#دٌرٌسٌِخْوَنٌدًنٍُِبْهُْسَبٍکُّشْهٍدُاِ🌹
✈️بالای پشت بام یک اتاقک بود که
آن را با مهدی تبدیل به کتابخانه کرده بودند.📚
می رفت و توی گرمای سخت آبادان،
🧕🏻آنجا می نشست و درس می خواند.
مثل بچه های لوس امروز هم نبود
که درس میخوانم، تقویتم کنید
و برای غذا خوردن، ادا در بیاورد.⚠️
به قدری قانع بود که حد نداشت...
یک بار آمد خانه ما، من تازه زایمان کرده بودم🤱🏻
بر حسب تصادف من آن روز نان نداشتم.
مریم پرسید: چته؟ چرا داری تاب میخوری⁉️
گفتم: نون نداریم. میخواهم برایت برنج بگذارم.
گفت: حوصله داری؟
یادم نمیرود که یک مشت نان خشک داشتیم،🍞
نشست و همان ها را با چنان اشتهایی خورد،
انگار که بهترین نان را توی سفره گذاشته ام...
یک ذره قید و بندهای این جوری نداشت...😍
🌺امدادگر شهیده مریم فرهانیان
•📚| @shohaadaae_80 |📚•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
📖اما در مورد درس خواندنتان،
تا آنجایی که میتوانید کوشش و سعی بکنید
و بعد هم متکی به توفیق الهی باشید.
هر چه خدا خواهد،
باز هم تاکید میکنم که به خاطر دوری راه و یا مسائل دیگر رشتهای را که نه به #درد_خودتان نه به #درد_مملکت میخورد نخوانید، و الان هم دیر نیست و حتی یکسال عقب ماندن بهتر از یک عمر عقب ماندن است.
🌺شهید هوشنگ ترکاشوند
○| @shohaadaae_80 |○
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
📖او اعتقاد داشت علم و دانش هم یک سنگر است و برای اعتلای اسلام بایستی علم را آموخت و برای خدمت به آن میتوان از هر سنگری برای دفاع از آن و خاری دشمنان استفاده کرد.
مادرش میگفت: به او میگفتیم آخر در جبهه که نمیشود درس خواند. میگفت: نگران من نباشید، در آنجا هم درسم را میخوانم.😇
🌺شهید مجید وفایی
○| @shohaadaae_80 |○
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
🧔🏻مجید از همه کمتر درس میخواند و از همه بیشتر نمره میگرفت!
یک بار رمز کارش را گفت: این هم از بازی گوشیهایم هست! در کلاس درس را خوب گوش میکنم. زنگ تفریحها هم مشقهایم را مینویسم تا بتوانم در خانه بازیام را بکنم!🙃
🌺شهید مجید دایی
•📚| @shohaadaae_80 |📚•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
🎓یک روز دنبال دکتر شهریاری گشتم تا سراغ او بروم و جواب سوالم را از او بگیرم. البته دکتر شهریاری نه این درس را در دورهٔ کارشناسی گذرانده بود و نه هیچ وقت در دورهٔ تدریسش آن را درس داده بود. به هر حال با خودم گفتم ضرر که ندارد، من از ایشان هم سوال میکنم. دیدم دکتر وضو میگیرد، سوال را برایش گفتم او سوال را گوش کرد و در حین 🚰وضو گرفتن وقتی صورتش را شست، یک قسمت از سوال را جواب داد. دست راستش را شست و یک قسمت دیگر و دست چپش را شست و یک قسمت دیگرش را تا اینکه مسح پای چپش را کشید و سوال مرا به طور کامل جواب داد.🧔🏻
🌺شهید مجید شهریاری
•🖌| @shohaadaae_80 |🖌•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
✨توی خط مقدم، هر وقت بیکار میشد یا نوبت نگهبانیش میرسید برای کنکور میخواند.📖
