دارند ولی امروز می‌بینیم صهیونیست‌ها زن و کودک و مجروحان را حتی در بیمارستان‌ها می‌کشند و همه خط های قرمز را زیر پا گذاشتند | @ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
از کتاب تا قاف کرامت هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁 👈وقت کامل برای مطالعه است👌 🌹زمان ۱۴۰۳/۰۲/۱۹ ⏱۹ صبح تا ۲۱ شب 👈پی دی اف ندارد،کتابش را لطفا مطالعه و تهیه فرمائید👈 ۰۹۱۴۱۵۶۸۵۷۰ https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90 برای دیگران ارسال بفرمایید 📌مطالب ناب همراه با مسابقه و هدایایی نقدی جوایز: 👈۱۴ کمک هزینه سفر به عتبات عالیات هر کدام به مبلغ ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال،جمعا۷۰۰،۰۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌 👈۱۴ کمک هزینه سفر به مشهد مقدس هر کدام به مبلغ ۳۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال و جمعا ۴۲۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال👌 👈صد کارت هدیه ۵،۰۰۰،۰۰۰ریالی جمعا ۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌 👈از بین تمامی شرکت کنندگانی که فقط شرکت کنند و نفر برتر نشوند هم به قید قرعه به ۳۵ نفر مبلغ ۳،۰۰۰،۰۰۰ ریال جمعا ۱۰۵،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال تقدیم می گردد 🔵شرکت برای عموم آزاد است https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90 اطلاع رسانی فرمائید
شیفتگان تربیت
﷽ #مســــابقه‌ از کتاب تا قاف کرامت هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁 👈وقت کامل برای مطالعه است👌
مخاطبین گرانقدر این ۱۹ ماه از ساعت ۹ صبح تا ۹شب خواهد بود،روز مسابقه و ساعت ،لطفا از الان اطلاع رسانی لازم را محبت فرمائید اهدا خواهد شد 👈۴۰سوال تستی خواهد بود 👈شرکت برای عموم هموطنان آزاد است 👈به۱۶۳نفرهدایاتقدیم خواهد شد 👈مبلغ هدایا ۱،۷۲۵،۰۰۰،۰۰۰میلیارد ریال https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ» (هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند،) گفتند: «تو این کار را با خدایان ما کرده‌ای، ای ابراهیم؟!» تفسیر: جارچیان در اطراف شهر، فریاد زدند هر کس از ماجراى خصومت ابراهیم(علیه السلام) و بدگوئى او نسبت به بت ها آگاه است، حاضر شود. به زودى، هم آن‌ها که از این موضوع آگاه بودند، و هم سایر مردم اجتماع کردند تا ببینند کار این متهم به کجا خواهد رسید؟ شور و ولوله عجیبى در مردم افتاده بود; چرا که از نظر آن‌ها جنایتى بى سابقه توسط یک جوان ماجراجو، در شهر رخ داده بود که بنیان دینى مردم محیط را به لرزه درآورده بود. سرانجام محکمه و دادگاه تشکیل شد، زعماى قوم در آنجا جمع بودند بعضى مى گویند: خود نمرود، نیز بر این ماجرا نظارت داشت. 🌺🌺🌺 نخستین سؤالى که از ابراهیم(علیه السلام) کردند این بود: گفتند: توئى که این کار را با خدایان ما کرده اى؟ اى ابراهیم! (قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ). آن‌ها حتى حاضر نبودند بگویند: تو خدایان ما را شکسته، و قطعه، قطعه کرده اى، بلکه تنها گفتند: تو این کار را با خدایان ما کردى؟ (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۲ سوره‌ مبارکه انبیاء) @ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونستی استفاده و پوشیدن بعضی لباسها حرامه‼️ احکام به زبان ساده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تو ذهن مرد بعضی زیبایی ها، زیبایی های ظاهری نیست...🙃 🔸مردها عاشق زیبایی های درون شما هستن. | @ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پــلاک_پنهـــان #قسمت128 سردار عصبی به سمت او رفت و فریاد زد:
* 🌹 ــ چی شده؟ ــ سردار تماس گرفت،گفت که همه چیز بهم ریخته کمیل ایستاد و با چشمانی پراز سوال به او خیره شد: ــ چی میگی یاسر یاسر ناراحت سرش را پایین انداخت و گفت: ــ مثل اینکه تیمور به زنده بودنت شک کرده،یعنی مطمئن نشده اما دوباره مثل همون روزای اول که خبر شهادتت به خانوادت داده شد،دوباره افرادش اطراف خونتون کشیک میدن کمیل عصبی و ناباور به یاسر نگاه کرد ،باورش نمی شد که بعد از این همه سختی وتلاش،تیمور به زنده بودنش شک کند. یاسر مردد به کمیل نگاهی انداخت و گفت: ــ یه چیز دیگه داداش ــ باز چی هست؟ ــ اونا یه مدته حتی همسرتو زیر نظر گرفتن،شنیدم امشب میخوای بری که ببینیش،به نظرم نرو چون هم خودت هم همسرتو به خطر میندازی. کمیل تکیه اش را به دیوار داد و غمگین زیر لب نالید: ــ دیگه دارم کم میارم یاسر بازوی کمیل را در دست گرفت و آن را به طرف نزدیکترین اتاق برد. در،را باز کرد و منتظر ماند کمیل وارد اتاق شود،کمیل روی صندلی نشست و نگاهش را به بیرون دوخت. "همه چیز به هم ریخته بود و همین او را آشفته کرده بود،بعد از چهار سال سمانه را دیده بود و آن آرامشی که سال ها است ،حس نکرده بود را در دیدارهای اخیر دباره آن را به دست آورد،اما دوباره باید از همسرش دوری کند تا برای همیشه او را از دست ندهد،و با فکر اینکه به زودی این مشکلات حل می شوند و سمانه را خواهد داشت،به خود دلداری می داد." با قرار گرفتن لیوان چایی که بخار آن شیشه پنجره سرد را مات کرده بود،نگاهش را بالا آورد. یاسر لبخندی زد و با ابرو به لیوان اشاره کرد. کمیل لیوان را از دستش گرفت و زیر لب تشکری کرد،دست یاسر بر شانه اش نشست و سپس صدایش به گوش رسید: ــ میدونم بهت خیلی سخت میگذره،چهارسال کم نیست،همه اینجا اینو میدونیم حقته که الان کنار خانوادت باشی،با دخترت وبچه خواهرت بازی کنی. یا با همسرت و بچه ات بری مسافرت،نمیگم درکت میکنم اما میدونم احساس بد و سختیه که در حال انجام هیچکدوم از این کارها نیستی. فقط یه اینو بدون این خودگذشتگی که انجام دادی کمتر از شهادت نیست. * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 او خیلی تنهاست، این یک اعترافِ مهم است! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat