eitaa logo
هنر استراتژیک | نیلوفر تفلیسی
159 دنبال‌کننده
655 عکس
15 ویدیو
53 فایل
نیلوفرر تفلیسی موضوعات کانال: ۱-هنر استراتژیک ۲-برداشتی از جلسات کلبه کرامت و‌... ۳-نوشته‌ها و تحقیقات ایراندخت
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ روایت یهودی سینمای غرب از تاریخ (١) 🎬 بررسی فیلم agora ساخته آلخاندرو آمنابار 🌐 به بهانهٔ روز درگذشت گالیلئو گالیله 1⃣ وقایع تاریخی از ابتدا برای از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. حقیقت این امر آن زمان بر ما آشکار می‌شود که متوجه می‌شویم که در طول تاریخ به‌خصوص آن زمان که سنّت ساخت فیلم‌های پر خرج بسیار کمتر بود بودجه‌های عظیمی برای ساخت آثاری در مورد وقایع صدر مسیحیت (همچون فیلم ال‌سید یا آهنگ برنادت) اختصاص داده می‌شد. 2⃣ باید دانست که دکترین سینمای غرب خواهانِ «همانندانگاری» با شخصیت‌های برجستهٔ تاریخ خود است، در واقع و برای ایجاد این همانندانگاری مابین شخصیت‌های سیاسی برجستهٔ زمان و تصویر شخصیت‌های بزرگ تاریخی در سینما از اصلی‌ترین اهداف سیاسی و پنهان آن است، به‌عنوان مثال چگونه می‌توان فیلم ساخته محصول ١٩۶٠ را دید و همانندانگاری شخصیت قهرمان فیلم را با دولت درک نکرد؟ 3⃣ این بار هالیوود با فیلم قصد به تصویر کشیدن زندگی از شخصیت‌های مهم پیرو فلسفه نوافلاطونی را دارد. هیپاتیا ظاهراً ریاضی‌دان و منجم متأثر از بازخوانی افلوطین از آراء افلاطون بود، که به اتهام توسط به مرگ محکوم شد. 4⃣ مرگ هیپاتیا توسط کلیسا موجب شد تا این شخصیت را همچون از قربانیان دستگاه بدانند که توسط کلیسا مجازات شد، اما اگر کمی از پروپاگاندای دور شویم متوجه می‌گردیم که متاثر از فلسفه افلاطونی، بدعت‌های شرک‌آمیزی توسط را در راستای انحرافات در صدر مسیحیت بنیان نهاد که در ادامه به آن می‌پردازیم. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ کرونا در سینما (۵) 🎬 به بهانه فیلم "شیوع" 1⃣ توجه داشته باشیم که فیلم "شیوع" توسط کمپانی‌ای مانند (از جمله استودیوهای اصلی ) تولید شده که در ساخت فیلم‌های به‌اصطلاح پیشگویانه مانند (که تئوری حمله به عراق را ٣٠سال قبل از آن ارائه کرد) و و "برادران سوپرماریو" (تصویرسازی قبلی از حمله به برج‌های دوقلوی نیویورک و واقعه یازده سپتامبر) و (تصویرسازی و نسخه‌پیچی برای شورش‌های ضد سرمایه‌داری سال ٢٠١٩) و... سابقه طولانی دارد، 2⃣ و همچنین متعلق به که به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی صنعت اسرائیل از سوی -پرز رییس سابق رژیم صهیونیستی، لقب «پسر خوب » را دریافت کرد! 3⃣ نکته‌ی جالب این‌که شباهت‌های فیلم با قضایای در جهان باعث شده، پس از گذشت ٩ سال مجدداً میلیون‌ها نفر در دنیا به تماشای این فیلم بنشینند و باعث شوند تا در همین یکی دو هفته اخیر فیلم "شیوع" در زمرهٔ پربیننده‌ترین فیلم‌های اینترنتی و در وب‌سایت‌هایی مانند "آی تونز" در کنار فیلم‌های جدیدی همچون "روزی روزگاری در هالیوود" و "انگل" قرار بگیرد!! ✍️ سعید مستغاثی 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/10462 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تحلیل استراتژیک فیلم ١٩١٧ (٢) 🎬 هالیوود برندۀ واقعی جنگ جهانی 1⃣ با پایان جنگ اول جهانی، اَشراف مهاجر که اغلب از دهکده‌های یهودی‌نشین اروپای‌شرقی به آمریکا مهاجرت کردند و از تجارت انواع و اقسام پوست، الماس، مشروبات الکلی و… به رسیده بودند، اینک کمپانی‌های خود را در نیویورک برپا می‌کردند تا خیلی زود سرزمین رؤیاهای خود را در غرب آمریکا بنا کنند. 2⃣ قطعاً سینما و نقش آشکاری در شکل‌دادن به احساسات مردم آمریکا و اروپا نسبت به جنگ داشت. فیلم‌های سینمایی از «سفته» (چارلی چاپلین، ۱۹۱۸) تا «قلب‌های جهان» (دیوید وارک گریفیث، ۱۹۱۸) و حتی انیمیشن‌های هفتگی یونیورسال! در خدمت دولت‌ها بودند. 