eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
Meysam Motiei - Khabar Dari Ke Asheghet (128).mp3
8.15M
عاشقت خونه نشین شد،یاحسین اوزوی بیزدن آلما😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم، و در آن روز که می‌میرم، و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!» (سوره مبارکه مریم/ آیه ۳۳) ❇ تفســــــیر و سرانجام، این نوزاد (حضرت مسیح) مى گوید: سلام و درود خدا بر من باد آن روز که متولد شدم، و آن روز که مى‌میرم، و آن روز که زنده برانگیخته مى‌شوم (وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً). 🌺🌺🌺 همان گونه که در شرح آیات مربوط به یحیى (علیه السلام) گفتیم، این سه روز در زندگى انسان، سه روز سرنوشت ساز و خطرناک است که سلامت در آن‌ها جز به لطف خدا میسر نمى شود و لذا هم در مورد یحیى (علیه السلام) این جمله آمده، و هم در مورد حضرت مسیح (علیه السلام)، با این تفاوت که در مورد اول خداوند این سخن را مى گوید و در مورد دوم مسیح (علیه السلام) این تقاضا را دارد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۳ سوره مبارکه مریم) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 شرایط امر به معروف و نهی از منکر 🕌 شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 🎬 مانور آمادگی برای ظهور..... 🔻چرا از منظر امام خمینی(ره)، اربعین میلیونی، یعنی مژدۀ پیروزی؟ | قاعدۀ مهمی که امام ۲۴ مرتبه تکرار کردند! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_صدوهفدهم ــ همینجاست. بایست. محسن، ماشین را نگه داشت. شهاب، زود پیاده شد و
ــ چه کاره اشی؟! شهاب کارت شناسایی خودش را درآورد و نشان نگهبان داد. نگهبان سری تکان داد. شهاب، با محسن به سمت آسانسور رفتند. شهاب، دکمه طبقه ۸ را فشار داد؛ با پا به کف آسانسور ضربه می زد. محسن دستی بر شانه اش گذاشت. ــ آروم باش... شهاب سری تکان داد. ــ آرومم! آرومم! طبقه هشتم. در آسانسور باز شد. شهاب به سمت در قهوه ای رنگ رفت و چند بار پشت سرهم زنگ را زد. در باز شد و پسری از لای در سرش را بیرون آورد. ــ چی میخوای؟! بلد نیستی مثل آدم زنگو بزنی؟! شهاب عصبی لگدی به در زد که پسره شوکه به عقب پرت شد. شهاب عصبی وارد خانه شد. خانه پر از دود بود. به دو پسر که روی مبل نشسته بودند، که گویا مست بودند نگاهی انداخت. مهران بی خبر از همه جا از اتاق بیرون آمد. ــ اشکان کی بود، اینطوری زنگو می زد؟! مهران، پشت سر شهاب ایستاد. ــ مگه اینجا طویله است... سرتو انداختی اومدی تو!! شهاب برگشت. مهران با دیدن شهاب کپ کرد. ــ آره تویله است. اگه تویله نبود؛ تویه حیوون اینجا چیکار می کردی پس؟! ومشتی که شهاب به صورت مهران زد، مهران را فرش زمین کرد. شهاب، رو به محسن گفت. ــ حواست به اینا باشه، فرار نکنن! با عصبانیت به طرف مهران رفت و یقه اش را گرفت و از جا بلندش کرد. ــ پس چرا حرف نمیزنی هان؟! الان که خوب بلبل زبونی می کردی... و مشت دوم شهاب، سمت چپ صورت مهران را هدف گرفت. ــ الان کارت به جایی میرسه... زنم رو میکشی تو بیابون و میترسونینش؟! ــ بخدا نازنین گفت. مشت محکمی که شهاب به صورتش زد، توان ایستادن را از او گرفت. شهاب، کنار مهران روی زمین زانو زد و با صدای عصبی عربده زد: ــ غلط کرده! تو هرکی یه چیز بهت میگه میری انجام میدی؟! هان؟! روی شکمش نشست و یقه اش را گرفت. کمی بلندش کرد. ــ که زنم رو تو ساختمون گیر میاری؟! هان؟! ومشتی، زیر چشمش نشاند. ــ که هیچکی به دادش نمیرسه؟! و مشت بعدی... عربده زد: ــ که براش برنامه داشتید... شهاب دیوانه شده بود؟ نمی دانست، طوفانی که در وجودش به راه افتاده بود را، چگونه آرام کند. بی مهابا، پشت سرهم، به صورت مهران مشت می زد. محسن به طرفش دوید و اورا از مهران جدا کرد. شهاب ایستاد. با آستینش، دانه های عرقی که روی پیشانیش نشسته بود را پاک کرد. نگاهی به صورت غرق خون مهران انداخت. ــ کسی که به ناموس من چشم داشته باشه و بخواد، حتی برای یه لحظه... اون رو بترسونه... نفسش رو میبرم! فهمیدی؟! فریاد زد: ــ نفسش رو میبرم... و لگدی به پهلوی مهران زد. محسن به طرفش آمد. ــ بیا اینور شهاب کشتیش... ــ کاشکی بزاری بکشمش! محسن به مهرانی که با صورت خونی پهلویش را گرفته بود وآرام ناله می کرد، نگاهی انداخت. محسن اولین بار بود، شهاب را اینقدر عصبی می دید. به سمت شهاب رفت. ــ بریم دیگه... ـ یه لحظه صبر کن بچه های ستاد دارن میان اینارو جمع کنند! محسن، نگاهی به میز که پر از شراب و بسته های پودر سفید رنگی بود، انداخت. حدس می زد که مواد مخدر باشد.. همسایه ها، به پارکینگ آمده بودند و به مهران و بقیه که دستبند به دست به طرف ماشین پلیس می رفتند، نگاه می کردند. یکی از نیروهای پلیس به سمت شهاب آمد و احترام نظامی گذاشت. ــ قربان کار ما تموم شد! ــ خسته نباشید! کسی ازشون بازجویی نکنه، خودم صبح میام. سروان با هیچ وثیقه ای هم آزاد نشند... ــ بله قربان! تلفنش زنگ خورد. مریم بود. ــ جانم؟! ــ شهاب کجایی؟! ــ چی شده؟! ــ مهیا بیدار شده حالش خوب نیست... همش گریه میکنه و سراغ تورو میگیره... ــ اومدم! تماس را قطع کرد. ــ محسن بریم خونه... سوار ماشین شدند. شهاب نگاهی به اسلحه خودش انداخت، آن را برداشت. خدا را شکر کرد، که همراه خوش نبرده بود. چون هیچ اطمینانی نبود که مهران را امشب نمیکشت. چشمانش را بست و به صندلی تکیه داد احساس می کرد، الان کمی آرام تر شده... اما، دلش هوای مهیا را کرده بود. با حرف های مریم نگران شده بود. فقط می خواست هر چه سریعتر به خانه برسد و مهیا را آرام کند. با ایستادن ماشین؛ به طرف محسن برگشت. ــ ممنونم که اومدی اگه نبودی، مطمئنم یه کاری دست خودم و اونا میدادم. ــ در دیوانه بودن توشکی نیست اخوی... لبخندی زد و ادامه داد. ــ برو کنا زنت؛ الان خیلی بهت احتیاج داره. شهاب، سری تکان داد و از ماشین پیاده شد. آیفون را زد. مریم سریع در را باز کرد. مثل اینکه منتظر آمدنشان بود. وارد خانه شد. مریم دم در ورودی ایستاده بود. شهاب با نگرانی به طرفش رفت. ــ مهیا کجاست؟! ــ خوابید! ــ حالش چطوره؟! ــ اصلا خوب نیست! خیلی سراغتو گرفت دید نیستی کلی گریه کرد. معلوم بود از چیزی ترسیده... مجبور شدم بهش یه آرامبخش بدم. شهاب به سمت اتاق رفت. مریم، به سمت محسن رفت. * از.لاڪ.جیــغ.تـا.خــــدا * * ادامه.دارد.... *
انسان ۲۵۰ ساله | امام حسن علیه السلام - Nojavan.Khamenei.ir.mp3
2.31M
◾️رهبرمعظم انقلاب: آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن، کار امام حسن علیه السلام بود 🗓به مناسبت هفتم صفر، سالروز شهادت امام حسن مجتبی(علیه السّلام) به روایتی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شـهــادت مـعـــزالـمــومــنـیــن امـام حــســــن مـجــتــبــی (؏) برتمام شیعیان تسلیت🖤 علیه السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
به رهبری حسین.pdf
488.5K
📥 نسخه PDF | کتابچه "به رهبری حسین(علیه‌السلام)" ▪️بازخوانی ابعاد گوناگون «حماسه اربعین» در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر|🎥 نماهنگ طریق 🎙با صدای سیدمجید بنی فاطمه 🏴دارن میان دونه دونه زائرا ... 🗓 13 روز تا اربعین حسینی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-عشق‌یعنی‌به‌تورسیدن -یعنی‌نفس‌کشیدن‌تو‌خاک‌سرزمینت♥️ 📆 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 متاسفانه پشت هر زن بی عفت و بی حجابی یه مرد بی غیرت هست... 🖇نشر دهیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠کلمات پر کاربرد زبان عربی به لهجه عراقی 👈 در ایام #اربعین در کربلا به دردتان میخورد. 💠فارسی : گذرن
اطلاعات کاربردی سفر (وایفای) محل ارائه وایفای رایگان همراه اول در اربعین 1402 نجف: مقبره آیت الله حکیم: واقع در ثوره العشرین مقام صافی صفا در غرب حرم امام علی علیه السلام پارکینگ طبقاتی : مابین ضلع شمالی حرم و قبرستان وادی السلام کنسولگری ایران: میدان ثوره العشرین محله حی السعد جاده نجف کربلا: عمود 88 موکب ام المومنین عمود 146 عمود 202: موکب فاطمه الزهراء عمود 309: موکب دیوان وقف شیعی عمود 343 : موکب القریشی عمود 483 عمود 547 موکب شهدا طریق کربلا عمود 707 : موکب علی بن موسی الرضا عمود 828 : موکب صاحب الزمان عمود 953:موکب شهید الله عمود 998 عمود 1080 : موکب حضرت معصومه(س) عمود 1120 : موکب خدام الحسین(ع) سامرا : پارکینگ حرم لطفا با نشر این پیام شما هم در کمک به زوار سهیم شوید •┈┈••✾❀🍃🌺❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جزئیات اجلاس بریکس •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد چای شیرین کربلایی ها لب حلاوت احلی من العسل دارد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فصل دوم ، شبهه چهارم.mp3
2.73M
🔊 | شما هیچ گاه از ظلم به زن در هیچ کجای دنیا نشنیده اید، ظلم به زن همیشه در ایران اتفاق می افتد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 🔻مرگ مرموزترین جاسوس موساد در ایران انتشار خبر مرگ نیمرودی، خاطرات تلخ مأموریت ۱۳ ساله این جاسوس مرموز رژیم صهیونیستی را در کشورمان زنده کرد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
@arbaeen_marasemat.pdf
525.5K
🏴آموزش فشرده مکالمه عربی ویژه اربعین •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 با نوای حاج مهدی صدقی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
arbaienhoosseini - 8 - 128 - musicsweb.ir.mp3
22.96M
▪️هرسال تو راه نجف تا کربلا بودم 🎙 حاج مهدی رسولی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدتهرانی مقدم: فقط انسان های ضعیف اندازه امکاناتشان‌کارمیکنند به☝️نفر ارسال فرمائید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat