تکیـهگاهـم،حسنـ💚ـه
پشـتوپنـاهـم،حسنـ💚ـه
حاضــرمگــداباشـم
وقتـےکـهشاهـم،حسنـ💚ـه
سلام رفقا ، 🤗
یه کانال خوب براتون دارم😉
کلیپ
مداحی
مطلب
شعر
عکس
و...
همه چی ،
یه جمع کاملا امام حسنی.👌
بیا داخل کانال ، که با نابودی آل سعود ، پرچم سبز امام حسن رو در عربستان ببریم بالا 😎
#علی_مدد
#فقط_به_عشق_حسن❤️✌️
…↯💚∞💚↯…
@Emam_hasaniam1
…↯💚∞💚
صبح آغاز زندگے است
پایان خواب و بیخبری ...
✨
در صبح رودخانه حیات
جاری میشود
زلال و پاڪ ...
✨
پس ماهم چون خورشید
مهربان وگرم وخالص باشیم
صبحتان سرشار از طراوت🌺🍃
@Shohada31314
#ایمان آدمها را با میزان نماز و روزه شان نسنجید؛ بلکه ببینید در کنار نماز و روزه، به چه میزان #امانت_دار بوده و با اهل خانواده #خوش_اخلاق❣هستند...
@Shohada31314
🌺 مهربان بودن یعنی این.... بخوان و لذت ببر...
#متن_خاطره
باید با اتوبوس میرفت مدرسه. امـا گاهی پیـاده میرفت تا پولش رو جمعکنه و برای خواهرش چیزی بخـره و خوشحالش کنه... میگفت: دوسـت دارم زندگیام طوری باشه که اگر کسی به فرش زیر پایم نیاز داشت ، کوتاهی نکنم... عروسی که کرد، پدرش یک فرش ماشینی بهش هدیه داد؛ عبدالله هم فرش رو داد به یک نیازمند و برای خودش موکت خرید...
🌹خاطرهای از زندگی علمدار روایتگریِ شهدا حاجعبدالله ضابط
📚منبع: کتاب شیدایی ، صفحات ۱۱ و ۱۹
@Shohada31314
سلامبہاعضاۍکاناݪ🖐🏿
.
•
متاسفانہدیروزخبرهایےمبنبےبرتوقیفسریالگاندوصورتگرفتکہواقعاتاسفآورهـ!
-
سریالےکہبیشازهرموقعےبہاوننیازداریمتانزدیڪانتخاباتبتونیمدرستترتصمیمبگیریموخیانتهاۍایندولتروبفہمیم ..
-
لذااینسریالبیشازهرموقعےنیازبہحمایتمردمداره🖐🏿
-
اینعکسهملطفاتامےتونیدفورواردکنیدوباریدپروفایلتون📲(:
-
.
ممنونکہهمراهمایید ..
یاعلے
#گاندو🐊
#انتخابات🇮🇷🤞🏿
#نه_به_توقف_گاندو👊🏿
- کپےازاد ..
@Shohada31314
بسمرب خداے الشاپرک ها🐣💛
ڪانالۍبابوےخوشپاستیݪ🌻🚶🏻♀
دختࢪانھترینچنل . . . !
منبععڪسهاۍفانتزے🖐🏽🧡
https://eitaa.com/joinchat/18153575C0260695702
دختراےخوشسلیقھجوینبدن✋🏿🌵
پستهاےانگیزشۍزبونزدھاهالۍایتا😌✌️🏼
السَّلَامُ عَلَى الضَّاحكِين
وَ فِي قُلُوبِهِم سِنِينُ بُكَاء
سلام بر آنانی که به ظاهر میخندند
ولی قلبشان سالهاست میگرید🌱
@Shohada31314
اگر آرامش را در درون خودت پیدا نڪنی در هیچ ڪجاے جهان نیز نخواهے یافت!^^
#صبحتون پࢪنشاط✨
@Shohada31314
🌺 ایدهی جالب شهید ردانی پور که انجام آن برکات زیادی دارد
#متن_خاطره
بیخبر رفتم تویِ اتاقش. سرش رو از سجده بلند کرد. چشماش سرخ بود و خیسِ اشک. رنگش هم پریده بود. نگران شدم. گفتم: مصطفی! خبری شده؟ سـرش رو انداخت پایین . زل زد به مُهـرش و گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برایِ خدا گذاشتهام؛ برمیگردم کارهام رو نگاه میکنم و از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برایِ دلِ خودم؟
🌹خاطرهای از زندگی روحانی شهید مصطفی ردانیپور
📚منبع: یادگاران۸ «کتاب شهید ردانیپور» صفحه ۲۲
@Shohada31314