▪️روضه مکتوب (4) 👈 روضه‌ی طفلان حضرت زینب ✍️ امشب شبِ بچه‌های حضرتِ زینبه. روضه‌ی امشب مالِ مادران شهدا باشه، مادران شهدای مدافع حرم. اجرِ این روضه مالِ امُّ المصائب زینبِ کبری باشه. هم فرزندِ شهیده، هم خواهرِ شهیده، هم مادرِ شهید... . ➕همه‌ی دل نگرانیِ زینب اینه که نکنه یه وقت شرمنده‌ی حسین بشه. رباب قربونیش رو آوُرده، اُم البنین چهار تا جوان رعنا فرستاده، لیلا علی اکبر رو فرستاده. نکنه خجالت زده بشم. گفت داداش: از خجالت نذار مو سفید بشم / نمی‌ذاری تا که نا امید بشم این دو تا قربونی‌ها مو بپذیر / تا جلو فاطمه رو سپید بشم نذاری اگه برن، بی تاب می‌شن / مثلِ زینب اسیرِ طناب می‌شن وقتی تشنه‌ای خجالت می‌کشن / قطره قطره جلو چشمام آب می‌شن می‌میرن به تو اهانت که بشه / بعدِ تو موقع غارت که بشه به غرور جفتشون بر می‌خوره / یه موقع به من جسارت که بشه ✍️ بچه‌ها اومدن ناراحت محضرِ مادر. مادر! رفتیم اذنِ میدان بگیریم، دایی‌مون اجازه‌ی میدان رفتن به ما نمی‌ده. حضرت زینب بهتر از هر کس تویِ این عالم، برادر رو می‌شناسه، گفت: یه رمزی بهتون یاد میدم برید رد خور نداره. ➕ برید گردنتون رو کج کنید بگید: جانِ مادرت فاطمه… . آقاجان! جانِ مادرت مارو هم بخر، مارو هم قبول کن. 👌بچه‌های زینب وقتی اومدن روانه‌ی میدان بشن حضرت زینب فرمودن: عزیزایِ من! این‌جا تویِ خیمه هرچی می‌خواید من رو ببینید، ببینید. هر چی می‌خواهید وداع کنید همین جا تو خیمه، من دیگه بیرون نمیآم. ☝️همون‌جا وداع کردن از خیمه بیرون رفتن. زینب نشست… حالا به برادر چی میگه زینب؟ حرفی از بیا زدن، خودت برو / منو که صدا زدن، خودت برو دوست دارم رو دامن تو جون بدن / اگه دست و پا زدن خودت برو ➕لذا وقتی محمد و عون، پشتِ سَرِ هم شهید شدند تا صداشون به گوشِ زینب رسید، تا فهمید ابی عبدالله داره اینا را میاره همون‌جا تویِ خیمه نشست شروع کرد گریه کردن. ✍️ وقتی بعد از واقعه‌ی کربلا کاروانِ اهلبیت برگشت مدینه، هرچی عبدالله بن جعفر (همسرِ حضرت زینب) تویِ محمل‌ها می‌گشت زینب رو پیدا نمی‌کرد. اومد محضرِ زین العابدین عرضه داشت آقاجان! توی کربلا زنی هم شهید شده؟ 🗣حضرت فرمود نه، چطور؟ گفت: هر چی می‌گردم زینبم رو پیدا نمی‌کنم… یه وقت زینب سرش رو بلند کرد گفت عبدالله بیا من زینبم... . خانومم چرا اینطوری شدی؟ گفت: عبدالله اون چیزی که من کربلا دیدم اگه تو دیده بودی جان می‌دادی. 🏴 عبدالله خودم دیدم مثلِ گُرگ دورِ حسینم حلقه زدن. نیزه‌دار با نیزه می‌زد. شمشیردار با شمشیر می‌زد. اونی که شمشیر و نیزه نداشت، سنگ به بدنِ حسین می‌زد. پیرمردها با عصا به بدنِ حسین… . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

▪️روضه مکتوب (5) 👈 روضه‌ی عبد الله بن الحسن ✍️ توجه به کودکان، ایتام و مستمدان، سیره‌ی مستمره و همیشگیِ حسین بن علی بود در طول دورانِ زندگی؛ اما دو نفر از ایتام رو حسین، خاص بهشون توجه داشت. ☝️یکی قاسم، اون یکی عبد الله. آخه اینا بچه هایِ امام مجتبان؛ یادگاری هایِ برادرن! امانتی هایِ امام حسنن. ➕ می‌خوایم برایِ یتیمِ 11 ساله‌ی امام مجتبی عزاداری کنیم. امروز صاحبِ عزا امام حسنه. اومدیم به آقا سر سلامتی بدیم. همون آقائی که کارش گره گشائی از اهل شیعه هست: "گر خدا هست و خدائی می‌کند / مجتبی مشکل گشائی می‌کند". 🔔 کمتر از 1 سال داشت عبد الله هنگامِ شهادتِ امام مجتبی. از وقتی چشم باز کرده، سایه‌ی عمو بالا سرش بوده. از عمو جانش محبت دیده. حسین، هم براش پدره هم عمو. ✍️ اربابِ مقاتل می‌نویسن بعد از شهادتِ اصحاب، ظهرِ عاشورا وسطِ صحرایِ تفدیده کربلا وقتی حسین از روی اسب بر زمین افتاد، توان حرکت از عزیزِ زهرا سلب شد. خالق عشق و محبت یا حسین / ای قتیل دشت غربت یا حسین ای که جانت سوخت از لب تشنگی / ای فدای کام خشکت یا حسین آن قدر سوز عطش بالا گرفت / تا که شد بی نور چشمت یا حسین 🔔 یزیدیان گِرد فرزندِ رسول خدا حلقه زدن؛ زینبم از دور با حالِ اضطراب نظاره گرِ صحنه س. گویا عبد اللهِ بن حسن اینجا کنارِ زینب بود و دست در دستِ عمه. ➕ تا عبد الله تنهایی عمو رو دید، دستشو از دستانِ عمه آزاد کرد؛ دوان دوان با این رجز سمتِ عمو رفت: "و الله لا افارق عمّی". تا پایِ جان با ولایتم... . 👌خودشو به امام رسوند. درست همون لحظه که شمشیرها بلند شده بود تا بر پیکرِ سید الشهداء فرود بیاد، عبد الله خودشو رسوند، دستای کوچیکشو سپرِ عمو کرد. یه وقت ناله ای بلند شد؛ نگاه کنی ببینی دست یه طرف، پیکرِ عبد الله... . حسین.... . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

▪️روضه مکتوب (6) 👈روضه‌ی قاسم بن الحسن 🗣 یکی از اساتید می فرمودن وقتی درِ خانه کریم می رید با به زبان آوردنِ حاجت، دست و بالِ کریمو نبندین. شاید بخواد چیزای بیشتری به ما بده اما کاسه گداییِ من کوچیکه! ✅ بگید امشب ایها الکریم یا امامِ مجتبی! تو حوائجِ منو می‌دونی، ظرفیتِ منم دستته. پس هر چی کَرمته بسم الله... . 🔔 بگین آخه مثلا ما گریه کنِ قاسمِ توئیم. اینجا گِردِ هم جمع شدیم زیرِ خیمه ابی عبد الله، می‌خوایم برای ابن الکریم، بخونیم. هیچی هم نمی‌خوایم. جمالِ تو را عشق است. این بار اینطوری بریم درِ خونه‌ی امام مجتبی... . ✋السلام علی القاسم بن الحسن بن علی، السلام علیک یا بن حبیب الله، السلام علیک یابن ریحانة رسول الله، السلامُ علیکَ یا بن الحسنِ المجتبی و رحمه الله و برکاته ای حَرمت خانه معمور دل / وی شجر عشق تو در طور دل نجل علی دُرّ یتیم حسن / بابِ همه خلق زمین و زَمَن همچو عمو ماه بنی هاشمی / چشم و چراغ شهدا قاسمی ➕ بمیرم برای اون لحظه‌ای که اومد خدمت عمو اذن می‌دان بگیره. سخته برای ابی عبدالله اجازه بده؛ آخه یادگار برادرش امام مجتبی هست. بعد از پدر، روی دامن ابی عبدالله بزرگ شده. آقا یک نگاهی کرد به قد و قامتِ قاسم: هر دو نگه بر رخ هم دوختید / هر دو به مظلومیِ هم سوختید هر دو ربودید زِ سر، هوشِ هم / هر دو فِتادید در آغوش هم ✍️ ارباب مقاتل نوشتن؛ عمو و برادرزاده دست به گردن هم انداختن اون‌قدر گریه کردن تا از حال رفتند، ولی آقا اجازه نمی داد. قاسم انقدر دورِ آقا چرخید، قربون صدقه‌ی عمو رفت، دستِ امامو بوسید، رویِ پایِ امام افتاد، تا اجازه میدان صادر شد. خون دل از دیده روان ساختی / خویش به پای عمو انداختی ای عمو حاجاتِ مُرادم بده / جان عمو اذن جهادم بده ➕ اشک ریزان آمد سمتِ میدان؛ جنگ نمایانی کرد؛ طولی نکشید که ابی عبد الله ببینه فرقِ سرِ یادگارِ برادر شکافته شد، با صورت به زمین افتاد، ناله سر داد: "یا عماه"!! ☝️الله اکبر... مصائب حسین مگه تمومی داره؟ امام سراسیمه، شتابان با عجله دوید سمتِ قاسم. راوی میگه وقتی گرد و غبار فرو نشست "فرأیتُ الحسینَ قائمًا علی رأس الغُلامِ و هو یَفحَصُ برِجلَیه"؛ 🔹یا امامِ مجتبی معذرت میخوام، یا صاحب الزمان عذر می‌خوام؛ دیدم حسین بن علی، مستأصل بالای سرِ قاسم ایستاده، همین‌طور نگاه میکنه، عزیزِ برادرش از دَرد پاهاشو به زمین می‌کشه! "ثم حَمَلَ الغلامَ علی صدرِه" جنازه رو به آغوش کشید، به سینه چسباند، غریبانه اومد سمتِ خیام ... . ✋ حالا هر کس کارش داره صدا بزنه یا حسین... . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

▪️روضه‌ی مکتوب (7) 👈 روضه‌ی علی اصغر ➕ کسی که به مقام بندگی رسیده، بزرگترین مصائب رو تحمل می‌کنه برای جلبِ رضایت معبود. همه چیزشو فدا می‌کنه برای جلبِ نظرِ معشوق. ☝️بچه هاشُ، برادرشُ، خواهرشُ، حتی فرزند شیر خواره‌شُ. شنیدنِ کشته شدن طفلِ شش ماهه برای کسی که حتی هیچ نسبتی با این طفل نداره، سخت و جانسوزه؛ ندیده ندیده آدم اشک می ریزه بر این طفل. ✋السلام علَي علیٍ الکبیر، السلام علَی الرَضیعِ الصغیر، السلام عليک يا ابا عبدالله و علي المحتسب الصابر، المظلومِ بلا ناصر... . من کودکی شهیدم در خون شناورم من / نشکفته گل ز گلشن زهرا و حیدرم من 🗣 در محضر مرحوم میرزای قمی ذکر مصیبت حضرت علی اصغر وقتی خوانده شد، صیحه‌ای زدن و بیهوش به زمین افتادن. وقتی به هوش آمد فرمود: "پیشِ من مصیبتِ علی اصغر نخوانید". 🔔 شیخ!! شما فقط مصیبتِ علی اصغر رو شنید، تاب نیاوردید؛ آی مردم! شما بعدِ هزار و اندی سال گوشه‌ای از صحنه شهادتِ علی اصغر رو دارین می‌شنوید، انقدر بی قرارید. امان از دلِ زینب... . 🔔 راوی می‌گه ببینند ابی عبدالله زره از تن بیرون کَرده، عبا به دوش، عمامه به سر، بدونِ شمشیر حرکت کرد سمتِ دشمن. اما گویا آقا چیزی رو هم زیرِ عبا پنهان کرده.... شاید قرآن باشه! یعنی امام می‌خواد با یزیدیان اتمامِ حجت کنه؟ 👶🏻 وقتی در مقابل دشمن ایستاد، ناگهان ببینند طفل شیر خواره شو از زیر عبا بیرون آورد، روی دست بلند کرد، فرمود: "ألا تَرَونَ کیف یَتَلَظّی عَطشاً"؟ عرب وقتی از کلمه "تلظی" استفاده میکنه که ماهی بیرونِ آب افتاده باشه، دهانشو به نشانه طلبِ آب باز و بسته کنه. ببینید طفلِ من از تشنگی داره لبهاشو باز و بسته میکنه؟ اگه آبش ندید می میره... . ❓اما آیا کسی جوابِ حسین رو داد؟ ناگهان سید الشهدا ببیند: "فَذَبَحَه مِن الاُذُنِ إلی الاُذُنِ وُ مِن الوَریدِ إلی الوَرید". گوش تا گوش علی پاره شد. بر حال من امام زمان گریه می‌کند / آن منتقم به خون من و هم برادرم هر کجا نشسته ای سه مرتبه صدا بزن: "یا حسین...". 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

▪️ روضه مکتوب (8) 👈 روضه‌ی علی اکبر 🗣 امام صادق می‌فرماید بالاترین لذت، نگاه به قد و بالای رشید فرزند است؛ و بالاترین مصیبت، شهادت آن فرزند درمقابل دیدگان پدر. روزِ علی اکبر، روزِ جوان از دست داده هاست؛ روزِ پدران و مادرانِ شهداست. ✋ السّلام علیکَ یا اوَّل قتیل مِن نَسل خیرِ سَلیل، السّلام علی عَلیٍّ الکبیر ➕ دست بابا رو بوسید تا گفت می‌خوام برم فرمود برو عزیزم. اما تو می‌دونی ستون خیمه هستی. اگر می‌خوای بری برو. ✍️ آقاجان! من نمی‌دونم چی گذشت به شما وقتی علی اکبر اومد اذن میدان خواست. ارباب مقاتل نوشتند "فأذِنَ له ثم نَظَر الیهِ نظر آیِسٍ منه و اَرخَی عینَهُ و بَکَی". ☝️ابی عبدالله فورا اجازه دادن. یک نگاه مأیوسانه‌ای به چهره و قد و بالای علی کرد. بی‌اختیار اشک از چشمان مبارک جاری شد. فرمود: "اللّهم اشهَد فَقَد بَرَزَ الیهم غلامٌ اَشبَهُ الناسِ خَلقًا وخُلقًا ومنطِقًا برسولک". حسین خطاب به علی: باباجان! گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم / نفَس شمرده زدم، همرهت پیاده دویدم 🔔 لحظاتی که جنگید برگشت طرف بابا عرضه داشت: "یا اَبَه! العطشُ قد قَتَلَنِی و ثِقلُ الحدیدِ قد اَجهَدَنی فَهَل الَیّ شَربَةٌ من الماءِ سبیلٌ"؟ بابا تشنگی جان مرا به لب رسانده، سنگینی لباس جنگ مرا به رنج انداخته آیا جرعه آبی هست بنوشم؟ 🗣 ابی عبدالله فرمود: "نه عزیز دلم برگرد. چیزی نمونده که به دست جدم سیراب شوی." علی به میدان برگشت، جنگ سختی در گرفت. تیر به بدن نازنینش خورد یک وقت صداش بلند شد: "یا ابتاه علیک مِنِّی السّلام". 🔔 آقا با عجله آمد کنار بدن علی اکبر، جنازه رو بغل گرفت. دلش آرام نشد. یک وقت دیدند "و وَضَعَ خَدَّهُ علی خَدِّهِ" صورت به صورت جوانش گذاشت فرمود: "یا بُنیّ قَتَلَ اللهُ قومًا قتلُوک علَی الدُّنیا بعدَکَ العَفا". تازه جوان لیلا، روح و روان لیلا، آرام جان لیلا / تازه جوان، روح و روان، آرام جان علی جان مرا تو هم‌زبانی، همیشه مهربانی، شکسته استخوانی / زیبا پسر، قرص قمر، مرا جگر، علی جان علی علی... . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

▪️روضه مکتوب (9) 👈 روضه‌ی ابالفضل العباس 🗣 پیامبر به مردم فرمود: "أنا مدینةُ العلم و علیّ بابُها و مَن أراد المدینة فلیأتها من بابها". آیت الله قاضی کبیر: در عالم مکاشفه بر من ثابت شد که سید الشهداء مظهر دریای رحمتِ واسعه الهی است، اما درب ورود به این دریا وجود نازنین قمر منیر بنی هاشم آقا ابا الفضله. ✋از همین‌جا کاروان دل‌ها رو ببریم کنار ضریح مطهر آقا قمر بنی هاشم. السّلام علیک ایها العبدُ الصّالح، السلام علیک یا بن سید الوصیین، السّلام علیک یا ابا الفضلِ العباس بیا ازخاک بردار و به دامانت سرم بگذار / به پیش چشم دشمن پای برچشم ترم بگذار اگر چشمم پر از خون است و جائی بهر پایت نیست / بیا چشم انتظارم پا به چشم دیگرم بگذار سجود عشق طولانی‌ست من سر بر نمی‌دارم / اگر خواهی سرافرازم بیا پا بر سرم بگذار عَلَم افتاده سوئی، مشک سوئی، دست‌ها سوئی / ز هم پاشیده شد، شیرازه‌ای بر دفترم بگذار 📢 دستانش رو قطع کردند، مشک رو به دندان گرفت. دید تیرهاست که به طرفش پرتاب می‌شه. نکنه تیر به مشک آب بخوره. نکنه مشک پاره بشه. گویا عرضه می‌داره: خدایا هر چی تیر هست به بدن من اصابت کنه اما به مشک آب نخوره. ➕انگار صدای العطش بچه‌ها رو می‌شنید: "فَسَمِعَ الاطفالَ یَتَصارَخونَ مِنَ العَطش". انگارصدای سکینه می‌یاد داره به بچه‌ها می‌گه: ناراحت نباشید. این‌قدر ناله نکنید. عمو برای همه‌تون آب می‌آره. ✍️ عباس عرضه می‌داره: "ای خدا هر چه زودتر منو به خیمه رسان". اما امان از اون لحظه‌ای که تیر به مشک آب خورد. آب روی زمین ریخت. این‌جا عباس نا امیدانه میگه با دست خالی کجا برم؟ خدایا کار عباس رو همین‌جا تموم کن. دیگر رویِ رفتن به خیمه ندارم! ➕ این‌جا بود که یک ملعون چنان با عمود آهنین به فرق مبارکِ حضرت زد. بگم چه شد؟ "فسُقِطَ علی الارضِ یُنادِی علیک مِنِّی السّلام اباعبدِالله". تا صدای عباس بلند شد ابی‌عبدالله با عجله کنار بدن برادر آمد. تا چشمش به بدنِ قطعه قطه برادر افتاد، فرمود: "الآن انکسر ظهری" 📢 همه صدا بزنن "حسین...." 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

🔹معنای تاسوعا و عاشورا ❓جایی خواندم که عاشورا نه بمعنایِ 10 که بمعنایِ معاشرت با امام و تاسوعا نه بمعنایِ 9 که بمعنایِ افزایش وسع و ظرفیت است. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🔔 این یک برداشتِ ذوقی است و مبنایِ لغوی و حدیثی ندارد. نمی‌گویم معاشرت با امام در عاشورا و افزایشِ ظرفیت در تاسوعا غلط و نادرست است. سخن آن‌جا است که برداشتِ نویسنده از دو کلمه‌ی مزبور، مبنایِ لغوی و حدیثی ندارد. 👈 لغوی: از لحاظِ لغوی، عاشورا از ماده "عشر" بمعنایِ 10 و تاسوعا از ماده "تسع" بمعنایِ 9 است. لغویون به این نکته هم تصریح می‌کنند که وزنِ "فاعولا" در زبانِ عربی غیر از این دو مورد و یا موارد محدود دیگر به کار نرفته. منبع: تاج العروس/ج7/ص222 👈 حدیثی: دو واژه تاسوعا و عاشورا در بیاناتِ امام صادق به چشم می‌خورد. اما معنایِ ذوقیِ فوق ولو اشارتاً در متونِ حدیثی نیامده است. ✅ تاسوعا روزی است که امام، محاصره شدند و عمر سعد، رسماً اعلامِ جنگ کرد. عاشورا نیز روزِ وقوعِ جنگ و شهادتِ سید الشهداء بود. 🆔 @SinJimDin

🔹 سقّا ❓چرا از ظرفیتِ حضرت عباس در میدان جنگ بخوبی استفاده نشد و امام بجای اذنِ جهاد، ایشان را مأمور به آوردن آب کردند؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 1️⃣ معنای جنگ: کسانی که می‌گویند حضرت عباس نجنگید، جنگ را چه معنا می‌کنند؟! حتما باید کسی وسطِ گودیِ قتلگاه شهید شود تا نامِ جنگجو بر او بنهیم؟ روزِ عاشورا درست زمانی که بنی هاشم شهید شده بودند امام تصمیم گرفتند برای اهلِ حرم آب بیاوردند. حضرت عباس از راستِ لشکر و امام حسین از سمتِ چپ به دل لشکر زدند تا سپاهِ دشمن را متفرق کنند. ➕ قرار بود امام، لشکر دشمن را مشغول کند و حضرت عباس در حالی که دلاورانه می جنگید خودش را به شط فرات رساند و مشک را پر کرد. پس حضرت عباس، هم جنگید و هم بدنبالِ آب رفت؛ آن هم زمانی که بنی هاشم و جمع زیادی از اصحاب شهید شده بودند. ❌ پس نگوئیم امام حسین دست و بالِ حضرت عباس را بسته بود تا صبر ایشان آزموده شود! نگوییم امام از ظرفیتِ عباس بن علی استفاده نکرد. اگر عباس نمی رفت، چه کسی باید آب می آورد؟ 2️⃣ کثرت دشمن: باید از مبالغه‌های دروغین و افسانه سرائی‌ها پرهیز کرد و با نگاهِ واقع گرایانه گفت چه حضرت عباس می‌جنگید و چه نمی‌جنگید، پیروزیِ ظاهری به نفعِ امام حسین محقق نمیشد. 👌چون تعدادِ یاران امام حسین، 72 نفر بود و عددِ لشکریانِ جبهه مقابل 30 هزار نفر! تعدادِ کشته هایِ لشکر دشمن هم فقط 88 یا نهایتا 225 نفر بود. اگر واقعا حضرت عباس حریفِ یک لشکر می‌شدند، پس چرا با وجودِ همراه داشتنِ 20 سوار و 30 پیاده (طبق نقل شیخ صدوق) حریفِ نگهبانانِ آب نشدند؟ ➕ پس نگوئیم این نقشه و سیاست امام حسین بود که نگذارند حضرت عباس بجنگند و در نتیجه پیروزی حاصل نشود تا امام بتواند خود را مظلوم جا بزند و با این مظلوم نمایی برای خودش محبوبیت کسب کند العیاذ بالله! نشان به آن نشان که حضرت عباس جنگید و با این وجود مظلومیتِ امام حسین به جهان ثابت شد. 3️⃣ ولایت مداری: ماجرایِ آب آوردنِ حضرت عباس، تبلورِ اطاعت از ولایت بود. عباس در بحبوحه جنگ و در بینِ چکاچکِ شمشیرها دستور امام مبنی بر آوردنِ آب را می‌شنود. اینجا ایشان جنگ را ترک نمی‌کند بلکه با شجاعت از سپر دفاعی دشمن عبور می‌کند و پیروزمندانه خود را به فرات می‌رساند. اما در راه بازگشت به کمینِ دشمن در نخلسان بر می‌خورد و ناغافل به شهادت می‌رسد. ➕ هدفِ امام از جنگ، پیروزی نبود. خودِ امام می‌دانست این جنگ از لحاظِ ظاهری به نفعِ یزید است. این جنگ، تقابل بینِ دو آرمان بود. ولایتِ الله و ولایتِ شیطان. امام در این جنگ، هدفشان احیای جایگاه "ولایت" بود. پس مظاهرِ ولایت مداری این جنگ باید برجسته می‌شد که یک نمونه‌اش اطاعتِ حضرت عباس از امام بود. ✅ باید عباس بعنوانِ بزرگترین نمادِ ولایتمداری و قهرمان به جامعه معرفی شود و نه بعنوانِ بزرگترین پهلوان و وزنه بردار! که متاسفانه امروز عباس بن علی در نگاهِ عوام تنزل پیدا کرده به یک کشتی گیر و پهلوانِ زورخانه! لذا مردم عزادارِ عباس هستند اما پیروی از ولایت چون ندارند، ولیِّ خدا امام زمان همچنان در پسِ پرده غیبت به سر می برد! 🆔 @SinJimDin

🔹 جوش عَلَم ❓شما تُرکی بلدین دیگه؟ بعضی از آذربایجانی‌ها معتقدن روز عاشورا عَلَم به جوش و خروش می‌افته؛ به زبونِ خودشون می‌گن: "عَلَم جوشه گَلیپ"!! 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 1️⃣ جوش آمدنِ عَلم نه مبنایِ علمی دارد و نه مبنایِ شرعی. فقط قشرِ تحصیل کرده و دگر اندیشِ ما را نسبت به دین، کم اعتقاد می‌کند و این تصور را پیش می‌آورد که دین، خرافات است. ❌ دمِ خروسِ مُدعیانِ جوشِ عَلَم وقتی بیرون می‌زند که بدانید آن عَلَم خاص خیلی اوقات دستِ کسی به جوش می‌آید که خیلی اهلِ دین و نماز نیس گاهی!!! ➕ من در یک روستا چندین سال قبل منبر داشتم؛ یک پیرِ مرد که مشخص بود ادا در می‌آورد عَلم را تکان داد و رفت به طرفِ درّه!! من خنده‌ام گرفت، رفتم پُشت تریبون و گفتم چه خوشتان بیاید و چه بدتون بیاد این کار، خرافات و بدعت است؛ جمع کنید بساطَش را؛ همه‌ی ما باید مقابله کنیم در برابر بدعت‌های عاشورا. 2️⃣ مردم از چیزهای عجیب خوششان می‌آید؛ اگر با حرکاتِ عجیب و غریب، تعدادِ عزاداران را بیشتر کنیم حضورِ مردم نه بخاطر امام حسین که بخاطرِ دیدنِ چیزِ عجیب است! مردم را باید به سمتِ اهداف و آرمان‌های امام حسین بکشانیم نه سمتِ جفتک‌اندازی با عَلم و کُتل!! ➕ ممکن است فردی بگوید ما دیده‌ایم با این عَلَم‌ها حاجت گرفتند بعضی‌ها!! خُب شما حتی به یک سنگ هم اگر اعتقاد داشته باشید ممکن است حاجت‌روا شوید! شیطان، عملِ خرافی را جذاب می‌کند و حتی گاهی کمک می‌کند نذر دهنده‌ها به حاجتشان برسند تا با این روال، اعتقاد پیدا کنند به آن خرافات. این افراد اگر نذرشان را بجای عَلَم، به خودِ امام حسین می‌کردند، قطعا حاجتشان را خیلی بهتر و بیشتر می‌گرفتند. 3️⃣ بعضی‌ها می‌گویند ما با این گونه برنامه‌ها برای مسجد و هیأتمان کمک‌های مردمی جمع می‌کنیم و نیّت‌مان خیر است. سوال من این است که آیا شما به هر قیمتی می‌توانید کمک جمع کنید برای مسجد؟! و لو با روشِ غلط؟ هدف، وسیله رو موجّه نمی‌کند. باید با راهِ درست و حلال، برای مسجد و امام‌زاده پول جمع کرد! مسجدی که با کلک و راهِ حرام ساخته شود، مسجدی بی‌برکت خواهد بود. 4️⃣ یکی می‌گفت فلان پلیس با جوش آمدنِ عَلَم مخالفت کرد و ماشینَش چپ کرد!! این دروغ‌ها را کاسبانِ خرافات، ساخته‌اند تا مخالفانشان را ساکت کنند. آیا مردم آن مأموری که با جفتک‌زنیِ عَلم مخالفت کرد را دیده‌اند؟! بنده چندین سال قبل موضع‌گیریِ شدیدی داشتم در یک روستا بر علیهِ جوشِ عَلم!! هنوز هم زنده‌ام و هییییچ بلا و عذابی بر من نازل نشده! 🙂 ✅ پس به این شایعات دامن نزنیم و هیچ حرفی را بدونِ علت و دلیل و حجّت نپذیریم. دین بازیچه‌ی عوام نیست. حتّی اگر هم مثلا ماشینِ فلان پلیس چپ کرده باشد، از کجا معلوم دلیلش این بوده باشد؟ این همه آدم در دنیا همان ساعت تصادف کردند به هزااار دلیلِ دیگر!! اتفاقات را بهم نچسبانیم. 5️⃣ حالا با آن عَلَمِ کذائی چکار کنیم؟ علَم، قداست دارد و بماند... ؛ اما آن حرکاتِ ناشایستِ حاشیه‌ای را حذف کنید... . اگر واقعا وجود این عَلم باعث می‌شود مردم سال بسال به آن معتقد تر شوند، این‌جا فرمانِ آتش به اختیار رهبری به مذهبی‌های بُت‌شکن، اجازه می‌دهد مخفیانه عَلمِ مزبور را ببرند در بیابان با حفظِ احترام دفن و محو کنند تا ریشه‌ی خرافات برچیده شود. یا به حوزه‌ی علمیه، سازمان تبلیغات، امام جمعه و سازمان اوقاف اطلاع دهند تا اقداماتِ قانونیِ لازم انجام شود. 🆔 @SinJimDin

🔹نوازندگان حسینی ❓نظر شما در موردِ دسته‌هایی که با ساز و دهل به عزاداری می‌پردازند چیست؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✍️ "قَفَنْدَر" را می‌شناسید آیا؟ همان شیطانی که با موسیقی، غیرت را می‌رباید؛ تا آن‌جا که شخص، ناموس خود را عرضه می‌کند و کـکش هم نمی‌گـزد! کتاب اصول کافی / ج5 / ص537 🎵"موسیــقی" کاردستی شیطان است و ابلیس آن‌را از روی شماتت به آدم علیه السلام اختراع کرد؛ آن‌گاه که ابوالبشر از جنّة، بیرون شد. مستدرک‏ الوسائل / ج13 /ص2183 البته هر اختراعی ـ حتی اختراعات شیطان ـ ممکن است موارد مصرف مفید و حلالی هم داشته باشد. 👌نویسنده‌ی نوشتار حاضر در صدد نفی ضروری‌پنداری موسیقی است و نه نفی مطلق موسیقی؛ چرا که موسیقی، مصدایق مشروع و حلالِ روشنی نیز دارد که حکمش در بیانات فقها آمده و ما در این لینک شرحَش دادیم. ❌ عمده دلیل روی آوری به موسیقی، آرام‌بخش بودن آن است. اما باید دانست که امروز ماهیت دروغینِ افسانه‌یِ موسیقی‌درمانی و آرام‌بخش بودن آنْ بر اهل انصاف، پوشیده نیست. چرا که خاصیتِ موسیقی صرفا تخدیر و تسکین دردهای روحی است و نه درمان. ✅ بنابراین انس با موسیقی هر چند از نوع حلالش لغو و بیهوده است و مؤمن، از لغویات روی بر می‌گرداند. مگر آن‌که غرضی عقلائی برای موسیقی تصور شود. ❗️یکی از آسیب‌های نوظهور، ورود موسیقی ـ هر چند حلال ـ به عزاداری‌ها، جشن‌های دینی و نیز محافل متدینین است. این پدیده، نه توصیه‌ی اسلام است و نه سیره‌ی عملی بزرگان دین. بمَثَل در ایام محرم حضور نوازندگان در طلیعه‌ی دسته‌های عزا چه مبنای شرعی و عقلی‌ای می‌تواند داشته باشد؟ 1️⃣ اولا: نوازندگی در ملأ عام، موجبات ترویج موسیقی و نیز زمینه‌سازی برای قبح شکنی حضور کارناوال‌های نوازندگی در فضای عمومی و عادی‌سازی اجرای کنسرت‌های گوناگون در کشور می‌شود 2️⃣ ثانیا: اساسا یک نوازنده، در دستگاه امام حسین به چه کار می‌آید؟ 3️⃣ ثالثا: قدیم الأیام نواختن گاه به گاه شیپور از باب إخبار و اعلان بود که امروز دیگر فایده‌ی مزبور، وجود ندارد. 4️⃣ رابعا: ایجاد آلودگی صوتی از هر نوع آن باعث آزار سالخوردگان، بیماران، زنان آبستن یا کودکان است. 5️⃣ خامسا: گروهی از شهروندان محترم، مخالف عقیده‌ی ما هستند. آیا آن‌ها حق ندارند بگویند تحمل ده‌روزه‌ی این حجم صداها برایشان مقدور نیست؟ حتی این نواهای گوش‌خراش، اعتراض بسیاری از متدینین را نیز برانگیخته است. 6️⃣ سادسا: نوازندگان، مزاحم و مانع استماع مدائح، مراثی و مواعظ می‌شود و درس‌های عاشورا لابلای نُت‌های موسیقی گم می‌شود. حتی یزیدیان نیز در کربلا با هلهله مانع شنیده شدن مواعظ سید الشهداء شدند. ❗️هر‌گاه کلام علما مهجور باشد و دین، ملعبه‌ی دست عوام گردد، دشمنان ساز و دُهُلشان به راه می‌افتد؛ البته همواره ساده‌لوحانی از طبقه‌ی عوام و خواص، چنین حرکت‌هائی را مفید می‌پندارند. 🆔 @SinJimDin

🔹شاخسی ❓حکم شرکت در مراسم شاخسی چیست؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 👌👌 عشق و علاقه‌ی آذری زبانان به خاندان عصمت و طهارت، قدمتی به بلندای تاریخ دارد. یکی از جلوه‌های این عشق پاک و نورانی، حضور پر شور مردمان این خطه در مراسم "شاخسی" (شاه حسین) است. قدیم ‌الأیام این سنت کهن، بلافاصله بعد از عید قربان آغاز می‌شد؛ یعنی یک ماه قبل از شروع محرم. ☝️ریش‌سفیدان هر محل مشعلی بزرگ فراهم می‌کردند و آن را در مکانی مناسب در بلندی نصب می‌کردند. قبل از غروب آفتاب مشعل‌ها روشن می‌شد. با غروب خورشید مردم به گرد مشعل جمع می‌شدند و با چوب‌دستی‌هایی که نماد شمشیر بود به صف می‌ایستادند. ➕عزاداران، طی صف‌هایی منظم و فشرده چوب را به دست راست گرفته و با دست چپ، کمر کنار دستی خود را می‌گرفتند. رئیس دسته (دسته باشی) شروع به خواندن اشعار حماسی می‌کرد و مردم ذکر "شاخسی" سر می‌دادند. 🔔طبق برخی نقل‌ها، مراسم شاخسی سنبل حلقه زدن اصحاب در شب عاشورا به دور امام حسین علیه السلام است که نشان از تجدید بیعت داشت. ظاهرا محرک و مسبب اصلی تشکیل این حلقه حبیب بن مظاهر بود: 👈 شاخسینی اول حبیب ابن مظاهیر باشلادی / بو سببدن بیر بئله شور و عزا شاه حسینده دیر 🏴 در شب عاشورا عده‌ای با استفاده از تاریکی شب، فرار کردند و تنها 72 تن به حسین علیه السلام وفادار ماندند. زینب کبرا سلام الله علیها مضطرب نزد برادر بزرگوار آمدند و عرضه داشتند: "نکند اینان نیز فردا ما را ترک کنند". 🗣 امام، نگرانی خواهر را با پیر قافله حبیب بن مظاهر در میان گذاشتند . وقتی اصحاب از نگرانی زینب مطلع شدند، مشعل به دست گرد خیمه‌ی زینب طواف کردند و با رجزهای حماسی، وفاداری خود را اعلام نمودند. 🔔 مردم آذری زبان هر سال با فرا رسیدن محرم با به راه انداختن دسته‌های شاخسی از مقابل مساجد شهر حرکت می‌کنند به سمتِ مرکز شهر و با ندای "برشمر پلید لعنت" شاخسی را به پایان می‌رسانند. این مراسم نمادی است از تجدید بیعت با حسین. پاسخی است به ندای هل من ناصر حسین که به پهنای تاریخ ادامه دارد. ❗️امّا در سال‌های اخیر این سنّت پسندیده با انحرافات و آسیب‌های عمیقی همراه شده است. بعنوانِ مثال برخی از دسته‌ها تا نزدیکِ سَحَر در خیابان‌های شهر با طبل و شیپور تردد می‌کنند؛ که این موجباتِ اذیت مردم و مخصوصاً بیماران را فراهم کرده است. ❌ یا برخی از این تجمعاتِ شبانه، مبدّل شده است به فضایی برای مراوده‌ی دختران و پسرانِ جوان و صحنه‌های بسیار سخیفی را پدید آورده که دلِ مومنان و امام زمان را به درد می‌آورد. 🆔 @SinJimDin

🔹سگِ حسین ❓اگه سگِ حسین بودن بَده، چه کنیم با این بیت شعر از آیت الله وحید خراسانی: وحیدم من اگر در جُرم و تقصیر / سگى بودم شدم در كوى تو پیر؟!! 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✅ سگ در ادبیاتِ عرفیِ ما نمادِ "وفاداری" است. در واقع استفاده از این تعبیرِ کنائی در اشعار و مراثیِ اهلبیت با هدفِ رساندنِ مفهومِ وفاداری به حضرت سید الشهداء کاربرد داشته است از قدیم الأیام. 🔔 اما در گذرِ زمان ممکن است یک تعبیرِ درست، معنایَش عوض شود یا مثلا سوء برداشت هائی از آن تعبیر شود. به عنوان مثال، کلمه‌ی "زخرف" که نامِ یکی از سوره‌های قرآن است به معنایِ شیء گرانبها بود اما امروز تعبیرِ "مزخرف" نوعی توهین محسوب می‌شود. ➕ در موردِ کلمه‌ی سگ در سال‌های اخیر، اتفاقاتِ سخیفی در برخی هیأت‌های افراطی افتاد. مثلا بجای توجه به وفای سگ، یک مدّاحِ نامدار وسطِ سینه زنی و پشتِ تریبون، "عو عو" کرد!! یا عده‌ای از هیأتی‌ها بشکلِ سگ، راه می‌رفتند هنگامِ ورود به حرم!! ❗️از این قبیل رفتارها اولاً در سیره‌ی اهلبیت سابقه ندارد و ثانیا امروز موجباتِ سوء استفاده‌ی دشمان را فراهم کرده است. 📣 با توجه به اینکه تعبیرِ "سگِ حسین" در روایات ما نیامده و یک تعبیرِ عرفی هست، نباید روی آن تعصب داشته باشیم. بهتر است اقتضائات عُرفی هر زمان را مدنظر داشته باشیم و با تاکیدِ بی جا روی عرفیاتِ درد سر ساز، زبانِ دشمنان را بر علیه شیعه دراز نکنیم. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin