❣
❤️نصیحت عارفان
هر "پرهیزکاری" گذشته ای دارد
وهر "گناه کاری" آینده ای!
پس قضاوت نکن.
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد...
تا به من ثابت کند.
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشیم، در "سرزنش "
و"قضاوت کردن" دیگران
وقتی؛
نه از " دیروز او" خبر داریم،
نه از "فردای خودمان"
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
آیتالله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی نقل می کند:
«پدرم، سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) ریاضت های زیاد و چله های زیادی گذراند تا از محل فبر پنهان خضرت فاطمه (علیها السلام) مطلع شود. شبی در عالم خواب، امام صادق (علیه السلام) را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء (علیها السلام) کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
حضرت فرموده بود: «من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه (علیها السلام) را به فاطمه معصومه (علیها السلام) عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا (علیها السلام) را درک کند به زیارت فاطمه معصومه (علیها السلام) برود».
ایشان در ادامه می فرماید: بعد از این خواب، به قم آمدیم و در قم ساکن شدیم.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد. مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هرجادلت می خواهد! زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
🍃هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان
🍃 پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
✨✨✨🌹
✨✨🌹
✨🌹
🎗چرا بعد از دعا دستهای خود را به صورت میکشیم؟
✨امام صادق عليه السلام فرمود: همان طور كه ابر، قرارگاه باران است، دعا نيز قرارگاه اجابت است.
🔅یعنی اجابت در درون دعاست، همان طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است.
✨وقتي انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين عليهم السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براي اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است.
دستي كه به سوي خدا دراز شود، يقيناً خالي بر نمي گردد و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد،گرامي است. لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد.
✨گاهي امام سجاد سلام الله عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي فرمودند، دست مبارك خود را مي بوييد و مي گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛
✨چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...
📕آیت الله العظمی جوادی آملی ، کتاب "حکمت عبادات"
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
🔰حکایت عابد و سگ
🔶 روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدین گونه سیر نمایند...
🔷 بعد از ۷۰ سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
🔶 آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد.
🍞 بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او به سمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
🐕 سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
🍞 مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت،
🍞 مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمیگذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
😡 مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
🐕 سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم...
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی...
💥 مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد...
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
🔰عمر_با_برڪٺ
💠 آیٺ اللہ بهلول مےفرمود:
📜ڪربلا در صحن امام حسین(علیہ السلام) شیخ عباس قمے ڪنارے ایستاده و زیارتنامہ مےخواند بہ او گفتم چرا داخل حرم نمےروید؟
گفت: شلوغ و جمعیٺ زیاد اسٺ از همینجا عرض ادب مےڪنم.
📓 بہ او گفتم: البتہ شما احتیاج نیسٺ داخل بروید چون هر ڪسے ڪہ وارد مےشود یڪ شیخ عباس قمے زیر بغل گرفتہ و داخل مےشود (منظور مفاتیح الجنان) شما آنقدر خداوند بهٺ توفیق داده ڪہ با همہ زوار وارد حرم مےشوے، و خوشا بہ حالٺ ڪہ چنین عمر با برڪتے دارے.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
https://telegram.me/joinchat/DG-hQz8OCFk73fGEhgaYWg
#فکر_کردن_درد_دارد
💢انواعِ اسلام
در دنیای امروز، با سه مدل #اسلام مواجه هستیم:
۱-اسلام افراطی(داعش و تکفیر)
۲-اسلام سازشکار و اهل مماشات
۳-اسلام ناب
✅در هر سه مورد، احکام عبادی مثل #نماز و #روزه و #حج با دقت بالا عملی میشود.
اما دو مدل ابتدایی خطری برای منافع #دشمن در پی ندارد. حتی از آن حمایت هم میکنند. اسلام افراطی و اسلام سازشکار مورد تایید و بهره برداری #آمریکاست.
تنها این اسلام ناب است که موی دماغ آنهاست.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
ادرس کانال (یس) در ایتا و سروش
👇👇👇👇
eitaa.com/yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
✅ با سلام خدمت اعضای محترم، در صورت فیلتر تلگرام، #کانال یس رو در پیام رسان ایرانی #ایتا و #سروش دنبال کنید👇
آدرس کانال #یس در ایتا👇
eitaa.com/yasin36ir
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
👌آدرس کانال #یس در سروش👇
sapp.ir/yasin36ir
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
آدرس کانال #یس درتلگرام👇
🆔@yasin36ir
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
💐 بررسی خواص درمانی گیاه"ترب"در طب اسلامی
🌷در روایات از ان به عنوان" #فجل"یاد می شود.
🌷 #ترب خودش برطرف کننده بلغم،ساقه اش هضم کننده غذا و برگش ادراراور است.
🌷ترب به دو قسم:تربچه یا ترب تابستانه و ترب سیاه یا ترب زمستانه تقسیم می شود.
🌷از اب پخته"ترب"همراه با یک گندم از جامع امام رضا علیه السلام می توان برای رفع سنگ ها استفاده نمود.
🌷ترب از نظر طبیعت گرم و خشک است.
🌷تخم ترب از سایر قسمت های گیاه گرمتر و خشک تر است.
🌷خود ترب ایجاد نفخ و باد و اروغ می کند و تخم ان باد و نفخ را تحلیل می برد.
🌷اگر روغن ترب چند قطره در گوش چکانده شود برای تحلیل بادهای گوش مفید است.
🌷اب برگ ترب برای افزایش بینایی چشم مفید است.
🌷خوردن دم کرده برگ ترب برای قطع سرفه مزمن مفید است.
🌷خوردن اب ترب برای هضم غذا مفید است.
🌷خوردن اب ترب برای باز کردن گرفتگی های کبد و طحال مفید است.
🌷مصرف دم کرده ترب برای رفع عطش،وخروج اب های زائد باقی مانده در بدن مفید است.
🌷اب ترب برای رفع زردی و یرقان موثر است.
🌷مصرف تخم ترب اشتهاء اور است.
🌷مصرف تخم ترب برای رفع درد کبد مفید است.
🌷خوردن دو گرم از تخم ان بعد از غذا برای هضم غذا مفید است.
🌷خوردن تخم ترب همراه سکنجبین استفراغ اور و پاک کننده معده است.
🌷خوردن تخم ترب و ساقه ترب برای درد مفاصل و سیاتیک و درد باسن مفید است.
🌷ضماد ترب با عسل برای بهبودزخم های مزمن مفید است.
🌷مصرف اب ترب برای بازکردن مجاری ادرار مفید است.
🌷اگر اب برگ و شاخه های ترب به اندازه100گرم با شکر سرخ خورده شود برای اخراج زرداب ورفع اب های زائد بدن موثر است.
🌷اگر داخل ترب را خالی کرده و با تخم شلغم پر نمایند و سر ان را با قطعه ای شلغم مسدود نمایند وان راخمیر گرفته و در اتش بپزند و ان را با عسل بخورند برای اخراج سنگ مثانه بسیار مفید است.و این کار را تا سه روز پی در پی ادامه دهند.
🌷خوردن تخم ترب ادرار اور است.
🌷خوردن تخم ترب قاعده اور است.
🌷مصرف تخم ترب ترشح ادرار و حیض و شیر را زیاد می کند.
🌷تخم ترب تحریک کننده نیروی جنسی است.
🌷خوردن تخم ترب قی اور است.
🌷ضماد تخم ترب با سرکه برای دفع سموم گزندگان مفید است.
🌷مالیدن اب ترب به بدن موجب گریز حشرات می شود.
🌷خوردن ترب رنگ صورت را باز می کند.
🌷ضماد ترب پخته با ارد گندم برای روئیدن مو و جلوگیری از ریزش مو مفید است.
🌷ضماد ترب پخته با عسل برای تحلیل ورم دور چشم مفید است.
🌷ضماد تخم ترب با عسل برای رفع کوفتگی و خون مردگی مفید است.
🌷ضماد تخم ترب با عسل برای رفع لکه های پوستی مفید است.
🌷زیاده روی در خوردن ترب و تخم ان موجب دل پیچه و متعفن شدن اخلاط می شود،که در این مورد باید با نمک و عسل و زیره که در سرکه انگوری خیسانده و پرورده شده باشد،خورد.
🌷مقدار خوراک از تخم ترب تا4گرم و از اب تخم ترب تا 100 گرم است.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
ادرس کانال (یس) در ایتا و سروش
👇👇👇👇
eitaa.com/yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه میرفت. در ساحل مینشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را میشست. اگر بیکار بود همانجا مینشست و مثل بچه ها گِل بازی میکرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه میساخت. جلوی خانه باغچهایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی ازخدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: «بهلول، چه میسازی؟»
بهلول با لحنی جدی گفت: «بهشت میسازم.»
همسر هارون که میدانست بهلول شوخی میکند، گفت: «آن را میفروشی؟!»
بهلول گفت: «میفروشم.»
زبیده خاتون پرسید: «قیمت آن چند دینار است؟»
بهلول جواب داد: «صد دینار.»
زبیده خاتون گفت: «من آن را میخرم.»
بهلول صد دینار را گرفت و گفت: «این بهشت مال تو، قباله آن را بعد مینویسم و به تو میدهم.»
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.
زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلاییرنگ به زبیده خاتون داد و گفت: «این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریدهای!» وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: «یکی از همان بهشتهایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش!» بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: «به تو نمیفروشم.» هارون گفت: «اگر مبلغ بیشتری میخواهی، حاضرم بدهم.»
بهلول گفت: «اگر هزار دینار هم بدهی، نمیفروشم.» هارون ناراحت شد و پرسید: «چرا؟!»
#بهلول گفت: «زبیده خاتون، آن #بهشت را ندیده خرید، اما تو میدانی و میخواهی بخری، من به تو نمیفروشم!»
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
ادرس کانال (یس) در ایتا و سروش
👇👇👇👇
eitaa.com/yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
♥️🍃
حتما بخونید🙏
فردي چند گردو به بهلول داد
و گفت بشکن و بخور و براي من دعا کن.
بهلول گردوها را شکست و خورد اما
دعا نکرد. آن مرد گفت : گردوها را ميخوري
نوش جان ، ولي من صداي دعاي تو را نشنيدم..
بهلول گفت: مطمئن باش اگر
در راه خدا داده اي , خدا خودش
صداي شکستن گردوها را شنيده است .
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مکن..
که خواجه خود روش بنده پروري داند
🆔@yasin36ir
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🍃🌸 #رهبری:
#نسل_جوان
گره گشای دورههای سخت و محنتهای بزرگ است
و وقتی وارد میدان میشود گرههای ریز و درشت گشوده خواهد شد .
۷۷/۲/۷
🆔@yasin36ir
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