تو مطب دکتر نشسته بودم، ی دختره بهم گفت؛ -این دکترا هچوقت سر تایمی ک میگن کارشون رو انجام نمیدن ی پسره کنارش نشست دختره بهش گفت؛ -ببخشید آقا، میشه نوبتتون رو بدین ب من؟ من خیلی عجله دارم پسره جواب داد؛ -حالا پنج دقیقه ت بشه ده دقیقه، تهش اون بیرون دو ساعت تو ترافیکی :) دختره گفت؛ -کاش همه آدما مثل شما خونسرد بودن، واسه خودتون نوبت گرفتین؟ پسره گفت؛ -جاده ی شمال بود، داشتیم میرفتیم ماسال، یادمه داشتیم آهنگ هم گوش می دادیم، اومدم سیگارم رو روشن کنم فندک از دستم افتاد، تا اومدم برش دارم...دیگه هیچی مثل قبل نشد =) دختره گفت؛ -چیشد؟ پسره ادامه داد؛ -خوردیم ب گارد ریل، خیلی سخته بفهمی کسی ک از ته قلبت دوسش داری دیگه ط رو یادش نمیاد، زنم حافظه ش رو از دست داد و اونم شد تلخ ترین شمالی ک رفتم :) دختره گفت؛ -چقد تلخ، پس دیگه شما رو یادش نمیاد، من بودم قیدش رو میزدم :) پسره گفت؛ -بهش فکر میکنم، ولی بعید میدونم بشه حتی بهش فکر کرد منشی اومد و رو ب پسره گفت؛ -آقا بفرمایید، نوبت شماست پسره بلند شد و رو ب دختره ک تا الان داشت باهاش حرف میزد گفت؛ -عزیزم بلند شو بریم، نوبت ماست =)

چقدر سخته دوست داشتن کسی از دور ! اینکه نتونی محکم توی بغلت فشارش بدی، نتونی هروقت که دلت خواست کنارت داشته باشیش، نتونی کل خیابونارو باهاش قدم بزنی، نتونی ببوسیش و تو چشماش خیره بشی، نتونی موهاشو تا صبح نوازش کنی، اینکه نشه لباساتو تنش کنی، ذوق کردنشو نمیتونی از نزدیک ببینی، نتونی نوشیدنی مورد علاقتو مهمونش کنی، مدام دلتنگ کسی میشی که یه بار هم از نزدیک ندیدیش. و اینجوریه که روز به روز قلبت مچاله میشه :) واقعا این لانگ دیستنس حس عجیبیه..

منی که رو پیتزاهام این‌قدر سس می‌زنم که مزهٔ خودش دیگه حس نمیشه..

😐💔

و تو عزیز هزار نفر می‌شوی اما عزیز دلِ عزیزت نیستی ، و این غم‌ انگیز است: )

دور گردون گر دوروزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور:)

در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد ، رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم هست. درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است.. ولی در نماز پایان است، شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده. خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد. ﮐﻔﺶ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ. آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ. ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ. ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ . ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ. ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : "ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ". بر آنچه گذشت, آنچه شکست, آنچه نشد. حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد. -دکتر علی شریعتی.

اونجا که سلمان ساوجی میگه: می‌دهم جان که مگر جان جهانم باشی!

کلام عالی از امام جعفر صادق (ع) ... این صحبت شامل هر فردی با هر ادعایی در هر عقیده و جایگاه و دین و مسلکی میشه. 🗣 seyed abbas ahmadi @twtenghelabi

تلاطم موج با اجرای #علی_قنبری صباح الخیر ایها/ایتها الاعضاء😌

رفقا اگر کانالی دارید برای تبادل ساعتی تشریف بیارید پیوی🌱 @h_jafari2005

با قرآن شفا گرفته:>>>>>>

از جهان مانده فقط جان که مرا ترک کند! من چنانم که محال است کسی درک کند..

https://eitaa.com/mjholat/11524 امروز که سر کلاس داشتم از سردرد جون میدادم رسیدیم به همبن آیه و حلق در چشمانم اشکه زد:>>>>

غمهای‌او‌پایان‌ندارد... عجب‌درد‌سنگینی‌ست💔 #گلزارشهدای_کرمان

شف‌رز دست به کار شد👩‍🍳

خدایا این شادیا رو از ما نگیر

🥲💔

نه بچه هااااا دیشب بم گف قراره ماکارونی بسازه نگران نباشید اوکیه بساز فدات شم بساز

🥲هعی قلبم پودر شد

‏ امیدوارم . . . خدا هرچی . . . بهتون می ده . . . لذت استفاده‌ شم بهتون بده . . . وگرنه کم نداریم کسایی که تو دستاشون . . . پر از شکلاته ولی دیابت دارن . . . !

وقتی کارگردان زندگی خودت هستی ، چرا به کسایی نقش میدی که زندگیتو خراب کنن؟

یه نفری اینجا فردا امتحان اعصاب و غدد داره و بسیار سنگینه🥲😂 اما انگاری از صبح تا الان مواد مصرف کرده 😂😂 شنگول میزنه...