#حضرت_امام_جواد (ع)
#حضرت_علی_اصغر(ع)
#مدح
#حاج محمود کریمی
اگر دست و بالت کمی خالی است
اگر حال و روز تو بیحالی است
اگر آسمان در قفس میکشی
اگر قسمتت بی پَرو بالی است
اگر کار و بار تو پیچیده و
اگر چند وقتی بد اقبالی است
اگر تار و پودت گره خورده است
اگر غصّهها نقش این قالی است
اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد
اگر مثل پائیز یک شالی است
علاجت فقط یک نفس یاعلی است
خدا هست با آنکه او باعلی است
خدا در شکوه جلال علیست
خدا در ظهور جمال علیست
خدا در نزولش علی میشود
خدا در مقامش کمال علی است
حرام خدا و حلال خدا
حرام علی و حلال علیست
پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت
که ما هرچه دیدیم مال علی است
علی چارده مرتبه آمده
علی عین میلاد آل علی است
علی گفته و غرق عیناش شدیم
همه راهی کاظمینش شدیم
مرا فارغ از قیل و قالم کنید
مرا راحت از خشکسالم کنید
محال است لب را به مِی تر کنم
مرا تشنهی این محالم کنید
مرا بشکنید و بسازید باز
تَرَکهای روی سفالم کنید
فقط روی چشمان خود میکشم
از این خانه هرچه حوالم کنید
مرا میکشاند دو گنبد طلا
شب رفتنم شد حلالم کنید
ببینید رویای جبریل را
مبارکترین کودک ایل را
شلوغ است اگر آستان جواد
پُر از برکت است آسمان جواد
گدایی به شاهی مقابل نشست
چهها میکند تکّه نان جواد
پیمبر پدر با خدیجه شدو
رضا نیز با خیزران جواد
علیاکبر خانهام را ببین
رضا میشود مدح خوان جواد
شبیه نماز حسین است این
نماز رضا با اذان جواد
فقط شانهات را بهدیوار نِه
فقط زیر لب گو بهجان جواد
تو را میدهد تا قیامت مراد
گره وا کند خاک باب الجواد
#مدح علی اصغر(ع)
خدا خواست تا بیکرانش دهند
و در یک افق سه جوانش دهند
علی جان آقای کرب و بلاست
حسین آمده تا سه جانش دهند
فقط دوست دارد ببیند علی
فقط دوست دارد همانش دهند
علی در سه صورت تماشایی است
علی را سه جلوه نشانش دهند
علی اصغرش هم علی اکبرست
اگر فرصت امتحانش دهند
به صف فطرس و جبرئیل و رباب
که نوبت به نوبت تکانش دهند
زمین خوردهها را که جان میدهند
به باب الحوائج نشان میدهند
اگر بار ما از کرم میکشد
بمیرم برای پدر بار غم میکشد
رسیده بگوید اگر قد کشد
شبیه عمویش علم میکشد
غریبی ببین تشنگیاش ببین
که کار پدر بر قسم میکشد
گمانم به دنبال گهواره است
کسی که به آتش حرم میکشد
فقط مادرش آه دنبال او
در آن راه پر پیچ و خم میکشد
ببر نام او را خدا بعد از آن
به حجم گناهت قلم میکشد
رباب است یک فاصله تا حسین
چهها کرده این حرمله با حسین
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
خبر آوردن در رحمت وا شد.mp3
2.33M
خبر آوردن در رحمت وا شد
مژده بدید امام رضا بابا شد
مرادقلی:
🎙 #مهدی_رعنایی
#️⃣ #میلاد_امام_جواد
#️⃣ #مولودی
خبر آوردن در رحمت وا شد
مژده بدید امام رضا بابا شد
برای دیدن جواد مابین
ملائک خدا ببین دعوا شد
ای جانم ای جانم ای جانم
توی آغوش مادره داره دل میبره
میدرخشه مثل قمر از نسل حیدره
جبرئیل اومده داره نازش رو میخره
پسر ارشد رضا غوغای محشره
دوست دارم دلبر سلطان ...
توی کرم داره عجب آوازه
دوستش داریم بی حد و بی اندازه
اگه همه درا به روم بسته بشه
باب الجواد به روم همیشه بازه
ای جانم ای جانم ای جانم
به گداییش مفتخرم از عالمی سرم
تا قیامت من نوکر اولاد حیدرم
پادشاه دو عالمیم تا پشت این دریم
همه تحت عنایت الطاف مادریم
دوست دارم دلبر سلطان ...
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
شور : ناجی یونس از دل ماهی - حاج محمدرضا بذری.mp3
2.7M
#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#سرود
مداح :حاج محمدرضا بذری
سال ۱۴۰۳ 😍
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
🌹#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#سرود
مداح :حاج محمدرضا بذری
سال ۱۴۰۳ 😍😍
ناجی یونس از دل ماهی
منجی یوسف از دل چاهی
گردونه دار گنبد دوّار
قبضه کرده عالم به نگاهی
مبنای خلقتی بنیاد عصمتی
فریاد غیرتی امامُ الحق
تندیس هیبتی توصیف شوکتی
بابای عترتی امامُ الحق
مولا مولا مولا هدفم حیدر
شرفم حیدر شرفم حیدر
مولا مولا مولا قمرم حیدر
گوهرم حیدر پدرم حیدر
«علی علی علی علی یا مولا»
قبل از آدم نور تو هویدا
با ذکرت موسی عازم دریا
بر غاصبین حقِّ تو لعنت
ای جانشین سیّد بَطحاء
با ایزد همنشین حق را تو جانشین
حبّ تو کلّ دین امامُ الحق
مهرت با دل عجین خلقت را تو نگین
مولای بی قرین امامُ الحق
مولا مولا مولا تب و تاب حیدر
دُر ناب حیدر بوتراب حیدر
مولا مولا مولا روح و جان حیدر
بی کران حیدر جاودان حیدر
«علی علی علی علی یا مولا»
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
1_8935643962.mp3
5.57M
#ولادت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سرود
مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه
ناد علی یاد علی؛ دستم و امداد علی
باده به من داده علی؛ در دلم افتاده علی
هله! امروز ضمیرِ در میخانه تویی!
هله! فریادرسِ این دل دیوانه تویی!
کعبه یک سنگ نشانیست؛ که ره گم نشود…
تا بدانند همه صاحب این خانه تویی
مست علی، مست علی، دائم و پیوسته علی…
دست علی دست خداست! چشم منو دست علی…
دوش دیدم که ملائک؛ در میخانه زدند… همه با ذکر علی…
همگی مست علی! گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
همه با اسم علی؛ همه سر مست علی
با من راه نشین؛ باده ی مستانه زدند!
همه با یاد علی همه پابست علی…
قرعه ی فال؛ به نام من دیوانه زدند! همه با عشق علی، همه با دست علی
راه علی ماه علی؛ دلبر دلخواه علی
یار علی دلدار علی؛ حیدر کرار علی
صحن ایوان نجف باز مرا راه بده؛ در طواف حرمت فرصت دیدار بده
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
وقت مرگم؛ نفسی مهلت دیدار بده!
ناد علی یاد علی؛ دستم و امداد علی
باده به من داده علی؛ در دلم افتاده علی
دوش وقت سحر؛ از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب؛ آب حیاتم دادند
باده از دام تجلی صفاتم دادند؛ مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند…
عمر من طی شده؛ در راه توالای علی
با حسین و حسن و زینب و زهرای علی…
خورده ام زخم به امید مداوای علی! تا بلندم بکند دست تولای علی…
مست علی، مست علی، دائم و پیوسته علی…
دست علی دست خداست! چشم منو دست علی…
راه علی ماه علی؛ دلبر دلخواه علی
یار علی دلدار علی؛ حیدر کرار علی
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
#مدح_مولا_علی
دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد
حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم
تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم
کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد
سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد
نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد
دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد
ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم
پای ایوان طلای نجفت افتادیم
ما که هستیم گدای تو و فرزندانت
پشت ما هست دعای تو و فرزندانت
مقصد ماست خدای تو و فرزندانت
جان عالم به فدای تو و فرزندانت
ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر
خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر
ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف
اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف
زنده شد خاک زمین با نم باران نجف
حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف
ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم
چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم
از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد
از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد
از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد
از دو دست کرمت آب بقا می ریزد
بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت
جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت
شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟
مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟
رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟
این فقط با هنر دست کریمان بشود
عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست
ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست
قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟
نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟
غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟
غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟
تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش
اشهد ان علیا ولی الله ام باش
غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود
یا که با حضرت صدیقه برابر بشود
یا که نامش همه جا زینت منبر بشود
ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود
تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی
جانشین نبی از بعد پیمبر باشی
قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد
گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد
ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد:
بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد
بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد
عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد
حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی
گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی
وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی
گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی
می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود
او همان بانی ایوان حسن خواهد بود
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ...
#ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی_علیهالسلام
عشق و شور و شوق اگر در آستین داریم شُکر
حال اگر با های و هویی آتشین داریم شُکر
قبلهای عینُالیقین حقُالیقین داریم شُکر
در نجف هفت آسمان را در زمین داریم شُکر
از دو عالم ما همین تنها همین داریم شُکر
از دو عالم یک امیرالمؤمنین داریم شُکر
ماهِ نو با یادِ تیغِ آبدارش کج شده
آسمان اصلا به عشقِ ذوالفقارش کج شده
ذوالفقارش کج شده عالم مدارش کج شده
و زمین در زیر پای شهریارش کج شده
از کجیِ ابرویش محرابِ دین داریم شُکر
هرچه داریم از امیرالمؤمنین داریم شُکر
قبل از اینها که فقط تنها خدا بود و خدا
قبلتر - از قبل از اینها - مرتضا بود و خدا
گفت در معراج دیدم هرکجا بود و خدا
هرکجا رفتم علی در انتها بود و خدا
نَفسِ احمد نَفسِ زهرا را یقین داریم شُکر
یک نَفَس گوییم امیرالمؤمنین داریم شُکر
عقل حیران است مدحش را شجاعت خوانده است
عشق در بُهت است و وصفش را قیامت خوانده است
پیشِ او جبریل عمری درسِ حیرت خوانده است
با علی گویا خدا عقدِ اُخوت خوانده است
نقشِ ایوانِ طلا را بر نگین داریم شُکر
ذکر مولانا امیرالمؤمنین داریم شُکر
در دل آتش زده شوقش نهان داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما*
بر سر این سفره تنها ، آب و نان داریم ما
ما علی داریم و دیگر هیچ ، آن داریم ما
از پدر نان حلالی دلنشین داریم شُکر
آی مردم ما امیرالمؤمنین داریم شُکر
رمزِ اَنزَلنا علی و سِرِّ اَرسلنا علی
کعبهی احمد علی و قبلهی زهرا علی
باعلی رفته است تا حق هرکه رفته تا علی
لا هوَ الا هوَ یا لاعلی الاعلی
از میان خوبرویان دست چین داریم شُکر
یازده نور از امیرالمؤمنین داریم شُکر
ذوالفقارِ خم ببین ، سر پشت سر انداخته
صد سپاه اینجا سر و تیغ و سپر انداخته
آنقدر از جنگویان آنقدر انداخته
باز عزرائیل را در دردسر انداخته
مدح او را بِینِ میدان بیش از این داریم شُکر
مرد مردان و امیرالمؤمنین داریم شُکر
هرکه صید چشم او شد تیر میخواهد چکار
کشتهی عشق علی شمشیر میخواهد چکار
حق بده دیوانهاش زنجیر میخواهد چکار
با مریض او بگو تدبیر میخواهد چکار
نسخهای از دست جبریل امین داریم شُکر
بینِ غمها یاامیرالمؤمنین داریم شُکر
حال ما وقتی گرفته یک زیارت کافی است
مستِ ایوان نجف را یک اشارت کافی است
برگ کاهیم و فقط یک لحظه غارت کافی است
از خوشیها گوشهی دنج اسارت کافی است
حسرت خاک حرم را بر جبین داریم شُکر
چشم بر لطفِ امیرالمؤمنین داریم شُکر
با جزامیها نشست و پیششان خرما گذاشت
لقمهها را دردهانِ مردِ نابینا گذاشت
ظرف شیری را به دست کودکی تنها گذاشت
مرکب طفلان شد و بر روی دنیا پا گذاشت
دست اگر خالی ولی حبلُالمَتین داریم شُکر
ما کرم را از امیرالمؤمنین داریم شُکر
اینکه شبها میبرد بر دوش ، خرما را علیست
اینکه دارد میکشد غمهای زهرا را علیست
آنکه با خود میبرد اندوهِ دنیا را علیست
آنکه روشن میکند تکلیفِ فردا را علیست
مردمی دلداده در این سرزمین داریم شُکر
کهنه عهدی با امیرالمؤمنین داریم شُکر
شیعه یعنی ذوالفقار و راه حیدر مانده است
شیعه یعنی که علی آنسوی معبر مانده است
شیعه یعنی فتح ما یعنی که خیبر مانده است
شیعه یعنی جای پای مالک اشتر مانده است
پیش رو مردی از آفاق یقین داریم شکر
شُکر فرزند امیرالمؤمنین داریم شُکر
*صائبتبریزی
✍دکتر حسن لطفی
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
برداشت حق ، ز ِ مُعجزهٔ خود حجاب را
آورد ماه ِ دلرباتری از ، آفتاب را
جا دارد از ملائک هفت آسمان خدا
بر سجدهٔ به او ، بنماید عَتاب را
افزود میل ِ عشق و ولا و محبتش
بر جملهٔ فرائض ِ ایمان ، ثواب را
خواهی اگر به عرش رسانی وجود خود
یک یا علی بگو و بگیر این طناب را
بی حُب مرتضی ، نمازت نماز نیست
حتی اگر که حفظ نمایی کتاب را
گر علم کیمیا به عمل در نهان توست
بگذار و بر کَف آر تو آن دُر ِ ناب را
ای خوش به آن کسی که دَم و گاه مُردنش
با چشم دید، آن مَه ِ عالیجناب را
بود و عَدَم ، در گرو ِ عشق و کین اوست
داده است حق ، به دست خودت انتخاب را
دریای رحمتی به زُلالی ِ کوثر است
آب حیات نوش و رها کن سَراب را
گر شرک حق نبود، سِزا بود روز و شب
میکرد سجده شیعه شَهِ بو تراب را
#مهدی_فرحناکی
#سفیر
#حاج_قاسم_سلیمانی
#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#عملیات_مرصاد
#اشعار_آیینی
#مهدی_یاوران_کرمانشاه
#مدافعان_ولایت
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
يا علي فاروغ اعظم شير مرد ِ روزگار
شاهکار بی بدیل ِ بی مثال ِ کردگار
يا علي اي باب شهر علم ِ بی حد رسول
حيدر کرار ميدان و يل ِپر افتخار
اي فروزان گوهر يکتاي بي همتاي حق
ایلیا حضرت ، ولی له , امام ِ حق مدار
میچکد از گونه ات حین عبادت دٌر ِ ناب
شرز ِ شیر ِ مصطفی ،عباس ِ غٌران در شکار
ای که بر اجرای امر حق چنان آماده ای
که شتیاق و شوق ِ طاعت میبرد از تو قرار
از همین رو جمع اضدادت بنامیده رسول
این صفات ِ کامل از تو ، دیده تنها روزگار
دشمنت کشتي به مردي نه برای بغض و کین
غالب ميداني اي شیر ِ خدا با اقتدار
قیروان تا قیروان لشگر بیارایند خصم
یک تنه هستی حریف خصم ِ با آن انکثار
عبدود را که حریف ِ فوجی از گٌردان بود
با دم ِ تیغ یدالهی در آوردی دمار
خواهرش از یک طرف نالان ، ز یکسو مُفتَخَر
که شده کشته بدست شیر ِ صاحب ذوالفقار
گفت جبريل امين اندر ميان آسمان
(لافتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار)
لعنت حق بر پليدي که به فرقت تيغ زد
آن پليد ديو سيرت وآن خبيث ِ نابکار
از دم ِ تيغ ِ جفاي ِ قاتلت شَقٌ القمر...
گشت از فرق ِ مه ات بر خلق ِ عالم آشکار
بر ولايت هر که تمکين کرد از روز نخست
روز محشر نزد حق ميگردد آخر رستگار
#مهدی_فرحناکی
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
.
📜برگ سبزی تقدیم به ساحت مقدس مولا علی علیه السلام و دوستان و شیفتگان مرام ومنش آن امام عزیز ☘
یا علی ﴿ع﴾💐
ای نگاه روشنت خورشید نور افشان،علی!
ای سراپایِ وجودت پرتوِ ایمان ، علی!
پیشوای ِدین و دانش، عادلِ اندیشه وَرز
ای تو پیشاهنگ ِدر هرعرصه و میدان علی!
دَهر کَی پیدا کند دیگر یکی همچون ترا
ای یگانه ، زنده در وجدان هر دوران علی
﴿لا فتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار﴾
مایه ی فخر بشر ، ای اسوه ی انسان علی
بارگاهت بوسه گاهِ پرتو خورشید و ماه
کهکشانها در مدارِ چشم تو گَردان علی
شهرتِ علم تو پیچیده ست تا هر بیکران
علم را در عینِ حکمت داده ای سامان علی
خامه ات شور آفرینِ صفحه های روزگار
نامه ات منشورِ دین و حکمت و عرفان علی
نامه هایت خط به خط اندیشه ی فرزانگی
خطبه هایت آیه های روشن قرآن علی
می رسد بر گوش ما فریادی ازخاموشی ات
گفته بودی آنچه را در چاه نخلستان علی
حرفهایت آیه های روشن خود باوری
ای نوایِ گرمِ عدلت پویشِ انسان علی
ای کلامت حق و راهت حق و کردار تو حق
سیرتت معیار عدل و شاخص میزان علی
نیک جاری کرده ای گفتار خود را در عمل
مظهرِ ترویجِ حکمت ، چشمه ی جوشان علی
نی گریز از کارزار و مهلکه در کار توست
نی گریزان را کنی دنبال در میدان ، علی!
ذوالفقارت خطِ بطلان می کِشد بر تیرگی
چون شهابی در شب تاریک بی پایان علی
تا سرابی می فریبد تشنگان را در کویر
موج فرهنگ ات فرا میخیزد از طوفان علی
جز تو از اسرار خلقت هیچکس آگاه نیست
تا شناسد قدر انسانیتِ انسان علی
کی توان پیدا نمود از تو کسی دلسوز تر
پاسدار ارزشِ حریتِ انسان علی
گوشِ سنگینِ زمین حِسِ شنیداریش نیست
میرود تا آسمان فریاد مظلومان ، علی
قرن ، قرنِ قحطی عشق است، مهرت را ببار
ای سحاب رحمتِ پر بارِ پُرباران ، علی
پس ببار ای ابر سرشار از محبت ، برزمین
تا فرو شوید غم و اندوه این و آن ، علی
پس ببار ای ابر باران زا ، بر این تفتیده قرن
تا به خود آید مگر این عصرِبی وجدان علی
گر به پایانی رسد این شعر ، پایانِ من است
تو نداری انتها ، ای مرد بی پایان علی!
🖊شاعر #حاج_منوچهر_پروینی
ازشعرای آئینی سازمان بسیج مداحان وهیئات مذهبی سپاه استان کرمانشاه
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
.
همچو خورشیدی سرت پر نور روی ِ نیزه ها
کودکان نالان و سرگردان ، به سوی ِ نیزه ها
داستان کهف و اصحاب رَقِیم از یاد رفت
تا تو خواندی آیه آنرا ، به روی ِ نیزه ها
سر برهنه آمدی ، ای آفتاب عالمین
از افق تابیده ای ، از سمت و سوی ِ نیزه ها
من بدنبالت حزین ، اطفال گریان و دوان
تو پریشان اسیرانی ز روی ِ نیزه ها
ای بقربان تو شاهی که ز فرط تشنگی
آب نوشیدی ز خنجر ، یا سَبوی نیزه ها
کُشت خصم نابکارت ، زینب ِ زار ِ تو را
آندمی که برد ما را ، روبروی نیزه ها
چون گُل ِ آفتاب گردان ، دختران زار تو
دور میزد رویشان ، در جستجوی ِ نیزه ها
بعد ِ قَتلت ، نیزه دار و نیزه ها رسوای ِ خلق
جان فدایت که سرت شد ، آبروی نیزه ها
عصر بود و خستگی و تشنگی و درد و غم
یک غمستان از گلستان ، راهپوی ِنیزه ها
زینب زار و حزین و جمله اطفالت دوان
دل پریشان و سراسیمه ، به کوی ِ نیزه ها
شمس ِ رویت ، وقتی از کُهسار نیزه بر دمید
کهکشانها چون قَمَر ، شد راهپوی ِنیزه ها
#مهدی_فرحناکی
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
.
سر و جانم فدایت ، زینب ِ از داغ دلخسته
که چون جبریل ، بر طفلان کشیدی بال ِ بشکسته
الا اي حوريه، انسيه ، مرضیه ،الا طوبی...
که آرامشگر آنهمه اطفالی در آن غوغا
ز شه ، هنگامهٔ گودال رفتن شرمساری تو
دو پاره تن فدا کردی ، ولیکن با وقاری تو
به پيشت قامت ِ یاران ِ در شولاي خون يکسر
ولی دنبال تو طفل و زنان خاک عزا بر سر
خيم ميسوخت ،در صحرا دوان ايتام دل پر داغ
ز دژخيمان به جسم هریکیشان زخمی از شلاق
بگو بر تو چه رفت ای مظهر حلم و پرستاری
که یکسو در غم طفلان ز سویی فکر بیماری
به گاه رفتن با کاروان و خيل همراهان...
عنان گیرت ابالفضل بود آن فرمانده میدان
ولي جانها فدايت ، دخت حيدر، عصر عاشورا...
به زنجیر ستم بستند دست خانم ما را
به محمل ميروي، در پيش رويت بر سر ني ها
ز شش ماهه تو دیدی تا حسین ابن علی سر را
تمام داغها در نطق قرايت بهم میزد
بساط آن لعینی که چنین ظلمی از او سر زد
#مهدی_فرحناکی
عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇
@Shoaraye_aeinimadhanksh
.