شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت74 ✍ #میم_مشکات #فصل_پانزدهم: مهمانی آخر همه این اتفاقات وقتی افتاد که
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت75
✍ #میم_مشکات
-کجا استاد?شما که خودت اهل دلی...ببین چقد حوری اینجاست..حیفه ها
از آنجایی که مستی راستی می آورد و آدم های مست درونشان را راحت تر بیرون میریزند نیما هم شروع کرد به وصف حالش:
-میبینی سیاوش جون? آدم اینقد حوری دورو برش باشه بعد مجبور باشه با اون دختره کلاغ سیاه سر کنه... حیف که باید حفظ ظاهر کرد تا بتونی سری تو سرا در بیاری... کافیه یه مدت تحمل کنم. جای پام که سفت بشه تو کار، میفرستمش خونه باباش... فعلا نیازش دارم
و بعد خنده مستانه ای سر داد و آروغی زد. سیاوش از خشم ب مرز انفجار رسیده بود. این پسره هرزه و لاابالی داشت در مورد همسرش اینگونه زشت و خفیف حرف میزد? میخواست یقه نیما را بگیرد و پرتش کند که نیما دستانش را گرفت و همانطور که خودش مستانه تلو تلو میخورد و میرقصید خواست که سیاوش هم همراهی اش کند. سیاوش احساس کرد الان است که روی نیما بالا بیاورد. نمیدانست چرا! از اینکه در این مراسم آمده بود و خودش را حقیر کرده بود? شاید هم از دست موجوداتی مانند نیما که انسانیت را به گند میکشند. نیما آزاد بود هرطور میخواهد زندگی کند اما چطور به خودش اجازه میداد با زندگی شخص دیگری بازی کند? دین ندارد، مردی و جوانمردی چه?!
چشمانش در غضب غوطه ور بود، میخواست حرکتی کند که دختری نزدیکش شد، او نیز به نظر نمی آمد عقلی برایش مانده باشد. با آن لباس نیمه برهنه و آن چهره پر از آرایش(که حتی در غرب هم خصیصه زنان روسپی ست) خنده ای کرد، بازوی سیاوش را گرفت و به طرف خودش کشید و گفت:
- آقای دکتر حیف اون چشم های آسمونیت نیست اینقد عصبانی باشه? این چشم هارو باید بوسید!!
و گردن کشید تا خودش را به صورت سیاوش برساند ...
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
4_6042062753953221212.ogg
2.83M
" بر کشتگان نینوا اربعین آمد "
استاد سلیم موذن زاده اردبیلی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢بیانیه حزب الله لبنان در پاسخ اولیه به ترور شهید فؤاد شکر
در متن بیانیه اولیه آمده است:
🔹در سحرگاه اربعین امام حسین علیه السلام سرور و سالار شهیدان، امام آزادگان و مظهر فداکاری و نوع دوستی و سربلندی و در چارچوب واکنش اولیه به تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی به حومه جنوبی بیروت که منجر به شهادت جناب آقای فؤاد شکر رحمت الله علیه و تعدادی از مردم شریف کشور شد، رزمندگان مقاومت اسلامی، سایت ها، پادگان ها و گنبد آهنین دشمن در شمال فلسطین اشغالی را با تعداد زیادی موشک و به سمت یک هدف خاص نظامی رژیم صهیونسیتی که متعاقباً اعلام خواهد شد چه هدفی است، هدف قرار دادند
🔹مقاومت اسلامی در لبنان هم اکنون و در این لحظات در بالاترین آمادگی خود قرار دارد و هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی به ویژه در صورت آسیب دیدن غیرنظامیان، همراه با مجازات سخت و بسیار شدید خواهد بود.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💢بیانیه حزب الله لبنان در پاسخ اولیه به ترور شهید فؤاد شکر در متن بیانیه اولیه آمده است: 🔹در سحرگا
💢 کدام پایگاههای رژیم صهیونیستی مورد هدف قرار گرفتند؟
🔹در بیانیه دوم حزب الله آمده است: این مرحله هدف قرار دادن پادگانها و مکانهای اسرائیلی برای تسهیل عبور از پهپادهای تهاجمی به سمت هدف مورد نظرشان در عمق نهاد است.
🔹پایگاه هایی که هدف قرار گرفتند:
حکومت میرون
آرامگاه نیفی زیو
پایگاه ذاتون
اصطبل زائورا
پایه دشت
پادگان کیلا در جولان اشغالی سوریه
پادگان UF در جولان اشغالی سوریه
پایگاه نفاح در جولان اشغالی سوریه
پایگاه یاردن در جولان اشغالی سوریه
حکومت عین زی تیم
پادگان راموت نفتالی.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشنگرافیک | تاریخچه #اربعین
◽️در مسیر حسین بودن برای ایرانیان چگونه بوده است؟
◽️روایتی کوتاه از تاریخچه زیارت اربعین
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 یا زوار...
▪️از زبان حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت زینب(س) خطاب به زائران امام حسین(ع)
#من_عاشق_اربعین_حسینم
#الحسین_یجمعنا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
4_5771720255164384858.ogg
3.56M
زنده یاد حاج محمد باقر منصوری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیاتنا حسین مماتنا حسین
حبیبنا حسین وَ حُبُّهُ یَجمَعُنا
یا ابا عبدالله تویی تو ناجی دنیا
حرف مشترک ما حسین حسین
یا ابا عبدالله تویی تو فاتح دلها
ما غلام و تو مولا حسین حسین
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 رهبر انقلاب: کارزار بین جبهه حسینی و جبهه یزیدی تمام نشدنی است
☝ فیلم کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در جمع دانشجویان عزادار اربعین. ۱۴۰۳/۶/۴
💻 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#کتاب " انسان #دویستوپنجاهساله " بیانات و نوشته های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای د
پی دی اف #مسابقه را مطالعه فرمائید و فایل های صوتی#مسابقه را لطفا استماع فرمائید
۱۵ و ۱۶ شهریور برگزار خواهد شد
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ»
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد؛ و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت میکنند؛ و آسمان [= کرات و سنگهای آسمانی] را نگه میدارد، تا جز به فرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است!
تفسیر:
باز به نمونه دیگرى از این قدرت بى پایان در زمینه تسخیر موجودات براى انسان ها اشاره کرده، مى فرماید: آیا ندیدى که خداوند آنچه را در زمین است مسخر شما کرد و همه مواهب و امکانات آن را در اختیار شما قرار داد تا هر گونه بخواهید از آن بهره بگیرید؟ (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأَرْضِ).
و همچنین کشتىها را در حالى که در دریاها به فرمان او به حرکت در مى آیند، سینه آب ها را مى شکافند و به سوى مقصدها پیش مى روند؟ (وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ).
از این گذشته، خداوند آسمان را در جاى خود نگه مى دارد تا بر زمین جز به فرمان او فرود نیفتد (وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الأَرْضِ إِلاّ بِإِذْنِهِ).
🌺🌺🌺
از یکسو، هر یک از کرات آسمانى را در مدار خود به حرکت در آورده، و نیروى دافعه حاصل از گریز از مرکز را درست معادل نیروى جاذبه آنها قرار داده است، تا هر یک در مدار خود بى آن که در فاصله هاى آنها دگرگونى حاصل بشود، به حرکت در آیند، و تصادمى در میان کرات روى ندهد.
از سوى دیگر، جوّ زمین را آنچنان آفریده که به سنگریزه هاى سرگردان اجازه بر خورد با زمین، تولید ناراحتى و ویرانى براى اهلش ندهند.
آرى، این رحمت و لطف او نسبت به بندگان است که این چنین گهواره زمین را امن، امان و خالى از هر گونه خطر آفریده، تا محل آسایش و آرامش بندگان باشد، نه سنگ هاى سرگردان آسمانى بر زمین سقوط مى کنند، نه کرات دیگر با آن تصادم مى نمایند.
لذا در پایان آیه اضافه مى کند: خداوند نسبت به مردم مهربان و رحیم است (إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۵ سوره مبارکه حج)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : تقوا، مرکب راهور
#آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣سه روش در زندگی #زناشویی داریم:
1⃣توافق و تفاهم
2⃣تحمل
3⃣طلاق
#دکتر_سعید_عزیزی
#همسرداری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت75 ✍ #میم_مشکات -کجا استاد?شما که خودت اهل دلی...ببین چقد حوری اینجاست
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت76
✍ #میم_مشکات
سیاوش بازویش را بیرون کشید، بازوی دختر را گرفت و پرتش کرد روی زمین! بعد چرخید به طرف نیما، یقه اش را گرفت و کشیدش بالا ... از عصبانیت نمی توانست حرفی بزند. چه چیزی باید میگفت به این آدم فرومایه و بی ارزش! دندان هایش را به هم فشار داد و تنها یک جمله آمد:
-لعنت به تو! بی شرف پست فطرت
بعد یقه اش را با شتاب ول کرد و به سمت در خروجی رفت. نیما که تعادل نداشت چرخی خورد و ب زحمت خودش را نگه داشت. برای لحظه ای ماتش برد و بعد زد زیر خنده ...
تمام طول آن روز و حتی روزهای بعد هم سیاوش عصبانی بود. آنقدر اعصابش متشنج بود که کلاس های دو روز آخر هفته را تعطیل کرد، در خانه ماند و تنها کاری که کرد حل کردن پازل هزار تکه ای اش بود.
تعطیل کردن کلاس ها همان و نفهمیدن تاریخ عقد که جمعه بود همان... یعنی قرار بود همه زحماتش به باد برود?
صبح جمعه، ساعت ده بود که از خواب بیدار شد. توی تختش نشست و به پازل به هم ریخته کف اتاقش خیره ماند.
سابقه نداشت چیدن یک پازل دو روز طول بکشد.
غرق در افکارش بود که سید از در وارد شد. بعد از دو روز انگار برای اولین بار بود که صادق را میدید. یکدفعه یادش آمد این مدت اصلا حواسش به سید نبوده... این دو روز هم که اینقدر غرق در افکار خودش بود که اصلا یادش رفته بود صادق را!
سید همانطور که بارانی اش را در می آورد، سلامی کرد و یکی از نان هایی را که گرفته بود روی بخاری گذاشت و یکی را در سفره پیچید. سیاوس نان سنگک را برشته دوست داشت.
آه که چقدر این مدت صادق را در کنارش کم داشته بود. این سلام آرام، این مهربانی که هنوز دریغش نمیکرد از دوست بی وفایش... چقدر آرامش به دلش میریخت... چرا در این دو روز به این فکر نکرده بود تا صادق را پیدا کند، حرف بزند و آرام شود.
حالا که دیگر دلیلی نداشت که بخواهد نقش بازی کند. باید با صادق حرف میزد اما چطوری?باید چه میگفت?اصلا با چه رویی?
او رفیق پانزده ساله اش را جلوی همه سکه یک پول کرده بود! چطور میتوانست بگوید همه اینها یک فیلم بوده? اصلا توجیه مناسبی نبود! اما سید میفهمید،میبخشید، نه?!!
کلافه دستی در موهای اشفته اش کشید. باید اول دوش میگرفت. شاید کمی مغز خشک شده اش نم میگرفت و نرم میشد. حوله اش را برداشت و از اتاق زد بیرون. وقتی برگشت سفره صبحانه را دید که هنوز گوشه اتاق نیمه پهن بود و یک لای سفره روی نان ها را پوشانده بود. سید هم غرق در کتابهایش عافیت باشید ارامی گفت و به خواندن ادامه داد.
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج