eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @sh_tarbiat 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اللهم ارزقنا زيارة الاربعين •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چرا پول سفر را خرج نیازمندان نمی‌کنید؟! 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
37.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 🌴آقا منم اجازه خادم بشم 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که یک کودتا به نام او خورد! 🔹بسیاری نمی‌دانند «نوژه»، نام خلبان شجاعی است که یک سال قبل از این کودتا، نقشه‌های ضد انقلاب در پاوه را نقش بر آب کرد و در نهایت پس از اصابت آتشبار عناصر ضد انقلاب، با زبان روزه به شهادت رسید. 📆 ۲۵ مرداد سالروز ولادت شهید محمد نوژه گرامی باد. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزا عطر اقاقی رو میخوام تلخیِ چایِ عراقی رو میخوام من حرم لازمم دلم تنگ است 💔 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 چرا زیارت اربعین مهم است؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین لحظات پس از شنیدن خبر ترور فواد شکر چگونه گذشت؟ 🔹گفتگو با خدیجه شکر دختر فرمانده شهید فواد شکر 🔹با زیرنویس فارسی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر سهیلا سامی، فوق تخصص مغز و اعصاب در هانوفر آلمان: از کودکی علاقه‌مند حفظ قرآن بودم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تفاوت‌ها نقص نیست.😊☝️ ⭕️ما جنس مخالف نداریم بلکه داریم. 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
* 💞﷽💞 ‍ بعد از دعای ندبه صبح جمعه، یک صبحانه مفصل،بازی های دسته جمعی، پانتومیم، اجرای نمایش نامه های معروف، نماز جماعت، داستان سرایی دسته جمعی، مسابقات ورزشی بین پسرها در حیاط و مسابقات هنر های خانه داری بین دخترها... و در نهایت، غروب، همه روی ایوان جمع میشدند و با هم دعای فرج میخواندند و بعد از آن دیگر تا شب مراسم شستشوی ظروف، تمیز کردن خانه برقرار بود و آخر شب همه با ارامش به خانه برمیگشتند. همه دور هم جمع میشدند، میگفتند، میخوردند، شوخی میکردند اما هیچ گاه خبری از جلف بازی و کارهای خلاف شرع و خلاف شان آدم های موقر پیدا نمیشد. جوان نیازمند شور و شوق است و باید راه سالمی برای رفع آن پیدا شود و این وظیفه بزرگتر هاست.... و حالا بپردازیم به مهمانی آن روز که ماجرای مد نظر ما در آن اتفاق افتاد... سر مسابقه پانتومیم قرار شد یارکشی انجام شود و تیم های سه نفری تشکیل شود. هرکسی مشغول یارگیری بود که نیما به راحله پیشنهاد کرد که بهاره، نوه عمه ی راحله، به عنوان یار سوم انتخاب شود. راحله برای لحظه ای ماتش برد، از بین این همه آدم چرا بهاره? نه صرف اینکه چون دختر بود. بهاره دختر چندان موقر و موجهی نبود. راحله قصد قضاوت کردن در مورد بهاره را نداشت اما با تیپ و شخصیتی که بهاره داشت قاعده و منطقی اش این بود که نیما تمایلی به حضور او در گروه نداشته باشد چرا که هرچه باشد نیما نماینده تیپ خاصی از تفکر بود و این تفکر باید یک جایی نمود پیدا میکرد. این فکر ها در ذهن راحله گذشت، جوابی برایشان نداشت ولی از طرفی دوست نداشت قضیه را باز کند و حساسیت به خرج دهد، برای همین لبخندی زد و همانطور که سعی میکرد خونسرد جلوه کند پرسید: -چرا اون? نیما همانطور که داشت برای گروه های بغلی کری میخواندبدون اینکه توجه چندانی به راحله کند در بین رجز هایش جواب داد: -دفعه قبل خوب حدس میزد.. خب این جواب کمی راحله را آرام کرد. با خودش فکر کرد او زیادی حساس شده. قصد نیما تنها استفاده از نیروی ذهنی بهاره است. بالاخره گروه ها تشکیل شد. بازی خوبی بود ولی حواس راحله بیشتر به نیما بود. رفتارش طوری نبود که بتواند اعتمادش را جلب کند. شوخی های مکرر، خنده های نابجا، اصلا انگار نه انگار راحله کنارش است. بیشتر از اینکه با راحله حرف بزند و مشورت کند مشغول بهاره بود. با هم کری میخواندند، دست میزدند. هر بار که برنده میشدند جیغ میزدند. راحله احساس کرد برایش قابل تحمل نیست. کمی خودش را کنترل کرد اما اخر سر احساس کرد درونش یک دیگ بخار گذاشته اند. گرمش شد، گونه هایش برافروخته بود اما نمیتوانست چیزی بروز دهد. موقعیت حرف زدن نبود. برای همین آرام از میان جمع به بیرون خزید. رفت روی ایوان تا شاید کمی خنک شود. پنج دقیقه، ده دقیقه ...اما خبری از نیما نشد. شاید اصلا نباید بیرون می آمد. با آمدنش میدان را به نفع حریف خالی کرده بود. رفتار بهاره برایش قابل درک تر بود تا نیما... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : حساسیت امام حسین (علیه السّلام) نسبت به ظلم 👤 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
