eitaa logo
♡"'استوری313♡
184 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
176 فایل
💕الّلـهُمَّ صَـلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍوعَجّـل فَـرَجَهم💕 🍁🕊♡ أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ♡🍂🕊 مذهبی. سیاسی. اجتماعی. عــاشـــقانــــه❤ ✨ https://eitaa.com/Storii313 💥 جـــــــانـــــــــم 🍂👈mhb2016@
مشاهده در ایتا
دانلود
19.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« هم سن و سالات روضه گرفتن » با نوای محمد اسداللهی ➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
امشب نامی را زمزمه می کنیم که نشان عظمتش را می توان در دل تاریخ دید. «رقیه بنت الحسین(ع)» باب الحوائجی که گره گشای حاجت دل هایی است که به او پناه می آورند... السلام علیک یا بنت الحسین العطشان السلام علیک یا سیدتی الرقیه یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ستاره‌ای که درخشش را از خورشید گرفت... 🔹لحظاتی زیبا از حضور پهلوان حسن یزدانی در جوار حرم مطهر رضوی بمناسبت کسب مدال نقره المپیک ۲۰۲۴ پاریس ➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 💖روز تون عـالی 🌸دلتـون پـراز طراوت 💖دستتون پـراز سخاوت 🌸شـادیتون بی نهایـت 💖زندگیتون پـراز بـرکت ➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕗 ساعت سلام خدا رو چه دیدی:
شاید ما هم مهمان امام رضا علیه‌السلام شدیم
➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
C᭄ 『‏ بُگذار من ... ❖‌‌بیشتر دوستت بِدارَم. ❖‌‌بیشتر عاشقَت باشم ؛ ❖‌‌بیشتر بخواهَمَت! ❖‌‌بُگذار من ... ❖‌‌بیشتر در آغوشَت بگیرم ! ❖‌‌بیشتر ببوسَمت ؛ ❖‌‌بیشتر ببینَمت ! ❖‌‌بُگذار من باشم ... ❖‌‌که هر لحظه برایَت می‌میرد! ❖‌‌‹ تُو ...C᭄› فقط ، ❖‌‌حضرتِ‌عشق باشی کافی‌ست🫀💛!"』 ➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يه كار جالب در پياده روى اربعين👌👌👌👌 ➳ ❥ @Storii313 ➳ ❥
5. دلم چون آهو.mp3
2.71M
( سلام الله علیها ) دلم چون آهو از وحشت رمیده به شامِ زلف من سر زد سپیده ... دلم تنگِ ، صدایِ توست « بابا » سخن گو با من از « حلق بُریده ... » ؟ خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت ؟ همه تقصیرِ چوب خیزران است ... اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ...