فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مراتب دعا
🔸آیت الله مظاهری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ۳۳ روز مانده به اربعین حسینی(ع)
#استوری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
🔴 دعای گشایش از گرفتاریها
🔵
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:🌕 آیا به شما خبر بدهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: 🔺 لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ 🔹(خداوندا) جز تو معبودى نيست! منزهى تو! من از ستمكاران بودم! (انبياء/ 87) 📚 خصال، ص ۲۱۸ دعای یونسیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چی میتونه جزء غصه ی دوری جوونو پیر کنه...
عزیز آدم دیر کنه
اللهمعجللولیڪالفرج 🌿
#استوری
مبلغان کانال شیفتگان تربیت مخاطبین گرانقدر هستند 👇
مباحث را به یک نفر ارسال فرمائید 🌹👌
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۱۱ قرآن کریم ( آیات ۱۸ تا ۲۳ سوره مبارکه مائده) 🍃🌹🍃 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۱۲ قرآن کریم ( آیات ۲۴ تا ۳۱ سوره مبارکه مائده)
🍃🌹🍃
🌺 امام صادق (ع) میفرمایند: «مَن قَرَأَالقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ ، اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ» هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد. (اصول کافی ۲/۶۰۳)
🎙 استاد: مرحوم منشاوی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز تفسیر یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
او کسى است که دریا را مسخّر شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید. و زیورى که آن را بر خود مى پوشانید (همچون مروارید) از آن استخراج کنید. و کشتیها را مى بینى که سینه دریا را مى شکافند تا شما (به تجارت بپردازید و) از فضل خدا بهره گیرید. شاید شکر او را به جاى آورید.
(سوره مبارکه نحل/ آیه ۱۴)
❇ تفســــــیر
این آیات، به سراغ بخش مهم دیگرى از نعمتهاى بى پایان خداوند در مورد انسانها مى رود. نخست از دریاها که منبع بسیار مهم حیات و زندگى است آغاز مى کند و مى گوید:
او کسى است که دریاها را براى شما تسخیر کرد و به خدمت شما گمارد (وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ).
مى دانیم، قسمت عمده روى زمین را دریاها تشکیل مى دهند و نیز مى دانیم نخستین جوانه حیات در دریاها آشکار شده، و هم اکنون نیز دریا منبع مهمى براى ادامه حیات انسان، و همه موجودات روى زمین است و قرار دادن آن در خدمت بشر، یکى از نعمتهاى بزرگ خدا است.
آن گاه به سه قسمت از منافع دریاها اشاره کرده مى فرماید:
تا از آن گوشت تازه بخورید (لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً).
گوشتى که زحمت پرورش آن را نکشیده اید، تنها دست قدرت خدا آن را در دل اقیانوسها پرورش داده و رایگان در اختیارتان گذارده است.
مخصوصاً تکیه روى طراوت و تازگى این گوشت، با توجه به این که در آن عصر و زمان از یک جهت و در عصر و زمان ما از جهت دیگر، گوشتهاى کهنه فراوان بوده و هست، اهمیت این نعمت را آشکارتر مى سازد و هم اهمیت تغذیه از گوشت تازه را.
با تمام پیشرفتى که در زندگى و تمدن مادى بشر به وجود آمده، هنوز دریا یکى از مهمترین منابع تغذیه انسان را تشکیل مى دهد و همه سال صدها هزار تُن از گوشت تازه اى که دست لطف پروردگار براى انسانها پرورش داده، از دریا صید مى شود.
لذا اکنون که جمعیت کره زمین رو به افزایش است و بعضى در مطالعات ابتدائى خود احساس مى کنند، خطر کمبود مواد غذائى، مردم جهان را براى آینده تهدید مى کند، افکار دانشمندان متوجه دریاها شده و چشم امید خود را به آن دوخته اند تا از طریق پرورش و تکثیر نسل انواع ماهیها بتوانند این کمبود را به مقدار قابل ملاحظه اى، بر طرف سازند، این از یکسو.
از سوى دیگر، مقرراتى براى جلوگیرى از آلوده شدن آب دریاها و از میان رفتن نسل ماهى ها، وضع کرده اند که از مجموع آن اهمیت جمله فوق، که در چهارده قرن قبل در قرآن نازل شده است، روشنتر مى شود.
دیگر از منافع آن، مواد زینتى است که از دریاها استخراج مى شود لذا اضافه مى کند: تا از آن زینتى براى پوشیدن استخراج کنید (وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها).
