دیده ی پیغمبر از غم تر شده
لاله ی کاشانه اش پرپر شده
می زند آتش به جانش این محن
فاطمه ، بی مادر و مضطر شده
سالروز وفات حضرت خدیجه تسلیت باد
@shohadayehanza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دومین جمعه ی ماه رمضان میخوانم
من دعای فرجش را به لب عطشانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#استوری_رمضان
@shohadayehanza
❁﷽❁
📿 #مــــاه_مــھـمـانــے_خـــدا
#سحر_یازدهم ، روضہے، ناموس خدا
من بمیرم ڪہ تو را سوے اسارٺ بردند
یازده شد عدد ماه و دلم بے تاب اسٺ
ڪہ از این روز بہ بعد قافلہ بے ارباب اسٺ
#بہحق_ام_المصائب🌹🍃
#حضرٺ_زینب_ڪبرے_س🌹
#الهـے_العفـو💚
@shohadayehanza
#دلنوشته
#ماه_مبارک_رمضان
🌸سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه؛
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد.
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است؛ یوسف فاطمه؛
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام!
❄️نميدانم میان "تــو" و "لیلــه القدر"، چه سری است
که هر آنچه را، تو نگاه میکنی، لیله القدر، بر قيمتش می افزاید.
👈راز میان شما هر چه هست، باشد!
من دلخوشم به تو، که همین حوالی نفس می کشی و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند.
❣فقــــط....
یک درد می ماند، که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند.
"نداشتنت"... درد بی درمانی است!
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مَستش کرده باشد.
❄️یقیـــن دارم؛
بی تو ماندن، محال است...
بی تو رسیدن، محال است...
بی تو نفس کشیدن، محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!
❄️تا آمدن تو... فقط یک قدم راه مانده است..
مـــن، باید، قدم...بردارم،
تا تــــو را، پیــــدا....کنم!
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!
بی خیال...نباش!
ساکن...نباش!
برو....می یابی اش!
✍ و من، این رمضان، بسویت، قدم برمی دارم.
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان!
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@shohadayehanza
⭕️ با توجه به تحولات روزهای اخیر، شایسته است حاج اسماعیل قاآنی را #سردار_کرار بنامیم
در تعریف کرّار آوردهاند کسی است که در هنگام جنگ، پیدرپی و بسیار حمله کند بهگونهای که دشمنش را راه گریزی نباشد
👤 جواد نیکی ملکی
@shohadayehanza
▪️چند سال پیش توافقی انجام شد که حالا مجبوریم برای احیا کردنش دوباره توافقی انجام بدیم.
و اگر عقلای قوم به میدان نیایند قطعا چند سال آینده مجبوریم برای احیای این توافقها وارد توافق دیگری بشویم.
و این میان فرصتها خرد میشوند، ظرفیتها از بین میروند، استعدادها میسوزند...
#برجام
💬A.Dastaran
@shohadayehanza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 خداقوت شیربانو
دختری با غیرت،که مدتی بجای پدر پاکبان پیرش میاد
و پارک شهرخرم آباد رو تمیز میکنه!
یه تنه کوهی شده پشت پدر بزرگوارش...
#ماه_رمضان
#انتخابات
@shohadayehanza
به بهانه شهادت شهید مجید امیری
آقا مجید شهادتت مبارک
آقا مجید یادت هست دلت میخواست اگر شهید شدی روز پنجشنبه پیکرت را به خاک بسپارند، امروز روز پنجشنبه است و تو هم شهید شدهای و پیکرت تشییع شد، شهادتت مبارک.
صبح امروز پیکر شهید مجید امیری که در درگیری با سوداگران مرگ به شهادت رسید، در کرمان با حضور با شکوه مردم شهیدپرور تشییع شد، شهید استوار دوم مجید امیری در زمان حیات آرزو داشت که اگر روزی به شهادت رسید، روز پنجشنبه به خاک سپرده شود و این آرزو امروز برای آقا مجید شهر ما به واقعیت پیوست.
آقا مجید یادت هست، میگفتی که دوست داری اگر روزی شهید شدی در روز پنجشنبه مراسم تشییع پیکرت را برگزار کنند و در این روز تو را به خاک سپارند، امروز پنجشنبه است، مادر، خواهرها و برادرهایت رخت عزا به تن کردهاند و با آه دل و اشک چشم تو را بدرقه میکنند
امشب بابا برایت آغوش گشوده است و پس از سالها باز هم میتوانی پدر را در آغوش بگیری، اما مادر داغدارت با جای خالی جوان رشیدش چه کند.
آقا مجید یادت هست، آن روز که مادر برای نخستین بار لباس نظامی را بر تنت دید، چه ذوقی کرد و گفت: مادر جان انشاءالله لباس دامادی، اما مادرت لحظهای به فکر فرو رفت، آن لحظه به این روز فکر میکرد، روزی که تو لباس دامادی به تن نمیکنی و با افتخار لباس شهادت زیبنده تنت میشود.
@shohadayehanza
عجب روزی بود امروز، همه آمده بودند، دوست و آشنا و غریب، مسئول و بازاری و کارمند، وقتی در آیین وداع با پیکر پاکت مداحی میکردند، چشمهای مردم که به عکس چهره جوانت میافتاد، نمیتوانستند با خانوادهات همراه نشوند، ناله نزنند و اشک نریزند.
امروز دوستانت لباس سیاه پوشیده بودند و گرچه بغضهایشان را فرو میخورند، اما چشمهای قرمزشان نشان میداد که در خلوت چقدر برایت گریستهاند.
قوم و خویشهایت از مهربانیها و جوانمردیهایت میگفتند و اینکه دوست داشتی، وقتی شهید شدی در روز پنجشنبه تو را به خاک سپارند و حالا هم پنجشنبه است و هم تو شهید شدهای.
نمازت را که حاجآقا سید یحیی جعفری اقامه کرد، باز هم مردم اشک میریختند و چه زیبا دوستانت در هنگام تشییع پیکر پاکت به همراه مردم عزادار بر سر و سینه میزدند و شور میگرفتند و «یا حسین (ع)» میگفتند.
از ستاد فرماندهی که حرکت کردیم، مردم که صدای موزیک عزا را شنیده بودند از ادارهها و مغازهها بیرون آمدند، زنان برایت اشک ریختند و مردان هم برایت سینه زدند.
همه میگفتند: خوش به سعادتش ... .
@shohadayehanza