eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱مجموعه‌استوری ... علیه‌السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد سلیم موذن زاده اردبیلی علیه‌السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه نمی‌گذاریم عاشورا رو مکتوم کنید 👈نشر دهیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ» خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغ‌هایی از بهشت وارد می‌کند که از زیر درختانش نهرها جاری است؛ آنان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‌شوند؛ و در آنجا لباس‌هایشان از حریر است. تفسیر: در آیات بعد، با استفاده از روش مقابله، حال مؤمنان صالح را بیان مى کند تا از طریق مقایسه، وضع هر دو گروه کاملاً مشخص شود، و در اینجا پنج نوع پاداش آن‌ها را بازگو مى کند: نخست مى گوید: خداوند کسانى را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند در باغ هائى از بهشت وارد مى کند که از زیر درختانش نهرها جارى است (إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ). گروه اول، در شعله هاى آتش سوزان غوطه‌ورند و اینها در باغ هاى بهشت در کنار نهرهاى جارى آرمیده اند. آن گاه به زینت و لباس آن‌ها پرداخته، مى گوید: آن‌ها با دستبندهائى از طلا و مروارید زینت مى یابند و لباسشان در آنجا از حریر است (یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَب وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ). و این دو پاداش دیگر آن‌ها است. به این ترتیب، در بهشت، زیباترین لباس هائى را که در دنیا از آن محروم بودند در تن مى کنند و دستبندهاى جواهر نشان در دست دارند، اگر در این جهان از پوشیدن این گونه لباس ها و زینت ها ممنوع بودند، به خاطر آن بود که مایه غرور و غفلت مى شد، و سبب محرومیت گروه دیگر مى گشت، ولى در آنجا که این مسائل مطرح نیست این ممنوعیت ها برداشته مى شود و جبران مى گردد. 🌺🌺🌺 البته با توجه به این که:چ الفباى زندگى در آن جهان با اینجا متفاوت است این الفاظ مفاهیمى برتر و بالاتر از آنچه ما در این جهان مى اندیشیم خواهد داشت (دقت کنید). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۳ سوره‌ مبارکه حج) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : برای حفظ عزت خودت عالی ترین هزینه ها را بپرداز •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: وام بخرم یا نه ؟ 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🏴در کربلا چه گذشت... ▪️هشتم محرم الحرام |ملاقات امام(ع) با عمرسعد ▪️حضرت فرمود:« ای پسر سعد! آیا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مجموعه | مصباح الهدی 🔻منزل هشتم: ◾️ اُفتادی و دنیای من پاشید از هم ... «حسین بیامد و بر سر علی بایستاد. روی بر روی او نهاد. اشک از دیدگانش روان گشت و گفت: بعد از تو خاک بر سر دنیا؛ علی علی علی...» 🏷 | (ع) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 ‍#بادبرمیخیزد #قسمت36 ✍ #میم_مشکات تازه وارد این را گفت و از لابلای کر کره نگاهی به بیرون ا
* 💞﷽💞 ‍ چند ثانیه ای این فکر در ذهنش چرخ خورد و بعد خودش هم از این افکار مسخره اش خنده ش گرفت و پوزخندی زد. چهره سید تا رسیدن به خانه گرفته بود. صادق یاد گرفته یود وقتی سیاوش اشتباهی می کند بحث کردن و دلیل آوردن کار بیخودی است. پانزده سال سابقه دوستی نشان داده بود بهترین راه برای ادب کردن سیاوش نشان دادن ناراحتی ست. برای همین تا رسیدن به خانه لام تا کام حرف نزند. دم در خانه صادق که پیاده شد وقتی داشت وارد خانه میشد سیاوش سرش را از شیشه بیرون برد و گفت: -سید? صادق برگشت. -من میرم باشگاه، یه چیزی برای شام درست میکنی? صادق که خوب میدانست چه جوری رفتار کند که هم طرفش را ادب کرده باشد و هم با کش دادن بیخودی حوصله اش را سر نبرد که به جای اصلاح گارد دفاعی بگیرد سرش به نشانه تایید تکان داد. سیاوش که این علامت رضایت را به فال نیک گرفته بود. لبخندی زد و گاز را فشار داد. باشگاه خارج از شهر بود، برای همین سه ربع ساعتی طول کشید تا برسد. با اینکه ساعت 3 بود اما اینقدر ذهنش درگیر یود که اصلا احساس گرسنگی نداشت. اینجور مواقع تنها چیزی که آرامش میکرد سوار کاری با اسب محبوبش بود. قبل از رسیدن زنگ زده بود برای همین اسبش غشو شده و سرحال آماده بود. لباسش را پوشید و وارد اصطبل شد. زین و افسار اسب را برداشت. با دیدن اسبش که از دور می آوردندش لبخندی زد. اسب هم که به نظر می آمد صاحبش را شناخته و از این دیدار خوشحال است شیهه ای کشید. طناب را از مسئول اصطبل گرفت، انعامی داد و دستی به یال های بلند و شانه شده اسبش کشید: -چطوری پسر?حسابی سرحالیا بعد از اینکه اسبش را نوازش کرد افسار و زین را بست چرا که این اسب همچون همتای افسانه ای اش، جز به صاحبش اجازه سواری و بستن یراق را نمیداد. کمی در محوطه باشگاه قدم زدند، اما سیاوش امروز فکر های دیگری داشت. از باشگاه زد بیرون. قدم زدن در محیط تکراری باشگاه هم حوصله او را سر میبرد هم حوصله "پگاز"* را. باغ های اطراف باشگاه و ده کوچکی که همان اطراف بود قطعا جذابیت بیشتری داشت. همین طور ک سواری میکرد ذهنش را بالا و پایین میکرد. یک ساعتی گذشت و بالاخره گرسنگی خودش را غالب کرد. اسب را به طرف روستا هی کرد. اهالی روستا که تا بحال چنین صحنه ای را ندیده بودند با تعجب و لبخندی که نشان میداد از تناسب این اسب و سوارکار خوششان آمده بود نگاهشان میکردند. بچه ها این طرف و آن طرف میدویدند تا دوستانشان را در دیدن این صحنه شریک کنند. به راستی هم تماشای این بلروفون*جوان سوار بر پگاسیوس با شکوهش صحنه ای دیدنی بود. پگاز اسبی بود سفید، از نژاد اندلسی..بلند قد با یالی بلند و انبوه،که تا اواسط سینه اش فرود آمده بود. دمی بی عیب و نقص، پیشانی صاف و ساق هایی خوش تراش. با گردنی خمیده قدم برمیداشت و نجابتش را بیش از پیش به رخ می کشید. جلوی یکی از مغازه های روستا با اشاره صاحبش ایستاد. سیاوس پیاده شد، کمی خرت و پرت خرید و وقتی بیرون آمد با دیدن بچه هایی که اسبش را دوره کرده بودند لبخندی زد .... بیرون روستا زیر درختی که کنار دیوار باغ بود نشست تا چیزی بخورد. همانطور که ساندویچ سردش را گاز میزد گفت: *پگاز(پگاسیوس): اسب بالدار جاودانی در اساطیر یونانی که از خون مدوسا به دنیا آمد. *بلروفون: پسر پادشاه افورا، قهرمان افسانه ای، که با کمک آتنا توانست پگاسیوس را رام کند. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅️ آسمانی زندگی کنیم ✅ از امشب بی بی جان، حرم شما خانه ماست •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📨 :به امام خامنه‌ای می‌گوییم: «به خدا قسم ای سیّدِ ما، اگر ما همگی کشته شویم، سپس سوزانده شویم و خاکسترمان در هوا پخش شود و مجدد زنده شویم و هزاران بار این کار با ما انجام شود، تو را ترک نمی‌کنیم ای فرزندِ حسین» ‌ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی اکبر(علیه‌السلام) ☝ هر روز یک ماجرا از کربلا در بیانات رهبر انقلاب 🏴 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
4_5927078602469281737.ogg
4.29M
مداحی قدیمی استاد سلیم موذن زاده اردبیلی حدود ۵۰ سال پیش •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی تمدن‌ها به سبک آمریکایی... ♨️ نگاهی به گفتگوی تمدن‌ها از زاویه‌ای دیگر! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ماجرای مقام کسی که فقط به خاطر چایی مجلس روضه می‌رفت... استاد عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat