eitaa logo
خانواده خاص
2.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
9.6هزار ویدیو
388 فایل
ارتباط با ادمین @Asre_entezar
مشاهده در ایتا
دانلود
حالت زیبای ماه هم اکنون👇👇👇👇
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) صبح فاطمی شما بخیر شهادت حضرت زهرا(س)تسلیت🏴🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @SpecialFamily
✅همه چیز را از خدا بخواه ✍خیلی خوب است که انسان همه چیزش را از خدا بخواهد. به بچه‌ها یاد بدهید با خدا صحبت کنند. سر جانماز وقتی که نماز خوانده شد، سریعاً از سر سجاده بلند نشوند، کمی با خدا حرف بزنند؛ بگویند خدایا تمیزم کن، زیبایم کن، خوش اخلاقم کن، یک چیزی بگویند. این دعاها زود مستجاب می‌شوند، یا برای خودشان یا برای پدر و مادرشان و یا برای هر دو. اگر هنوز ظرف خودشان نمی‌تواند دعاها را بگیرد، دعا برای پدر و مادرشان مستجاب می‌شود.اگر بچه‌ کوچک دارید سر جانماز وقتی دستش را بالا می‌گیرد خدا می‌بیند، پیامبر می‌بیند، ملائک می‌بینند. 📚 طوبای محبت، جلد دوم، صفحه ۹۸ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @SpecialFamily
✳️ در هنگام صحبت کردن ارتباط مناسب داشته باشید 👇 ⛔️ نگاه کردن به پایین هنگام صحبت با دیگران، القاکننده‌ی احساس عدم‌امنیت و اضطراب شماست.ولی هرزگاهی بین دو نامحرم باید این حالت باشد. ✅ بهتر است حین صحبت با دیگران، تماس چشمی‌تان را حفظ کنید، اما هر از گاهی به اطراف نگاه کنید.و آن چیزی که در اسلام منع شده خیره و مدام نگاه کردن است. نگاه کردن به بالا و پایین وقتی که سؤالی از شما پرسیده می‌شود و شما نیاز به فکر کردن دارید، یک امر طبیعی است. ⛔️ زل زدن را فراموش کنید، چون این سبک نگاه کردن است. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @SpecialFamily
🔴 💠 بخش بزرگی از یک بودن، همسر خوب بودن است! 💠 هنگامی که یک مرد، انرژی مثبتی به همسر خود منتقل کند، همسرش نیز این انرژی را به منتقل خواهد کرد! 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @SpecialFamily
🔴هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد. مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند. در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت. پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد. خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت: یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید... @SpecialFamily