3⃣ پس از آغاز جنگ دوم جهانی، هالیوود تولیدات جنگی خود را افزایش داد، درحالی‌که آمریکا هنوز در جنگ بی‌طرف بود! فیلم‌های هالیوود در این سال‌ها بیشتر به آماده‌سازی مردم می‌پرداخت و مردم نیز به این گرایش روی خوش نشان می‌دادند. جالب است بدانید پنج فیلم از ده فیلم پُرفروش سال ۱۹۴۱ به موضوع اختصاص داشت! 4⃣ در ۱۸ دسامبر ۱۹۴۱، بلافاصله پس از حمله ژاپن به پرل هاربر و اعلان جنگ آمریکا به ژاپن، رئیس‌جمهور آمریکا فرانکلین روزولت، دفتری به‌نام دفتر امور سینمایی (BMPA) در دل مرکز اطلاعات جنگ (OWI) تأسیس کرد تا استودیوها را به حمایت از اهداف ملی کشور هدایت کند. 5⃣ هالیوود هم این دعوت را با تأسیس پاسخ گفت تا از طریق این کمیته، مدیران استودیوها، پخش‌کنندگان، نمایش‌دهندگان، بازیگران و رؤسای اتحادیهٔ کارگران سینما را در خدمت اهداف تبلیغاتی و برنامه‌های تهییج احساسات جنگی درآورد. ✍ سیدصادق کاظمی اونجی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تحلیل استراتژیک فیلم ١٩١٧ (٣) 🎬 مؤسسان حقیقی سینمای سفارشی! 1⃣ دولت‌هایی که نقش فعالی در تولید و نظارت بر سینما داشتند، «کمیتهٔ اطلاعات عمومی» در آمریکا، «دفتر جنگ» در بریتانیا و «خدمات سینمایی و حماسی ارتش» در فرانسه، به طرق مختلف بر ساخت فیلم‌ها نظارت می‌کردند؛ آن‌ها فیلم‌های آموزشی، نظامی و پزشکی می‌ساختند و سفارش ساخت فیلم‌های تبلیغاتی برای عامهٔ مردم را می‌دادند. 2⃣ دولت ایالات متحده ۶ مقولهٔ محوری به فیلم‌های ابلاغ کرد که هم با اهداف اطلاعات جنگی هم‌خوانی داشتند و هم ارزش‌های سنّتی سرگرم‌کنندگی فیلم‌ها را حفظ می‌کردند. 3⃣ لوییس جیکوب، از مسئولین کمیتهٔ امور جنگی هالیوود، این شش پیشنهاد را به این شرح فهرست نمود: 🔸۱. مسائل جنگ: برای چه می‌جنگیم؟ شیوهٔ زندگی آمریکایی 🔸۲. خصلت‌های دشمن: ایدئولوژی‌اش، اهداف و شیوه‌هایش 🔸۳. : از جمله متحدان ما در جنگ 🔸۴. جبههٔ تولید: تدارک مصالح ضروری برای پیروزی در جنگ 🔸۵. جبههٔ داخلی: تعهدات مردمی 🔸۶. توان نیروهای درگیر در جنگ: نیروهای مسلح ما، متحدان ما و رابطین ما 4⃣ دیوید‌ ای. کوک «David A. Cook» در جلد اول کتاب «تاریخ سینمای جهان» در این‌باره می‌نویسد: 5⃣👈 هالیوود بلافاصله با تولید یک مشت اراجیف ابلهانه و ملودرام‌های اغراق‌شده‌ی میهن‌پرستانه از میادین جنگ و جبهه‌های داخلی، به این خواسته‌ها پاسخ گفت؛ فیلم‌هایی که در واقع ذات را چنان شکوه می‌بخشیدند که در تاریخ بشریت سابقه نداشت! و به شورشی جهانی می‌مانستند. فیلم‌هایی همچون «درود بر دلیری»، «زندگی در خطر»، «فرمانده‌ی ابرها»، «پیش به‌سوی سواحل تریپولی»، «ما متحدیم»، «لعنت بر هیتلر»، «بلوندی پیروز است» و… ✍ سیدصادق کاظمی اونجی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تحلیل استراتژیک فیلم ١٩١٧ (۴) 🎬 فرصتی طلایی برای قوم مظلوم یهود!! 1⃣ این جنگ فرصتی بود تا جماعتِ مهاجر، به‌عنوان میهن‌پرستان دلسوز آمریکا، جایگاهشان را در جامعهٔ آمریکایی تثبیت کنند و از حالت بیگانگی و غریبگی برای همیشه خارج شوند. وقتش رسیده بود با قوام دادن به جامعهٔ یهودی در آمریکا، دِین خود را به بنیان‌گذاران یهودی خود ادا کند. 2⃣ باز هم هالیوود به کمک آمدند و با انواع و اقسام فیلم‌ها سعی کردند، این‌گونه وانمود کنند که اساساً جنگ جهانی دوم برای مقابله با و قتل و غارت آن‌هاست! 3⃣ خیلِ فیلم‌هایی که در رابطه با جنگ جهانی دوم توسط استودیوهای مختلف ساخته شد، این شبهه را در جامعهٔ آمریکا به‌وجود آورد که اصلاً همین فیلم‌ها باعث پیروزی ارتش آمریکا در جنگ گردید! 4⃣ از همین‌رو، در پایان جنگ، (از صاحبان کمپانی معروف ) یکی از افرادی بود که مدال افتخار دریافت کرد. در متن نوشته‌ای که برای آن مدال افتخار خوانده شد، چنین آمده بود: 5⃣👈 «آقای وارنر، به‌خاطر تجربیات شما در‌زمینه‌ی تولیدات سینمایی و فیلم‌های میهن‌پرستانهٔ متعددی که به جامعهٔ آمریکا ارائه کردید، این مدال افتخار را به شما تقدیم می‌کنیم؛ چراکه آثار شما باعث بسط روح میهن‌پرستی در میان سربازان و ارتش آمریکا طی روزهای سخت جنگ شد…» ✍ سیدصادق کاظمی اونجی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تحلیل استراتژیک فیلم ١٩١٧ (٧) 1⃣ اکثر مردم جهان به‌خصوص مردم اروپا و آمریکا، مقصّر اصلی را آلمان می‌دانند. آلمانی که ضدقهرمانِ ثابتِ اکثر فیلم‌های ساخته‌شده‌ی در موضوع جنگ جهانی است. پر واضح است که این بینش، تحت تأثیر بمباران تبلیغاتی هالیوود و هم‌دستانش از طریق سرمایه‌گذاری روی کلیشهٔ جنگ جهانی ایجاد شده است. 2⃣ شما را ارجاع می‌دهم به فیلم "حرامزاده‌های لعنتی" تارانتینو. به‌قدری از آلمانی‌جماعت در این فیلم متنفّر می‌شوید که تمام جنایات آمریکا و انگلیس در طول تاریخ بشریت را از یاد می‌برید! حتی اگر با آن‌ها خورده‌شیشه هم داشته باشید باز هم می‌گویید: خدا پدرشان را بیامرزد که شرّ این "حرامزاده‌های لعنتی" را از سرمان کم کردند!!! 3⃣ در فیلم ١٩١٧ هم به‌طور کاریکاتوری سربازان آلمانی منفور و پَست جلوه داده می‌شوند. در دو جای فیلم به سربازان آلمانی اعتماد می‌شود و هر بار نتیجهٔ این اعتماد چیزی جز نارو زدن و خیانت نیست!! 🔸اولین‌جا وقتی است که بلیک و اسکوفیلد خلبان آلمانی را نجات می‌دهند. تنها ثانیه‌هایی بعد از نجات خلبان آلمانی، وی با چاقو به بلیک حمله می‌کند و جواب محبتش را می‌دهد! 🔸دومین‌جا وقتی است که اسکوفیلد در شهر اکوست با سرباز جوان آلمانی به‌طور اتفاقی روبه‌رو می‌شود. او به آلمانی اعتماد می‌کند و دستش را از روی دهانش برمی‌دارد، اما دشمنان انگلیس باید پست‌تر از این‌ها به تصویر کشیده شوند!! ✍ سیدصادق کاظمی اونجی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تحلیل استراتژیک فیلم ١٩١٧ (٨) 1⃣ به‌ندرت می‌شود اسم آلمانی‌ها در فیلم بیاید و از لفظ برایشان استفاده نشود! فیلم به‌قدری مخاطب را نسبت به آلمانی‌جماعت متنفر می‌کند که مخاطب به‌طور ناخودآگاه تمام جنایات و جنگ‌های شروع شده توسط انگلیس و آمریکا را توجیه‌شده می‌بیند. 2⃣ سیاست توجیه جنگ‌های جبههٔ استکبار، سیاستی است که سال‌ها است از استراتژی‌های کلان امپراطوری رسانه‌ای غرب و به‌شمار می‌رود. سیاستی که به‌راحتی می‌توان ردّ پایش را درفیلم‌ها و بازی‌های شاخصی مثل: جنگ جهانی زد، آدمکش آمریکایی، آرگو، المپیوس سقوط کرده، سیصد، منطقه سبز، غیر قابل تصور، اکولایزر، تک‌تیرانداز آمریکایی، ندای وظیفه، میدان نبرد، اسپلینتر سل: بلک لیست، سام ماجراجو، رزیدنت اویل، مدال افتخار، نور درحال مرگ و بسیاری از تولیدات رسانه‌ای دیگر مشاهده کرد. 3⃣ در تصویر فوق که در سال ٢٠١۴ توسط منتشر شده، مشاهده کنید که کدام کشور حرامزاده‌تر است! نکتهٔ جالب این است که آمار حرامزاده‌های انگلیس از حرامزاده‌های آلمان بیشتر است! ✍ سیدصادق کاظمی اونجی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «بازی ماهی مرکب»؛ لذت سادیسمی ایلومیناتی از نمایش ماتریکس به توده‌ها (١) 1️⃣ این‌که گمان ببریم سیستم اجازه می‌دهد که بدون هماهنگی و تأیید آن‌ها، سوپرکمپانی‌های سرگرمی‌ساز، تولیدات عظیمی (بیگ پروداکشن) در راستای «افشاء» و تخطئه‌ی این یا همان بسازند، بسیار ساده‌اندیشی و خام‌فکری است، چرا که «بازوی الیت جهانی» است. 2️⃣ تصور این‌که آثاری چون سریال (Squid Game)، آثاری افشاگر و آزادی‌خواه در تقدیس بشریّت و ضربه‌زدن به حکومت جهانی است، یک بزرگ است که از قضاء ایجاد همین توهم جزء اهداف اصلی ساخت چنین آثاری است. 3️⃣ «بازی ماهی مرکب»، دنباله‌ی فیلم‌های اما (همانند و ) است که دربارهٔ یک «جهان بازنمایی‌شده» و یک «سیستم کنترل‌کننده» حرف می‌زنند. 4️⃣ نکتهٔ کلیدی سریال «بازی ماهی مرکب» اشاره به مفهوم است. الیت طراح و کنترل‌کنندهٔ بازی بارها روی این مسأله تاکید می‌کنند که کسی را به زور به محل بازی نیاوردند و کل بازی بر اساس یک «قرارداد» است که شرکت‌کنندگان در کمال اختیار و امضاء کرده‌اند و حتی هر وقت بخواهد، بازی تمام می‌شود. 5️⃣ قطعاً نویسنده و خالق این سریال، به‌خوبی بر مفاهیم اندیشهٔ سیاسی پشت سیستم آشنا بوده که این‌چنین مفاهیم مقدس در قاموس ، یعنی «آزادی»، «قرارداد» و «اکثریت» را سوژه‌ی طنز سیاه خود قرار داده است. 6️⃣ به این‌ها باید مفهوم را هم افزود که آگاهان و علاقمندان به تاریخ می‌دانند، کلیدی‌ترین مؤلفه در مکتوبات «فریدریش فون هایک» و «میلتون فریدمن» (آباء فکری ) در دفاع از سیستم بوده است. ✍️ نویسنده: سهیل صفاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
پیتزایی که خیلی خمیر بود لیکوریس پیتزا Licorice Pizza در حوالی اسکار ۲۰۲۲ وقتی فیلم "" نمایش داده شد، آنقدر آشفتگی و پراکنده گویی و بی ربطی در بخش های مختلف آن برجسته بود که این ضرب المثل ایرانی برایش خیلی کاربردی به نظر می رسید؛ حکایت آن کسی که با دگمه ای وارد یک خیاطی شد و درخواست کرد که : "آقا این دگمه، کُتش گم شده، می شود یک کُت به آن بدوزید!" در آن فیلم کویینتین تارانتینو بنا به سفارشی که گرفته بود، پس از نیم قرن، قضیه قتل فجیع (همسر ) به دست را یک جور ماستمالی کرده و دروغ جلوه می داد. و برای همین یک فقره قصه کوتاه 10 دقیقه ای، در فیلم 2 ساعت و 40 دقیقه، تصاویر بی ربط از به اصطلاح اواخر دهه 60 گنجاند که هر بخش از آن قابل حذف بود و هیچ ضرری هم متوجه فیلم نمی کرد!! حالا "" نیز در جدیدترین فیلمش یعنی ""، برای یک سفارش دیگر (مانند آنچه تارانتینو دریافت کرد) گویا برخی خاطرات دوران کودکی اش از دره سن فرناندو را به همراه بعضی خاطرات دوستان دیگرش از دهه هفتاد آن منطقه، روی هم ریخته و بازهم فیلمی که می توانست در نهایت 10 تا 15 دقیقه طول بکشد را با یک مشت تصاویر و ماجراهای بی ربط، به یک اثر طویل دو ساعت و ربعی بدل ساخته است. گویا هنوز این معیار در سینمایی و به خصوص مراسم پا برجاست که هر چه زمان فیلم ها طولانی تر باشد، شانس شان برای دریافت جایزه بیشتر است! اما پال تامس اندرسن براساس کدام سفارش این قدر پراکنده سازی و زیاده گویی انجام داده که اساسا با هیچ یک از نقاط کارنامه قابل تامل فیلمسازی اش نمی خواند، ولو در یک فیلم سفارشی دیگر به نام "مرشد" (2012) که تبلیغی برای برخی فرقه های انحرافی و عرفان های جعلی بود. یا آثار مهم دیگرش مثل (1999)، Punch-Drunk Love (2002)، Phantom Thread (2017) و به خصوص فیلم "خون به پا خواهد شد" (2007) که همگی از انسجام و قوت روایت و ساختار قابل تاملی برخوردار بودند. واقعا کدام سفارش باعث شده که اندرسن گزیده کار و سخت گیر تا این حد در فرم و محتوای فیلمش شلختگی نشان دهد؟ "استیفن سیلور"، فیلمساز و نویسنده نشریات متعدد اسراییلی در وب سایت "آژانس تلگرافیک یهود" به تاریخ 27 دسامبر 2021 در بررسی فیلم "لیکوریس پیتزا" نوشت: "... بالاخره فیلم "لیکوریس پیتزا" لحظه ای که فرهنگ عمومی شروع می کند زنان یهودی را زیبا ببیند، ثبت کرد..." بقیه در کامنت های خودم :
✡️ لژیون هالیوود در مقابل ملائکه الهی (٢) 🎬 تجربه‌ای چهل‌ساله از لیبرالیزاسیون دولتی (قسمت دهم) 1️⃣ عنوانِ دیگر فیلم است که به‌صراحت، پس از معرفی به‌عنوان بردگان گوش به‌فرمان خدای خشن و بی‌رحم! به طرح موضوع پرداخته و اعلام می‌دارد که قدرت‌طلبی خداوند! سبب شده تا او دیگر امیدی برای بهبودی نسل بَشر نداشته باشد! 2️⃣ خداوندی که اکنون از آفریدن انسان است! و سعی می‌نماید تا خشم خود از آدمیان را همانند بار گذشته که با محقق گردید و به قتل‌عام تمامی انسان‌ها منجر گردید؛ این‌بار با فرستادن حشرات و قبض روح انسان‌ها برای قتل یکدیگر مدیریت نماید! 3️⃣ «لژیون» آموزهٔ انحرافی در باب دوستی با حضرت (به‌عنوان فرشته‌ای که دوست بَشر است و همیشه دستورهای ساده و راحت را می‌آورد) و دشمنی با حضرت (به‌عنوان فرشته‌ای که دشمن بَشر بوده و دستورهای مشکلی دربارهٔ جنگ می‌آورد) را به عرصهٔ می‌کشاند! 4️⃣ «لژیون» به ترسیم فرشته‌ای با نام مبادرت می‌ورزد که از قدرت‌طلبی خداوند! منزجر است و هنوز به بشر امید دارد! فرشته‌ای که تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا در برابر فرمان خداوند ایستادگی نموده و هدف خود را معطوف نجات کودکی می‌سازد که ادامه‌دهندهٔ نَسل بَشر خواهد بود. کودکی که داستان فیلم حول نجات او از دست است که خواهان اجرای دستور خدا و نابودیِ این آخرین انسان است! ✍️ محمدرضا شاه‌حسینی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ نقد فیلم Lamb (برّه) 🎬 کفرآمیز‌ترین فیلم سال ٢٠٢١ ✝️ تمسخر «برّه خداوند» در حضور «بافومت» 1️⃣ مدتی است که هم و هم ، تعارفات و پیرایه‌ها را کناری گذاشته‌اند و به‌صراحت و عیان مفاهیم بسیار شوم و تاریکی را به تصویر می‌کشدند، چنان که گویی در حال آماده‌سازی اذهان برای عادی‌پنداری آن مفاهیم شوم هستند. 2️⃣ نژاد انسان با سایر جانوران و شکل‌گیری موجوداتی موسوم به (دورگه) مدتی است که بسامدی بالا و معنادار در محصولات سینمای غربی یافته است. 3️⃣ انیمیشن «آرلو: پسر تمساحی» محصول نتفلیکس، یکی از سمّی‌ترین محصولات سال ٢٠٢١ در این زمینه بود و سریالی دیگری از نتفلیکس با عنوان «دندان شیرین» که پخش آن امسال آغاز شد، باز دربارهٔ همین مفهوم است. [نقد این دو فیلم و سریال قبلاً در سایت و کانال‌های اندیشکده منتشر شد.] 4️⃣ فیلم Lamb (برّه)، محصول سال ٢٠٢١ کشور ایسلند به کارگردانی «والدمار جوهانسون» که نمایندهٔ این کشور در جایزه اسکار است، یکی از وحشتناک‌ترین و شوم‌ترین آثار با محوریت همین مفهوم خبیثانه است. ✍️ نویسنده: سهیل صفاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «جنگ فردا»؛ استفادهٔ هالیوود از مفاهیم شیعی برای دراماتیزه کردن آخرالزمان (١) 1️⃣ فیلم ساخته «کریس مک‌کی» فیلمی در سبک است که آن را از جهت صنعتی و تکنیکی می‌توان فیلمی جذاب و دیدنی توصیف کرد، هرچند از نظر مضمون تکراری است. 2️⃣ فیلم از حیث محتوایی، یک آوردهٔ نسبتاً متفاوت نسبت به فیلم‌های قدیمیِ سبک خود دارد، و آن عبارت است از بهره‌وری علمی برای نابودی . 3️⃣ ماجرا این است که دیگر با دشمنانی که بتوان آنان را با راکت و مسلسل نابود کرد طرف نیست، بلکه دشمنان او از پیچیدگی خاصی برخوردار هستند که نابودی آنان بسیار دشوارتر از گذشته است. 4️⃣ هیولاهای «جنگ فردا» را تنها با یک ماده ویروسی خاص می‌توان کشت. اینجا است که و تحقیقات علمی به‌عنوان بخش اصلی ماجرا نقش‌آفرین می‌شود و همه‌چیز بستگی به تحقیقات علمی و برای نابودی دارد. 5️⃣ ویروسی که سربازان آمریکایی باید آن را در بدن هیولاهایی که در رحم‌های سفینه خود در زیر زمین خوابیده‌اند فرو کنند تا بمیرند. ✍️ نویسنده: حمید صنیعی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «جنگ فردا»؛ استفادهٔ هالیوود از مفاهیم شیعی برای دراماتیزه کردن آخرالزمان (٢) 1️⃣ چیزی نیست که تنها در رقم بخورد، بلکه همین امروز و جنگ ویروسی در دنیا در حال اجرا است. 2️⃣ خود یکی از احتمالاتی است که می‌گوید عده‌ای برای نابودی دیگران از آن استفاده می‌کنند. روشی به‌مراتب کم‌هزینه‌تر که البته در کنار خود استراتژی‌های دیگری نیز دارد. استراتژی «برتری و قدرت‌بخشی» برای همان کشورها که خود در تولید بیماری از باقی پیشی گرفته‌اند. 3️⃣ در فیلم نیز، سلاح علمی تنها ابزاری است که می‌تواند نسل فراوان را از پا درآورد و ریشهٔ آنان را بخشکاند. 4️⃣ نیز به‌عنوان رسانهٔ پروپاگاندا تلاش می‌کند تا قدرت آمریکا را به نمایش درآورد و در کنار آن کلیشهٔ همیشگی نیز ادامه دارد 👈 زیر پوست برنامه‌هایی برای آینده و تسلط بر دنیا جاری است! 5️⃣ اما فیلم «جنگ فردا» از مفاهیم آشنای نیز استفاده می‌کند! فیلم، با از امروز به آینده (بخوانید از گذشته به حال) رفته و دقیقاً مفهوم که مختص سربازان حضرت مهدی (عج) است را به تصویر می‌کشند! ✍️ نویسنده: حمید صنیعی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ نقد و بررسی فیلم مورتال کامبت (٣) 🎬 تحلیل برخی نکات فیلم 💥 منجی و آخرالزمان 1️⃣ مسأله‌ی در ، تقریباً در تمام ادیان پذیرفته شده است. 2️⃣ در نیز اعتقاد به وجود وجود دارد و در همین راستا، چندین دهه است که روی به ساخت فیلم‌های آخرالزمانی آورده است. 3️⃣ در فیلم بنابر پیش‌گویی‌ها وقتی که زمین ٩ بار در تورنمنت شکست می‌خورد و در آستانهٔ حمله از طرف دیگر قلمروها قرار می‌گیرد، گروهی جدید از قهرمانان با قیام یکی از نوادگان «هانزو هاسوشی» زمین را از تصرف توسط دیگر قلمروها نجات می‌دهند. 4️⃣ حال این نواده کیست؟ شخصی است به اسم «کول» که حتی خودش، خودش را به‌عنوان قبول ندارد و پس از چندین شکست از تورنمنت کناره‌گیری می‌کند. 5️⃣ اما نهایتاً «کول» به‌طور تصادفی قدرت خاص خود را به‌دست می‌آورد و پس از آن به تورنمنت بازمی‌گردد و در نهایت زمین را از حمله‌ی دیگر قلمروها حفظ می‌کند. ✍️ نویسنده: سید محمد عجمی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ راز خانقاه صهیون در آثار هالیوود (١) 🎬 نگاهی دیگر به فیلم «رمز داوینچی» 1️⃣ داستان فیلم اساساً دربارهٔ یک فرقهٔ مخفی به‌نام «انجمن اخوت خانقاه صهیون» است که گویا در اوایل هزارهٔ دوم میلادی توسط یکی از پادشاهان فرانسه به‌نام «گادفری بویلونی» پس از تصرف اورشلیم، برای حفظ رازی مهم تأسیس شد. 2️⃣ آن (که البته موضوع تازه‌ای نیست و قبلاً هم در برخی کتب گفته و نوشته و ادعا شده) وجود فرزندان عیسی مسیح (ع) پس از اوست که از نسل به‌وجود آمده‌اند. 3️⃣ براساس همین ادعا گویا این در طول تاریخ از عقبهٔ عیسی مسیح (ع) در مقابل مسیحیان و کلیسا دفاع و حمایت کرده است! زیرا همواره کلیسا سعی داشته سندها و یا آن فرزندان را به‌دست آورده و نابود گرداند! 4️⃣ وظیفهٔ نابودی هم بر عهدهٔ فرقه‌ای از کلیسا به‌نام است که فرقه‌ای افراطی تصویر می‌شود. گرچه از این فرقه تنها دو نفر (یک کشیش مردّد و یک راهب) در فیلم نشان داده می‌شوند و دیگر هیچ! 5️⃣ و داستان از اینجا وارد حیطهٔ می‌شود. گفته شده که داستان هم در اصل برای ساخته شدن فیلم از سوی هالیوود سفارش داده شد تا پاسخی در مقابل فیلم ضدیهودی از «مل گیبسن» باشد! ✍️ نویسنده: سعید مستغاثی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سکانسی‌ از سینمای : ✡☠ شیاطین‌ جن‌ به‌ دنبال‌ انرژی‌ انسان‌ ها😨 ☑️ ما به علم پزشکی و تکنولوژی وفیزیک غلبه کردیم. ما به دنبال منشاء حیات هستیم. ما بروی انسان ها تحقیق کردیم!!!! ⛔️ سینمای هالیوود به وضوح نشان میدهد که در آخرالزمان اجانین کافر با هدف ارتعاشات و انرژی انسان‌ها بار دیگر دست به طغیان و فساد خواهند زد و آخرین و مهمترین اهداف آنها جلوگیری از ظهور منجی است. 🔴 اسم این 👆 فیلم فیلم proximity 2020 ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ⏰ @shomareshmakooszohor
سانسور "سینما علیه سینما" در ایران "قضیه این فیلمسازی چیه؟ هر کسی با هر کسی رابطه داره. همه دروغ می گن. فکر می کنی اینا طبیعیه؟ من فکر می کنم دنیای سینمای تو بوی تعفن می ده، من از آن متنفرم" این جملاتی است که در فیلم "روز به جای شب" یا "" ساخته فرانسوا تروفو در سال 1973، همسر یکی از دست اندرکاران تولید فیلمی که داخل فیلم اصلی در حال ساخت شدن است، بعد از آشکار شدن روابط نامشروع دو تن از بازیگران فیلم و روانپریشی یکی از آنها، بر زبان می آورد. روانپریشی سوپر استاری از آمریکا به نام جولی بیکر که توسط دکتری به اسم نلسون از زندگی نابهنجار قبلی رهایی یافته و به همین دلیل با وی ازدواج کرده است ولی حالا خیانت به او موجب بازگشت همان راونپریشی سابق شده. از همین روی او به کارگردان فیلم می گوید: "... می خوام بازیگری را کنار بگذارم، می دونم این نوع زندگی فاسده... " فیلم "شب آمریکایی" اولین و آخرین فیلم ضد سینما در غرب نبود که ساخته شد، در واقع اگرچه روزگاری و سینمای غرب حتی در ایتالیا و چینه چیتا، سرزمین رویاها و آرزوها به شمار می آمد اما از همان روزها، ساخت آثار انتقادی علیه این در بخشی از سینمای غرب و حتی هالیوود شکل گرفت. شاید بتوان از جمله فیلم های یاد شده به دو فیلم "زشت و زیبا" و "دو هفته در شهری دیگر" از ساخته های وینسنت وینه لی اشاره کرد که به فاصله 10 سال در سالهای 1952 و 1962 ساخته شدند و در آنها سینما و بی رحمی ها و تلخ‌کامی‌های همراه آن به تصویر کشیده شدند. همچنین تهیه کنندگان و سیستم های استودیویی که زندگی بازیگران و دیگر دست اندرکاران سینما را همچون بردگان عهد باستان به گروگان می گرفتند. این دو فیلم را از جهت موضوع "سینما علیه سینما" به نوعی می توان با دو فیلم دیوید لینچ علیه سینمای غرب ؛ به نام های "مالهالند درایو" و "اینلند امپایر" مقایسه نمود. اما طرفه آنکه در تاریخ سینمای ایران، کمتر چنین انتقادات و افشاگری ها و اعتراضات علیه آن را شاهد بوده ایم. گویی همواره با معبد مقدسی مواجه بوده اند که اجازه نداشته اند علیه اش فیلم بسازند! و یا انتقاداتشان به شدت شده است. شاید در سالهای قبل از انقلاب، تنها دو فیلم را بتوان ذکر کرد که به نوعی علیه خود سینما وارد میدان نقد شده و روابط درون و بیرون آن را به چالش کشانده اند؛ 1- "جوجه فکلی" ساخته رضا صفایی در سال 1353 که در واقع هجو فیلمفارسی و عوامل و عناصر آن بود. 2- "مغول ها" ساخته پرویز کیمیاوی در سال 1352 بقیه در کامنت خودم:
فروپاشی دنیای پر زرق و برق یک سلبریتی نگاهی به فیلم های فصل جوایز - 5 الویس Elvis ابتدا به ساکن بایستی توضیح دهم که مقصود از سلبریتی، قطعا نمونه های مدعی سینمایی و یا موسیقایی وطنی نیستند که این جماعت اساسا با مفهومی به نام سلبریتی، فاصله ای بعید دارند. سلبریتی در درجه نخست باید نزد جماعتی کثیر از مردم شناخته شده باشد و ثانیا محبوب آن جماعت باشد که متاسفانه مدعیان وطنی همان مورد نخست را فاقد هستند از همین روی هم تسامحا به آنها شبه سلبریتی اطلاق شده است! بگذریم، اما یکی از همان سلبریتی های دنیای موسیقی و سینماست که زندگی و ظهوری خلاف قاعده داشته و دورانی ظاهرا پرشکوه اما در واقع تلخ و غم انگیز و پایانی تراژیک و غم انگیزتر را پشت سر گذارد. طرفه آنکه روایت از اغلب این دسته سلبریتی ها همین قدر تلخ و سیاه و ویران کننده است. از فیلم"جودی" (روپرت گولد-2019) درباره (بازیگر معروف فیلم های "جادوگر آز" و "ستاره ای متولد می شود" و ...) گرفته تا فیلم "ری (تیلور هکفورد-2004) درباره ری چارلز (خواننده و نوازنده معروف و نابینای موسیقی جاز) و فیلم دیگر امسال درباره (بازیگر مشهور دهه 1950) به نام "بلوند" ساخته اندرو دامینیک. باز لورمن (سازنده آثاری همچون "" و "گتسبی بزرگ") این بار براساس زندگی الویس پریسلی خواننده مشهور دهه های 50 و 60 میلادی فیلم "الویس" را ساخته و روایت زندگی او را از زبان سرهنگ تام پارکر () مدیر برنامه های سالهای شهرتش، به تصویر کشیده است. سرهنگی که اساسا سرهنگ و ارتشی نبود و تابعیت هیچ کشوری را نداشت و در همان شروع فیلم، شرح می دهد که خیلی ها او را مسئول و عامل مرگ الویس پریسلی می دانند. فیلم "" با یکی از حملات قلبی او شروع شده، در حالی که تام پارکر بالای سر اوست و به جای رسیدگی پزشکی و درمانش، دستور می دهد که با دارو سرحالش بیاورند تا بتواند دوباره روی صحنه برود! و همین سکانس آغازین، در واقع همه حرف باز لورمن را در روایتش از زندگی خواننده ای که سالها اسطوره برخی از جوانان بود، نمایان می سازد؛ بهره کشی و استثمار و سوء استفاده از سلبریتی ها توسط سرمایه داران و اعتیاد و الکلیسم و بیماری های مرگبار در اوج جوانی و شهرت! بقیه در کامنت های خودم:
آنها هری پاتر را رها نمی کنند به بهانه ساخت سریال "هری پاتر" سرانجام 12 سال پس از خاتمه ماجراهای _پاتر و دوستانش و آن مدرسه جادوگری و موجود خبیثی به نام و ... همراه معماها و رازهای بی شمارش، اخبار تولید سریالی بر اساس همان داستان ها، مجددا ماجراهای جادوگر جوان و دوستانش را بر صدر اخبار سینمایی دنیا نشاند. همان گونه که سریالی براساس ماجراهای "ارباب حلقه ها" به نام "قدرت حلقه" منتشر شد و براساس داستان های "جنگ های ستاره ای" هم چندین سریال کوتاه و بلند تولید گردید. به نظر می آید طبق معمول، این بار هم حاضر نیست، داستان و ماجرایی را که تقریبا 10 سال ساخته و پرداخته در اذهان مخاطبان فرو کرد را رها سازد. داستان پسربچه‌ یتیمی که در شب تولد 11 سالگی‌اش متوجه ‌شد یک جادوگر است. پدر و مادرش وقتی که او خیلی کوچک بود در نبرد با موجود خبیثی به نام ولد مورت کشته شده بودند و حالا هری پس از سالها زندگی با خاله و شوهرخاله‌اش که انسان‌های معمولی بوده، به مدرسه جادوگری هاگوارتز رفت و در آنجا با دوستانی مانند هرمیون گرینجر و رون ویزلی و راهنمایی اساتیدی مانند داملبدور و کویرل و ... به نبرد با ولد مورت پرداخت. نبردی که از سنگ جادویی شروع شده، در تالار اسرار ادامه یافت، به رسید و بعد در مسابقه گوی آتشین دنبال شد، اعضای _ققنوس را همراه کرد تا از هری در مقابل لرد تاریکی محافظت کنند و سپس هویت شاهزاده دو رگه را برملا ساخت و در یادگاران مرگ سرگذشت پاتر جوان را به آخر رساند. در حالی که سرانجام هری، نه تنها به دام مرگ نیفتاد بلکه خودش، سرکرده یادگاران مرگ شد و به حساب ولد مورت خبیث رسید، اگرچه خیلی از یارانش مثل پروفسور لوپین، فرد ویزلی، تانکس و مودی و حتی جن خانگی اش یعنی "دابی" در نبرد آخرین به کام مرگ رفتند و خودش نیز بالاخره با "جینی ویزلی" ازدواج کرد، همچنانکه رون با هرمیون، زندگی مشترک آغاز نمود. قرار است براساس همان 7 کتاب جی کی رولینگ، 7 فصل سریال ساخته شود (هر کتاب یک فصل) و 10 سال به طول انجامد. قرار است اولین فصل از سال 2025 یا 2026 پخش شود. حتی قرار است برای ساخت این سریال، کمپانی برادران وارنر (مالک سریال)، شبکه HBO Max را با دیسکاوری پلاس ادغام کرده و شبکه جدیدی تاسیس نماید. بازیگران هنوز انتخاب نشده اند اما قطعا قرار نیست دیگر دانیل رد کلیف به جای هری پاتر و اما واتسون در نقش هرمیون گرینجر بازی کنند و روپرت گرینت هم رون ویزلی باشد. بقیه در کامنت خودم:
هدایت شده از آی نقد | inaghd.ir
🔰 مساله‌ی فرار در ادبیات و سینما 🔹 در بررسی ادبیات و سینمای غرب، با انبوهی از آثار درباره‌ی موضوع فرار مواجه می‌شویم. سوالی که پیش می‌آید این است که چرا به این موضوع، زیاد پرداخته شده است؟ پاسخی که در مواجهه با این پرسش به ذهن خطور می‌کند: غربی‌ها، به دلیل فاصله گرفتن از دین و غرق شدن در زندگی مادی، به پوچی می‌رسند و به همین دلیل در این جوامع آمار خودکشی بالاست. 🔹در جوامع غربی، بعضی از مردم به موسیقی افراطی، مواد مخدر و یا به مشروبات الکی پناه می‌برند و اگر با مسایل حادی روبه‌رو شوند خودکشی می‌کنند. یعنی بهداین شکل از واقعیت فرار می کنند. پناه بردن به این نوع تسکین‌دهنده‌ها اگرچه مقاطعی انسان را از مشکلات غافل می‌کند اما باعث حل آنها نمی‌شود . در جوامع اسلامی، خصوصا دربین مسلمانان واقعی، افراد، به جای فرار از خود و پناه بردن به این تسکین‌دهنده‌های موقتی، صبر پیشه می‌کنند و پس از یافتن راهکار، با توکل به خدا اقدام می‌نمایند. ✅ به جای فرار از موقعیت بهتر است ایمان خود را تقویت نموده و با خودسازی و مراقبه در مسیر الهی گام برداریم. ✍️ نیلوفر تفلیسی 🆔@inaghd_ir
تکرار ادبیات صلیبی به سبک فیلم زد ورق بزنید در فیلم Z ساخته کاستا گاوراس، رهبر یک حزب سیاسی (ایو مونتان) در جریان میتینگی با ضربات یک مهاجم به سرش که توسط دیکتاتوری سرهنگان یونان اجیر شده، به قتل می رسد و بازپرسی (ژان لویی ترنتینان) وارد ماجرا شده تا حقیقت را کشف کند. از همین روی همه مقامات را به بازجویی فرامی خواند از رییس پلیس تا دادستان و تا فرماندار و ... اما اتفاقی که می افتد، روایت همه این افراد درباره عمل فرد مهاجم و فرارش از صحنه کاملا شبیه بوده و همه آنها با یک جمله تمام می شود که: "... پرید عقب یک وانت، مثل یک ببر، سریع و خشمگین...." همین جمله تکراری است که بازپرس را به شک انداخته و باعث می شود تا به پشت پرده قضیه پی ببرد. حالا دو سه روزی است که پس از گذشت حدود 20 سال غوغاهای جرج دبلیو ، مجددا کلمه "محور شرارت" یا Axel Evil به نحو گل درشتی از زبان برخی سران غرب تکرار می شود؛ اول وزیر دفاع ، بعد در دیدار نخست وزیر انگلیس و ، بعد در کنگره و بعد .... این کلمه که از دوران جنگ های به جای مانده و از عبارات اصلی ادبیات صلیبی به شمار می آید، بعد از چندین قرن توسط رونالد در دهه 80 میلادی به کار رفت که کشورهای کوبا و ایران و سوریه و کره شمالی و ... را محور شرارت خواند. البته حدود 70 سال پیش از او وقتی ژنرال آلنبی (فرمانده نیروهای بریتانیا در خاورمیانه) را اشغال کرد و بالای سر قبر صلاح الدین ایوبی (یکی از فرماندهای سپاه اسلام در آخرین جنگ صلیبی) رسید، شمشیرش را روی آن قبر کوبید و پس از 8 قرن فریاد زد: " ... اینک جنگ های صلیبی به پایان رسید..."! اهمیت جنگ های صلیبی برای غرب از آن جهت است که این جنگ ها سنگین ترین داغ تاریخی بر دل غرب صلیبی/صهیونی به شمار رفته و همچنان پس از 10 قرن باقی است، چنانچه وقتی جرج دبلیو بوش در سال 2003 می خواست دستور حمله به را صادر کند، در سخنرانی اش تصریح کرد: "... ما بر آستانه جنگ صلیبی جدیدی قرار گرفته ایم..." صدها فیلم و سریال از اوایل شکل گیری و از دوران سینمای صامت درباره این جنگ ها ساخته شد و شکست های غرب صلیبی در آنها را پیروزی نمایش دادند و بسیاری از شخصیت های جنگ های فوق (که به اعتراف خودشان جنایات بسیاری مرتکب شده بودند) در این فیلم ها و سریال ها، دلاور و فداکار نمایانده شدند؛ همچون ، ریچارد شیردل، سه تفنگدار، شاه آرتور، شوالیه ها و کاملوت و ... بقیه در کامنت خودم: