✅ فهمیدم engaged یعنی مشغول انجام کاری بودن.
✅ یه صفته و با حرف اضافه ی in استفاده میشه.
✅ تلفظش رو گوش دادم، با خودم بلند تکرار
کردم و نوشتم.
✅ مثال دیکشنری و مثال خودم رو نوشتم.
✅ املاش رو چندبار پشت هم نوشتم و الان
اگه این کلمه رو بشنوم میتونم راحت بنویسمش☺️
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
عزیزای من کلاس تمومه😍
زنگ تفریح برید بخوابید😍
معلمی که ۲ تا پسر کوچولو👩👦👦 داشته باشه ساعت درس دادنش متغیره دیگه😍
شما در ساعات مختلف شبانه روز بیاید سرکلاس ما😉
خوشحال میشم حاضر ببینمتون و ازم سوال بپرسید☺️
دوستان گلم سلام 🌺 صبح تون بخیر 🌺
⁉️دلتون میخواد بدونید آدمای موفق چه عادت
هایی دارن؟!💯
😍 بریم ۵ عادت موفقیت ساز رو از یکی از
موفق ترین آدمای این دوره یعنی برایان تریسی
بخونیم💯
📣 عادت های روزانه ی آدم های موفق
✅ سحرخیزی
✅ شکرگزاری
✅ یادگرفتن از دیگران👇
♦️به جای عیب و ایراد گرفتن از دیگران، انتقاد از دیگران، گله و شکایت از دیگران فقط و فقط ازشون یاد بگیریم، اگر حرف و عمل شون مثبت و مفیده، ما هم الگو بگیریم همون کار رو بکنیم اگر حرف و عمل شون اشتباهه پس تلنگر و عبرتیه که ما توی همچین تله ای نیفتیم!
✅ حذف کردن تمام عوامل حواس پرتی موقع
انجام کار (مهمترین عامل»»»گوشی🤭)
✅ دوری از انجام چند کار مختلف به طور
هم زمان👇
♦️ بعضی از ما ممکنه فکر کنیم انجام چنتا کار مختلف با هم نشانه ی هوش و توانمندی بالاست اما عملا چون تمرکز و دقت پایین میاد، از کیفیت نهایی هر کدوم از اون کارا کم میشه☹️
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
✅ بریم سراغ تکنیک سوم یادگیری لغات زبان
یعنی یادگرفتن کلمه ها به صورت خانوادگی یا
موضوعی:
کلمه ای که امروز میخوایم روش کار کنیم reason هست که میخوایم بریم شجره شو😄 از دیکشنری دربیاریم: 🔺reason: noun ریزن: اسم 🔺a cause or explanation for something. (علت یا توجیه هر کاری، دلیل) 🔺Example: she gave no reason for her decision. (او برای تصمیمش هیچ دلیلی نیاورد) 👈 از مثال دیکشنری فهمیدم reason با چه فعلی و چه حرف اضافه ای استفاده میشه: 🔺Give reason for... 🔺My example: They gave a good reason for learning English. (آنها دلیل خوبی برای یادگیری انگلیسی آوردند) ⭕️ یه نکته ی داخل پرانتز⭕️ دقت کردید بعد از for فعل یادگیری رو ing دار آوردیم؟ What is the reason?🧐 دلیلش چیه؟ ⭕️ توی انگلیسی اگر بخوایم بعد از حروف اضافه مثل of, with, for, at, in,... فعل بیاریم باید فعل مون ing دار باشه: I'm good at cooking. (من آشپزیم خوبه) https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
😄 بقیه ی اعضای خانواده ی reason😁
✅ ریزن (reason) خودش یه فعل هم هست
به معنی استدلال کردن:
🔺Example: he reasoned that the
teacher's anger was Ted's low mark.
(او عصبانیت معلم را نمره ی پایین تد استدلال کرد)
✅ این کلمه یه صفت هم داره:
reasonable (ریزِنِبِل) منطقی
🔺Example: My dad is a reasonable
man.
(بابای من آدم منطقی ایه)
⭕️ تا اینجا هستیم صفت منفی ش رو هم یاد
بگیریم:
unreasonable: (آنْ ریزِنِبِل)
غیر منطقی، نامعقول
🔺Example: It's an unreasonable
request. این درخواست غیرمعقوله
✅ این کلمه یه قید هم داره:
reasonably (ریزِنِبْلی)
به طور منطقی، معقولانه
🔺Example: Let's discuss this
reasonably.
بیا در این مورد معقولانه بحث کنیم.
⭕️ تا اینجا هستیم قید منفی ش رو هم یاد
بگیریم:
unreasonably (آن ریزِنِبْلی)
به طور غیر منطقی، نامعقولانه
🔺Example: The woman shouted at
her child unreasonably.
(آن زن نامعقولانه سر کودکش فریاد زد)
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
🤩عکس بالا خلاصه ی مثال کلمه ی reason با
اعضای محترم خانواده🤩
✅شما هم توی دفترچه ی لغات تون، توی هر صفحه خانواده ی یه لغت رو اینطوری بکشید و زیرش مثال های دیکشنری و مثال خودتون رو بنویسید.
💯 خیلی به چسبیدن کلمه ها توی ذهن تون کمک میکنه ها💯
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
🌷خوبید؟ خوشید؟ سلامتید؟🌷
🤲 الهی که عالی باشید 🤲
😍 مطالب کانال رو دنبال میکنید؟😍
🤗 هر سوالی، پیشنهادی یا انتقادی دارید، من به
شدت استقبال میکنما🤗
✅میخوام امروز یه نکته بهتون بگم که زبان
و هر چیزی رو خیلی سریع و راحت یاد بگیرید🤩
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
💠 توی آیین «ذِن، Zen» یه مفهومی هست به
اسم «شوشین، Shoshin» یعنی ذهن آغازگر
یا beginner's mind،
بهش ذهن کودک، child's mind هم میگن،
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
✅ یعنی سر هر کلاسی و آموزشی که میشینی
هرچیزی رو که به نیت یادگرفتن داری میبینی
و میشنوی باید ظرف ذهنت رو خالی کنی،
دانسته های قبلیت رو موقتاً کنار بذاری و
باورت این باشه که الان داری یه مطلب کاملاً
جدید یاد میگیری،
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
✅ دلیل اینکه خیلی از ماها سریع تر، راحت تر
و با کیفیت تر یاد نمیگیریم اینه که خیال
میکنیم از قبل مطلب رو بلدیم یا یه چیزایی
میدونیم،
پس با یه ذهن باز و پذیرا نمیریم سراغش.
باید مثل بچه ها با کنجکاوی و علاقه به کشف
چیزای جدید بریم سراغ زبان یا هرچیزی که
دوست داریم خوب یاد بگیریم😇
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
😍الحق و ولانصاف شماها فقط اوشین رو
میشناختید😄
همین الان با شوشین آشنا شدید😄
🎉 همه آماده این؟🎉
😍ذهنتو روی حالت شوشین گذاشتی دیگه؟😍
🏃♂🏃♀پس بریم یه مثال کوچولو از تکنیک سوم
یادگیری لغات به صورت موضوعی بزنیم
بعدش بریم سراغ تکنیک چهارم💥
✅ مثال از تکنیک سوم یادگیری لغات به
صورت موضوعی؛ یعنی وقتی یه کلمه رو
میخوایم یاد بگیریم، چنتا کلمه ی مرتبط با
همون کلمه رو یادداشت کنیم👌
✅ اینطوری وقتی میخوایم درمورد یه
موضوعی نظر بدیم و حرف بزنیم دایره ی
لغاتمون بزرگتره و راحت تر حرف میزنیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
✅ مثلا شما کلمه ی travel رو توی متن
میبینید و معنیش رو درمیارید:
🔺Travel: verb (فعل)
🔺 to go from one place to another,
usually over a long distance.
(رفتن از یه مکان به مکانی دیگر، معمولا در مسافتی طولانی، سفر کردن)
🔺Example: he traveled over 1000 km
to be at the wedding.
(برای اینکه در عروسی حاضر باشد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر سفر کرد)
🔺My example: I travel to Kish every
year.
هر سال به کیش سفر میکنم.
⭕️ یاد گرفتم travel یه فعله و برای گفتن سفر
کردن به یه شهر، کشور....از حرف اضافه ی to
باید استفاده کنم.
👇👇✅حالا کلمات مرتبط با travel✅👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e
✅کلمات مرتبط با موضوع سفر کردن travel✅
1⃣ trip: noun (اسم) سفر
🔺I had a short trip to Shiraz.
(یه سفر کوتاه به شیراز داشتم)
2⃣ airport: noun (اسم) فرودگاه
🔺 there were a lot of shops at the
airport.
(مغازه های زیادی در فرودگاه بود.)
3⃣ plane: noun (اسم) هواپیما
🔺I love trips by plane.
(عاشق سفر با هواپیما هستم.)
4⃣ flight: noun (اسم) پرواز
🔺their flight was delayed.
(پرواز آنها به تعویق افتاد)
5⃣ passenger: noun (اسم) مسافر
🔺passengers were waiting in long
lines.
(مسافران در صف های طولانی منتظر بودند)
6⃣ suitcase: noun (اسم) چمدان
🔺the family had 3 suitcases.
(آن خانواده ۳ چمدان داشت)
7⃣ ticket: noun (اسم) بلیط
🔺the ticket to Mashhad cost 1million Toman.
(هزینه ی بلیط مشهد ۱میلیون تومن بود.)
8⃣ reserve/book: verb (فعل)
👈هر دو فعل بالا مترادف هستن، به معنی رزرو
کردن
🔺we always book our tickets online.
(ما همیشه بلیط هامون رو آنلاین رزرو میکنیم.)
9⃣ travel agency: noun آژانس مسافرتی
🔺I called several travel agencies to
find a cheaper ticket.
(به چند آژانس مسافرتی زنگ زدم تا یه بلیط ارزان تر پیدا کنم)
🔟 sightseeing: noun (اسم)
بازدید از جاهای دیدنی
🔺They did some sightseeing in the
morning.
(صبح، کمی از جاهای دیدنی بازدید کردند.)
https://eitaa.com/joinchat/2040660277C921d57af5e