* 💞﷽💞 ‍ بهاره اینطوری بزرگ شده بود. عادت کرده بود. خوب یا بد، تربیتش این بود و حتی شاید در حال و هوای خودش بود ولی نیما چه? او هم تربیتش همینجوری بود? نکند انتخابش اشتباه بوده? وقتی به این حرفها فکر میکرد آن دیگ درونش حالتی شبیه انفحار پیدا میکرد. اما هر بار از گوشه ای چیزی بیرون میکشید تا سوپاپ اطمینانی باشد برای دیگ جوشانش: -نه! من حساس شدم.. نیما پسر خوبیه..شاید جو بازی گرفتتش، متوجه اوضاع نیست هرچند هیچ کدام از این حرفها کاملا آرامش نمیکرد اما مانع از ترکیدن میشد. در همین افکار غوطه ور بود که سروکله نیما پیدا شد: -تو اینجایی?دو ساعته دارم دنبالت میگردم کمی رمق به دست و پای راحله برگشت. پس نیما بی خیال هم نبود. متوجه نبودش شده بود. دنبالش میگشته... اما جمله بعدی نیما تیر خلاص دیگ در حال انفجار بود: -بازی نهایی میخواد شروع بشه، نباشی یه یار کم داریم شاید به نظر خیلی ها این جمله نیما جمله پر اهمیتی نبود و نمیتوانست سبب آن همه یاس و نا امیدی شود. البته اگر از بانوان خواننده داستان بپرسیم اکثریت قریب به اتفاقشان حق را به راحله میدهند و با او ابراز همدردی کنند. راحله، نیما را مرد خود میدانست. مردی که قرار بود پناهگاه او باشد و مرهم درد هایش. توقع نداشت نیما مثل پدرش با یک نگاه حال همسرش را بفهمد...چنین توقعی در ابتدای زندگی زیاده خواهی بود اما انتظار داشت نیما وقتی روبروی همسرش با آن چشم های غمزده و صورت برافروخته ایستاده، همسری که نیم ساعتی بود جمع را ترک کرده حداقل از حالش بپرسد و علت نبودش را جویا شود نه اینکه نگران یار گیری بازی مضحکش باشد. وقتی نیما الان، در نامزدی که اوج احساسات و عاشقانه است اینگونه نسبت به وی بی خیال است پس وای به حال آینده... راحله دوست داشت داد بزند، گریه کند یا حداقل بپرسد چرا نیما اینقدر بیخیال است اما در همان لحظه مادرش وارد ایوان شد و راحله دوست نداشت مادرش را نگران کند یا مسائل بین خودشان را بروز دهد. برای همین به سرعت لبخندی رو لبانش نشاند، دست درار شده نیما را گرفت وگفت: -باشه عزیزم...بریم بازی رو ببریم مادر چیزی نگفت اما هیچ چیز از نگاه مادر مخفی نمی ماند آن هم غم آنچنانی در نگاه فرزند... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشنایی با یکی از بزرگترین متفکرین قرن •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای حاج شیخ محمدتقی بافقی یکی از عاشقان امام زمان(عج) 👤حجت الاسلام عالی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقاومت لبنان از شهر موشکی خود، بیخ گوش اسرائیل رونمایی کرد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻فهرست محتواهای سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج 📗 آئین نامه مسابقات 🖼 پوسترهای تبلیغاتی 📖 ترجمه جزء یکم قرآن کریم - استاد حسین انصاریان 📖 اطلاعات عمومی قرآنی 📖 جزوه زندگی با آیه ها 📖 جزوه ۲۰ حکمت نهج‌البلاغه 📖 درسنامه صراط جلد دوم 📖 کتابچه مسطورا 📖 دعای ۲۴ صحیفه سجادیه 🎙صوت سوره حمد و بقره تا آیه ۵ با صدای استاد عبدالباسط 🎙 صوت سوره حشر آیه ۲۱ تا آخر با صدای استاد عبدالباسط 🎙 صوت سوره آل عمران از آیه ۱۹۰ تا ۱۹۴ با صدای استاد مصطفی اسماعیل 📖 درسنامه صراط جلد سوم 📑 فرم‌های داوری 💎 سایت ثبت نام http://event.quranbsj.irمهلت ثبت نام: ۱ مرداد ماه تا ۲۰ شهرماه ۱۴۰۳ 💌 برای مشاهده محتواها لطفاً روی هر کدام لمس کنید. 🌷دبیرخانه سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىَ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ» کافران همواره در باره قرآن در شکّ هستند، تا آنکه روز قیامت به طور ناگهانی فرارسد، یا عذاب روز عقیم [= روزی که قادر بر جبران گذشته نیستند] به سراغشان آید! تفسیر: به دنبال آیات گذشته، که سخن از تلاش و کوشش مخالفان براى محو آیات الهى می‌گفت؛ در آیات بعد، اشاره به ادامه این تلاش ها از ناحیه افراد متعصب سرسخت مى کند. نخست، مى گوید: کافران همواره درباره قرآن و آئین توحیدى تو در شک هستند، تا (روز) قیامت ناگهان فرا رسد، یا عذاب روز عقیم، روزى که قادر بر جبران نیستند، به سراغشان بیاید (وَ لا یَزالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَة مِنْهُ حَتّى تَأْتِیَهُمُ السّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذابُ یَوْم عَقِیم). بدیهى است منظور از کافران در اینجا همه آن‌ها نیستند; چرا که بسیارى در ادامه راه بیدار شدند، و به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و صفوف مسلمین پیوستند، منظور سران آن‌ها و افراد لجوج و فوق العاده متعصب و کینه توزند که هرگز ایمان نیاوردند و همواره به کارشکنى هاى خود ادامه دادند. واژه مِرْیَه که به معنى شک و تردید است، نشان مى دهد: آن‌ها هرگز یقین به خلاف قرآن و اسلام نداشتند، هر چند در الفاظشان چنین اظهار مى کردند بلکه، حداقل به مرحله شک تنزل کرده بودند، اما تعصب ها به آن‌ها اجازه مطالعه بیشتر و یافتن حقیقت را نمى داد. 🌺🌺🌺 کلمه ساعة گر چه بعضى احتمال داده اند به معنى لحظه مرگ و مانند آن بوده باشد، ولى آیات بعد، نشان مى دهد منظور از آن پایان جهان و قرار گرفتن در آستانه قیامت است که با کلمه بغتة (ناگهانى) مخصوصاً همراه است. منظور از عذاب یوم عقیم مجازات روز قیامت است و این که روز قیامت توصیف به عقیم (نازا) شده اشاره به این است که آن‌ها روز دیگرى پشت سر ندارند تا بتوانند به جبران گذشته برخیزند و در سرنوشت خود تغییرى ایجاد کنند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۵ سوره‌ مبارکه حج) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : از احسان فرهنگی غافل نباشیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تمرکز وجودی آقایون یگانه است. ❌اگر خودشون بخوان می‌تونن تغییر کنن.😐☝️ 🎙 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 نوای سیدرضانریمانی در حضور رهبر انقلاب: اگر امسال با دعای شما، به حرم، شاه عشق راهم داد در کنار عمودها در راه... جایتان یک سلام خواهم داد •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
* 💞﷽💞 ‍ مادر احساس کرد دخترش دارد اولین سختی های زندگی مشترک را تجربه میکند، برای همین لبخندی زد و به دنبالشان رفت. او از آن دسته مادر هایی نبود که خیلی زود به تلاطم می افتند و با فکر و خیال هایشان اوضاع را از آنچه هست اشفته تر میکنند. او مانند هر زن عاقل دیگری میدانست زندگی مشترک، خصوصا در اول راه دارای پیچ و خم های بسیار است. اما می بایست از دور مراقب اوضاع میماند. دخالت را دوست نداشت اما باید سمت و سوی درستی به جریان میداد. این واقعه را جایی گوشه ذهنش گذاشت تا در موقعیتی مناسب با دخترش صحبت کند. و اما راحله، با هر زجر و سختی بود آن مهمانی را تمام کرد. در برزخی بود که این مهمانی را به بدترین مهمانی عمرش بدل کرده بود. او دخترکی جوان بود. با تمام وجود دل به محبت نیما سپرده بود به همین دلیل کوچکترین ناهنجاری، خصوصا در حیطه اعتقادات همسرش، اورا به هم میریخت. شاید بگوییم رابطه آنها تنها نامزدی بود و قابل فسخ اما ادم در این سن در قید اسم روابط نیست بلکه دلش را در رابطه خرج میکند و برای همین وابستگی که ایجاد میشود آنقدر قوی ست که فراتر از هر قید و بند حقوقی عمل میکند و حتی فکر گسستن رابطه و جدایی را سخت میکند. راحله هم از این قاعده مستثنی نبود. حتی فکر جدا شدن از نیما هم لرزه به تنش می آورد. آن روز تمام شد و راحله با قلبی که احساس میکرد از وسط دو پاره شده با ذهنی کاملا مشوش، به بهانه خستگی مهمانی زودتر از موعد به رختخواب رفت تا شاید در خلوت اتاق تاریک، بهتر بتواند قضایا را در کنار هم بچیند و یا در واقع راحت تر گریه کند و سبک شود... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جوان غربی: در انجیل وجود داره ولی در مسیحیت امروز نیست. حالا چه کسانی اینکار رو انجام میدن؟ -مسلمانان امروزی من دارم بیدار میشم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم میخواد کربلا باشم اما... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
1_1186799519.mp3
2.93M
🔊 | به خونه برگردیم‌ خونه آغوش حسینه مگه نه... 🎙رضا نریمانی | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat