eitaa logo
ݕێـټ‌ߊ‌ݪݩۅࢪ✧
1.1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
160 فایل
﷽ پایانمون:ان‌شاءالله ̈̇ࡄܣߊ‌ࡅ‌ܝߺ̈ߺߺ(": كپى؟! حلال.. همسایمون👇 @Majnoon_Abotorab110 @Majnonalhossein128 @majanin_mola333 @Gomnam_1333 @shaer_yateem
مشاهده در ایتا
دانلود
49.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه ریح الدموع با ترجمه کامل🔺 الرادود : محمـد الجنامـی اارادود : محمـد فصولـی الکربلائـی الشاعر العربی : فـاضــل مـقــدم الشاعر الفارسی : سعید پاشـازاد مترجم : عبـاس رزیـجـی
قصیده:ریح الدموع الشاعر العربی:فاضل_مقدم الشارعر الفارسی:سعید_پاشازاده الرادود : محمد_الجنامي المترجم: عباس رزیجی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 هب ریح الدموع و ایام الخشوع هوای اشک وزیدن گرفت و روزهای خشوع آغاز شد تنتظرک سنه تهل یامحرم دمعة العین ای محرم اشک ما یک سال است که منتظر آمدن توست حی علی العزاء حی علی البکاء بشتابید به سوی سوگواری کردن بشتابید به سوی گریه کردن اسمع فاطمه اتنادی تعالو انون علی حسین حضرت فاطمه(س)گوش فراده، که میگوید بیایید برای حسین گریه و زاری کنیم بانفاسی عطر عاشورك ایفوح عطر عاشورای تو در نفس های من منتشر شد انادون البشر محبوبی مذبوح از میان همه انسان هافقط معشوق من سرش بریده شده محبوبی حسین محبوبی حسین محبوب من حسین 🔱🖤🖤🖤🖤🖤🖤🔱 یالیل آهاتک وحروف حسراتک ای شب، آه ها و حروف حسرت بار تو ضمیت کلماتک بین العبره و کلمات پرسوز تو در بغض من پنهان شده است حنیت لمصابک ونیت یم بابک در مصیبت تو اندوه مرا فرا گرفت و در کنار درب تو زاری کردم تانیت لجوابک یبن الزهره و منتظر جوابی از سوی تو ماندم ای فرزند حضرت زهرا اشما اشتاق انا العطرک هرگاه مشتاق بوی تو شدم تربت مرقدک اشتم خاک مزارت را می بویم ذکرک لویمر علی البال صاح وباسمک اتحلم اگر یاد تو در خاطرم بگذرد، در بیداری رویای تورا میبینم کل موکب من اسمع صوت آه یاحسین اتألم هر موکب صدای روضه عزایت را که بشنوم، ماتم مرا فرا می‌گیرد گبتک لوسمه یابن فاطمه اگر آسمان گنبد تو باشد ای فرزند فاطمه رایه مرقدک لو لامست خدالهوه ایموت اگر پرچم بارگاهت گونه باد را لمس کند هوا میمیرد ماشفتک لچن صرت انته الوطن تورا ندیدم اما تو وطن من گردیدی یامسمع تراث البی عشت کل عمری عالصوت ای نوای به ارث مانده که همه عمرم همراه این صدا سپری کردم یا اول عشق حملنی اجروح ای اولین عشق که چندین زخم در من نهاد انادون البشر محبوبی مذبوح میان همه انسان ها فقط معشوق من سرش بریده شد محبوبی حسین محبوبی حسین محبوب من حسین 🔱🖤🖤🖤🖤🖤🖤🔱 ابروحی ضمیتک عمری سمیتک تورا در دلم جای دادم تورا همه زندگانی ام نام نهادم ابگلبی حاچیتک عینی اتشوفک با زبان دلم با تو سخن گفتم و چشم من تورا می بیند اقراک لیلیه ابچیک یومیه هرشب برای تو میخوانم و هرروز برای تو گریه میکنم عمری تالییه بین اچفوفک آغاز تا پایان عمرم، در دستان توست امشی ابدریتی ونظر هنا راح ابچی لهمومک در محل سکونتم ، در مجلس عزای تو گریه میکنم اردود البس ثیاب السود دوباره لباس سیاه میپوشم یلی سلبوا اهدومک ای که لباس هایت را از تنت ربودند اهناحرمل عزاک ایفوح واعرف چی قرب یومک در شهر دود اسپند عزای تو پخش شده است چون محرمت از راه رسید انشرلک لواء اعلان العزاء پرچمی برایت نصب میکنم به نشانه اعلام عزا ابحزنک نجتمع بالخیمه ونواسی الزجیه برای عزای تو جمع می شویم و با مادرت حضرت زهرا مواسات میکنیم رب العاشقین انته یاحسین ارباب عاشقان تو هستی ای حسین خلیت القلب کل دهره عایش بالرزیه سبب شدی که دل عاشقان همواره در مصیبت و عزا باشند ابدمعت مجلسک بس عاشت الروح جان ما همیشه همدم اشک مجلس عزای تو بوده است انا دون البشر محبوبی مذبوح از میان همه انسان ها فقط معشوق من سرش بریده شد محبوبی حسین محبوبی حسین محبوب من حسین 🔱🖤🖤🖤🖤🖤🖤🔱
ضایع تلقینی عینی وضی عینی مرا گم گشته می یابی چشم من و نور چشم من شایل بسنینی بس احروفک در سال های عمر من فقط حروف نام تو به همراه من است ذکرک قرآنی اسمک بالسانی یاد تو قرآن من است نام تو بر زبان من است کعبة ایمانی و قلبی ایطوفک تو کعبه ی ایمان من هستی و قلب من تورا تواف می کند ایحن اعلیک قلبی ابشوق حنة والده وتفقد قلب من داغدار توست، همچون دل مادری که فرزندش را از دست می‌دهد مومره الف مره اجی یم بابک واقعد یک مرتبه نه! که هزار مرتبه می آیم و در کنار درب تو می نشینم من نورک اضیع اشلون وآنه البس الک اشرد چگونه نور تورا گم کنم؟ حال آنکه همیشه فقط به نام تو پناه می برم اتنفس هواک تحوینی ابلواک هوای تورا نفس میکشم پرچم تورا نفس میکشم یاأقدس عشیره الانتمی الها ابحیاتی ای مقدس ترین عشیره ای که نسب من به آن بازگردد عایف کل هوای ضامی وانته مای همه ی خواسته هایم را رها کردم تشنه ام و تو آب گوارایی حسن الخاتمه یعنی علی بابک مماتی وعاقبت خیر، یعنی جان دادنم در آستانه ی درب تو باشد چ یضل دلیلی الحزنک ینوح دل من اینگونه در غم تو مویه کنان می ماند انادون البشر محبوبی مذبوح میان همه انسان ها فقط معشوق من سرش بریده شد محبوبی حسین محبوبی حسین محبوب من حسین 🔱🖤🖤🖤🖤🖤🖤🔱 مشکی میپوشم گرمه چاووشم ارتدی و شاحی الاسود و بحرارة انتظاری یادشش گوشم دوستت دارم یا صاحب اجمل ضریح احبــك ای اصل ایمان ای جان جانان انته اصل الایمان و انت روح الارواح عشق بی پایان دوستت دارم انت عشق بلا نهایه احبــك کاری کن تسلای قلب مادرت باشم اجعلنی یا مولای اکون مسلیاً لدموعی لأمك الزهراء امسال هم مثل هرسال آقا نوکرت باشم و فی هذا العام مثل کل عام اکون فی خیمة خدمتك روز و شب پریشون جسم بی سرت باشم فی کل لیله و صباح اکون ولهانا لجسمك السلیب نزدیک غمت ماه ماتمت قرابة حزنك وشهر مأتمك امسالم الهی که محرم روببینم الهی وربی وفقنی ان اری محرم بی تابم حسین اربابم حسین لا اتحمل الفراق یاحسین انت سلطانی یاحسین ازحالا به فکر کربلا و اربعینم انا من هذه مشتاق لکربلاء و لاربعین کاشکی اربعین بادست ساقی الهی فی الاربعین تضیفتی بید الساقی مهمونم کنی چای عراقی واشرب من یده شای العراقی محبوبی حسین محبوبی حسین محبوب من حسین 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
30.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه یابعد اختک با ترجمه کامل🔺 الرادود : محمـد الجنامـی الشاعر : کرارحسیـن الکربلائـی مترجم : احمـد بچـاری_زهـرا کریمخانـی
اسم القصيدة : يابعد اختك اسم الشاعر : اسم الرادود : اصدار : محرم 1442 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مشتاگتلك يعيون أختك دلتنگ تو هستم ای که چشمان خواهرت هستی ارحم روحي المشتاگه به جان دلتنگ من رحم کن بيني وبينك كلمة وينك زین پس کلمه «کجایی» بین من و تو وجود دارد ماتت كلمة نتلاگه کلمه «دیدار» از میان رفت وإبروح مشيول جای تو روی نیزه نیست بعيوني شايلتك جای تو بر روی چشمان من است ماقصرت وياي در حق من کوتاهی نکردی تسلم يبعد أختك سلامت باشی ای که خواهرت فدایت شود عباس يابعد أختك خواهرت فدایت شود @@ زينب آنه وياهو المثلي من زینب هستم ،چه کسی همانند من عدها العباس خيمه خیمه ای چون عباس داشت؟ بذيج أيامي من چنت أعطش آن روز ها که تشنه می‌شدم، يم أخته إيصير غيمه کنار خواهرش به ابر تبدیل می‌شد اكبر من الطف عاطفته مهربانی اش از سرزمین کربلا بزرگتر بود مو بالرايه امحجب اخته بروح الخوه با مهر برادری پرده حجاب برای خواهرش بود نه پرچم وحي الغيره ال بالطف يوحي در کربلا غیرت وحی شده بود كاتب خيمة زينب روحي وكله امروه مملؤ از مردانگی بود، و نوشته بود که خیمه ی زینب، جان من است ظلت ريحة چفه أبچفّي اثر عطر دستانش بر دستان من باقی مانده وبعيوني الكون هيمه و دنیا در چشمانم همچون صحرایی خشکیده شده وإتذكرته ابليل الغربه و در شب غربت او را به یاد آوردم إيضوي أيامي إحتاجيته احتیاج داشتم روزهایم را نورانی کند وچي بي ريحة چف الغالي ارماد الخيمه أشتميته خاکستر خیمه را بوئیدم زیرا عطر آن عزیز را به همراه داشت ودالي عذره ابريح عذرش را بهمراه باد به سوی من فرستاد جاوبته عاذرتك و من در جواب گفتم عذرت را پذیرفتم ماقصرت وياي در حق من کوتاهی نکردی تسلم يبعد أختك سلامت باشی، ای که خواهرت فدایت شود عباس يابعد اختك خواهرت فدایت شود @@ ظلت عيني أدّوّر وجهك چشمانم به دنبال چهره ات می‌گشت وأدموعي اعليك تسأل و اشکهایم برایت جاری می‌شود تدري ابزينب عالم عفّه می‌دانی که زینب مملؤ از حیا است وماتركب نوگ هزّل و سوار بر شترهای بی محمل نمی‌شود ريت العين أتودع شوفي کاش بینایی از چشمانم می‌رفت ولاشفت أكبالك~ بچفوفي يشدوون أحبال و نمی‌دیدم که در مقابل تو دستانم را با طناب می‌بندند وأتعذر من عندي احساسك احساس تو از من عذر خواهی کرد دوّرتك شفتك بس راسک يبچي إعله الحال به دنبالت گشتم و فقط سرت را دیدم که به حال من گریه می‌کرد حي ميت متكفل زينب چه مرده چه زنده سرپرستی زینب را بر عهده داری وناصبلي العين محمل و چشم به محمل بسته ای من ودعتك يم الشاطي هنگامی که در کنار نهر باتو وداع گفتم بچيت الشاطي اومايه نهر را گریاندم حسيت اچفوفك خجلانه مني ولاذن بالرايه احساس کردم دستانت از من شرمسارند و به پرچم پناه برده اند مو بيدي ياعباس مجبوره ودعتك عباس جان! به اختار من نبود، مجبور بودم با تو وداع کنم ماقصرت وياي تسلم در حق من کوتاهی نکردی تسلم يبعد اختك سلامت باشی ای که خواهرت فدایت شود عباس يابعد أختك خواهرت فدایت شود @@ الأخت التفگد كلمة خويه می دانی خواهری که از واژه برادر محروم گردد مهضومه أتعيش تدري زندگی اش سراسرماتم می شود من فارگتك محنيه امشي در فراق تو خمیده قدم برمی دارم وبعدك مكسور ظهري و بعد از تو کمرم شکست مشتاگتلك ياحنّيتي ای مهر و محبت من، دلتنگ تو هستم شوفة وجهك كل عافيتي همه سلامتی من در گرو دیدن رخسار تو بود يا اغله انسان ای عزیزترین! غصن الخوّه ابدونك يذبل شاخه برادری بدون تو خشکیده می‌شود ياعباس ومن يتحمل فگد الخوّان عباس جان! چه کسی می‌تواند از دست دادن برادرش را تحمل کند؟! جرحك اكبر من أسنيني اندازه زخمت بزرگتر از اندازه سالهای عمر من است اودعت اوياك عمري باقی مانده عمرم را در کنارت رها کره و رفتم ليش الموت إيدور الغالي چرا مرگ به سراغ افراد گرانقدر می آید ويكسر خاطر احبابه و خاطر عزیزانشان را سخت می آزارد؟! المثلك يسكن بعيون أخته تو باید بر روی چشمان خواهرت آرام می گرفتی نه بر صحرای سوزان گبرك هنيال أترابه خوشا به حال خاک قبر تو اتنفس ابذكراك یاد و خاطر تو را تنفس می کنم مالحظه فارگتک و لحظه ای از تو جدا نشدم ماقصرت وياي در حق من کوتاهی نکردی تسلم يبعد أختی سلامت باشی، ای که خواهرت فدایت شود عباس يابعد أختک خواهرت فدایت شود @@
4_5782918046653875886.mp3
22.08M
قصیدة ؛ طال‌الصدی الرادود ؛ ملامحمدالجنامي الشاعر ؛ محمدالجماسی ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄ ⁦♡الرادود الحسینی محمد الجنامی⁦⁦⁦♡
اسم القصيدة : طال الصدى اسم الشاعر : اسم الرادود : 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 طال الصدى~~ فيك النوى~~اين استقرت يابو صالح @@ إذا البحار سجرت يعني المدامع تجري إذا الجبال سيرت يعني سرحلك فكري إذا السماء انفطرت معناه شيب صبري إذا النجوم انكدرت تشرحها لطمة صدري اتعبتني~~ ايتمتني~~ وياك اسولف بس نوايح @@ يمته الفرج يايوسفي ارحم گلب يعگوبك ابيضت إعيوني وأنتظر وديلي ريحة ثوبك ساعي بريدك سيدي ماجاب الي مكتوبك ي المهدي بغيابك صرت مسكينك ومحبوبك في جمكران~~ ام يامكان~~ مدري خيالك وين سارح @@ يا أبن نرجس فاطمه ي الما تمر مر بيه مو ندبه اقرالك شرط أقرأ الدعاء لطميه منين اجيب اب هالوكت آصف إبن برخيا الحارگته جمره من العبي يفهم حچي المسبيه في اي دار~~ مثواك صار~~ وال يا عزاء الليله رايح @@ سامحني وإنطيني البخت لاتزعل إمن إعتابي لتگلي ذنبك يحجبك وما وصلك يم بابي سيف العزيز المقتدر قادر يزيل إحجابي چم عابس إخلافك صرت كل يوم اشگ إثيابي اشكو لمن~~ يبن الحسن~~ تعرفني مادور مصالح @@ يتيتم الماعنده ابو ومن القهر مايسلم الفاگد إمامه إمن الدمع بخدوده يحفر زمزم خليني احضنك وانذبح ياخنجر الما يرحم يوم اللي ماشوفك احس بعيوني صاير مأتم فطالما~~ تجري الدماء~~ من العتب لا ما ابارح 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5990256020910247327.mp3
27.79M
قصیدة ؛ غبرة نینوي الرادود ؛ ملامحمدالجنامي الشاعر ؛ وسام‌الشویلی ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄ ⁦♡الرادود الحسینی محمد الجنامی⁦⁦⁦♡
قصيدة : غبرة نينوى الشاعر : الرادود : 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 يا علي ما وصل يعقوب حزنك إلك چم يوسف هوى عله غبرة نينوى يا علي ما وصل يعقوب حزنك @@@ ياعلي السجاد حزنك ما وصل يعقوب يمه هو فارگ ابنه يوسف وإنت فارگت ابو اليمه رجع يوسف من مغيبه وغاب ابوك ابفيض دمه يعگوب بوليده انتعش من رجع وإنت 17 لاچفن لا إلهم نعش وين هضمك وين هضمه ذاك المفارگ عله الدار عود وإنت گلبك ما هجع راح منك مارجع ياعلي ماوصل يعقوب حزنك @@@ گعد وي يعقوب يوسف وإنجمع شمله اويه أخوته وإنت اهل بيتك وأخوتك ظلوا إعله الغبره موته مارجعلك غير مهر حسين ينخاك اب نخوته يصهل ودمعاته تسح إيگلك إهنا ي المنطرح والدك رايح ينذبح وبالظليمه ارتفع صوته اش حالك وعود الميمون خالي ينتخي وشتجاوبه دم ابوك امخضبه ياعلي ماوصل يعقوب حزنك @@@ لون يعقوب ابمچانك حاضر ابعملة العاشر چان مو بس تعمه عينه إمن البچي اطيح النواظر شم قميص ابنه ورجعله الشوف واستبشر الخاطر وإنت يمهضوم الگلب ذاك القميص ال منسلب خله الدمع من دم يصب والجمر بحشاك شاجر بالقميص ادموم من فيض نحرك وكون اليصيبه العمه يشوف بعيونه الدمه ياعلي ما وصل يعقوب حزنك @@@ ما اظن يرجعله شوفه لون شايف هالفجيعه وچا عرج گلبه تگطع اويه الچفوف الگطيعه و ودع الدنيا ابوفاته ع الحصل ويه الوديعه هذا ال مصاب ابكربله يعقوب مايتحمله يوگع اب نبلة حرمله گبل الحسين ورضيعه إيشوغ شوغة طفل مذبوح ظامي و لون عاين للسهم چان ناداك اب ألم ياعلي ماوصل يعقوب حزنك @@@ ارد اسولف يبو الباقر عن حزن گلبك وضيمه وما اظن يعقوب شاهد ع الحرم محترگه خيمه ولا نظر يمه عدوه وسوط يضربله يتيمه وهذا انت بعيون الصبر شاهدت ربات الخدر يضربهن ابسوطه الشمر هالله هالله اش هالهضيمه اگبال عينك لوع السوط زينب اش هالهضيمه ياعلي الحرم يمك تنولي ياعلي ماوصل يعقوب حزنك @@@ اشكثر گلبك يبو الباقر حمل ضيم اشكثر قاسه تشوف ابوك إعله الوطيه الجسم وٱعله الرمح راسه وفوگ هذا ~ اخيول اميه تهشم اضلوع القداسه والاعظم امصاب السبي ابعينك تشوف الاجنبي ال زينب يگلها ادولبي ابلا كفيل ولا حراسه عگب عباس~ الشمر صار حادي جمر هضمك ما طفه ع ال خذوها امچتفه ياعلي ماوصل يعقوب حزنك 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_6014965182512500110.mp3
22.85M
قصیدة ؛ یاهلال الرادود ؛ محمدالجنامي الشاعر ؛ وسام‌الشویلی ◾️جـــــدیـــــد◾️ ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄ ⁦♡الرادود الحسینی محمد الجنامی⁦⁦⁦♡
اسم القصيده : يا هلال اسم الشاعر : اسم الرادود : المناسبة : محرم الحرام ١٤٤٤ الهجري المكان : حسينيه و موكب ام الحسن | الفاو 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ياهلال لاتخلي ابوجه زينب طلعتك ياهلال جروحها هواي وتهيج ابشوفتك غطي وجهك حنى زينب ماتشوف نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ ياهلال وياك اسولف و استمعلي وآنه بس شفتك كلت لدموعي هلّي شجايب النه وياك من اجروح كلّي كلب زينب من يشوفك يظل يغلي جاي ليش واحنه بالله بيا وجه نستقبلك جاي ليش ياهلال اعبر شهر نتوسلك جاي وابوجهك قريناها الحروب نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ حاول بهاي السماء تشوف غيمه تحتمي ابسدها ولاتجرح يتيمه هالله هالله بزينب الكلها هضيمه لا تهيج بيها جمرة حرك خيمه ذكريات وهيّه ابد ماناسيه طف كربله ذكريات و زينب تشوفك سهم من حرمله تذكر اعلهىحسين من دارت الوف نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ هلال عيد و هيّه زينب ماتريده لأن مهضومه وكلبها انذبح عيده جيّتك شتفيدها الظلّت وحيده وانته سيف وبيه اخوها انكص وريده بالسماء هذا شكلك ظلّت تشوفه مهد بالسماء ام تلولي والسهم ذابح ولد دللول الولد بالحسره تطوف نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ مثل خيط اكماط صاير انته شكلك ودم رضيع حسين يمّك جنه ضلك جرح و إنشد بالكلب زينب تكلك بس جفوف الكافل التكدر تفلك عنها غيب كبل لاتكبر وتتحول كمر عنها غيب تذكر العباس من ظل عالنهر كمر لجن صاير ابوضع الخسوف نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ محني يهلال الحزن شكلك تنظره و زينب بهالحاله ترجع إلها ذكره حسين من عود عليها محني ظهره وغير عبّاس الظهر محّد يكسره يوم طاح كافل اخته طاح ويّاه الخدر يوم طاح حسين اخوه تربّع بصدره الشمر صار مركز للرماح وللسيوف نحر مكطوع وكفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال ■□■□■□■□■□■ ياهلال و حجمك اشما راد يكبر جرح زينب يكبر من الحزن اكثر انته سوط و جنّك تلوّع الخدّر بالسمه ظعن السبي ويّاك يفتر رايحين والطريق ابعيد والموكب سبي رايحين والسياط التحدي بعيال النبي خطوه شتمه وخطوه ضربه و درب خوف نحر مكطوع و كفيل ابلا جفوف ياهلال ... ياهلال 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اسم القصيدة : لو تاخذ عيوني اسم الرادود : اسم الشاعر : المناسبة :عاشوراء محرم الحرام 1443 المكان : البصره/الفاو/موكب وحسينية ام الحسن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 لوتاخذ عيوني لوتاخذني وياك شهگة نفس بيه تدري موتي فرگاك ظلتلي سباحة امل يبو اليمه ياساعه يگطعني الأجل يبو اليمه ...................... صفنه تاخذني وأرد هايمه بصفناتي اعثر بظلي گمت من كثر عثراتي احسب آثار الجدم ماهي گد دمعاتي گلبي وروحي إلك ذني مو مالاتي شگد اگعد على درب اليمرون اليمته اعله دربهم اشتل عيون اشثگل طاري الغروب اعله اليتانون متعلمه العمي من اشتمه انفاس نجمه بحضن گمره من يحضني عباس يشبه حضن عمي البطل حضن امه ياساعه يگطعني الأجل يبو اليمه ....................... جرح وفراگك ملح لاتلح عالفرگه ساعه وساعه انطفي حرگه تشعل حرگه ورده عمري وذوبلت ورگه عافت ورگه مطشره بدربك ورگ واليمر إيسحگه اروح اوياك صفنه بطاري الريح من تصفن عليه يمك اتطيح ضعت والضايعه من الأهل شتصيح فگد الأهل غربه مالمتهه ديره شحال اللذي تفگد وتودع عشيره محلاته ياشمل الأهل شنو إيلمه ياساعه يگطعني الأجل يبو اليمه ........................ گلي شنهي ظلتي لو رحت من روحي لچمه ذكرك للجرح وآنه كثره جروحي اتبعت روحي وأصرخت روحي الهم روحي صدى مبحوح اسمعت ينعكس من روحي بعد گطعي الأمل لو حن الغروب وإذا حن الظلام تنام الدروب آيا دمعي اليسيل وهدل الثوب شلون ارجع الداري وآنه شلي بالدار من كل كتر بيها صوره الأهلي تذكار دمعي حفر خدي ونزل علي دمه ياساعه يگطعني الأجل يبو اليمه ........................... اچوي روحي ابحسرتي من اجس اضلوعي حالي من حال الشمع حرگتي من ادموعي اعلگت كل شمعه الأخو ودمعي طفى شموعي بالدمع يومي ابتده شلون اگضي اسبوعي اشم ريحة هلي حتى من التراب اصدگ بالهوى من يردم الباب النظر وجهي درى متانيه الغياب صوت البگه ابأذني خويه ويبني يحسين نوب الصدى العمتي ونوبه الأم البنين آنه دليلي شگد حمل الف صدمه ياساعه يگطعني الأجل يبو اليمه ......................... ودعتهم وأيست وأدفنت آمالي راح وياهم هلي الأولي والتالي شنهو اسمع من خبر بالمنيه گبالي كل حلم جايب علم راح ابوچ الغالي صدر اللذي چان يحضنچ انداس وراس الچان هيبه انذبح هالراس وطاحن عالشريعه چفوف عباس الطم على اخواني وحدي وبس احاتي مدري اشجرى اعليهن عماتي وخواتي ظعن السبي وشگد ثگل علي همه ياساعه يگطعني الأمل يبو اليمه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