بدون شک، این بُعد از روح انسانى نقش مؤثرى در حیات بشر دارد، لذا باید به طرز صحیح سالمى ـ دور از هر گونه افراط و تفریط و اسراف
آنها که غرق در تجمل پرستى و انواع زینتند به همان گونه گمراهند که افراد خشک و مخالف هر گونه زینت; چرا که، یکى در طرف افراط و مایه نابودى سرمایه ها و ایجاد فاصله طبقاتى و کشتن معنویات است، و دیگرى در طرف تفریط و باعث خمودى و رکود.
به همین دلیل در اسلام، استفاده از زینت به صورت معقول و خالى از هر گونه اسراف مانند بهره گیرى از لباسهاى خوب، انواع عطریات، بعضى سنگهاى قیمتى و مانند آن ـ مخصوصاً در مورد زنان ـ که نیاز روحیشان به زینت بیشتر است توصیه شده است، ولى، باز تأکید مى کنیم: باید خالى از اسراف و تبذیر باشد.
بالاخره سومین نعمت دریا را حرکت کشتى ها به عنوان یک وسیله مهم براى انتقال انسان و نیازمندیهاى او، ذکر مى کند، و مى فرماید: کشتى ها را مى بینى که آبها را بر صفحه اقیانوسها مى شکافند (وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ).
صحنه اى که در برابر سرنشینان کشتى به هنگام حرکت بر صفحه اقیانوسها ظاهر مى شود، چقدر دیدنى است خدا این نعمت را به شما داد تا از آن بهره گیرید و از فضل او در مسیر تجارت خود از کشتى ها استفاده کنید (وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ).
با توجه به این همه نعمت، حسّ شکرگزارى را در شما زنده کند شاید شکر نعمتهاى او را به جا آورید (وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
فُلْک (کشتى) هم به معنى مفرد آمده و هم به معنى جمع.
مُواخِر جمع ماخِرَة از ماده مَخْر (بر وزن فخر) به معنى شکافتن آب از چپ و راست است و به صداى وزش بادهاى شدید نیز گفته مى شود و از آنجا که کشتیها به هنگام حرکت آبها را با سینه خود مى شکافند به آنها ماخِر یا ماخِرَه مى گویند.
اصولاً ـ چه کسى این خاصیت را در ماده اى که کشتى را از آن مى سازند قرار
داد تا روى آب بایستد، آیا اگر همه چیز از آب سنگین تر بود، و فشار مخصوص آب نیز نبود، هرگز مى توانستیم، بر صفحه بى کران اقیانوسها حرکت کنیم؟
به علاوه، چه کسى بادهاى منظم را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در آورد؟ و یا چه کسى در بخار، آن همه قدرت آفرید تا با نیروى آن کشتیهاى موتورى را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در آوریم؟ آیا هر یک از اینها نعمت بزرگى نیست؟
توجه به این نکته که راههاى دریائى از جاده هاى خشکى بسیار وسیعتر، کم خرج تر و آماده تر است، و نیز توجه به این که کشتیهاى غول پیکر که گاهى به عظمت یک شهر مى باشند، عظیمترین وسیله نقلیه بشر را تشکیل مى دهند، عظمت نعمت دریاها را براى کشتیرانى واضحتر مى کند.
(تفسیرنمونه/ذیل آیه۱۴نحل)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیہ به زنان و مردان متاهل
🎙استاد قرائتی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رنج_مقدس #قسمت_چهل_و_پنجم خودخواهی های آدم ها، رنگ زندگی را تيره می کنه. اين را علی با اخم و گرفت
#رنج_مقدس
#قسمت_چهل_و_ششم
سعيد می گويد:
- علی جان! بسه.
اين سعيد آبی پوش را دوست دارم. تيشرتش را ديشب خريد. بنده خدا چقدر هم دعوا شنيد که چرا تک خوری کرده است. صبح رفت برای
هردوتايشان خريد. حالا کی خودخواه خر است؟
مسعود ژست فيلسوفانه ای می گيرد و می گويد:
- من يه پنج ضلعی کشف کردم که مخصوص انسان هاست! اين پنج تا ضلع ليلی رو خدمتتون عرض کنم:
ضلع 1: خودخواهی؛
ضلع 2: خودشيفتگی؛
ضلع 3: خودخوری؛
ضلع 4: خرفتی؛
ضلع 5 هم که از ضلع های کاربردی و اصلی و پر نقش در زندگی هر فردی است، خريت است آقا جون.
خريت که قرار بوده اختصاص به الاغ داشته باشه و من نمی دونم چرا انسان ها اين قدر اصرار دارند که اين صفت رو داشته باشند!
کنار روزنامه اين ضلع ها را می نويسم و به هم وصلشان می کنم. مسعود چايی اش را سر می کشد. چرا خود خودخواهش را نمی گويد که هرچه
لباس دارد بايد يقه دار باشد، و الا جنجال می کند. حتی اين تيشرت نارنجی اش. کله اش خراب است. نارنجی هم شد رنگ آن هم با صورت سبزه اش.
فقط زيرپوش هايش بی يقه است. سعيد می گويد:
- احتماًلا اين همون پنج ضلعی نيست که من خدمتتون عرض کردم. چون خود شما اين پنج ضلع رو بارها تجربه کردی و حالا اين قدر مسلط
داری دفاع ارائه ميدی.
مسعود استکانش را زمين می گذارد و می گويد:
- اتفاقاً اتفاقاً من و شما نداريم که. شما فکر کن. من استفاده می کنم. البته اغلب بلکه نزديک به نود و نه درصد آدم ها اين تجربه شگرف رو دارند، منم روش.
علی مرموزانه سکوت کرده است. از علی بدم می آيد. يک ماژيک برمی دارم و اول ريش های مرتبش را رنگ می کنم بعد روی لباس ورزشی سفيدش هرچه دلم می خواهد می نويسم. مسعود کوتاه نمی آيد:
- اصولا آدم ها خيلی خودشون رو قبول دارند. فکر خودشون، ايده خودشون، کار خودشون. بگو علی، کمک بده...
- حرف خودشون، برنامه خودشون، مشکل خودشون، دست پخت خودشون، قيافه و تيپ خودشون، مدرک خودشون.
موهای مشکی اش را هم از ته می تراشم. ابروهای به هم پيوسته اش را هم تيغ می زنم. بی ريختش می کنم.
- اوکی چه مسلط! لطفاً ادامه نديد. داری سطح بحث رو پايين می آری. بعد از اين خودِ خر سوارشون که حاضر هم نيستند يک کم، يه ذرّه روش
فکر کنند و کوتاه بيان و نقدی بپذيرند می رسند به کجا؟ به... اگه گفتی؟
می پرم وسط و می گويم:
- به خودشيفتگی مسعودی می رسه.
کم نمی آورد. بلند می شود پاچه شلوار ورزشی اش را بالا می گيرد و ادای پرنسس ها را درمی آورد و زانو خم می کند و احترام می گذارد. مسعود
عوض بشو نيست، هرچند که تو را يک انسان عوضی جلوه بدهد و بخواهد که سر جايگاهت بنشاند.
- به خودشيفتگی! آفرين خواهر گلم! دو زار قيافه نداره، کلی به خودش ور می ره. صاف صاف راه می ره و توقع هم داره همه از بغلش که رد می
شن بگن عروسک. دوزار فکرش نمی ارزه، ايده ش دزديه، کارش به درد عمه ش می خوره، رفته جای سِمت رياست نشسته. چند نفر هم مقابلش دولا راست می شند اُوه ديگه هيچی. از شهرستان ساکن تهرانِ بی در و پيکر شده، از دماغ فيل افتاده انگار. به اين ها می گن چی: خودشيفته.
سرم را از روی روزنامه بلند نمی کنم. کلمات مسعود را که حس می کنم دقيقاً من مخاطبش هستم، کنار روزنامه سياه قلم می کنم و کنارش عکس شان را می کشم منتهی کج و کوله و بی ريخت. طاقتم دارد تمام می شود. مسعود به سعيد می گويد:
-قربون پات، يه چايی بده. نه اينکه عادت به سخنرانی ندارم گلوم اذيت می شه.
خودکارم رو می کوبم زمين و می گويم:
- لازم نيست اينقدر انرژی بذاری سخنرانی کنی. بعدش مثل من خودخوری می کنه. انقدر غرق مشکلات خودش می شه که خرفت می شه،
نمی تونه درست ببينه، درست تصميم بگيره، و اين عين خريته. راحت باش آقا مسعود.
با پررويی می گويد:
- دور از جون! دور از جون.
رو می کنم به علی که سعی می کند نگاهم نکند و می گويم:
- داداش محترم نظر شما هم قطعاً همينه ديگه: دور از جون دور از جون.
علی با انگشتش روی قالی چيزهايی می نويسد و جوابی نمی دهد. مسعود انگار پيش بينی اينکه من حرفش را قطع کنم و عصبی بشوم را نکرده
بود. ملتمسانه علی را نگاه می کند... علی اما دل از گل های قالی نمی کند.
#ادامه_دارد