خبر قبولیش تو پزشکی دانشگاه تهران، وقتی به خانواده اش رسید که وحید رضا شهید شده بود.🦋
🌺 شهید وحیدرضا احتشامی
•🖌| @shohaadaae_80 |🖌•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
📖میخواستیم بین دو رشته امتحان بدهیم. برای این کار حتماً باید درس ترمودینامیک را پاس میکردیم. همراه مجید از یکی از دوستان خواستیم که درس ترمودینامیک را به ما تدریس کند. قبول کرد و سه روز به ما درس داد. بعد از امتحان، نمره مجید چهار نمره بیشتر از آن دوستی بود که به ما درس داد. او به شوخی به مجید گفت اینها را من به تو یاد دادم! چطور بیشتر شدی؟!🔖
🌺شهید مجید شهریاری
•✨| @shohaadaae_80 |✨•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
👨🏻🔬دکتر خودش تعریف کرد که معلم دوره دبستانمان، برای بچههای کلاس چهارم مسئلهای طرح کرد که نتوانستند حل کنند. معلم به آنها گفت اگر نتوانید این مسئله را حل کنید، از کلاس دومیها یک نفر را میآورم تا مساله را حل کند.↻
🎒 بچهها حل نکردند و معلم مرا برد تا مسئله آنها را حل کنم. خیلی ریزاندام بودم و بر عکس من، آن پسری که قرار بود مسئله را حل کند، هیکل درشتی داشت. معلم مرا روی دوش ان پسر گذاشت تا دستم به تخته برسد و بتوانم مسئله را حل کنم. در حالی که مسئله را حل میکردم به این فکر میکردم بعد از کلاس با آن پسر درشت هیکل چه کنم؟💪🏼
🌺شهید مجید شهریاری
♡| @shohaadaae_80 |♡
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
👦🏻خیلی درس می خواند. هلاک می کرد خودش را.
هر بار که به او می گفتم: «بسه دیگر. چرا این قدر خودت را اذیت می کنی؟»
می گفت: «اذیتی نیست، اولاً که خیلی هم کیف می ده، دوماً هم وظیفه مونه. باید این قدر درس بخونیم که هیچ کسی نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادند.🧠
🌺شهید محمد علی رهنمون
□| @shohaadaae_80 |□
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
🌤صبح گاه تمام نشده می دوید سمت کتاب خانه و تا ظهر سر و کله اش پیدا نمی شد.
💼با هیکل لاغرش خیمه می زد روی کتاب. شر شر عرق می ریخت؛ اما کتاب می خواند.
📑برگه های کوچکی هم داشت که از کتاب ها یادداشت برداری می کرد. روایات جدید را می نوشت. هر وقت هم که وقت خالی پیدا می کرد، خودش بود و مرور یاداشت هایش؛ مثل زمانی که بعد از صبح گاه، از لای شیارها بالای کوه می رفتیم.🏔
🌺شهیدحسینعلیعرباردستانی
□| @shohaadaae_80 |□
#دًرْسًخِوَنَدُنًُِبّهٍّسًبَکٌَشًهٌدٌاٌ🌹
👤میـگفت :
شـما سراغ خـواب نروید!!✖️
اونقـدر کار و مطالعـہ کنید تا خستـه بشید و خـواب به سـراغ شما بیاید :))📖...
.
.
🌺شهیـد رسـول هلالی
•📚| @shohaadaae_80 |📚•
#دَرُسَّخِوِنّدَنٌٍَبْهٌٌسٌبَکَْشِهّدْاّ🌹
🧔🏻مجید از همه کمتر درس میخواند و از همه بیشتر نمره میگرفت!
یک بار رمز کارش را گفت: این هم از بازی گوشیهایم هست! در کلاس درس را خوب گوش میکنم. زنگ تفریحها هم مشقهایم را مینویسم تا بتوانم در خانه بازیام را بکنم!🙃
🌺شهید مجید دایی
•📚| @shohaadaae_80 |📚•